معاون وزير خارجه آمريكا در امر ديپلماسي عمومي و امور عمومي معتقد است هرم قدرت وارانه شده است و مردم بيشتر از فرمانروايانشان در جهان قدرت دارند به همين دليل آمريكا بايد با توسل به ديپلماسي عمومي با مردم جهان ارتباط بهتري برقرار كند.
به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي و جنگ نرم خبرگزاري فارس، وازت امور خارجه آمريكا در گزارشي به قلم "جوديت مكهيل " نوشت: گفتن اين كه ما در دنيايي در حال تغيير زندگي ميكنيم، يا بزرگترين كتمان حقيقت در اين عصر است و يا پركاربردترين جملهاي كه امروزه مقامات دولتي به زبان ميآورد. شايد هردوي اين جملهها درست باشد؛ ولي در زمينه ديپلماسي عمومي، نميتوان با قطعيت سخن گفت. ما در جهاني متغير و در حال تغيير زندگي ميكنيم. ما در لحظهاي از ترديد و احتمال زندگي ميكنيم كه هم امكان تفكرات جديد را ميدهد و هم كاملاً بدان نياز دارد.
* قدرت تنها در دست افراد انگشتشمار خاصي بود كه بر قاعده گستردهاي از مردم در يك هرم كنترل اجتماعي سيستماتيك حكومت ميكردند
در ژانويه 2010، هفت ماه پس از آن كه من [جوديت مكهيل] به سمت معاون وزير خارجه آمريكا در امر ديپلماسي عمومي و امور عمومي منصوب شدم، "بونو " 10ايده جديد براي آغاز دهه جديدي ميلادي در يكي از صفحات نيويورك تايمز منتشر كرد. يكي از اين ايدهها واقعاً جالب بود. در قسمت اعظم تاريخ بشر، قدرت تنها در دست افراد انگشتشمار خاصي بود كه بر قاعده گستردهاي از مردم در يك هرم كنترل اجتماعي سيستماتيك حكومت ميكردند. طبق برداشت بونو، و برداشت بخش هنر نيويورك تايمز، اين هرم اكنون وارونه شده است. گروههاي بزرگ مردم كه دستهاي خود را به نشانه مشاركت بالا بردهاند، همگي به يك نقطه اشاره ميكنند. آنها در كنار هم به مردي قوي تبديل شدهاند كه تلاش ميكند در زير سنگيني تودههاي قدرت، تاب آورده و بر روي پاي خود بايستد. 18 ماه بعد و در ميان قيامهاي مردمي در جهان عرب، در كنار همه وقايعي كه در مصر اتفاق افتاد، ايده هرمي كه بر راس خود وارونه شده، بيش از پيش به استعارهاي بجا و بامعني تبديل شد.
در جهاني كه قدرت و نفوذ حقيقتاً به بسياري از مردم تعلق دارد، ما بايد با افراد بيشتر در مكانهاي بيشتري در تعامل باشيم. اين، حقيقت اساسي و ضروري ديپلماسي عمومي در عصر اينترنت است.
* همه به دنبال نفوذ بر قدرت
ولي تنها توزيع قدرت نيست كه تعامل بيشتر را ضروري ميسازد. دورنماي بازيگراني كه به دنبال نفوذ بر اين قدرت هستند نيز گسترش يافته است. در سالهاي گذشته، ما به انتظار كشيدن براي آن كه توجه دنيا به سوي ما جلب شود، قناعت ميكرديم و انتظار داشته كه همين گونه شود و هنگامي كه به گزينهاي جذاب تبديل ميشديم، همين گونه ميشد و دنيا به ما توجه ميكرد. ولي ديگر چنين نيست. امروزه ما بايد با ادراك رو به افزايش و نفوذگذاران باانگيزهاي در عرصه جهاني رقابت كنيم كه هر يك به مجموعه گستردهاي از ابزار مقرون به صرفه و وفقپذيري براي انتشار پيام خود مجهز هستند.
* قدرتهايي مانند ايران عضلات اقتصادي و سياسي خود را منعطف ميكنند و شبكههايي از مراكز فرهنگي خود را در جهان پايهگذاري ميكنند
قدرتهايي مانند چين، برزيل و ايران عضلات اقتصادي و سياسي خود را منعطف ميكنند و شبكههايي از مراكز فرهنگي و زباني خود را در سراسر جهان پايهگذاري ميكنند. ما همچنين بايد با افراطگرايان كه به آساني بازيگران رسمي عرصه سياست، ايدههاي خود را به جريان عمل مياندازند مقابله كنيم. اين چالشهاي جديد ما را وادار ميسازند كه بپرسيم: ما چگونه برخيزيم و در اين محيط شلوغ و پيچيده واكنش نشان دهيم؟ پاسخ ساده است: با وارد كردن ديپلماسي عمومي به بازار ايدهها.
* هرم قدرت به اين دليل وارونه شد كه مردم سراسر جهان مصرانه ميخواهند صداي خود را به گوش جهان برسانند و آينده خود را خودشان طراحي كنند
هرم قدرت به اين دليل وارونه شد كه مردم سراسر جهان مصرانه ميخواهند صداي خود را به گوش جهان برسانند و آينده خود را خودشان طراحي كنند. آنها به صحبتهاي بسيار مهمي در اين ز مينه ميپردازند...همين الان در چترومها و كلاسهاي درس و اتاقهاي تشكيل جلسات...و در انتظار كسي نيز نميمانند.
* توجه به همه اقشار مردم، اصل اساسي ديپلماسي عمومي
اگر دولتها ميخواهند جزيي از اين تفكر باشند، بايد به اين مردم رجوع كنند. دولتها بايد به هرگونه كه ميتوانند در هر ساعت شبانهروز در بين مردم قرار گيرند. دولتها هم همين كار را كردهاند و به عنوان مثال، اوباما رئيسجمهور آمريكا و هيلاري كلينتون وزير خارجه اين كشور سعي دارند جاي خود را در ميان مردم باز كنند و ميخواهند اين كار را به تمامي افسرهاي آمريكايي در سفارتخانههاي اين كشور در سراسر جهان تعميم دهند.
* آمريكا كساني را ناديده ميگرفت كه اكنون تغييرهاي سراسر جهان را اجرا ميكنند.
حضور در بازار ايدهها به معني استفاده از همان مكانها و سكوهايي است كه جوامع و فعالان آن از آنها استفاده ميكنند. كشورها تلاش ميكنند گفتگوهاي مهم در اين مكانها را بيابند و نظر خود را با احترام ابراز كنند تا فعالانه با رسانههاي جهاني در ارتباط باشند و اطلاعات نادرست را دفع كنند و هنگا مي كه سايرين، حرفي درباره آنها ميزنند، آنها هم داستان حقيقي خود را بيان كنند.
دولت آمريكا به افسران خود دستور و امكان آن را داده كه كار خود را از ديدگاه مصرفكنندگان ببينند. دولت آمريكا سالها به مردم ساير كشورها با ديد سياسي يا اقتصادي نگريسته و تنها راس هرم، يعني رهبران سياسي، ارتشي ا نخبگان اقتصادي را نشانه گرفته است. اين بدين معني است كه آمريكا جوانان، افراد غيروابسته، بيكاران و هر كس ديگري را كه در اين مجموعهها قرار نداشت، ناديده ميگرفت. آمريكا كساني را ناديده ميگرفت كه اكنون تغييرهاي سراسر جهان را اجرا ميكنند. هرم وارونه، توجه به ديدگاهها و نظرات مردم ساير كشورها را جزئي مهم از فرايندهاي تصميمگيري در ز مينه سياست خارجي در قرن بيست و يكم ميداند.
سياستگذاري و ديپلماسي عمومي پيشتر دو مقوله جدا از هم و نامناسب براي دستگاه سياست خارجي آمريكا انگاشته ميشدند و سياست خارجي بر اين منوال تنظيم ميشد. سالها اين ديدگاه باعث ميشد آمريكا از سياست خارجي خود نتيجه كمي بگيرد.
"ادوارد آر مارو "خبرنگار بزرگ آمريكايي و اولين رئيس "آژانس اطلاعات آمريكا " اين نكته را به خوبي بيان داشت. هنگامي كه از وي خواسته شد به نفع بحران "خليج خوكها " (Bay of Pigs) [نام يك عمليات نظا مي ناموفق آمريكايي كه در كوبا اجرا شد-م] سخني بگويد، وي با عصبانيت گفت: "اگر ميخواهند اكنون مرا به اين سقوطگاه بكشانند، بايد هنگام برخاستن هواپيما خبرم ميكردند ".
* تونس، طلايهدار تحول در خاور ميانه و جهان
طي دو سال گذشته، حصول اطمينان از حضور ديپلماسي عمومي در هنگام آغاز هر كاري جزء اصول راهنماي دولت آمريكا بوده است. دولت آمريكا دورنماي ديپلماسي عمومي را به بالاترين حد خود رسانده و بر نوآوري در اين زمينه به منظور حمايت از اهداف سياست خارجي خود اصرار ميورزد. آمريكا سرسختانه تلاش كرده ساختارها و فرايندهاي وزارت خازجه خود را اصلاح كند تا به نتايج بهتري دست يابد.
رويدادهاي اخير تونس نشان ميدهد كه چرا اين رويكرد امروزه تا اين حد حياتي است. تنها چند ماه پيش، مجموعه بازيگراني كه در تونس اهميت و نقش اجرايي داشتند، بسيار محدود بود. گروه كوچكي، چه در سياست و چه در اقتصاد، كليدهاي اصلي قدرت را در دست داشتند و دسترسي ديگران به آن عملاً ناممكن بود. سفارتخانه و برنامههاي آمريكا در تونس هم به گونهاي طراحي شده بود كه با آن جهان همخواني داشته باشد.
سپس، ظرف تنها چند هفته، نظام اين كشور دگرگون شد. كشوري كه در آن زماني تنها مجموعهاي محدود جهتگيري كشور را تعيين ميكرد، اكنون 11 ميليون تونسي سربلند مشتاقانه در شكلدهي به آينده خود، از انتخابات گرفته تا آموزش و توسعه اقتصادي، شركت ميكنند. مهمتر آن كه، آنها براي اولين بار ميتوانند به اطلاعات و ابزاري كه براي اين كار بدان نياز دارند، دسترسي يابند.
مردم تونس حزبهاي سياسي تشكيل ميدهند و جامعه مدني خود را تقويت ميكنند. آنها درحال گسترش آزادي بيان و تقويت آموزش و آموزش شغلهاي مهارتي هستند. آنها براي رشد اقتصاد خود و كارآفريني تلاش ميكنند. آمريكا هم در صورت تقاضاي مردم تونس، آماده كمك به اين تلاشها است.
* آمريكا بايد شيوه تعامل خود را اساساً تغيير دهد
براي كمك به مردم تونس براي استفاده از اين فرصت و تضمين تحول موفقيتآ ميز به سمت دموكراسي، آمريكا بايد شيوه تعامل خود را اساساً تغيير دهد. آمريكا بايد از وزارتخانههاي دولتي فراتر رفته و ع ميقاً و بطور گسترده با جامعه تونس تعامل كند. هرم وارونه نيازمند جهتگيري مجدد اساسي ديپلماسي آمريكا است. درست همان گونه كه تونس گرايشي نوين در خاور ميانه به راه انداخت، اين كشور اكنون پيشگام چيزي است كه در سراسر جهان در جريان است. شهروندان سراسر جهان بطور روزافزون گرايشهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي جديدي را به راه مياندازند و دولت آمريكا بايد خود را با آنها هماهنگ كند. در اين چشمانداز به سرعت درحال تحول، همان گونه كه آمريكا به دنبال پيشبرد سياست خارجي خود و افزايش امنيت و كاميابي جهان است، رويكرد اين كشور هم بايد ديپلماسي عمومي، و شهرونداني را كه به دنبال تعامل با آنهاست، در بطن خود جاي دهد.