دستاورد واقعي روزه ماه مبارك رمضان تربيت انسان است
وقت انسانسازي
جام جم آنلاين: ماه مبارك رمضان از جمله ماههاي بسيار پربركتي است كه در آيات متعدد قرآن كريم و نيز در روايات معصومين(ع) بر فضيلت و ثواب آن بسيار تاكيد شده است؛ بهگونهاي كه خواندن يك آيه از قرآن در اين ماه، بر خواندن كل قرآن در ساير ماهها برتري ملموسي دارد و در احاديث نيز به آن اشاره شده است.
همچنين خواب افراد روزهدار در اين ماه نيز عبادت محسوب شده و همه اينها نشان از اهميت خاص و ويژه اين ماه و برتري محسوس آن بر ساير ماهها دارد. اما آنچه اين نوشتار قصد دارد به آن بپردازد، بحث از دستاوردها و نتايجي است كه اين ماه ميتواند براي روزهداران در برداشته باشد.
با نگاهي اجمالي به احاديث ائمه اطهار(ع) در رابطه با روزه و روزهداري ميتوان به دستاوردهاي اين عبادت مهم خداوند براي بندگان اشاره كرد. يكي از دستاوردهاي اساسي روزهداري، بحث انسانسازي و ساختهشدن انسان است.
شايد در نگاه اول، اين مساله چندان مورد توجه قرار نگيرد و عدهاي گمان كنند كه صرف نخوردن و نياشاميدن در اين ماه و احيانا شبزندهداري، كفايت كرده و آنها جزو روزهداران حقيقي الهي محسوب خواهند شد، اما اين نگاه، نگاهي اشتباه است كه در احاديث و سخنان بزرگان ديني نيز بر اشتباه بودن آن به شدت تأكيد شده است؛ بهگونهاي كه براي نمونه، گفته شده اگر كسي در اين ماه، شبانهروز از خوردن و آشاميدن امساك كند، اما روحش روزه نباشد و ساخته نشود، ثواب و بهره روزهداري را نخواهد برد.
اگر روزهداري را به نخوردن و نياشاميدن تعبير كنيم يا در حقيقت، به روزه جسماني قائل باشيم، قطعا اين روزهداري نخواهد بود و هرگز به آن ثواب روزه كامل تعلق نخواهد گرفت؛ چرا كه روزه حقيقي، روزه روحاني است و روزهاي است كه طي آن، قلب انسان، زبانش و كردارش روزه باشد و اين گونه نباشد كه در اين ماه نيز مردم از دست و زبان او در امان نباشند.
خداوند متعال در قرآن كريم به فلسفه وجوب روزه اشاره كرده و به اين مضمون ميفرمايد: روزه بر شما واجب شد براى اينكه در شما روح تقوا و ملكه تقوا پيدا بشود. اما اين ملكه تقوا يعنى چه؟ استاد شهيد مرتضي مطهري در باب ملكه تقوا بخصوص در ماه مبارك رمضان در كتاب انسان كامل، بيان زيبايي دارند كه ذكر آن، خالي از لطف نيست.
نكته: برنامه ماه مبارك رمضان، برنامه تزكيه نفس است، برنامه اصلاح معايب و رفع نواقص است برنامه تسلط عقل و ايمان و اراده بر شهوات نفسانى است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوى خداست، برنامه ترقىدادن روح است
او درباره ملكه تقوا ميگويد: «اگر ما ماه رمضانى را گذرانديم، شبهاى احيايى را گذرانديم، روزههاى متوالى را گذرانديم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس كرديم كه بر شهوات خودمان بيش از پيش از ماه رمضان مسلط هستيم، بر عصبانيت خودمان از سابق بيشتر مسلط هستيم، بر چشم خودمان بيشتر مسلط هستيم، بر زبان خودمان بيشتر مسلط هستيم، بر اعضا و جوارح خودمان بيشتر مسلط هستيم و بالاخره بر نفس خودمان بيشتر مسلط هستيم و مىتوانيم جلوي نفس اماره را بگيريم، اين علامت قبولى روزه ماست. اما اگر ماه رمضانى گذشت و تمام شد و حظ ما از ماه رمضان - آنطور كه پيغمبر اكرم فرمود كه بعضى از مردم حظشان از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است- فقط اين بوده كه يك ماه يك گرسنگيهايى و يك تشنگيهايى كشيديم (اغلب هم از بس كه سحر و افطار مىخوريم تشنه و گرسنه هم نمىشويم، ولى لااقل بدحال مىشويم)، يك بدحالى پيدا كرديم و در نتيجه اين بدحالى، قدرت ما بر كاركردن كمتر شد و بعد آمديم روزه را متهم كرديم كه روزه هم شد كار در دنيا؟! (براي مثال، آن كه محصل و دانشجوست گفت من در تمام اين ماه رمضان قدرت درسخواندنم كم شد و آن كه اهل كار ديگرى است گفت قدرت فلان كار من كم شد، پس روزه بد چيزى است)، اين علامت قبولنشدن روزه ماست؛ در صورتى كه اگر انسان در ماه رمضان روزهگير واقعى باشد، اگر واقعا به خودش گرسنگى بدهد و همينطور كه گفته شده است 3 وعده غذا را تبديل به 2 وعده كند، يعنى قبلا يك صبحانه و يك ناهار و يك شام مىخورد، حالا ديگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه يك صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خيلى زياد بر معده تحميل كند، بلكه يك غذاى متعارف بخورد، بعد احساس مىكند كه هم نيروى بدنىاش بر كار افزايش پيدا كرده است و هم نيروى روحىاش بر كار خير و براى تسلط بر نفس. اين حداقل عبادت است.
اگر افراد، يك ماه رمضان را به صورت واقعي تجربه كنند و يك روزه واقعى به همان صورتي كه پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) فرموده و دستور دادهاند، بگيرند، بدين نحو كه اولا به ظاهر روزه كه ترك كردن مأكولات و مشروبات و يك عده مسائل ديگر است، عمل كنند، اين كار را تقريبا همه روزهداران انجام ميدهند، اما اگر افراد روزهدار، آن روزهاى كه در حديث به «روزه خاص» تعبير شده است، را بگيرند؛ يعنى در اين يك ماه، تنها دهانشان روزه نباشد، بلكه زبانشان هم روزه بگيرد و در اين ماه رمضان تلاش كنند كه زبانشان غيبت نكند، دروغ نگويد ولو اين دروغ برايشان منافع زيادى داشته باشد؛ و به طور خلاصه، اينكه زبانشان افطار نكند، چون روزه تنها به نخوردن نيست؛ در اين صورت اين روزه خاص خواهد بود كه ائمه اطهار(ع) و شخص رسول اكرم بدان توصيه كرده و دستور دادهاند. وگرنه افرادي كه چنين نكنند و فقط جسمشان روزه باشد، مشمول اين حديث زيباي رسول خدا خواهند شد كه: رُبَّ صائِمٍ لا حَظَّ لَهُ الَّا الْجوعُ وَ الْعَطَشُ؛ چه بسا روزهداراني كه حظّ و بهرهاى ندارند، جز گرسنگى و تشنگى».
بنابراين ميتوان اين گونه اين بحث را نتيجهگيري كرد كه اساسا برنامه ماه مبارك رمضان، برنامه انسانسازى است كه انسانهاى معيوب در اين ماه، خود را تبديل به انسانهاى سالم و انسانهاى سالم، خود را تبديل به انسانهاى كامل كنند. به عبارت ديگر، برنامه ماه مبارك رمضان، برنامه تزكيه نفس است، برنامه اصلاح معايب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ايمان و اراده بر شهوات نفسانى است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوى خداست، برنامه ترقىدادن روح است. اگر بنا باشد كه ماه مبارك بيايد و انسان 30 روز گرسنگى و تشنگى و بىخوابى بكشد و مثلا شبها تا ديروقت بيدار باشد و به اين مجلس و آن مجلس برود و بعد هم عيد فطر بيايد و با روز آخر شعبان يك ذره هم فرق نكرده باشد، چنين روزهاى براى انسان اثر ندارد.
به تعبير استاد مطهري، اسلام كه نمىخواهد مردم بىجهت دهانشان را ببندند، بلكه با روزهگرفتن قرار است كه انسانها اصلاح شوند. خلاصه اينكه بستن دهان از غذاى حلال براى اين است كه انسان در اين 30 روز تمرين كند كه زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غيبت نكند، دروغ نگويد، فحاشي نكند و به معناي حقيقي كلمه، خودسازي كند و انسان شود و اين همان دستاورد واقعي روزه خاص است.
سيد جواد ميرخليلي / جامجم