خبرگزاري فارس:امروز آگاهان سياسي و امنيتي بر اين باورند كه تهديدات نرم بعنوان راهكار اصلي استكبار جهاني براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي ايران مد نظر قرار گرفته است. از ديد استكبار سه روش براي براندازي نرم شامل اعتراض، اغواي نرم ، عدم همكاري و مداخله مسالمت آميز وجود دارد.
مقدمه :
پيروزي انقلاب اسلامي در منطقه حساس و استراتژيك ايران، علاوه بر آن كه رژيم وابسته و ژاندارم آمريكا و استكبار غرب را در ايران شكست و آن را برچيد ، دست پشتيبانان او را از ثروتهاي مادي و انساني اين كشور كوتاه كرد. موج بيداري كه در دنياي اسلام ايجاد شد ، الگويي فراروي مسلمانان و مستضعفان عالم به وجود آورد و منافع نامشروع جهانخواران را در دنيا به خطر انداخت؛ يافته ها و تئوريهاي آنان را به چالشي بزرگ كشاند و چهره واقعي غرب و شرق را نمايان ساخت و سرمايه گذاران كلان و طولاني آنان را براي نابودي ايدئولوژي ديني ، ابتر نمود.
طبيعي بود كه استكبار جهاني بويژه آمريكا و صهيونيسم آرام ننشينند و تمامي امكانات و قدرت خود را براي نابودي يا استحاله اين نظام به كار گيرند. فهرست كوتاهي از توطئه ها و مشكلاتي كه در اين مدت براي اين نظام اسلامي ايجادكرده اند همچون محاصره اقتصادي ، ايجاد تفرقه ، ترويج فساد ، القاي شبهات ، اختلاف افكني بين قوميتها كه در اغلب اين توطئه ها ناكام مانده اند، از كينه و عناد و شتاب آنان براي خاموش كردن اين چراغ درخشان حكايت مي كند.
از جمله توطئه هاي سخت و سنگين كه مي توانست براي هر رژيمي شكننده و نابود كننده باشد تحميل جنگ طولاني در سراسر مرزهاي غربي كشور و در منطقه حساس و نفت خيز خوزستان بود.
امروز آگاهان سياسي و امنيتي بر اين باورند كه تهديدات نرم به عنوان راهكار اصلي استكبار جهاني براي مقابله با نظام ج.ا.ا مد نظر قرار گرفته است. از ديد استكبار سه روش براي براندازي نرم شامل اعتراض، اغواي نرم ، عدم همكاري و مداخله مسالمت آميز وجود دارد. تحليلگران آمريكايي شيوه هاي متعددي براي اعتراض و اغواي غيرخشونت آميز ارائه داده اند كه شامل انتشار بيانيه هاي رسمي، ارتباطات گسترده تر با مخاطبين، اقدام هاي عمومي نمادين ، وارد آوردن فشار برافراد ، برگزاري برنامه هاي نمايشي و موسيقي دسته جمعي ، بزرگداشت اموات، عدم همكاري در رويدادهاي اجتماعي ، رخدادها ، سنن و عرف ها، كناره گيري از تشكيلات اجتماعي ، طراحي اقداماتي توسط مديران و متصديان منابع مالي، عدم همكاري اقتصادي ، عدم همكاري شهروندان با دولت و بالاخره مداخله سياسي مي شود.
قدرت نرم از طريق سياست نرم و تاثيرگذاري غيرمستقيم حاصل مي شود و به نوعي مبتني بر دستيابي به قدرت از طريق فضاسازي و كنترل ذهنيت و اراده جامعه است. از خصوصيات جنگ نرم آن است كه چون غفلت از اجراي توطئه در ذهنيت اجتماعي و امنيت حاكم مي شود سطح تاثيرگذاري تشديد شده و موثرترين الگوي رفتاري تهديد امنيتي با مطلوبيت نهائي براي دشمن شكل مي گيرد.
خبرگزاري فارس با برگزاري نشستي با حضور صاحبنظران كشور مباحثي همچون تهديدات نرم و شيوه هاي بكارگيري قدرت نرم از ديدگاه طراحان استكبار جهاني به همراه مصاديق آن و در مهمترين قسمت بررسي ظرفيت ها و توانمندي هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي در مقابله با تهديدنرم را به همراه راهكارهاي مناسب به نقد و بررسي گذاشته كه مشروح گفتگوها در ادامه آمده است.
شركت كنندگان :آقايان حجت الاسلام دعاگو ، دكتر جمالي ، دكتر متفكر ، شير محمدي و صالحي مرام
براي شروع بحث مي پردازيم به تعاريف قدرت نرم
متفكر: براي اولين بار " جوزف ناي " وابسته به حزب دموكرات آمريكا واژه قدرت يا استراتژي نرم را مطرح نمود . وي معتقد بود : از اين پس آمريكا بايد جهان را با قدرت نرم خود يعني استفاده از جذابيتهاي سياسي، ارزشهاي آمريكايي و واژههايي نظير دمكراسي، حقوق بشر و انقلابهاي سبز رهبري كند. وي ضمن انتقاد به سياست نو محافظه كاران آمريكا به دليل حمله به افغانستان و عراق ، اين رويكرد را بر اساس بهره گيري ازقدرت سخت مورد ارزيابي قرار داد و اين اقدام را سبب افول قدرت نرم آمريكا در جهان دانست . از ديدگاه وي مبارزه با تروريسم با قدرت سخت امكان پذير نبوده و بايد با قدرت نرم با آن مبارزه نمود. اين رويكرد موجب تغيير استراتژي آمريكا در برخورد با مسائل جهان و بالطبع ايران اسلامي گرديد.
دعاگو : انقلاب اسلامي ايران پس از پيروزي همواره با تهديدات سخت، نيمهسخت و نرم مواجه بوده است ، امروزه دشمن در تلاش است با استفاده از تهديدات نرم، مردم و انقلاب اسلامي را از پاي در آورد. تهديد نرم به تحولاتي كه موجب ايجاد دگرگوني در هويت فرهنگي و الگوهاي رفتاري مورد قبول يك نظام سياسي يا مردم يك جامعه ميشود گفته شده كه نوعي سلطه كامل در ابعاد سهگانه حكومت، اقتصاد و فرهنگ است. تهديد نرم از طريق استحاله الگوهاي رفتاري ملي در اين حوزهها و جايگزيني الگوهاي نظام سلطه محقق ميشود. با اين نگرش، تمامي اقداماتي كه موجب شود تا اهداف و ارزشهاي حياتي يك نظام سياسي اعم از زيرساختهاي فكري، باورها و الگوهاي رفتاري در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سياست به خطر افتد، يا موجب تغيير و دگرگوني اساسي در عوامل تعيينكننده هويت ملي يك كشور شود، تهديدنرم به شمار ميآيد.
درخصوص تهديد نرم نگرش هاي متفاوتي وجود دارد، برخي كشورها از تهديد نرم به عنوان يك ابزاراستفاده مي كنند و برخي با تهديد نرم مورد تهاجم قرار مي گيرند . بديهي است نگاه اين دو كشور و به طبع آن محققان و پژوهشگران دراين خصوص متفاوت است .
دكترجمالي: تهديد نرم و متعاقب آن جنـگ نرم، امـروزه به عنوان يك واقعيـت دردنيـاي كنوني تلقي مي گردد و انديشمندان و محققان تاريخچه هاي متعدد و متفاوتي براي آن قائل هستند . اصطلاح تهديد نرم يا جنگ نرم بيشتر در ايران و يا كشورهاي موسوم به جهان سوم يا كشورهاي جنوب مطرح و مورد توجه قرار گرفته و كشورهاي غني اعتقادي به جنگ نرم نداشته و نوعاً مدعي اند فعاليت هايي كه در كشورهاي جنوب به جنگ نرم معروف شده يك نوع تبادل فرهنگي است . آنان اينگونه فعاليت ها رابه جويباري تشبيه مي كنند كه مسير خود را مي يابد و اگر در جايي ما موفق به حضور شده ايم به دليل نيازي بوده كه در آن كشورها وجود داشته است .
دريك نگاه كلي مي توانيم بگويم از زماني كه فرهنگ يك كشوري تحت سلطه فرهنگ غالب قرار مي گيرد ، در آن كشور جنگ نرم اتفاق افتاده و مغلوب جنگ نرم شده است .
بارزترين نمونه هاي عيني تحقق جنگ نرم
جمالي : در بررسي جنگ نرم در دنيا عموماً كشورهاي نظير شيلي ، نيكاراگوئه و انقلاب هاي مخملي در كشورهاي بازمانده از شوروي سابق را به عنوان نمونه هاي عيني مطرح و مورد بررسي قرار مي دهند .
در فروپاشي شوروي اين نكته بيشترروشن مي شود كه رويكرد غرب در مبحث تهديد نرم وبه طبع آن جنگ نرم از زاويه ديد و نگرش فلسفي بوده وتوجه آنان به بهره گيري از ابزار دمكراسي خواهي است . آنان در روند تحقق تهديد نرم درشوروي به اين باور رسيدندكه مي توان جهان رابا طرح بحث دموكراسي خواهي تحت سيطره خود قرار داد.
در روند تحقق تهديد نرم ، دشمن از طريق ايجاد بي ثباتي و بحران سازي در داخل كشور هدف و دامن زدن به گسست هاي قومي و مذهبي به اهداف خود جامعه عمل مي پوشاند و بدون منازعه و لشكركشي فيزيكي، اراده خود را بر يك ملت تحميل و آن را در ابعاد گوناگون با روشهاي نرمافزارانه اشغال ميكند. كشورهايي كه از آنان نام
برده شد مصداق عيني اجراي اين سناريو هستند.
بين عمليات رواني ، تهديد نرم وجنگ نرم نوعي پيوستگي وجود دارد؟
شيرمحمدي : هرگاه يك سازمان سياسي يا كشوري سعي كرد با سيطره فرهنگي منازعه را به سود خودش تمام كند ، آنجا بحث تهديد وجنگ نرم متجلي است. درمورد تاريخچه تهديد نرم بايد اذعان داشت كه اين موضوع درگذشته دور هم مرسوم و مورد توجه بوده است. كوبيدن طبل درجنگ هاي قديم امري مسلم است كه تاثيرآن درتضعيف روحيه دشمن انكارناپذيراست. درآثار "سن تزو "به اين موضوع اشاره شده است.
در نبردهاي صدر اسلام هم به كارگيري تهديد نرم به چشم مي خورد. بعد از جنگ احد زماني كه مشركين براي قلع و قمع كردن كامل سپاه اسلام تصميم به ادامه جنگ گرفتند و به سمت مدينه حركت كردند ، رسول خدا دستور داد سپاهيان اسلام آتش هاي متعددي را بيش از عرف معمول روشن كردند كه اين امر خوف در دل مشركان ايجاد نمود واز جنگ منصرف شدند. اين حركت خود نوعي عمليات نرم محسوب ميشود. در جنگ صفين هم عمر و عاص با فضاسازي و كوبيدن بر طبل باور غلط شكستن رودخانه و سرازير شدن سيل به سوي لشكر حضرت علي(ع) را در ذهن ياران آن حضرت ايجاد نمود كه فرار سپاهيان حضرت را به دنبال داشت.
با توجه به شواهد تاريخي بسيار بايد اذعان كرد كه پديده تهديد وجنگ نرم ريشه هاي تاريخ دارد .در جنگ جهاني دوم آمريكا تصميم گرفت كميته اي براي اين موضوع تعيين كند. در زمان "ترومن " كميته رواني نام نهاده شد ودر سال 1953 كميته مذكور به صورت دائمي به كار خود ادامه داد و درجنگ بين دوكره بخش عمده اي از فعاليت هاي آمريكا بر روي تهديد نرم و عمليات رواني متمركز شد .
* حوزه فعاليت هاي آمريكا به عنوان نوك پيكان تهديد نرم بر عليه انقلاب اسلامي
صالحي: پس از جنگ جهاني دوم و در تمام طول دوران جنگ سرد، محققان وپژوهشگران آمريكايي با توجه به ضعف فرهنگي آمريكا وعدم مقبوليت آن درجهان،به ضرورت ارتباط با مردم ديگركشورها وجلب حمايت آنهابه منظور حفظ امنيت خود پي بردند و لذا تلاش نمودند با انجام اقداماتي از قبيل تأسيس سازمان سيا، راديوصداي امريكا، تأسيس كتابخانه هاي عظيم امريكا و برگزاري سمينارها و... نسبت به جذابيت بخشيدن به فرهنگ خود اقدام نمايد. در راستاي تحقق هدف مذكور شركت هاي بزرگ امريكايي و مديران اجرايي آن تلاش مي كردند تا علاوه بر فروش محصولات خود، فرهنگ و ارزش هاي امريكايي را به ساير نقاط جهان عرضه كنند. اقدام آمريكا در اين خصوص حتي در غرب نيز با واكنش هاي مختلفي رو به رو شد. در اواسط دهه 90 ميلادي،61 درصد از فرانسوي ها،45 درصد از آلماني ها و 32 درصد از ايتاليايي ها رويكرد امريكا رابه عنوان يك خطر براي فرهنگ خود قلمداد مي نمودند.چنين واكنش هايي دركشورهاي نظيراسپانيا، فرانسه، آلمان، اتحاديه اروپا،كانادا وايتاليا نيز به چشم مي خورد.در خاورميانه نيز اين رويكرد آمريكا با واكنش هاي منفي روبه رو شد. راه اندازي تلويزيون هاو شبكه هاي ماهواره اي متعدد نيز بيانگر واكنش اين كشورها به رويكرد آمريكا است.
جمالي : در مالزي مي توان نمونه اي از واكنش كشورهاي مسلمان نسبت به تهديد نرم آمريكا را مشاهده كرد.در اين كشور "ماهاتير محمد " تلويزيون هاي كابلي را طراحي كرده و تصاوير ماهواره اي ارسالي از سوي كشورهاي غربي را پالايش و پاكسازي مي كند واز طريق شبكه بزرگ تلويزيون هاي كابلي كه 5/2 ميليون مشترك دارد با ده دقيقه تاخير پخش مي كند.
نظرسنجي مؤسسه گالوپ ازي10000 نفر مردم 9 كشور مسلمان در خاورميانه نشان داده كه به طور متوسط، بيش از نيمي از پاسخ دهندگان نسبت به امريكا نظر مخالف داشته اند.نظرسنجي مشابه مؤسسه اي ديگر نيزنتايج مشابهي را نشان داده و اين امرگوياي اين واقعيت است كه هر روز بيش از پيش از پذيرش جهاني ارزش هاي امريكا به مرور زمان كاسته مي شود.
بديهي است عنصر فرهنگ اولين نقطه تهاجم در حوزه تهديد نرم است ، آيا توجه انقلاب اسلامي به عنصر فرهنگ را مي توان به نوعي تهديد نرم انقلاب اسلامي بر عليه سلطه آمريكا دانست واصولا آيا مي توان به نوعي وقوع انقلاب هاي مخملي در برخي كشورها پس از پيروزي انقلاب اسلامي را بهره گيري از تجربه انقلاب اسلامي قلمداد نمود؟
شير محمدي : غرب از تجربه شيعه در پيروزي انقلاب اسلامي استفاده كرد . اولين بارپس از انقلاب اسلامي در تحليل انقلاب ها توجه به مقوله فرهنگ بسيار پررنگ شد. ذكر اين نكته لازم است كه در تحليل انقلاب ها تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، تضاد بين طبقات مختلف اجتماعي را عامل انقلاب قلمداد مي نمودندكه اين تحليل ناشي از كنش و واكنش هاي مادي و رويكرد مادي گرايانه بود.
بعد از انقلاب اسلامي مبناي تحليل انقلاب ها عوض شد. بررسي آثار مكتوب موجود در خصوص تحليل انقلاب ها گوياي اين واقعيت است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي توجه به عنصر فرهنگ در تحليل انقلاب ها روز به روز پررنگ ترشده و امروزه فرهنگ وبه طبع آن تهديد نرم كه درانقلاب هاي مخملي تجلي يافته است ، مبناي برپائي انقلاب در جهان قرارگرفته است .
با ذكر توضيحات مذكور شايد بتوان اين ادعا را مطرح كرد كه پديده انقلاب اسلامي سبب شد جهان غرب روي مقوله فرهنگ در عمليات هاي نظامي توجه بيشتري كند. شايد بتوان گفت انقلاب هاي مخملي كپي ناقصي از انقلاب اسلامي است.
* بيان چگونگي تحقق تهديد نرم دركشورها وجوامع مختلف
دعاگو: طراحي واجراي فرآيند تهديد نرم دركشورهاي هدف نيازمند مدت زماني است كه با آغاز ترديد در مباني و زيرساختهاي فكري يك نظام سياسي آغاز مي گردد و متعاقب آن با ايجاد بحران در ارزشها و باورهاي اساسي جامعه هدف ، بحران در الگوهاي رفتاري و پيدايش بحرانهاي سياسي ، هويت، مقبوليت، مشاركت، نفوذ و توزيع ادامه مي يابد.آنچه مسلم است ، تغييرات حاصل از تهديد نرم با توجه به ماهيت آن درمواردي سطحي و درمواقعي ديگر عمقي است كه مظاهر آن به صورت تدريجي آشكار مي گردد. اين تهديد درعين ناباوري،همراه با آرامش و خالي از روشهاي فيزيكي، خشن وخشونت بار است و با استفاده از ابزارهاي تبليغي نظير مطبوعات، راديو و تلويزيون، ماهواره، اينترنت، احزاب، گروه ها، طيف ها، تشكلهاي صنفي و اجتماعي و بهره گيري از شيوه القاء ، اقناع ودر مواردي تهديد انجام ميپذيرد. براي روشن شدن موضوع مي توان تهديد نرم را به حركت مورچه اي سياه در شبي ظلماني برروي سنگي سياه تشبيه كرد كه مسلم تشخيص آن بسيار مشكل است ونيازمند دقت نظر، هوشياري و دورانديشي خردمندانه است.
تا قبل از فروپاشي شوروي تهديد غرب متوجه شوروي بود. اما با پيروزي انقلاب اسلامي و خصوصا پس از فروپاشي شوروي، نگاه غرب به اسلام وايران تغيير نمود ، دلايل تغيير جهت گيري غرب و اتخاذ استراتژي تهديد نرم درقبال انقلاب اسلامي چه بود؟
دكتر جمالي: بعداز فروپاشي شوروي به عنوان يك قطب ازدو قطب حاكم برجهان، كم كم اسلام به عنوان قطب جديد در تقابل با غرب مطرح شد. در ديدگاه غربي ها امروز شرايط به گونه اي است كه اسلام جاي كمونيست را گرفته است. براي اردوگاه غرب تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي كمونيست مسئله بود و مشكل اساسي وتهديد درآن زمـان بـراي آنان كمونيست تلقي مي شد.ولي امروزه اسـلام بـه عنوان تهديد وخطر اصلي واساسي درجهان غرب مطرح است وكمونيست به موزه تاريخ پيوسته است.
ذكر يك نكته ضروري است وآن اين واقعيت است كه در گذشته نه چندان دور، آنچه براي غربي ها مهم بود وبه عنوان خطر احساس مي شد ،بنيادگرائي اسلامي بود، اما امروزه رشد اسلام غرب را به وحشت انداخته است. در گذشته ما معتقد بوديم كه غرب نسبت به رشد اسلام عادي واكنش نشان نمي دهد ومخالفت غرب با بنيادگرائي اسلامي است، اما امروزه بررسي ها نشان مي دهدكه نگراني اصلي غرب نسبت به اصل اسلام است . امروزه غرب حتي اسلام حاكم بر كشورهاي شبيه مالزي كه با اسلام ناب محمدي فاصله زيادي دارند را تحمل نمي كند. ديدگاه "هانتينكتون " دراين خصوص گوياي اين واقعيت است. وي در تبين خطر اسلام مي گويد: "امروزه بنيادگرائي خطر نيست بلكه رشد اسلام خطري است كه مارا تهديد مي كند. "
سامعي : حضرت امام (ره)با اشاره به توطئه هاي متعدد غرب وشرق در برابر ايران اسلامي وساده انگاري برخي افرادكه روحيه مدارا با غرب را تبليغ وانقلاب اسلامي رابه خشونت طلبي متهم مي كردند فرمود: "آنان با اصل اسلام مخالفند. " ومقام معظم رهبري نيز پس از طرح موضوعاتي نظير تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي، غارت فرهنگي وضرورت پرداختن به موضوع مهندسي فرهنگي، نهضـت نرم افزاري وتوليد علم به موضـوع ناتـوي فرهنگي اشاره و تقابل تمام عيار غرب با اسلام را تبيين نموده اند .
آمريكا از چه شيوه ،ابزار وروش هايي براي اجراي تهديد نرم بر عليه ايران استفاده مي نمايد؟
دكتر جمالي : درخصوص شيوههاي به كارگيري قدرت نرم بر عليه ايران اسلامي، طراحان و طرفداران تهديد نرم شيوه هاي اعتراض ، اغواي ، عدم همكاري و مداخله مسالمتآميز را مد نظر قرارداده اند. اقداماتي از قبيل عدم همكاري در رويدادهاي اجتماعي، عدم واكنش به رخدادها ، بي توجهي به آداب ، رسوم وسنن، كنارهگيري از تشكيلات اجتماعي ، عدم مشاركت فعال درامور اقتصادي ، عدم همكاري شهروندان با دولت و مداخله سياسي تفرقه افكن از جمله محورهاي مد نظر آنان در روند تحقق تهديد نرم مي باشد.
آمريكا در اجراي اين روش ها از ابزارهايي از قبيل جمعآوري اطلاعات، مذاكره وگفت وگو، بهره برداري از حوزه آموزش، بر پايي تظاهرات با رويكرد مسالمت آميز، دامن زدن به اعتراضات غيرخشونت آميز نظير انتشار بيانيههاي رسمي درسطح داخل وخارج كشور ، حمايت از اپوزيسيون خارجي ، حمايت از مهره هاي نشان دار وبي نشان خود در داخل كشور بهره مي گيرد.
بديهي است ارتباط گيري گستردهتر با مخاطبين داخلي، اقدامهاي عمومي نمادين مثل تجمع وگردهمائي به مناسبت ها وبهانه هاي واهي ، برگزاري برنامههاي نمايشي، اجراي برنامه هاي موسقي به صورت دستهجمعي، برگزاري بزرگداشت ها حتي براي اموات از جمله مواردي است كه دردستوركارآنان قرا ردارد.
پس از فروپاشي شوروي وقايعي در كشورهاي تازه استقلال يافته بوقوع پيوست كه به انقلاب هاي مخملي معروف شد. در اين خصوص دو نكته را تبيين شد، نكته اول؛آيا آمريكا در صدد تكرار اين انقلاب ها در كشورهاي مسلمان بوده است يا خير؟ و نكته دوم؛ آمريكا دراين خصوص به چه نتايجي دست يافته است؟
شيرمحمدي : فروپاشي شوروي نقطه عطفي براي آمريكا بوده است. پس از فروپاشي شوروي آمريكائي ها در صدد برآمدند اقدامات صورت گرفته در قضيه فروپاشي شوروي را دركشورهاي جدا شده از شوروي سابق به اجراء گذارندكه دركشورهاي گرجستان، صربستان به اجراءگذارده شد.آمريكائي ها در صدد تعميم انقلاب هاي مخملي به آذربايجان و حتي پاكستان هم بودند كه به دلايلي موفق نشدند . سه سال قبل خانم "رايس "در مسافرت به پاكستان صريحاً به مشرف گفت: "شما بايد راه را براي دمكراسي بازكنيد. "مشرف پاسخ داده بود: "جامعه ما جامعه رشد يافته اي نيست . بايد جامعه ما به سطح قابل قبولي از رشد برسدكه لااقل 15 سال زمان مي برد ". رايس صريحاً به مشرف گفته بود : "شما خودتان از موانع دمكراسي هستيد. "
پس از اين ديدار ومذاكره است كه برخي تغييرات اجتماعي ، فرهنگي وسياسي كه نوع كوچكتري ازانقلاب مخملي را سبب مي شود در پاكستان ديده مي شود. ورود
"بي نظير بوتو "به پاكستان بعد از مدت ها حضور در خارج ازكشور را نيز بايد در همين راستا مورد ارزيابي قرار داد والان نيز وادار شدن مشرف به استعفاء واقعيتي است درراستاي رخ دادن نمونه كوچكي از انقلاب هاي مخملي درپاكستان كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
اما ذكراين نكته لازم است كه تهديد نرم آمريكا درايران ، لبنان ، عراق وافغانستان موثر واقع نشد كه وضعيت فعلي آمريكا در عراق ، افغانستان و قدرت روزافزون ايران درسطح منطقه وجهان گوياي اين واقعيت است.
روند رويايي ايران وآمريكا كه منجر به اتخاذ استراتژي تهديد نرم از سوي آمريكا بر عليه ايران گرديد.
متفكر : با پيروزي انقلاب اسلامي و خروج ايران از سلطه استكبار جهاني، منافع امريكا در منطقه به خطر افتاد. اين پيروزي اميدآفرين و رهائي بخش تضاد بين ايران وآمريكا را موجب گرديد و تداوم تضادهاي سياسي ايران و آمريكا در دوران بعد از انقلاب اسلامي، موجب وحشت مقامات آمريكايي درخصوص تغيير فضاي ژئوپلتيكي خاورميانه به ضرر آمريكا گرديد. پس ازپيروزي انقلاب اسلامي تهديدات آمريكا بر عليه ايران آغاز وروز به روز شدت گرفت. در اولين مرحله، تهديدات آمريكا ماهيت اجتماعي داشت و سپس تهديدات آمريكا ماهيت سياسي پيدا نمود. درسال هاي بعد تهديداتي شبيه طراحي كودتاي نوژه، حمايت از گروه هاي مسلح در حوزه هاي پيراموني جغرافياي سياسي ايران و در نهايت سازماندهي كشورهاي عرب محافظه كار در حمايت از عراق براي تهاجم نظامي به ايران را بايد در زمره تهديدات امنيتي آمريكا عليه ايران تلقي نمود. عراق با چراغ سبزهاي امريكا و شوروي به ايران تجاوز نمود كه در اين مقطع تماميت امنيت ملي ايران با جنگ گره ميخورد و مورد تهديد قرار ميگيرد. تعارضات ايدئولوژيك با شرق و حمايتهاي شوروي از عراق و شكست هاي مداوم امريكا در ايجاد حكومتهاي متمايل به غرب در ايران موجب شد مقابله با انقلاب اسلامي بعنوان نقطه و فصل مشترك منافع دو ابرقدرت مطرح گردد و نظام جمهوري اسلامي در تمامي متغيرها مورد تهديد جدي قرار گيرد. بعد از فروپاشي نظام دو قطبي درجهان ، امريكا به عنوان يك قطب برتر در جهان مطرح گرديد وتهاجمات خود بر عليه ايران را درحوزه هاي نظامي ، سياسي ،اقتصادي ، اجتماعي وفرهنگي شدت بخشيد. به دليل بي اثر بودن تهديدات مذكور و به موازات محدوديت هاي سياسي - امنيتي، شكل جديدي از تهديدات موسوم به تهديدات نرم در قالب جنگ رواني، تخريب افكار عمومي ازسوي آمريكا بر عليه ايران به اجراء گذارده شد
دعاگو : نگاهي به سير تهديدات آمريكا بر عليه ايران بيانگر اين واقعيت است كه آمريكا از بدو پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون درصدد بوده است تا از طريق بكار گيري همه شيوه هاي ممكن اعم از ابزارهاي نظامي، اقدامات امنيتي، ترور ،خرابكاري ، دامن زدن به مسئله قوميت ها ،نفوذ دراركان نظام ، بهره گيري از قدرت نرم، ديپلماسي عمومي، ايجادمحدوديت هاي بين المللي و حتي تحريم هاي اقتصادي رژيم ايران را تغييرداده ويا با خودهمراه نمايد.نگاهي به حوادث سالهاي گذشته بيانگراين واقعيت انكارناپذير است .
نكته اي كه ذكرآن ضروري است و منجـر به تغيـير رويه آمريكا در برخورد با انقـلاب اسلامي شده ،اين واقعيت است كه امروزه ايران اسلامي از توانمندي هاي قابل قبولي در حوزه هاي مختلف نظامي ،سياسي ،اقتصادي وفرهنگي برخوردار است. بديهي است اعمال قدرت سخت برعليه چنين كشوري هزينه هاي فراواني براي آمريكا به دنبال خواهد داشت، بنابراين آمريكا براي رسيدن به اهداف خود در مقابله با ايران، استفاده از قدرت نرم راكه شامل بكارگيري ديپلماسي تهديد و فريب ، جنگ رواني ، تهاجم فرهنگي و اعمال فشار از طريق سازمان هاي بين المللي، بهره گيري ازحوزه رسانه اعم از شبكه هاي تلويزيوني و اينترنت و استفاده از بازيگران غيردولتي كه درپوشش برخي بنيادهاي آموزشي وتحقيقاتي شكل گرفته اند را در دستور كار خود قرار داده است و اين رويكرد را به عنوان استراتژي اصلي در مقابله با ايران اسلامي انتخاب نموده است.
موضوع ديگري كه لازم است به آن اشاره شود ، پيوند بين امام وامت در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و فرهنگ شهادت طلبي است كه آمريكا را وادار به تغيبر رويكرد خود با ايران نموده است.
يكي از ابزارهايي كه دشمن درراستاي تحقق تهديد نرم ازآن بهره مي گيرد ، تشكل هاي مردم نهاد مي باشد كه رد پاي اين تشكل ها درانقلاب هاي موسوم به انقلاب هاي مخملي به وضوح مشاهده مي گردد ، روش تاثير گذاري اين تشكل ها در روند تهديدات نرم چيست؟
صالحي : استكبار براي تحقق اهداف خود در حوزه تهديد نرم از ابزارهاي بسياري استفاده مي نمايد كه يكي از اين ابزارها تشكل هاي غيردولتي يا سازمان هاي مردم نهاد(NGO) است كه دشمنان در روند اجرائي نمودن تهديد نرم از آن بهره برداري ميكنند. اين تشكلها بنا برآنچه كه در قانون ذكر شده نبايد سياسي باشند، اما عموما با هدف سياسي تشكيل مي گردند وبا نفوذ در بدنه و ساختار فرهنگي وسياسي كشور به دنبال عملي كردن برنامه هاي از پيش تعيين شده در كشور برمي آيند. تشكل هاي مذكور تلاش خود را به سياسي كردن همه مقولات مبذول مي دارند و اين دقيقا همان اتفاقي بودكه در دوران اصلاحات بوقوع پيوست وبا شعار توسعه سياسي آقاي خاتمي درجامعه مطرح شد .
درخصوص تشكل هاي غير دولتي ، بايد اين نكته را اضافه نمائيم كه طي سال هاي گذشته ما شاهد بوديم كه حدود 12 هزار تشكل غير دولتي دركشور تشكيل گرديده است. برخي از اين تشكلها آشكارا به دنبال اهدافي خاص بوده وتقابل بانظام را دستوركار خود قرارداده اند. نگاهي به مجموعه فعاليت هاي اين تشكل ها اين واقعيت را روشن مي كند كه كاركرد سياسي و جهتگيري درجهت اهداف مد نظر دشمنان مورد توجه برخي از آنان بوده است .برخي از اين تشكلها اهدافي همسو با دشمنان نظام داشته و از سوي بنيادهايي كه انقلابهاي مخملي و نارنجي را در سالهاي اخير دركشورهاي منطقه رقم زدهاند، حمايت مالي و معنوي ميشوندكه اسناد ومدارك بسياري در خصوص كمك هاي مالي بنيادهاي مذكور به اين تشكل ها در موارد متعدد منتشر گرديده است .
روش بهره گيري آمريكا از سازمان هاي غير دولتي با هدف عملي نمودن تهديد نرم را تشريح نمائيد .
شير محمدي : به منظور تحقق تهديد نرم و وقوع انقلاب هاي مخملي دركشور هدف،آمريكائيها درابتدا نوعي هسته هاي اجتماعي را در قالب "NGO "ها، در حوزه هاي مختلف ايجاد و به هم مرتبط مي كنند. ارائه آموزش هاي مورد نياز درراستاي تحقق تهديد نرم از سوي آمريكا مد نظر قرارمي گيرد و آن را در دستوركار
قرار مي دهد.
با تشكيل "NGO "ها، ارائه آموزش هاي مورد نياز و فعال نمودن در حوزه كاري مربوط به خود ، با توجه به توقعي كه سازمان ها وبنيادهاي حامي از اين تشكل ها دارندو با توجه به خط دهي وهدايت آشكار وپنهان آنان از سوي طراحان تهديد نرم تقابلي بين تشكل ها ونظام حاكم به مرور زمان بروز مي كند. خط دهي نامحسوس و سازماندهي شده ازسوي حاميان، اين تشكل ها را به سوي تقابل با دولت هدايت مي نمايد و مخالفت هاي آنان با دولت به بهانه هاي مختلف و متفاوت و درمواردي غير منطقي شكل مي گيرد. بديهي است كوچكترين بهانه امكان متهم كردن دولت به عدم همكاري، كم كاري و يا عدم حمايت كامل وقاطع از "NGO "ها را فراهم مي آورد و آنان را كه به صورت شبكه اي به مرتبط شده اند، به سمت نافرماني مدني و وقوع انقلاب هاي مخملي سوق
مي دهند.
نقش رسانه ها در روند تحقق سناريو طراحي شده براي اجراي تهديد نرم دريك كشور با توجه به اينكه ازجايگاه ويژ ه اي برخوردارند چيست؟
شير محمدي : رسانه عنصر اصلي واساسي استكبار در حوزه تهديد نرم است كه استكبار جهاني در رأس آن آمريكا قرار دارد براي تحقق تهديد نرم در كشور هدف اقدام به ايجاد و بكارگيري مجموعه اي از رسانه ها را مي نمايد. با بررسي هاي به عمل آمده در چهار سال قبل 20 مؤسسه رسانه اي دركشور آذربايجان فعاليت داشتند كه از طريق يك بنياد وابسته به غرب خط دهي مي شدند. در همان مقطع در روسيه بنياد مذكور جزء10 مؤسسه محبوبي بود كه در كارهاي خيريه وعام المنفعه مشاركت داشت.
نگاهي به اخبار رسانه اي در آن زمان گوياي اين نكته است كه هر وقت رئيس جمهور وقت آذربايجان آقاي الهام علي اف بناي گسترش ارتباط با ايران را داشت و يا تحركي در روابط آذربايجان وايران مشاهده مي شد، رسانه هاي آن كشور بر عليه الهام علي اف موضع مي گرفتند. هماهنگي وهمراهي رسانه هاي آن كشور در يك مقطع خاص بر عليه ايران و الهام علي اف بيانگر اين بود كه از يك ستاد فرماندهي دستور مي گرفتند.
اين روند در گرجستان و درگذشته نه چندان دور درشيلي ونسل اول ساندينيست ها قابل رويت بود. دريك نگاه كلي بايد اذعان نمود كه اجراي تهديد نرم بدون ابزار رسانه بي معني است وسيل دلارهايي كه آمريكا در اين خصوص خرج مي نمايد وبرخي از رسانه هاي ايران هم ازآن بي نصيب نبوده اند بيانگر اين واقعيت است.
يك بخش از تهديد نرم ، اشاعه فساد وفحشاء وبروز ناهنجاري هاي اخلاقي در جامعه هدف است . بهره گيري غير اخلاقي از ابزار رسانه در فرآيند تحقق تهديد نرم چيست و اين چه تاثيري در امنيت ملي كشورهاي هدف دارد ؟
دكتر متفكر : طي بررسي هايي كه در سال 78 بر روي سايت هاي اينترنتي قابل دريافت در ايران انجام داديم ، اين موضوع به اثبات رسيد كه 4 ميليون سايت مروج فساد درآمريكا واروپا طراحي شده بود كه فقط در كشورهاي جهان سوم قابل دريافت بود. درحال حاضر حدود 900 شبكه شبانه روز فساد وفرهنگ منحط غربي را ترويج مي كنند. اين نكته گوياي اين واقعيت است كه جهان استكبار به سرگردگي آمريكا درجهت تحقق تهديدات نرم از ابزار رسانه بهره مي گيرد . آنچه مسلم است اين واقعيت است كه اقداماتي از قبيل طراحي وبه نمايش گذاردن چنين سايت هايي تاثيرات مخربي در امنيت اجتماعي كشورهاي هدف بر جاي خواهد گذاشت. خدشه وارد شدن به امنيت اجتماعي يك كشور زمينه را براي بروز نافرماني ها، ايجاد درگيري وآشوب فراهم
مي آورد وبستر مناسب براي اجراي سناريوي از پيش تعيين شده انقلاب هاي مخملي را بوجود مي آورد .
نقش وتاثير رسانه ها در اجراي تهديد نرم قابل انكار نيست . نگاهي اجمالي به فضاي رسانه اي اين واقعيت را گوشزد مي كند كه دشمن سرمايه گذاري زيادي در اين خصوص انجام داده است ،سرمايه گذاري استكبار درحوزه رسانه درجهت تقابل با ايران اسلامي را به صورت اجمال تشريح نمائيد .
صالحي : درحال حاضر درراستاي تحقق تهديد نرم،آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي اقدام به سرمايهگذاري قابل توجه اي در شبكههاي ماهوارهاي و راديوهاي فارسي زبان به عنوان يكي از ابزارهاي مهم براي رسيدن به اهداف خود نموده اند. تعداد ماهواره هاي موجود در فضا كه فعاليتهاي نظامي، علمي، خصوصي، ارتباطي، ناوبري و اكتشافي را دنبال مي كنند، هماكنون بالغ بر359 دستگاه مي باشد.
درحال حاضر امكان دريافت 6 هزار شبكه ماهوارهاي در ايران وجود داردكه علاوه بر اينها حدود 9 هزار شبكه نيز به صورت كارتي قابل دريافت است. 35 شبكه فارسي زبان به طور مستمر و24 ساعته عليه نظام اسلامي فعاليت مي كنندكه برخي از اين شبكه ها متعلق به صهيونيستهابوده و رسما از سوي اين رژيم پشتيباني ميشوند. اين شبكهها داراي بودجه مشخصي در كنگره آمريكا هستند وغير از آمريكا كشور هلند نيز در پشتيباني از شبكههاي مذكور بسيار فعال است.
بديهي است حضـور پر تعداد رسـانه هاي خارجـي با هدف اجرائي نمـودن تهـديد نـرم موجبات آسيب پذيري ما را فراهم مي آوردكه ضرورت تلاش مضاعف در اين حوزه را گوشزد مي كند.
برخورد اصلاح طلبان با مقوله تهديد نرم را چگونه ارزيابي مي كنيد .
دعاگو : موفقيت تهديدنرم بدون بهره گيري از ابزارهاي مورد نياز كه از جامعه هدف به خدمت گرفته مي شود تقريبا امري ناممكن است. علاوه بر ابزارهايي كه از سوي استكبار در روند تحقق تهديد نرم مورد استفاده قرار مي گيرد ،لازم است به موضوع مهم "بي اعتقاد نمودن مردم به انديشه هاي ديني " در روند تهديد نرم اشاره كرد كه اين
رخداد در دوران اصلاحات دردستور كار آنان قرار گرفته بود وبدان مي پرداختند.درزمان دولت صلاحات فضا به گونه اي رقم زده شد كه جامعه از ارشادهاي روحانيت بي نصيب ماند وتلاشي آشكار در دوركردن مردم از روحانيت به چشم مي خورد. ميمون خطاب كردن مردم توسط عضوارشد سازمان مجاهدين انقلاب، دفاع صريح خاتمي ازسكولاريسم درگردهمائي ائمه جمعه، مواضع و قطعنامه كنگره سوم حزب مشاركت درتبيين جدائي دين از سياست و نيز مواضع سازمان مجاهدين انقلاب ،نهضت آزادي وجبهه ملي گوياي اين واقعيت است كه جدائي دين ازسياست را تبليغ و برآن پافشاري مي كردند.
درآن 8 سال تلاش هايي در درون حكومت صورت گرفت تا افكار جامعه به سمت سكولاريسم برود، در دانشگاه ها با شعار اصلاحات به خدا و پيغمبر و امام زمان اهانت مي شد، ولي آقايان به جاي آنكه درد نجات دين را داشته باشند، درد نجات شخص توهين كننده به دين را داشتند. در سا ل هاي حكومت مدعيان اصلاح طلبي تلاش هاي بسياري براي دين ستيزي در جامعه ما صورت گرفت كه مناسب ترين بستر را براي تحقق تهديد نرم فراهم مي آورد. نفوذ منافقين و جاسوسها در دستگاه هاي حكومتي در دوران اصلاحات مشهود و بي نياز ازتوضيح واستدلال است .
بررسي فضاي رسانه اي كشور در سال هاي مديريت مهاجراني بر وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي گوياي اين واقعيت است كه خيلي از اقدامات جريان مذكور درراستاي تحقق تهديد نرم بود.
صالحي : نيم نگاهي به نقش، عملكرد و اقدامات روزنامه هايي كه درآن سال ها يك شبه خلق مي شدند وبه روزنامه هاي زنجيره اي موسوم شده بودند، گوياي هماهنگي اقدامات آنان درخصوص برنامه هاي در دستور اجرا بود.رويكرد روزنامه هاي مذكور ، مفاهيم وادبياتي كه بر آن تاكيد داشتند، بيانگر تلاش در جهت تحقق تهديد نرم ووقوع انقلاب مخملي دركشور بود. درهمان دوران برخي از نشريات كه به دلايل تخلف مبين وآشكاربا حكم قوه قضائيه تعطيل مي شدند، به فاصله چند روزتيم نشريه متخلف، انتشار نشريه اي ديگر را در دستور كار قرارمي داد و به تهاجمات خود بر عليه ارزش ها، هنجارها، آرمان ها ي انقلاب واسلام ادامه مي دادند. فرمايش رهبرمعظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي "حفظه الله تعالي " درآن دوران مبني بر اينكه برخي از نشريات پايگاه دشمن هستند ، عمق نفوذ استكبار در حوزه رسانه اي ما را با هدف عملي ساختن تهديد نرم آشكار مي كند. توقيف، دستگيري ومحاكمه برخي از مسئولان نشريات مذكور و اعترافات آنان به هماهنگي با استكبار در جهت تحقق تهديد نرم زواياي پنهان توطئه شوم آنان را روشن نمود.نكته قابل تاسف اين كه جرياني در دولت وقت اين روند را اجراء مي نمود وبرخي از همراهان انقلاب و امام(ره )با مجريان تهديد نرم همراه شده بودند.
آقاي شيرمحمدي ، جنابعالي در سخنان خود انقلاب هاي مخملي را كپي ناقصي از انقلاب اسلامي قلمداد نموديد وآنچه مسلم است نگرش شما بايد به موضوع استفاده حضرت امام ( ره ) به عنصر رسانه در به پيروزي رساندن انقلاب اسلامي باشد . در اين خصوص توضيحات خود را ارائه نمائيد .
شير محمدي : بررسي اقدامات وعملكرد حضرت امام (ره ) در دوران مبارزه اين نكته را به ذهن متبادر مي كند كه انقلاب هاي مخملي كپي ناقصي از انقلاب اسلامي است. درخصوص تبيين اين موضوع بايد گفت: در دوران انقلاب حضرت امام(ره) شبكه اي متشكل از نمايندگان و معتمدان و مريدان خود در سراسر كشور و حتي خارج از كشور ايجاد كرده بود و اين شبكه كمك شاياني به گسترش و پيروزي انقلاب نمود. حضرت امام(ره) در سال 58 خاطره اي را نقل مي كنند كه گوياي توجه ايشان به بهره گيري از قدرت نرم در اداره انقلاب است. ايشان مي فرمايند: "در سال 57 فردي كه از ايران به خدمت ايشان رسيد و اظهار داشت كه در فلان روستا مردم پس از نماز به همراه روحاني مسجد برعليه حكومت شعار مي دهند واز استقلال، آزادي وحكومت اسلامي سخن مي گويند و من در اين زمان احساس كردم كه حالا زمان انقلاب است.
"الوين تافلر "نويسنده كتاب موج سوم نيز به اين واقعيت اشاره مي كند و مي گويد : امام(ره) از رسانه هاي سه موج، تلويزيون را تحريم كرد اما پيام هاي او از طريق چهره به چهره، راديو، اعلاميه، نوار كاست به همه مردم در سراسر كشور مي رسيد، مردم به پيام امام(ره)لبيك گفتندوانقلاب كردند،ايشان دليل پيروزي انقلاب اسلامي را تفوق رسانه اي حضرت امام(ره)برطاغوت قلمداد مي كندكه درست هم هست. درخصوص اين نكته كه غرب ، بعد ازپيروزي انقلاب اسلامي، انقلاب هاي مخملي را از انقلاب اسلامي كپي كردند، بدان معنا است كه آنها هم در ابتدا، شبكه هايي از هسته هاي اجتماعي ايجاد مي كردند ، مفاهيمي از قبيل آزادي، دموكراسي، حقوق بشررا طرح و تبليغ مي نمودند، دولت هاي هدف را به عنوان ناقض مفاهيم مذكور متهم مي كردند. در اين رخ دادها افرادي كه دلشان براي مقوله هايي نظير آزادي، دموكراسي به شيوه غربي مي تپد دريك مقطع معيني با بهره گيري ازشبكه اجتماعي منسجمي كه برعليه حكومت حاكم ساماندهي كرده اند حكومت وقت را با كمترين خونريزي جابجا مي كنند. اين مدل انقلاب ها در جوامع شيعي به دليل پيوند بين ولايت و امت موفق نبود.
تحقق اهداف مد نظر در تهديد نرم كه مي تواند وقوع انقلاب هاي مخملي دركشور هدف را به دنبال داشته باشد ، نيازمند بستر مناسب است . از چه مواردي مي توان به عنوان بسترهاي تحقق تهديد نرم و انقلاب هاي مخملي نام برد .
دكتر جمالي : آمريكا به منظور عملي نمودن تهديد نرم بر عليه كشورهاي هدف و برپائي انقلاب هاي مخملي توجه خود را بر دو نكته مهم مبذول داشته است. نكته اول عدم كارآمدي ونكته دوم عدم مشروعيت است كه با اندكي دقت نظر عناصر اصلي سياست براندازي آمريكا در قبال جمهوري اسلامي ايران نيز در همين چارچوب قابل رويت است . با توجه به مطلب بيان شده بايد اذعان داشت كه مهم ترين بستر و زمينه اي كه وقوع انقلاب مخملي دريك كشور را فراهم مي نمايد، موضوع ناكارآمدي است.
دليل اصلي انقلاب هاي مخملي برمي گردد به ناكارآمدي كشورها،كه كشورهاي بلوك شرق از آن جمله هستند. درتبيين موضوع بايد اظهار داشت مردم بلوك شرق وقتي وضع زندگي خودشان را با زندگي مردم ديگر ممالك مقايسه مي كنند، اولين اقدام آنان اين است كه سعي كنند خود را از لحاظ سطح زندگي به يك وضع مطلوب برسانندكه لازمه آن وارد كردن تكنولوژي است.با تكنولوژي فرهنگ كشور صاحب تكنولوژي هم مي آيد. مثال معروفي است كه مي گويند: "وقتي مك دونالد به كشوري مي رود فرهنگ مك دونالد راهم با خود به آن كشور مي برد. " آنچه مسلم است اين فرهنگ وارداتي تعلق خاطري به فرهنگ مردم آن كشور ندارد .
نكته ديگري كه نبايد آن را فراموش كرد ، اين واقعيت است كه كشورهايي كه مورد توجه غرب براي وقوع انقلاب مخملي قرار مي گيرند با روندي كه قبلا تبيين گرديد وبر مبناي آموزه هاي القائي از سوي استكبار در جريان اجرائي شدن تهديد نرم كه ازطرق مختلف درذهن و انديشه آنان رسوخ نموده وتثبيت شده، دليل عقب ماندگي خود را فقدان دموكراسي تلقي مي كنند. تلاش آنان جهت رفع محروميت ها و برقراري دمكراسي و گسترش روند دموكراسي خواهي موجب فروپاشي كشورهاي مدنظر با روش انقلاب مخملي مي گردد كه نمونه هاي روشن آن گرجستان وديگر كشورهاي استقلال يافته از شوروي سابق است .