در يكي از افسانههاي قديمي شمال اروپا چنين آمده كه " افكار و خاطرات، دو موجودي هستند كه ميتوانند سرنوشت هر انساني را تحت كنترل خود بگيرند."
تاريخچه زندگي هر يك از ما، برايمان كتابخانه يا مجموعهاي را فراهم كرده كه آن را خاطرات ميناميم.
خاطرات ، چه آنچه بهوضوح در خاطر ما نقش بسته و چه آنهايي كه در پس پرده فراموشي موقت نهان شده، در زندگي روزمره و رفتار هركسي ميتواند نقشي سازنده يا مخرب داشته باشد. اگر احساس ميكنيد كه اعتمادبهنفس كافي نداريد و فاقد انگيزه كافي براي انجام خواستههايتان هستيد ، بيگمان خاطرات شما در اين وضعيت نقش مؤثري ايفا ميكند.اين صداها ممكن است برآمده از ضمير ناخودآگاه شما باشند و شما از وجود آنها آگاه نباشيد، مگر اينكه در گذشته دقيق شويد.
هنگامي كه اين حس به شما دست ميدهد كه به اندازه كافي كاري را خوب انجام نميدهيد و يا اينكه فكر ميكنيد از نظر شخصيتي دچار ضعف هستيد ، كمي تعمق كنيد و ببينيد آيا در گذشته يا هنگام كودكيتان، كسي چون والدين، پدربزرگ يا مادربزرگ و يا حتي فرزند بزرگتر خانواده جملهاي منفي درباره شما به زبان آوردهاند كه در خاطر شما نقش بسته است؟
ممكن است اين گفته تنها يك كلام فيالبداهه بوده كه آن شخص بدون منظور به زبان آورده ولي در آن لحظه به اندازهاي روي شما اثر گذاشته كه در ذهن شما نقش بسته است. گوينده چنين كلماتي هر كس ميتواند باشد؛ پدر و مادر يا نزديكان شما در گذشته، همسر يا دوستان فعلي يا حتي خود شما!
اينكه چه كسي به زبان آورده مهم نيست، مهم اين است كه شما آنها را به خاطر سپردهايد و اگر آنها را از بين نبريد و فراموش نكنيد، آنها شما را از بين خواهند برد؛ يعني اينكه هر زمان كه شما كوشش ميكنيد تا براي بهبود وضعيت درسي، شغلي و بهطور كل وضعيت زندگيتان، تلاش مثبتي را آغاز كنيد، با هجوم به ذهنتان، افكار منفي جايگزين برنامههايي كه در ذهن داريد، ميشوند و از انجام كار، منصرف ميشويد.
در يكي از افسانههاي قديمي شمال اروپا چنين آمده كه " افكار و خاطرات، دو موجودي هستند كه ميتوانند سرنوشت هر انساني را تحت كنترل خود بگيرند." هنگامي كه خاطرات قديمي روي انسان اثر منفي ميگذارد، تنها افكار مثبت فرد به او كمك ميكند. اين خاطرات همچون صفحه خراب گرامافون، كلمات و عبارات منفي را مدام در ذهن تكرار ميكنند تا آنكه در افكار شما جا بگيرند و نهادينه شوند و كمكم بهصورت عادت درآيند.
اما شما ميتوانيد آنها را با جايگزين كردن افكار مثبت از ذهن خود پاك و يا اينكه بياثر كنيد. اين فرضيه راحت است اما عمل به آن كمي مشكل است. فقط بايد از ته دل خواستار آن باشيد و ابتدا بايد آن كلمات، افكار و خاطرات را به ياد بياوريد و همه را بنويسيد. اين زمان ميتوانيد جملهها و كلمههاي متعادلكننده را بيابيد.
بهطور مثال اگر در ذهن شما اين جمله نقش بسته كه «تو باهوش و زرنگ نيستي!» ميتوانيد با اين جمله آن را خنثي كنيد: «من براي تمام كارهايي كه ميخواهم انجام دهم به اندازه كافي زرنگ و باهوشم». پس از نوشتن اينگونه جملات، آنها را روي ميز كار و يا در هر جاي خانه كه ميخواهيد قرار دهيد. هنگامي كه خاطرهاي كه بار منفي دارد، به ذهن شما هجوم ميآورد، كمي تامل كنيد نفس عميقي بكشيد و كلام مثبت و خنثيكننده آن را با «حقيقت اين است كه...» بهخود بگوييد.
با اين كار، شما آن خاطره يا گفته قديمي را طور ديگر و متعادلتر در ذهن خود جاي ميدهيد. هرچه هست بايد باور كرد كه شماي امروز با شماي ديروز خود بسيار فرق داريد و تواناييهاي كسب شده در گذر زمان شما را تواناتر و مقاومتر كرده است. پس براي بهبود شرايط زندگي خود خاطرات قديمي را فراموش، كمرنگ يا متعادل كنيد.