شهيد چمران در كنار دانش، رزمآوري، مديريت و شجاعت، يك سياستمدار برجسته نيز بود و بهدور از لجنزارهاي سياست راه درست را تشخيص ميداد؛ اما آيا حق چمران و صدها اسوه همچون او بهدرستي ادا شده است؟
به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، سيامين سالگرد شهادت دكتر «مصطفي چمران» پايهگذار جنگهاي نامنظم از راه ميرسد. فردي كه در ابعاد مختلف علمي، شخصيتي و حتي عبادي و عرفاني داراي خصوصياتي منحصر به فرد بود؛ همه اين ويژگيها در كنار توانمنديها و خلاقيتهاي نظامي و رزمي اين شهيد والامقام كه در دوران دفاع مقدس بيش از پيش به ظهور رسيد، نيز بر برجستگي اين شخصيت ميافزايد.
او كه كودك پاك و ساده كوچههاي خاكي پامنار بود، در هياهوي مدرسههاي دارالفنون و البرز بالنده شد و با قلبي آكنده از عشق به مام وطن بر كرسيهاي دانشاندوزي دانشگاههاي بركلي و كاليفرنيا پا گذاشت و ديري نپاييد كه نامش ميان معروفترين دانشمندان جهان درخشيد.
چمران عشق و عرفان را پاي منبرهاي داغ و پرهياهوي مرحوم طالقاني و شهيد مطهري آموخت و تمرين مبارزه با ظلم را از همان دوران نوجواني و به بهانه ملي شدن صنعت نفت تمرين كرد، اما بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد و سقوط دولت مصدق در لواي يك گروه سياسي، سختترين مبارزهها و مسئوليتهاي او عليه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ايران، بدون خستگي و با همه قدرت خود، عليه نظام طاغوتي شاه جنگيد و خطرناكترين مأموريتها را در سختترين شرايط با پيروزي به انجام رساند.
او در دوران دانشجويي در دانشگاه كاليفرنيا متولي راهاندازي انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان شد، بعد از قطع شدن شهريه بورسيهاش به دليل فعاليتهاي ضد شاهنشاهي و پس از قيام 15 خرداد 42، به مصر رفت و آنجا از گسترش جريان ناسيوناليسم عربي به جمال عبدالناصر اعتراض كرد كه به تبع آن، او و دوستانش آزادي بيان بيشتري يافتند.
چمران براي ايجاد پايگاه چريكي مستقل و تعليم مبارزان ايراني رهسپار لبنان شد تا چنين پايگاهي را ايجاد كند. و اين مسئله زمينه آشنايي و ارتباط بيشتر چمران را با مرادش امام موسي صدر فراهم كرد؛ و اين آشنايي به پيريزي حركت محرومين و سپس جناح نظامي آن و سازمان «امل» بر اساس اصول و مباني اسلامي منتهي شد.
انقلاب اسلامي كه پيروز شد، او همه توانمنديهاي علمي و نظامي خود را در خدمت انقلاب اسلامي قرار داد و خاموش اما قاطع به تربيت نخستين نيروهاي انقلاب در سعدآباد همت گمارد. پاوه؛ سرزمين سرخ حماسهها كه در روزهاي نخست جنگ تحميلي ميرفت تا سرنوشت فرزند جداشده از مادر را بيابد، با اقدام به موقع چمران كه تبلور روحيه تبعيت پذيري از ولايت بود، برگ زريني بر تارك تاريخ ايران اسلامي شد؛ پس از صدور فرمان انقلابي امام(ره) براي عزل بنيصدر و به دست گرفتن فرماندهي كل قوا، ارتش با همه توان پاي كار آمد و صحنه ديگري از درايت و تدبير مصطفي رقم خورد و پاوه نيز آزاد شد.
معاونت نخست وزيري، وزير دفاع، نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي و نمايندگي حضرت امام(ره) در شوراي عالي دفاع از جمله مسئوليتهاي اين مرد بزرگ تا پيش از آغاز جنگ تحميلي بود.
جنگ كه آغاز شد، چمران گويي مراد خويش را نه در راحت و تهران كه در گرماگرم آتش و خطر در جبههها جستجو ميكرد، بعد از ورود به اهواز در نخستين روزهاي جنگ، اولين حمله چريكي را عليه تانكهاي عراقي ترتيب داد و اينگونه با سازماندهي گروهي از رزمندگان داوطلب، ستاد جنگهاي نامنظم در اهواز تشكيل شد. غائله خرمشهر و سوسنگرد و فتح ارتفاعات الله اكبر، همه صحنههايي از رشادتهاي اين سرباز فداكار اسلام و فرمانده مدبر جنگ بود.
حالا چمران 49ساله با پاهايي خسته از پيمودن سختترين گذرگاههاي حيات انساني، قلبي شكسته در فراق بهترين ياران، با دستهايي كه هنوز با مناجات بلند است و چشمهايي كه به راه وصال خيره مانده، ايستاده و تقدير خويش را نظاره ميكند . . . .
او در آخرين جلسه شوراي عالي دفاع از عدم سكون و تحرك نيروها گله كرد و طرح حمله به بستان را ارائه داد؛ سحرگاه 31 خرداد فرمانده دلاور منطقه دهلاويه «ايرج رستمي» به شهادت رسيد و چمران حيران و آشفته يكي ديگر از فرماندهانش را احضار كرد و خود، او را به جبهه برد تا در دهلاويه به جاي رستمي معرفي كند. در لحظه حركت، يكي از رزمندگان با سادگي و زيبايي گفت: «همانند روز عاشورا كه يكايك ياران حسين عليه السّلام به شهادت رسيدند، عباس علمدار او (رستمي) هم به شهادت رسيد و اينك خود او آماده حركت به جبهه است».
چمران همه رزمندگان را در كانالي پشت دهلاويه جمع كرد، شهادت فرماندهشان را به آنها تبريك و تسليت گفت و با صدايي محزون و گرفته از غم فقدان رستمي، اما با نگاهي عميق و پرنور و چهرهاي نوراني و دلي مالامال از عشق به شهادت و شوق ديدار پروردگار گفت: «خدا رستمي را دوست داشت و برد و اگر خدا ما را هم دوست داشته باشد، ميبرد». و خداوند ثابت كرد كه او را نيز دوست دارد و خيلي زود او را به سوي خود فرا خواند. چمران در آن منطقه در حين سركشي به مناطق و خطوط مقدم بود كه تركش خمپارهاي سفير رهايي و پرواز او به سوي محبوبش شد.
اين مختصر آينهاي از درياي بيكران خصال چمران است؛ او كه عارفانه زيست و عاشقانه پرواز كرد؛ و هرگاه نداي مظلومي را شنيد به دنيا و مافيها پشت پا زد و بيش از آنكه متوجه مقام علمي و جايگاه سياسي خود باشد، همواره آماده جانفشاني و خدمت به انقلاب اسلامي بود؛ شهيد چمران در كنار دانش، رزمآوري، مديريت و شجاعت يك سياستمدار برجسته نيز بود و به دور از لجنزارهاي سياست راه درست را تشخيص ميداد؛ اما آيا حق چمران و صدها اسوه همچون او به درستي ادا شده است؟
مهدي چمران كه اين روزها شايد تنها منبع در دسترس و مطمئن از خاطرات ناب شهيد مصطفي چمران است، چندي پيش با انتقاد از قصور مسئولان تبليغاتي ـ فرهنگي كشور در شناساندن شهيد چمران به عنوان يك چهره جهاني گفته است: البته دنياي مادي يعني استكبار، در زمينه تبليغ روي شخصيتهاي خود موفق بوده اما به خاطر ضعف تبليغاتي نه تنها در دنياي كنوني بلكه در كشورمان نيز افرادي همچون شهيد چمران به شايستگي معرفي نشدهاند.
وي با اظهار تأسف از عدم شناسايي درست بزرگان كشور تأكيد كرد: اگر هويت اسلامي خود را به ملتمان نشناسانيم در آينده ضربه خواهيم خورد. ما مسئوليم كه قهرمانهاي واقعي و حماسي خود را نه تنها به جوانان كشور بلكه به دنيا بشناسانيم كه شرايط پذيرش آن امروز به خوبي در جهان فراهم است.
رئيس شوراي شهر تهران با انتقاد از الگو شدن برخي بازيگران دروغين هاليوودي و هنگ كنگي براي جوانان كشور تأكيد كرد: اين قهرمان سازي ساخته و پرداخته سينما و دوربين است و واقعي نيست؛ اگر به دنبال شجاعت ميگرديم نمونه داريم؛ شهيد چمران كسي بود كه يك تيپ زرهي دشمن او را در سوسنگرد محاصره كرد و او بهتنهايي به مقابله پرداخت و در حالي كه زخمي شده و در شرف شهادت بود، كماندوهاي دشمن را فراري داد و كاميونشان را نيز غنيمت گرفت و با آن حالت به مواضع خودي برگشت و روانه بيمارستان شد. وقتي اين مسئله را نقل ميكنيم دوستان فيلمساز به تصوير كشيدن اين واقعيت را بسيار مشكل ميدانند چون قابل باور نيست اما حقيقت دارد.
وي در ادامه اين سخنان كه از حقايقي تلخ حكايت دارد، با انتقاد از عدم تعيين تكليف فيلم شهيد چمران گفت: هنوز وعده جدي در مورد ساخت فيلم يا سريال شهيد چمران نديدم. آقاي حاتميكيا بسيار زحمت كشيدند و حدود سه بار به پاوه رفتند و جلساتي با ايشان برگزار شد و معتقد بودند كه به علت گستردگي نميتوان تمام زندگي شهيد چمران را ساخت. بنابراين تصميم گرفتند يكي از نقاط زيباي زندگي شهيد چمران را بسازند و فيلمنامه آن را كه بسيار خوب است، نوشتند ولي از آنجايي كه تهيه كنندهاي هنوز اعلام آمادگي نكرده، كار به نتيجه نرسيده است. ما اميدواريم كه مراكزي از جمله بنياد فارابي، وزارت فرهنگ يا حوزه هنري براي ساخت اين كار به آقاي حاتميكيا كمك كنند.
وي افزود: آقاي سيدمهدي شجاعي نيز سالها قبل زندگينامه بسيار خوبي از شهيد چمران تهيه كردند و براي ساخت يك مجموعه تلويزيوني فيلمنامه آن را نوشتند اما آن نيز هنوز به نتيجه نرسيده است.
چمران در مورد علت عدم ساخت مجموعهاي در مورد شهيد چمران نيز گفت: در دنيا جريانهاي قوي سياسي و اقتصادي به دنبال چهره كردن برخي از افراد موفق خود هستند اما متأسفانه در كشور ما اين مسائل به نتيجه نميرسد و به دليل اينكه شهيد چمران مربوط به همه است، همه شانه خالي كردند.
اگر بپذيريم كه بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامي دفاع مقدس يك گنج است كه گوهرهاي فراواني از آن ميتوان استخراج كرد، آيا همه ظرفيتهاي فرهنگي كشور را براي بهرهبرداري از اين گنج عظيم به كار گرفتهاند؟
آيا مسئولان فرهنگي كشور براي نسلي كه گوشهايشان صداي آژير خطر را نشنيده و با حقيقت نگاه يك فرزند شهيد آشنا نشده است، به اندازه كافي اندوخته فرهنگي به يادگار گذاشته تا كودكان ما در رؤياهاي شيرينشان به جاي سوپرمن و بتمن به اسطورههاي ملي خود افتخار كنند.