تلهفيلم اپيزوديك به آثار دنباله داري اطلاق ميشود كه با مضمون مشابه توليد ميشود
وقتي تلهفيلمها چند قسمتي ميشوند
جام جم آنلاين: هفتههاي گذشته اخباري منتشر شد مبني بر اين كه چند كارگردان مشغول توليد تلهفيلمهاي چند قسمتي هستند، عنوان تلهفيلمهاي چند قسمتي (اپيزوديك) عنوان كنجكاو برانگيزي بود.
تلهفيلمهاي اپيزوديك چه ساختاري دارند؟ اين مجموعه آثار چگونه به هم مرتبط ميشوند؟ اين تلهفيلمها چه وجه تمايزي با قالب سريال دارند؟ آيا ساخت اينگونه تلهفيلمها در كشورهاي ديگر هم تجربه شده است يا خير؟ با هدف رسيدن به پاسخ اين سوالها سراغ يك تهيهكننده، يك كارگردان و يك مسوول رفتيم.
افرادي كه هركدام بهگونهاي درگير تهيه و توليد تلهفيلمهاي اپيزوديك هستند. همايون اسعديان و احمد اميني 2 نفر از كارگردانان مطرح سينماي ايران هستند كه اين روزها هركدام كارگرداني يك مجموعه تلهفيلم اپيزوديك را به عهده گرفتهاند.
همايون اسعديان، ساخت مجموعهاي اپيزوديك با عنوان «لبه تاريكي» به تهيهكنندگي منوچهر محمدي را براي مركز سيمافيلم پذيرفته است. اين مجموعه متشكل از 5 فيلم تلويزيوني است كه به موضوع اعتياد ميپردازد. احمد اميني هم كارگرداني مجموعه 10 قسمتي داوران را به عهده دارد. در صحبتهاي افراد مصاحبه شونده يك نكته مشترك وجود داشت. همگي آنها تاكيد ميكردند كه تلهفيلمهاي اپيزوديك نبايد نيمهكاره رها شوند. تلهفيلمها بايد در همان تعداد در نظرگرفته شده توليد شوند وگرنه ديگر نميتوان آن مجموعه را تلهفيلم چند قسمتي ناميد.
تجربهاي جديد
احمد اميني، كارگرداني فيلمهاي «چتري براي دو نفر»، «غريبانه»، «سايههاي هجوم» و سريالهاي «اولين شب آرامش» و «بيگناهان» را در كارنامه دارد. او اين روزها مشغول پيش توليد يك مجموعه تلهفيلم 10 اپيزودي به نام «داوران» است. «آخرين ديدار»، «جايي همين نزديكي» و «پانسمان روح» عنوان 3 اپيزود از اين مجموعه است.
تاكنون چند بازيگر اين مجموعه تلهفيلم انتخاب شدهاند؛ با اين كارگردان به گفتوگو نشستيم تا در جريان جزئيات محصول در دست ساختش قرار بگيريم. اميني درباره خط اصلي فيلمنامهاش ميگويد: داستان اين مجموعه درباره خانوادههاي متشكل از داوران و وكلاي حقوقي است كه در هر قسمت، درگير پروندهاي خاص ميشوند.
فيلمنامه اين 10 تلهفيلم با محوريت يك خانواده 4 نفره نوشته شده كه متشكل از 3 تا برادر و يك خواهر هستند. اين چهار نفر همگي وكيل هستند و دفتر وكالت دارند. در هر فيلم هر كدامشان درگير يك پرونده ميشوند. هربار ميبينيم كه پروندهاي حقوقي باز و بسته ميشود. هركدام از اين تلهفيلمها قصهاي جداگانه دارند. اما به ضرورت قصه شخصيتهاي جديدي هم وارد ميشوند.
اميني در پاسخ به اين سوال كه ساختار اين تلهفيلمها چه تفاوتي با سريال دارد، ميگويد: اسم اين مجموعه داستاني را نميشود سريال گذاشت. ميشود گفت مجموعهاي است كه هر داستانش براي 90 دقيقه طراحي شده و هر اپيزودش داستان پر و پيمانتري نسبت به سريال دارد.
از اميني ميپرسم آيا چنين قالبي در سينما يا تلويزيون دنيا تكرار شده است يا خير. او پاسخ ميدهد: در سينماي جهان فيلمهاي اپيزودي زياد داشته ايم. اما بعيد ميدانم تا به حال چنين تلهفيلمهايي ساخته شده باشد. اميني درباره تفاوتهاي كارگرداني يك فيلم سينمايي و يك فيلم تلويزيوني ميگويد: براي من فرقي نميكند. من همان دقت و وسواس هميشگي را به كار ميگيرم. يعني به همان ميزان كه در يك فيلم سينمايي مايه ميگذارم براي يك اثر تلويزيوني هم وقت ميگذارم. البته جزئيات فني را بايد در سريال دقت كرد كه توضيحش وقت ميگيرد و دشوار است.
اصول كلي كارگرداني فرق نميكند
اين كارگردان ادامه ميدهد: معمولا اين تصور وجود دارد كه چون مخاطب تلويزيون عام است، بايد نگاه سختگيرانهتري داشته باشيد. اما من به ضرروت قصه هميشه توجه كردهام. در سريالهايم دكوپاژ پيچيده شده است. يا از ديالوگهاي عميق استفاده كردهام. هيچوقت در سريالهايم فكر نكردهام بيننده تلويزيون، عام است؛ پس آدم هايم بايد راحتتر حرف بزنند. هيچ وقت نيامدهام از عمق قصه يا شخصيتها كم بكنم. اصلا چنين تصوري نداشتهام.
اميني: اگر سفارشدهنده سختگيري نكند ممكن است يك عده براي كسب درآمد بيشتر از تلهفيلم سوءاستفاده كنند. در همه ما ميل به زود انجام دادن يك كار وجود دارد. دوست داريم از يك كاري فارغ بشويم و سر كار ديگر برويم
اميني درباره جزئيات مجموعه تلهفيلم داوران ميگويد: اين كار از طرف سيما فيلم به من پيشنهاد شد. 2 فيلم سينمايي ساختهام كه شخصيت اصلياش وكيل بوده است. شايد فكر كردهاند من به وكالت علاقه خاصي دارم. فيلمهاي حوزه پروندههاي حقوقي را دوست دارم و برايم جذاب است. قرار است ما 5 اثر فيلمنامه را آماده كنيم و با اين 5 اثر مجموعه را كليد بزنيم. در حين كار هم اميدوارم 5 فيلمنامه ديگر آماده بشود. الان 5 فيلمنامه من آماده است. پيش توليد 5 تلهفيلم بايد همزمان انجام شود كه مسلما زمان زيادي ميبرد.
تلهفيلم را بايد جدي بگيريم
كارگردان سريال بيگناهان با اشاره به اين كه تلهفيلم هنوز جايگاه واقعياش را پيدا نكرده است، توضيح ميدهد: در اين مساله 2 گروه سفارشدهندگان و سفارش گيرندگان دخيل هستند. اگر سفارشدهنده سختگيري نكند ممكن است يك عده براي كسب درآمد بيشتر از تلهفيلم سوءاستفاده كنند. در همه ما ميل به زود انجام دادن يك كار وجود دارد. دوست داريم از يك كاري فارغ بشويم و سر كار ديگر برويم. به نظر من، مديران و سفارشدهندگان بايد سختگيري شان را بيشتر كنند. سازندگان تلهفيلم هم بايد كارشان را جدي بگيرند. من خودم يك تلهفيلم ساختم كه به اندازه يك كار سينمايي وقتم را گرفت. شش هفت ماه برايش وقت گذاشتم. اما ديدهام بعضيها دو ماهه كار را تحويل ميدهند.
مدل جديد توليدات تلويزيوني
سيد جمال نحوي، مديرگروه علمي و فرهنگي سيما فيلم هم درباره اين كه چه انگيزهاي باعث سفارش توليد تلهفيلمهاي چند قسمتي شده است، توضيح ميدهد: در سيما فيلم تجربه توليد تلهفيلم و سريال به شكل حرفهاي از گذشته بوده است. ما ميخواهيم به مدل جديدي از توليدات تلويزيوني فكر كنيم. يكي از مدلهايي كه سابقه جهاني دارد، توليد سريالهاي 90 دقيقهاي يا تلهفيلمهاي چند قسمتي است. اين روش در ايران شناخته شده نيست. تلهفيلمها قابليتهاي خاصي دارند. داستاني شروع ميشود و در 90 دقيقه به پايان ميرسد. آدمها در فرصت 90 دقيقهاي به اين جمع بندي ميرسند. در سريال شما قصه را در چندين قسمت دنبال ميكنيد. توليد تلهفيلمهاي چند قسمتي اين دو ويژگي را يكجا دارد. در هر قسمت تلهفيلم چند قسمتي داستان به جمع بندي ميرسد اما يك خط داستاني باريكي دارد كه شما را به ديدن قسمت بعدي مشتاق ميكند. در مجموعه 15 تلهفيلم يك مفهوم كلي به مخاطب منتقل ميشود. تلهفيلم چند قسمتي به آثار دنباله داري اطلاق ميشود كه با مضمون مشابه يا ساير وجوه تشابهي توليد ميشوند. يكي از ويژگيهاي اجرايي كار اين است كه قرارداد چند تلهفيلم را يكجا ببنديم. اين طوري نويسنده و كارگردان ميداند كه بايد روي كار متمركز شود.
اين مسوول تلويزيوني سعي ميكند تلهفيلمهاي چند قسمتي را به لحاظ مضموني در چند گروه دستهبندي كند. او ميگويد: در مركز سيما فيلم يك تحقيق مفصل درباره نمونههاي جهاني تلهفيلم چند قسمتي انجام شده است. ما چهار نمونه را شناسايي كردهايم. نوع اول، تلهفيلمهاي شخصيت محورند. در اين كارها ما يك شخصيت واحدي داريم كه قصههاي مختلفي را به وجود ميآورد. جيمزباند يا مرد عنكبوتي را ميتوان به عنوان يك نمونه خارجي معرفي كرد. نوع دوم، تلهفيلمهاي ماجرا محورند. در اين كارها يك حادثه كاملا مشخصي را در طول سريال ميبينيم. هر چند هر قسمت به گونهاي پايان ميگيرد، مثل پدر خوانده و طالع نحس كه اگر قسمت دومش را ببينيم يك فيلم كامل را ديدهايم.
به گفته نحوي، تلهفيلمهاي موضوع محور نوع سوم را تشكيل ميدهند. او ادامه ميدهد: در اين تلهفيلمها هيچ چيز ثابت نيست. فقط موضوع نشانه گيري شده ثابت است. فرض كنيد ما ميخواهيم درباره اصلاح الگوي مصرف تلهفيلم چند قسمتي بسازيم. شخصيتها مشترك نيستند اما موضوع مشترك است. ما در سيما فيلم مجموعهاي را درباره مشاغل كار كرديم. اين مجموعه به اهميت مشاغل و تاريخچه آنها ميپرداخت.
مديرگروه علمي و فرهنگي سيما فيلم از تلهفيلمهاي محيط محور به عنوان دسته آخر نام ميبرد و تاكيد ميكند: در سيمافيلم، تلهفيلمهاي نوع چهارم هم تعريف شدهاند. البته فقط مقدمات توليد اينها چيده شده و هنوز دستاورد زيادي نداشته است. اين تلهفيلمها محيط محورند. داستان در يك جغرافياي واحد اتفاق ميافتد. مثلا يك آپارتمان يا يك كارخانه يا يك مطب پزشك و... هر بار سراغ يكي از آدمهاي محيط ميرويم و قصهاش را روايت ميكنيم. ممكن است بقيه عناصر قصه شخصيتهاي فرعي باشند و در دفعات بعد به شخصيت اصلي بدل شوند. ما هماكنون داريم مجموعهاي را تحت عنوان «كي اول شروع كنيم» تهيه ميكنيم. اين مجموعه، آپارتماني را نشان ميدهد و هر بار داستان يكي از ساكنان تعريف ميشود. اين مجموعه الان در مرحله نگارش است. نحوي با اميدواري راجع به آينده تلهفيلمهاي چند قسمتي صحبت ميكند و ميگويد: اين چهار نوع تلهفيلم شناسايي شدهاند و ما داريم يك به يك آنها را تجربه ميكنيم. گمان ميكنم اگر به موضوع فيلمهاي چند قسمتي در رسانه ملي توجه شود، سرفصل تازهاي باز خواهد شد. خوبي اين مجموعهها اين است كه اگر مخاطب يك قسمتش را نديد، قسمت بعدي به اندازه كافي جاذبه دارد. در سريالها اگر 2 قسمت را از دست بدهي، قسمتهاي بعدي برايتان نامفهوم ميشود، اما در تلهفيلمهاي چند قسمتي هر كدام يك ماجراي مستقل دارد.
بهروز خوشرزم، يكي از افرادي است كه تهيه يك مجموعه تلهفيلم را با موضوع انقلاب به عهده گرفته است. اين تلهفيلم چند قسمتي« 10 عكس» نام دارد و شامل 10 ماجراي متفاوت با موضوع پيروزي انقلاب در بهمن 57 ميشود. از اين مجموعه تاكنون 3 تلهفيلم ساخته شده كه «پاييزي» و «گمشدگان» از آن جملهاند. خوشرزم در گفتوگو با «جامجم» با بيان اين كه اين 10 تلهفيلم قرار بود سال 87 با موضوع انقلاب ساخته شوند، توضيح ميدهد: به دليل مشكلات عديده و نداشتن بودجه، كار به تعويق افتاد. از آن سال تا الان فقط 3 كار ساخته شده است. اگر خدا لطف كند و بودجه اين تلهفيلمها برسد، 2 تاي ديگر را بعد از پاييز ميسازيم. به گفته خوشرزم، به خاطر موضوع تلهفيلمها (انقلاب اسلامي) تصوير برداري كار بايد در فصل پاييز انجام شود. او ادامه ميدهد: نظر ما اين بود كه 10 تلهفيلم ساخته شود و در دهه فجر هر شب يكي پخش بشود. اما ميسر نشد. ظرف 3 سال توانستيم فقط 3 تلهفيلم بسازيم.
ما تا كنون روند تلهفيلم چند قسمتي كه كاملش را جواب بگيريم، نداشتهايم. اما اصلا هم نااميد نيستيم. چون در خيلي از مجموعهها به بالاي 50 درصد اهدافمان رسيدهايم. در رابطه با تلهفيلم 10 عكس هم همينطور است. ما اگر در بهمن ماه سال ديگر 5 قسمتش را توليد كنيم، 50 درصد برنامهمان محقق شده است و بقيه تلهفيلمهايمان بهتر جلو ميرود. جلسات متعددي با نويسندهها داشته ايم و براي آنها قضيه تلهفيلمهاي چند قسمتي را شرح دادهايم. نويسنده معمولا شخصيت را طوري مينويسد كه قصهاش را پايان بدهد. اما ما ميخواهيم بخشي از قصه پايان يابد و بخشي ادامه پيدا كند. اين كار يك تجربه تازه است.
از صحبتهاي اين تهيهكننده پيداست در عين حال كلا با قالبي به نام تلهفيلم ميانه خوبي ندارد. او در اين رابطه توضيح ميدهد: من با ساخت تلهفيلم مخالفم. تلويزيون بايد سريال توليد كند؛ سريالي كه تماشاگر جذب كند. اگر تلويزيون سريال بسازد، موفقتر است تا اين كه تلهفيلم بسازد. مخاطب وقتي به سينما ميرود، از قبل دست به انتخاب زده است. ميداند در يك مدت معين دارد يك فيلم را ميبيند. تمام حواسش متوجه فيلم است. حسن سريال اين است كه پيوستگي قصهاش باعث ميشود مخاطب با آن همراه شود. ولي تلهفيلم پيوستگي ندارد، بنابراين نميتواند مخاطب زيادي داشته باشد.
احسان رحيمزاده / گروه راديو و تلويزيون