ابعاد
عملى :
چنانچه
انتظار يك زارع براى خوب به عمل آمدن محصول مشروط به شرطهايى است; از آن جمله كه
زمين زراعى را اصلاح كند، تخم بكارد به موقع آبيارى كند در حالى كه مى داند تربيت
كننده ى آن تخم و روياننده ى آن تا سر حد كمال خداوند متعال است.
در
اين حال چون احتمال آفت زمينى و آسمانى مى رود، سم پاشى كرده و نيز دعا مى كند و
از خدا مى خواهد كه آفتها را از بين ببرد و محصول او را به عمل آورد.
همينطور
انتظار و دعا براى فرج امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ و رسيدن فيوضات و نعمتهاى الاهى
به بندگان بر اسباب و شرايطى تكيه دارد و آن اين است كه به امام ـ عليه السلام ـ
در ظاهر نيز اذن تصرف داده شود و از پرده ى غيب بيرون آيد و براى اين اذن نيز
مقدمه هايى خواهد بود كه برخى از آنها به دست خود مردم است كه عبارت از تقواى
الاهى و رفتار نيكو است چنانچه در سوره ى اعراف مى فرمايد (ولو أنّ أهل القرى
آمنوا واتّقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء والأرض). اگر مردمان ايمان آورده و
تقوا پيشه سازند حتماً درهاى بركت را از آسمان و زمين به سوى ايشان مى گشاييم.
بنابراين معلوم مى شود كه رفتار زشت مردم خود مانعى براى ظهور آن عزيز جانهاست.
ارتباط
و پيوند با خدا :
رزق
انسان در خواندن كتابها و مطالعات، منحصر نيست . دقت و مطالعه در آفاق وطبيعت و
در انفس و وجود انسان هم مىتواند آيهها و نشانههايى رابه دنبال بياورد و مايههاى
فكرى و روحى انسان را تقويت كند .
از
اين گذشته، آنها كه روز را با خلق خدا به سر مىبرند، بايد در شب به ياد خدا
باشند و از قرب او رزق بگيرند،تا بتوانند بار برخوردهاى سنگين و درگيرىهاى مستمر
روزشان را به دوش بگيرند .
به همين دليل، رسول بايد پيش از قيامش در شب،
قيام كند و قرآن را آرام آرام بخواند و باترتيل در وجودش بنشاند; چون مىخواهد قول
ثقيل و رسالتسنگينى را بر دوش بگيرد .
اين
پيوند شب و ارتباط با خدا، با دعا، تامين كنندهى رزق روزانهى مؤمن منتظر است كه
سوخت و ساز و درگيرى و برخوردهاى شكننده دارد.
ارزش
انتظار:
واژه
ى انتظار سترگترين مقام را در معارف اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به خود اختصاص داده
است. در ميان هزاران هزار گوهر تابناك كه از خاندان رسالت رسيده است به كمتر واژه
اى بر مى خوريم كه چون انتظار از آن به زيبايى ياد شده باشد. از ميان آن باغستان
معارف به دو ريحان بسنده مى كنيم:
امام
باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند: روزگارى خواهد آمد كه امام از مردم پنهان مى شود.
خوشا به حال آنان كه در آن زمان بر امر (ولايت) ما ثابت قدم باشند.
زيرا كمترين ثوابى كه آنان را خواهد رسيد، آنكه
خداوند به ايشان مى گويد: اى غلامان و كنيزان من! بر سرّ من ايمان آورديد و غيب
مرا گواهى كرديد; بشارت باد شما را به جزاى نيكوى من.
همانا شما غلامان و كنيزان حقيقى من هستيد. از
شما مى پذيرم (رفتار نيك را) و بر شما مى بخشايم (عملهاى زشت را) و بخاطر شما در
مى گذرم و سيراب مى سازم بندگانم را با آب باران; و بلاها را از آنان رفع مى كنم.
اگر شما نباشيد عذابم بر آنان نازل خواهد شد.
جابر
گويد: گفتم: اى فرزند رسول خدا! چه چيزى بهترين كار براى مؤمن در اين زمان است؟
فرمود: نگاهدارى زبان و خانه نشينى.
هم
چنين از ابى بصير از امام صادق ـ عليه السلام ـ درباره آيه شريفه (يوم يأتي بعض
آيات ربّك . . .) سؤال شد، فرمود: آن هنگام قيام قائم و منتظر ماست . . . سپس
فرمود: اى ابو بصير! خوش بر احوال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبت انتظار ظهورش مى
كشند و در گاه ظهور فرمان بردار اويند آنان اولياء خدايند كه هيچ ترس و واهمه اى
بر آنان نيست و هرگز غمگين نخواهند شد.
هم
چنين درباره ارزش انتظار امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است كه به برخى از
ياران خود فرمودند: هر يك از شما منتظر اين امر از دنيا رويد چون كسى هستيد كه در
خيمه قائم همراه اوست
اطاعت
و تقوا :
كسى
كه حدود را مىشناسد و تكليفش را مىداند و مىخواهد به اين تكليف عمل كند، اين
وجود ديگر فشارى ندارد، بلكه در جايگاه امن نشسته است: ان المتقين فى مقام امين .
وجودى كه تكليفش را شناخته و وحى را مىفهمد، ديگر از آنچه پيش مىآيد، وحشت
ندارد و حتى با آنچه مىشود، كارى ندارد .
پيامبر
اسلام صلى الله عليه و آله مىفرمود:
ما
كنتبدعا من الرسل; من از ميان رسولان بدعتى نيستم و تازهاى نياوردهام . و ما
ادرى مايفعل بى و لا بكم; و حتى نمىدانم كه براى من و شما، چه پيش مىآيد:
ان
اتبع الا ما يوحى الى . من فقط بر روى مرز و به دنبال وحى حركت مىكنم; زيرا همين
اطاعت و تقوا و عمل به وظيفه است كه امن مىآورد و از بن ستبيرون مىكشد: و من
يتق الله يجعل له مخرجا .
آمادگى
روحى :
منتظر
بايد در زمينهى روحى نيز آمادگى بالايى داشته باشد تا در برابر حوادث و مصيبتها
مانند کوه استوار باشد و بتواند بار سنگين رسالت و آگاهىهاى عظيم را به دوش بگيرد
. در واقع، ظرفيت وجودى انسان را در كنار گرفتارىها مقاوم مىسازد و همين است كه
مىبينيم وقتى منتظر دعا مىكند، معرفت و شناخت را مىخواهد:
اللهم
عرفنى نفسك . . . . .
خدايا!
خودت را به من بشناسان .
و
ثبات قدم را مىخواهد: ثبتنى على دينك . كم توقعى و صبر را مىخواهد: صبر نى على
ذلك . منتظر بايد از آنچنان روحيهاى برخودار شود كه همراه رنجها و سختىها،
راحتىها را داشته باشد; زيرا كه در زمان غيبت، مردم مورد سختترين امتحانات قرار
مىگيرند و زير و رو مىشوند . چنانچه امام باقر عليه السلام در پاسخ يكى از
ياران كه پرسيد: فرج شما چه وقت است؟ فرمودند:
هيهات،
هيهات لا تكون فرجنا حتى تغربلوا ثم تغربلوا - يقولها ثلاثا - حتى يذهب الكدر و
يبقى الصفور .
هيهات
فرج ما نرسد تا غربال شويد، باز هم غربال شويد و باز هم غربال شويد تا اينكه
كدورتها برود و صافى و صفا بماند .
ايجاد
روحيه، امر مهمى است كه در دورهى انتظار بايد حاصل شود، ولى مهمتر از آن،
راههاى ايجاد اين روحيه است كه چگونه؟ و با چه روشى؟ اين روحيه در منتظر ايجاد
شود
آمادگى
فكرى :
سقفهاى
سنگين و رسالتهاى بزرگ، پايههاى محكم مىخواهند، پايههايى كه در شعور و احساس
قرار گرفته باشند . به همين خاطر رسول مكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
لكل
شى دعامة و دعامة هذا الدين الفقه و الفقيه الواحد اشد على الشيطان من الف عابد .
براى
هر چيز، اساس و پايهاى وجود دارد . اساس و پايهى اين دين [اسلام]، فهم عميق است
و يك فقيه در برابر شيطان، از هزار مسلمان عبادتگزار [بدون شناخت] محكمتر و
مؤثرتر است .
بنابراين،
در دوره انتظار، بايد بنيانهاى فكرى عميقى پيدا كنيم تا در مقابل افكار و مكاتب
مختلف از پا نيافتيم .
اما چگونه؟ بعضىها خيال مىكنند كه براى انتخاب
صحيح بايد تمام مكاتب را شناخت و آنگاه انتخاب كرد، ولى اين بررسى براى انتخاب
كافى نيست; زيرا اين درست است كه گفتهاند بايد گفتهها را گوش داد و بهترين را
انتخاب كرد (24) ولى ما مىدانيم بهترين كدام است .
بهتر
را بايد با اصلى سنجيد، اين اصل كدام است . على عليه السلام مىگويد: كفى بالمرء
جهلا ان لايعرف قدره .
براى جهالت تو همين بس كه با تمامى اطلاعات و
مطالعات عظيم، اصل و معيار را نداشته باشى و اندازهى خودت را نشناسى .
آنچه يك منتظر بايد در زمينهى فكرى به آن مسلح
شده باشد، همين درك از خويش و شناخت قدر خويش است كه معيار انتخاب مكتبها خواهد
بود و انسان را در برابر مكتبهاى گوناگون راهنمايى مىكند . و انتخاب بهترين را
ممكن مىسازد .
چون
بهترينها در رابطه با شعارى كه ارايه مىدهند، همراه مقايسهاى كه در ميان اين
شعار و قدر وجود من برقرار مىشود، انتخاب مىگردد .
با
توجه به همين معيار است كه مىتوانى كار گروهها و مكتبهاى گوناگون را نقد بزنى .
لازم نيست همهى مكاتب را مطالعه كرد، بلكه همين قدر از مكاتب را بايد دانست كه
اينها انسان را در نهايتبه كجا خواهند برد .
مثلا
وقتى شما مىخواهيد يك جفت كفش بخريد، تمام كفشهاى يك فروشگاه را آزمايش نمىكنيد
.
اندازه و شمارهى پا، شما را در انتخاب بهترين
كمك مىكند . در رابطه با مكتبها و گزينش آنها نيز اين چنين است .
وقتى من اندازهى واقعى انسانى خودم را كشف كردم
و شناختم، حالا در پى اين هستم كه مكاتب مختلف، چه لباسى را براى اين انسان مىسازند
.
آنوقت مىبينيم كه همهى مكاتب، لباسهايى را
براى اين انسان مىسازند، حتى انگشت پاى اين انسان بزرگ را نمىتواند بپوشاند، جز
مكتب تشيع كه آرمانها و اهدافش با اندازهى وجودى و ارزش واقعى انسان، هماهنگ است
.
اين
روش راهگشاى بن بستهاى حيرتزا است . اين شروع در ما جريانى ايجاد مىكند كه
مىتوانيم از مطالعات و تفكرات ديگران هم بهره برداريم و اين جريان فكرى است كه
مىتواند در برابر فكرهاى گوناگون مقاوم باشد .
برگرفته از : شبكه جهاني اطلاع رساني امام مهدي (عج)