جام جم آنلاين: گمانهزنيها در مسكو نسبت به اين كه چه كسي رئيسجمهور آتي روسيه خواهد بود، كليشهاي شده است. دميتري مدودف صريحا گفته كه تمايل دارد دوباره كانديدا شود، اما اغلب مردم عقيده دارند كه اين ولاديمير پوتين ،نخستوزير روسيه است كه كانديداي رسمي خواهد بود و در انتخابات ماه مارس پيروز خواهد شد.
به گزارش ايسنا، روزنامه فايننشيال تايمز در تحليلي درباره انتخابات رياستجمهوري سال 2012 در روسيه نوشته است:
«آيا واقعا مهم است كه در انتخابات رياستجمهوري آينده روسيه، دميتري مدودف به رياستجمهوري خود ادامه دهد، ولاديمير پوتين دوباره به رياستجمهوري بازگردد و يا فرد ديگري رئيسجمهور شود؟ پاسخ كوتاه اين سوال "خير" است. به نظر ميرسد كه دميتري مدودف نفوذ كمي بر جنبههاي مختلف اقتصاد و سياست خارجي روسيه دارد اما همه ميدانند كه چه كسي گرداننده حقيقي امور است.
هر پست و جايگاهي كه ولاديمير پوتين پس از انتخابات داشته باشد، باز هم وي فرد مسلط و تاثيرگذار خواهد بود.
بعيد است كه رئيسجمهوري آينده روسيه نظام سياسي تكثرگراتري را مستقر سازد، حاكميت قانون را به طور چشمگير تقويت كند و يا با فساد مبارزه كند. حتي بعيد است كه وي اقتصاد روسيه را از وابستگي به صادرات منابع طبيعي برهاند تا توليد كنندگان و خدمات نقش بزرگتري را ايفا كنند.
علت اين امر اين است كه چنين سياستگذاريهايي پايگاه قدرت و ثروت گروههاي حاكم را تهديد ميكند.
رئيسجمهوري آينده روسيه احتمالا با بحران بودجه دست به گريبان خواهد بود. هزينههاي رو به فزوني روسيه به معني اين است كه اكنون براي متعادل ساختن بودجه نياز است كه قيمت نفت به 115 دلار بر هر بشكه برسد در حالي كه پنج سال قبل اين قيمت 30 دلار در هر بشكه بود و سال آينده نيز اين رقم به 125 دلار بر هر بشكه خواهد رسيد.
هواداران دميتري مدودف ميگويند در صورتي كه وي رئيسجمهوري باقي بماند، نوسازي اقتصادي را به پيش ميبرد و به عنوان مثال بيش از ولاديمير پوتين دست به خصوصيسازي خواهد زد.
اما وي در طول سه سال گذشته اصلاحات خيلي كمي انجام داده است. در هر صورت، دو چهره ليبرال مهم در اقتصاد روسيه، آلكسي كودرين، وزير دارايي و ايگور شوالوف، معاون نخستوزير روسيه، مردان ولاديمير پوتين خواهند بود. هر فردي كه به كرملين راه پيدا كند، توافقات و زدوبندهاي ميان ليبرالها و مليگرايان، تعيينكننده سياستگذاري اقتصادي روسيه خواهند بود.
همچنين در زمينه سياست خارجي هم تغييرات چشمگير بعيد به نظر ميرسد.
يك مقام پارلماني بلندپايه در حزب حاكم روسيه متحد، خاطرنشان ميسازد: سياست خارجي وقتي كه پوتين، كرملين را ترك كرد، چندان تغيير پيدا نكرد، بنابراين اگر كه وي بازگردد چرا ميبايست دستخوش تغيير شود؟
وي عقيده دارد كه مهمترين تحول سالهاي اخير در روسيه يعني ازسرگيري روابط روسيه با آمريكا همچنان به قوت خود باقي خواهد بود، چون كه در راستاي منافع روسيه است.
روسها عقيده دارند كه آمريكا اولويت آنها را در مورد كشورهاي همسايه و نزديك به آنها مثل اوكراين پذيرفته است و آمريكا نيز روسيه را وادار ساخته كه به اين كشور در زمينه ترانزيت محمولههاي لجستيكي به افغانستان كمك كند.
با وجود اينكه بعيد است كه خط مشيهاي كلي سياست خارجي روسيه تغيير كند، اما برخي جزئيات در صورت كنار رفتن مدودف از قدرت تغيير پيدا خواهند كرد. تصميم مدودف براي دادن راي ممتنع به جاي وتو به قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل به منظور دخالت نظامي غرب در ليبي، در روسيه تقريبا مورد حمايت قرار نگرفت.
علاوه بر اين مدودف تلاش كرده تا روسيه را وارد سازمان تجارت جهاني سازد، در حالي كه ولاديمير پوتين با افزايش تعرفههاي گمركي بر واردات اتومبيل، رسيدن به اين هدف را دشوار ساخته است.
باراك اوباما، آنگلا مركل و نيكلا ساركوزي روابط قدرتمندي را با ديميتري مدودف برقرار كردهاند، اما نه با ولاديمير پوتين.
باراك اوباما و دميتري مدودف وساطت كردند تا موفقيت مذاكرات معاهده استارت جديد كه تسليحات هستهاي را كاهش داد، تضمين شود.اما شيوه عمل ولاديمير پوتين بيشتر بر اساس تقابل است و وي ترجيح ميدهد كه روابط بينالمللي را بر اساس بده بستان تنظيم كند.
حتي اگر دميتري مدودف يك دور ديگر رئيسجمهوري روسيه شود، روابط مجدد آمريكا و روسيه به مشكل برخواهد خورد.
يك مقام آمريكايي اظهار ميدارد: ميوهاي كه در دسترس بود، چيده شده است.
روابط مجدد روسيه با آمريكا هرگز به مذاق تندروهاي روسيه خوش نيامد، همانطور كه بسياري از جمهوريخواهان آمريكا باراك اوباما را به خاطر برخورد ملايم با روسيه سرزنش كردند.
طرحهاي باراك اوباما براي سپر دفاع موشكي آمريكا نيز خشم روسها را در پي داشته است. در مرحله نهايي اين طرح كه در سال 2020 آغاز ميشود، آمريكا قرار است موشكهاي رهگير را كه براي از بين بردن موشكهاي بالستيك بين قارهاي طراحي شدهاند، مستقر كند.
وزارت دفاع روسيه نگران است كه اين سيستم تسليحات هستهاي راهبردي آن را خنثي كند.
روسيه طرح سپر دفاع موشكي آمريكا را بهانهاي براي افزايش هزينههاي نظامي خود قرار داده است. بودجه دفاعي روسيه قرار است بين سال 2010 و 2013 تا 60 درصد افزايش پيدا كند.
ليبي نيز يكي ديگر از مسائل مورد اختلاف آمريكا و روسيه است. عملياتهاي ناتو فراتر از شرايط تعيينشده در قطعنامه سازمان ملل رفتهاند و اين سازمان با روسها رايزني نكرده است.
در نتيجه، دميتري مدودف اكنون در مقام انتقاد از آنچه كه غرب در ليبي انجام ميدهد، برآمده است.
روسيه براي رسيدن به مقصود خود اكنون هرگونه قطعنامه سازمان ملل درباره سوريه را وتو ميكند.
دميتري مدودف نتوانسته است روسيه را تغيير دهد اما به نوعي واسطه ميان غرب و نخبگان روسي است. بدون مدودف اختلاف بيشتري ميان روسيه و غرب ايجاد ميشود اما در هر صورت، آمريكا و اروپا بايد خود را آماده تعامل با روسيهاي كه از نظر اقتصادي آسيب ديده بكنند كه ميتواند هرچه بيشتر در مقام مقابله برآيد. آنها نميتوانند كار زيادي انجام دهند تا بر رخداد ها تاثيرگذار باشند، اگرچه آنها بايد هر كاري ميتوانند انجام دهند تا از نوسازي اقتصادي روسيه حمايت شود.
به هر حال هركسي كه رئيسجمهور روسيه شود، بعيد است كه روابط با روسيه سهل و آسان باشد.»