منشأ گرايش فيلسوفان دين به سوی تجربه دينی نگرش اومانيستی است؛ يعنی همه چيز را بر محور انسان تفسير كردن و به عبارتی آسمان را به زمين آوردن و يا زمينی كردن همه امور، از جمله وحی.
حجتالاسلام و المسلمين محسن غرويان؛ مدرس حوزه علميه قم و عضو هيئت علمی مدرسه عالی امام خمينی(ره)، در گفتوگو با سرويس انديشه خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در مورد تاريخچه شكلگيری تجربه دينی در غرب، گفت: آنچه بنده از مطالعات در اين زمينه بدست آوردهام اين است كه منشأ گرايش عالمان و فيلسوفان دين به سوی تجربه دينی و محوريت داشتن آن در دينداری، نگرش اومانيستی است.
وی تأكيد كرد: نگرش اومانيستی يعنی همه چيز را بر محور انسان تفسير كردن و به عبارتی آسمان را به زمين آوردن و يا زمينی كردن همه امور، از جمله وحی و آنچه در كتب دينی به نام اشراق از عالم غيب داريم.
غرويان خاطرنشان كرد: نظريهپردازان اين ايده سعی كردند كه همه چيز را تفسير زمينی و انسانی كنند و اين ايده به اينجا منتهی شد كه وحی را هم به تجربه شخصی و درونی بازگردانند و آن نوع احساس و حالی كه يك انسان در خودش پيدامیكند، تفسير وحی دانسته شد.
مؤلف «فلسفه اخلاق» در مورد تأثيرگذاری تجربهگرايی بر روند شكلگيری تجربهدينی اظهار كرد: سير تجربهگرايی در قرن 18 در روند شكلگيری مبانی تجربهدينی تأثير داشته است، چرا كه اومانيسم خودش ريشه آمپريسم و پوزيتيويسم است؛ يعنی ريشه گرايش به تجربه بهعنوان نهايیترين معيار حقيقت، در فلسفه آمپريستی (تجربهگرايی) و پوزيتويسم مطرح است.
اين مدرس فلسفه اسلامی افزود: گرايش پوزيتويستی، حقيقت را محدود به تجربه حسی میكند و وقتی خواستند برخی از امور نامحسوس را تفسير كنند، يك قدم، جلوتر رفتند و گفتند تجربه درونی. و در حقيقت آن گرايش شديد به تجربهگرايی، حسگرايی و مساوی دانستن حقيقت با عالم محسوس در اينجا هم، تأثير خودش را گذاشت و وحی را هم به عنوان يك امر نامحسوس انكار كردند.
مؤلف «آموزش منطق» تبعات تجربهگرايی را انكار ماوراءالطبيعه دانست و خاطرنشان كرد: از آسيبهای ديگر ديدگاه پوزيتويستی اين است كه وحی را هم يك امر زمينی تلقی میكند و معتقد است چيزی از بالا به انسان داده نمیشود و معرفت از بالا به پايين نمیآيد، بلكه همين انسان است كه در دورن خودش يك احساس برتری پيدا میكند و آن احساس ارتباط با عالم، وحی ناميده میشود و لذا به اصطلاح وحی، تجربه دينی دانسته میشود.