ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 3 دي 1403
دوشنبه 3 دي 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 3 دي 1403     |     کد : 205231

لوح فاطمه(س) چیست و با مصحف فاطمه(س) چه تفاوتی دارد

حجت‌الاسلام سیدمحمد طباطبایی در سومین درس‌گفتار «میراث علمی حضرت زهرا(س)» گفت: محتوای «لوح فاطمه» خیلی دقیق گزارش نشده است ..

 حجت‌الاسلام سیدمحمد طباطبایی در سومین درس‌گفتار «میراث علمی حضرت زهرا(س)» گفت: محتوای «لوح فاطمه» خیلی دقیق گزارش نشده است و روایت‌ها با یکدیگر متفاوت است؛ جابربن عبدالله انصاری که راوی این موضوع است می‌گوید «من بر فاطمه زهرا(س) وارد شدم در حالی که در محضر ایشان لوحی بود که اسماء اولیا و اوصیا و ۱۲ تن در آن وجود داشت».

به گزارش ایکنا، جایگاه والا و شامخ حضرت زهرا(س) به عنوان دخت نبی اکرم(ص) و مادر حسنین(ع) در منابع شیعی و اهل سنت مشخص است و همگان به آن اذعان دارند از همین روی در طول تاریخ اسلام مطالب و منابع متعددی درباره این بانوی بزرگوار تولید شده است که آن را می‌توان میراث علمی حضرت زهرا(س) تلقی کرد که معرفی، بررسی و تشریح این میراث برای علاقه‌مندان اتفاق مهم و ارزنده‌ای است.
 
حجت‌الاسلام سیدمحمد طباطبایی در سلسله درس‌گفتارهایی که به همت مؤسسه پرسمان برگزار شده به موضوع «میراث علمی حضرت زهرا(س)» پرداخته است که به مناسبت ایام ولادت ایشان، متن جلسه سوم این درس‌گفتار را در ادامه می‌خوانیم؛
 
بخش اول این درس‌گفتار را با عنوان «جذب دوستان و دشمنان با شرح مناقب و منزلت حضرت فاطمه(س)» و بخش دوم را با عنوان «علت اندک بودن روایات حضرت زهرا(ع)» بخوانید.
 
میراث علمی حضرت فاطمه زهرا(س) را می‌توانیم در سه بخش دنبال کنیم؛ بخش اول آثاری است که درباره حضرت وجود دارند و بخش دوم آثاری که منسوب به ایشان است و بخش سوم آنچه که از روایات حضرت برجای مانده است که از آن تعبیر مسند فاطمه می‌کنیم.
 
آنچه که در منابع حدیثی و روایی اهل سنت از حضرت زهرا(س) روایت شده از نظر کمیت بسیار اندک و انگشت‌شمار است. فردی از اهل سنت کتابی به نام «المختصر فی اخبار فاطمه(س) بنت سیدالبشر» نوشته است که در این کتاب اقوال محدثین را آورده است که روایات از حضرت کم است و می‌گوید که «شیعیان، اهل سنت را به دلیل اندک بودن روایات حضرت زهرا(س) مذمت کردند.» او از اهل سنت دفاع کرده است که همین مقدار روایاتی که نقل کرده‌اند به سند متصل بوده است اما شیعیان حتی یک حدیث به سند متصل در مجموعه‌های حدیث خود به حضرت زهرا(س) ندارند و همه این موضوعاتی که نقل می‌کنند که لوح و مسند داشته است دروغ است.
 
نکته‌ای که باید در ابتدا بیان کرد این است که وقتی در اصطلاح علم حدیث به مطالبی «مسند» گفته می‌شود؛ منظور حدیثی است که سلسله سند آن به یکی از صحابه متصل شود و مسندنگاری نوعی از تدوین حدیث است و فردی که می‌خواهد احادیث را جمع کند باید شکل و قالبی داشته باشد. گاهی موضوع‌بندی می‌شود؛ مانند احادیث فقهی که درباره نماز، وضو، روزه، زکات و... نقل شده است که به آن مصنف گفته می‌شود و هر کدام در بخش‌های مخصوص به خود آورده می‌شود.
 
گاهی نیز ما توجهی به موضوع حدیث نداریم و می‌خواهیم بدانیم سر سلسله حدیث چه کسی است که از پیامبر(ص) روایت نقل می‌کند که به آن مسند می‌گوییم مانند «مسندالاحمد» یعنی احمد بن حنبل که امام حنابله است که کتابی تدوین کرده است که بر اساس روایان اول بوده است.
 
کتاب‌هایی را که علمای شیعه مدون کردند به صورت اعم است یعنی روایاتی را در آن جمع کردند که اعم از آن است که راوی اصلی آن حضرت زهرا(س) باشند یا درباره ایشان از سوی کسان دیگر نقل شده باشد؛ مثلاً اگر امام صادق(ع) یا صحابه و تابعین درباره حضرت زهرا(س) حدیثی گفته‌اند آن را در مسند نیز آورده‌اند البته این موضوع اختصاص به ما ندارد و افرادی مانند سیوطی و نیشابوری نیز در مسند خود همین‌گونه عمل کرده‌اند.
 
موضوع دیگر منقبت‌نگاری است که هم اهل سنت و هم شیعیان منقبت‌نگاری دارند. منقبت‌نگاری گونه‌ای از تنظیم و تدوین حدیث است که بر اساس مناقب است و به این دلیل مناقب مورد توجه است که جایگاه شخصی را نشان می‌دهد؛ مثلاً اگر ما قائل به این هستیم که حضرت علی(ع) افضل بر دیگران است باید دستاویز و مستنداتی داشته باشیم و مستند، احادیثی است که در منقبت حضرت روایت شده است. این احادیث می‌تواند به نحو عام جزو فضائل محسوب شود یا به نحو خاص باشد یا اختصاصاً مربوط به یک فرد باشد و کسی در آن منقبت شریک نباشد.
 
ما برای اینکه جایگاه حضرت زهرا(س) و منزلت بالای ایشان را تبیین کنیم به احادیثی که درباره منقبت و فضائل ایشان روایت شده است تمسک می‌کنیم. مرحوم آیت‌الله عزیزالله عطاردی، اثری به نام «مسند فاطمه زهرا» دارند که بیش از ۶۰۰ صفحه است و بسیاری از احادیث را از طرق مختلف جمع کرده‌اند. فرد دیگری به نام حسین شیخ الاسلامی تویسرکانی و محمد دشتی نیز در همین حد و حجم، روایاتی را جمع کرده‌اند و اگر بخواهیم به منابع کهن بازگردیم کتاب «دلائل‌الامامه» ابن رستم طبری امامی نیر در بخش اول به حضرت زهرا(س) پرداخته است که حالت مسند گونه دارد. در کل کتاب‌های بسیاری درباره حضرت زهرا(س) وجود دارد که در کتابنامه‌ها نیز بیان شد.
 
برخی از آثار وجود دارد که نام مبارک حضرت صدیقه(س) بر روی آنها گذاشته شده است؛ عنوانی در روایات وجود دارد که به «لوح فاطمه» معروف است. لوح با ورق و کاغذ و قرطاس متفاوت است که به چوب یا استخوان پهن گفته می‌شود که در گذشته بخشی از نوشته‌ها بر روی لوح نگاشته می‌شد. این لوح به دلیل اینکه درباره حضرت زهرا(س) است به نام لوح فاطمی مشهور شده است.
 
ابوالفضل کراجکی عالم بزرگ شیعه که متوفای ۴۴۹ قمری در قرن پنجم و از متکلمان بزرگ شیعه است در کتاب «الاستبصار فی نص علی ائمه‌الاطهار(ع)» مدعی شده است که تمامی شیعیان بر صحت «لوح فاطمه» اتفاق نظر دارند؛ یعنی تا آن زمان از منظر فرد صاحب نظری چون ایشان چنین نگاهی وجود داشته است.
 
محتوای «لوح فاطمه» خیلی دقیق گزارش نشده است و روایت‌ها با یکدیگر متفاوت است. جابربن عبدالله انصاری که راوی این موضوع است می‌گوید «من بر فاطمه زهرا(س) وارد شدم در حالی که در محضر ایشان لوحی بود که اسماء اولیا و اوصیا و ۱۲ تن در آن وجود داشت» محتوای این لوح ار سوی کمال‌الدین صدوق نقل شده است و ابوبصیر در کتاب «کافی» مرحوم کلینی آورده است که امام صادق(ع) می‌فرماید که «پدر من، امام باقر(ع) از جابر می‌پرسد آن لوحی که تو در دست مادرم حضرت فاطمه(س) دیدی؛ مادرم چه چیزی درباره آن لوح به تو گفت و برای من بازگو کن» که جابر توصیفات آن لوح را بیان می‌کند. امام نیز بیان می‌کند اگر در کل عمر خود فقط همین یک روایت را شنیده بودی کافی بود و مراقب باش که این روایت را فقط برای افرادی که اهل هستند نقل کنی.
 
کتاب دیگری که وجود دارد «مصحف فاطمه(س)» است که روایات متعددی درباره چیستی این مصحف وجود دارد. روایت است که جبرئیل یا ملک یا پیامبر(ص) بر حضرت زهرا(س) مطالبی را املاء کرده است و امیرالمومنین(ع) آنها را نگاشته است. سوالاتی درباره کیستی فردی که املا کرده، فردی که آن را نوشته، محتوای مصحف و سرنوشت آن وجود دارد که باید تبیین شود. تبیین این موضوعات نیز مبتنی بر روایات است و به دلیل تعدد روایات اقوال علما نیز مختلف است؛ اینکه گفته می‌شود «مصحف فاطمه(س)» در روایات از سوی ائمه(ع) بسیار تاکید می‌شود که «مصحف» به معنای قرآن نیست و حتی امام معصوم قسم یاد کرده است که یک آیه از قرآن هم در این مصحف نیامده است.
 
جبهه مقابل تشیع به گونه‌ای می‌خواهند شیعیان را متهم کنند که قرآنی دارند به غیر از این قرآنی که مورد قبول همه مسلمانان است و مصحفی که در دست شیعیان است سه برابر حجم فعلی قرآن است و شیعیان قائلند که دو سوم قرآن حذف شده است. این موضوع مبتنی بر این است که آنها «مصحف فاطمه(س)» را مساوی با قرآن گرفته‌اند و بر همین اساس نتیجه‌گیری کرده‌اند که مرحوم علامه امینی در جلد سوم کتاب «الغدیر» به تعدادی از کتاب‌هایی که حرف‌های واهی و موهوم علیه شیعه زدند و تهمت‌های ناروا گفته‌اند را نقل می‌کند و پاسخ داده است.


نوشته شده در   دوشنبه 3 دي 1403  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode