جام جم آنلاين: حتي واژه ورشكستگي هم حس بدي به آدمها ميدهد، چه رسد به اينكه كسي خودش ورشكستگي را تجربه كند يا به خاطر ورشكسته شدن ديگري به مشكل دچار شود.
گاهي وقتها وضعيت اقتصادي و روابط تجاري به گونهاي ميشود كه همه دارايي يك تاجر و سرانجام كارش با يك اشتباه يا اتفاق بسته ميشود، يعني معادلات بازار به شكلي رقم ميخورد كه اگر تاجر تلاش زيادي هم بكند، باز متحمل خسارت ميشود، ولي بعضي وقتها اوضاع به گونه ديگري ميشود، يعني تاجر نقش يك ورشكسته را بازي ميكند تا با دست به سر كردن طلبكارها و خريدن زمان به نفع خودش سود ببرد. البته نگاه قانون به اين دو دسته تاجر كاملا متفاوت است؛ به طوري كه اگر ورشكستگي تاجر در نتيجه حوادث و اتفاقاتي باشد كه با نحوه عملكرد او بيارتباط بوده، قوانين تا زمان خلاص شدن او از اين دشواري با چنين تاجري مدارا خواهد كرد، اما اگر ورشكستگي تاجر در نتيجه سوءاستفاده يا تقلب و تزوير باشد با او بشدت برخورد خواهد شد.
علت اين امر نيز آن است كه ورشكستگي تاجر چه به خاطر يك اتفاق و چه از روي تزوير باشد، در فعاليت اقتصادي تاجران ديگر، همچنين اقتصاد كلان كشور اثر منفي ميگذارد، به همين جهت قانونگذار پيشبيني كرده اگر ورشكستگي تاجران اتفاقي و ناشي از يك حادثه باشد، از آنان حمايت و اگر به خاطر اخلال در سيستم اقتصادي باشد، با آنان برخورد شود.
تاجر چه كسي است، ورشكستگي يعني چه؟
تاجر در قوانين و مقررات تجاري، تعريفي مشخص دارد و بديهي است تنها كساني مشمول اين قوانين ميشوند كه در طبقهبنديهاي ارائه شده در قانون بگنجند. طبق تعريف حقوقدانان، خريد يا تحصيل هر نوع مال منقول به قصد فروش يا اجاره، تصدي به امور مربوط به حمل و نقل از راه خشكي، دريا و هوا، انجام عمليات دلالي، حقالعمل كاري، عامليت، تسهيل معاملات ملكي، پيدا كردن خدمه يا تهيه و رساندن ملزومات، تاسيس و به كار انداختن هر نوع كارخانه به شرط آنكه براي رفع نيازهاي شخصي نباشد، تصدي به عمليات حراجي، تصدي به هر نوع نمايشگاه عمومي، هر قسم عمليات صرافي و بانكي، عمليات بيمه دريايي و غيردريايي، كشتيسازي، خريد و فروش كشتي و كشتيراني داخلي و خارجي و معاملات مربوط به آن، تمامي معاملات بين تجار، كسبه، صرافان و بانكها، تمامي معاملاتي كه تاجر با غيرتاجر براي رفع نيازهاي تجارياش انجام ميدهد و تمامي معاملاتي كه اجزا يا خدمه يا شاگرد تاجر براي امور تجاري رئيس خود صورت ميدهند اموري هستند كه سبب ميشوند يك فرد به عنوان تاجر شناخته شود. حالا اگر چنين افرادي نتوانند بدهيهاي خود را پرداخت كنند يا پرداخت بدهيها را متوقف كنند به عنوان تاجري ورشكسته شناخته ميشوند.
طبق قانون، شخص ورشكسته به محض اعلام حكم ورشكستگي از تصرف اموال و دخالت در امور مالي خود محروم ميشود. ضمن آن كه حكم ورشكستگي نسبت به تمامي اشخاصي كه با تاجر وارد معامله بوده و رابطه تجاري و مالي دارند نيز معتبر و اثرگذار است. در اين ميان بايد توجه داشت كه چون شركتهاي تجارتي به عنوان اشخاص حقوقي تاجر شناخته ميشوند مشمول مقررات ورشكستگي قرار ميگيرند و اين در حالي است كه شركا و مديران آنها چون تاجر محسوب نميشوند مشمول اين مقررات قرار نخواهند گرفت.
اعلام حكم ورشكستگي
اعلام ورشكستگي يك تاجر موضوعي نيست كه با بيان شفاهي او ميسر باشد بلكه تا زماني كه دادگاه حكم ورشكستگي را صادر نكند اين موضوع ثابت نميشود. به گفته كارشناسان حقوقي معاونت آموزش و تحقيقات قوه قضاييه، دادگاه عمومي محل اقامت تاجر، صلاحيت رسيدگي به اين موضوع را دارد. اين در حالي است كه اعلام ورشكستگي بر حسب تقاضاي يك يا چند نفر از طلبكاران يا به تقاضاي دادستان يا اظهار خود تاجر صورت ميگيرد.
نكته: طبق قانون، شخص ورشكسته به محض اعلام حكم ورشكستگي از تصرف اموال و دخالت در امور مالي خود محروم ميشود. ضمن آن كه اين حكم نسبت به تمامي اشخاصي كه با تاجر رابطه تجاري و مالي دارند نيز معتبر است
به اين ترتيب تاجر بايد ظرف مدت 3 روز از تاريخ وقفهاي كه در پرداخت بدهي و تعهدات نقدي ديگرش به وجود آمده، توقف خود را به دفتر دادگاه عمومي محل اقامتش اظهار و صورتحساب دارايي و همه دفاتر تجاري خود را تسليم كند. در اين صورت حساب تعداد و ارزيابي اموال منقول و غيرمنقول، صورت تمامي بدهيها و مطالبات، صورت نفع و ضرر و مخارج شخصي تاجر برآورد خواهد شد.
وضعيت طلبكاران
وقتي دادگاه حكم ورشكستگي تاجري را اعلام ميكند وضعيت ويژهاي براي طلبكاران او پيش ميآيد. كارشناسان حقوقي معاونت آموزش و تحقيقات قوه قضاييه ميگويند از تاريخ صدور حكم ورشكستگي، بستانكاران ورشكسته مكلفند خود را به مدير يا اداره تسويه، معرفي و مدارك مطالبات را براي اثبات طلبها تسليم كنند. اين مدير يا اداره نيز وظيفه دارند در جريان تسويه در بعضي موارد از هيات بستانكاران نظر بخواند. اين در حالي است كه در بعضي موارد هم مانند انعقاد قرارداد ارفاقي با تاجر بايد نظر موافق اكثريت بستانكاران از قبل جلب شود. بعد از اعلام حكم ورشكستگي نيز بستانكاران بايد ظرف 2 ماه ادعاي خود را با مدرك به اداره تسويه تسليم كنند و اين اداره نيز جهت دعوت از آنها، صورتي از آنان تهيه كند.
به گفته كارشناسان حقوقي قوه قضاييه، با صدور حكم ورشكستگي، مهلت مطالبه محدود ميشود يعني ظرف 2 ماه از تاريخ انتشار آگهي دعوت، بستانكاران بايد ضمن مطالبه طلب، مدارك طلب خود را به مدير تسويه ارائه دهند چون در غير اين صورت مطالبات آنها ديگر مورد قبول واقع نخواهد شد.
وضعيت بدهكاران و اموال اماني
در اين ميان افراد بدهكار به تاجر ورشكسته نيز وظايف ويژهاي دارند و بايد مراحل خاصي را طي كنند. به اين ترتيب اداره تسويه امور ورشكستگي بايد به بدهكاران ورشكسته اخطار كند كه مدت 2 ماه خود را به اين اداره معرفي كنند چون متخلفان از اين اخطار به جريمه نقدي معادل صدي بيست و پنج و با تشخيص دادگاه به حبس از 3 تا 6 ماه محكوم خواهند شد. همچنين در اعلام ورشكستگي اداره تسويه بايد به كساني هم كه به هر عنوان اموال ورشكسته در دست آنهاست، اخطار شود تا اموال را مدت 2 ماه در اختيار اين اداره قرار دهند وگرنه هر حقي كه نسبت به آن مال دارند از آنها سلب خواهد شد.
در اين ميان طبق اعلام كارشناسان معاونت آموزش قوه قضاييه اثر حكم ورشكستگي به اشخاصي كه مالي از آنها نزد ورشكسته به امانت است نيز سرايت ميكند. پس اگر قبل از ورشكستگي، شخصي اوراق تجاري مثل چك، سفته و برات را به او داده باشد تا وجه آن را وصول و به حساب صاحب سند واريز يا به مصرف معيني برساند، اما وجه اوراق وصول يا پرداخت نشده باشد، صاحبان آنها ميتوانند عين اسناد را پس بگيرند. همچنين مالالتجارههايي كه نزد تاجر ورشكسته امانت بوده تا زماني كه به صورت كلي يا جزئي نزد او موجود باشد يا تاجر آنها را نزد شخص ديگري به امانت يا براي فروش گذاشته باشد نيز قابل بازپسگيري است. همچنين اگر مالي كه تاجر ورشكسته به حساب شخص ديگري خريداري كرده نيز موجود باشد اگر قيمت آن هنوز پرداخت نشده باشد نيز قابليت بازپسگيري دارد.
مريم خباز / گروه جامعه