در حالی که بیش از دو میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به بیماری اماس هستند که سیستم عصبی بدن را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند به مشکلات حرکتی، بینایی و روانی منجر شود، اولین کارآزمایی در نوع خود امید جدیدی برای درمان این بیماری زنده کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسای، در حالی که در حال حاضر درمانهایی وجود دارند که میتوانند به کاهش تعداد و شدت حملات اماس کمک کنند، بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری در نهایت به شکل شدیدتری از بیماری به نام «اماس پیشرونده ثانویه» مبتلا میشوند.
متاسفانه درمانهای کمی برای اماس پیشرونده ثانویه وجود دارد و هیچ دارویی برای پیشرفتهترین انواع این بیماری تایید نشده است.
دادههای اخیر این انتظار را افزایش داده است که استفاده از سلولهای بنیادی که سلولهای اصلی بدن هستند، میتواند به کاهش این آسیب کمک کند. این شامل پیوند سلولهای بنیادی مغز است که میتواند تقریباً به هر نوع دیگری از سلولهای مغزی تبدیل شود و احتمالاً سلولهای آسیب دیده توسط اماس را ترمیم کند.
پژوهشگران در این مطالعه جدید، نتایج امیدوارکننده یک کارآزمایی بالینی در مرحله اول در انسان را نشان میدهند که شامل تزریق مستقیم سلولهای بنیادی مغز به مغز ۱۵ بیمار مبتلا به اماس پیشرونده ثانویه بود.
سلولهای بنیادی مغز از یک جنین سقط شده به دست آمد. سلولهای بنیادی به طور گسترده از نظر ناهنجاری غربالگری شدند تا از یک مخزن سلولی ایمن و عملاً بی حد و حصر برای پیوند اطمینان حاصل شود.
قبل از انجام این روش، شرکت کنندگان طی سه ماه تحت ارزیابی جامع سطح ناتوانی و فعالیت بیماری خود قرار گرفتند و در زمان پیوند، اکثر بیماران تحت درمان، سطوح بالایی از ناتوانی را نشان دادند. برای مثال اکثر بیماران برای جابجایی به صندلی چرخدار نیاز داشتند.
پژوهشگران میگویند ما چهار دوز سلولهای بنیادی مغز را به همراه داروهایی برای سرکوب سیستم ایمنی آزمایش کردیم تا از رد پیوند جلوگیری کنیم و به شکلی دلگرم کننده، شرکت کنندگان هیچ عارضه جانبی شدیدی را در ۱۲ ماه پس از درمان تجربه و گزارش نکردند، اگرچه برخی از عوارض جانبی کوتاه مدت مانند علائم آنفلوانزا و عفونتهای تنفسی گزارش شد.
مهمتر از همه، علائم مشابه با عود ام اس و همچنین وخامت قابل توجهی در حرکت یا عملکرد شناختی در این بیماران در طول این مطالعه گزارش نشد.
پژوهشگران در تجزیه و تحلیل گروه کوچکی از شرکت کنندگان با استفاده از تصویربرداری مغناطیسی پیشرفته به ارتباط بین دوزهای بالاتر سلولهای بنیادی و کاهش حجم مغز اشاره کردند.
اثرات مشابهی در مورد داروهای قوی مورد استفاده برای بیماران مبتلا به اماس اولیه دیده شده است که نقش احتمالی سلولها را در جلوگیری از التهاب و تورم مغز نشان میدهد.
سنجش پاسخ مغز به پیوند
چگونه بفهمیم سلولهای بنیادی مغز کار میکنند؟ در بیماری اماس، سیستم ایمنی، میلین که پوشش محافظ اطراف رشتههای عصبی هستند را هدف قرار میدهد و به آن آسیب میرساند و ارتباطات حیاتی در مغز و نخاع را مختل میکند. مرکز اصلی این فرآیند، ماکروفاژها هستند که آن دسته از سلولهای ایمنی هستند که معمولاً مزاحمان ناخوانده را از بین میبرند.
در میان آنها، سلولهای میکروگلیا که در سرتاسر مغز و نخاع یافت میشوند، نقش محوری دارند.
تحقیقات قبلی پژوهشگران روی موشها نشان داد که سلولهای پوستی که به سلولهای بنیادی مغز برنامهریزی مجدد میشوند، زمانی که به سیستم عصبی مرکزی پیوند میشوند، میتوانند التهاب را کاهش دهند و به طور بالقوه آسیبهای ناشی از اماس را ترمیم کنند.
همچنین سلولهای بنیادی مغز میتوانند متابولیسم - نحوه تولید انرژی توسط بدن - را تغییر دهند و میکروگلیا را از حالت بد به حالت خوب برنامهریزی مجدد کنند.
پژوهشگران میگویند، ما در این مطالعه بررسی کردیم که فرآیندهای تولید انرژی مغز چگونه تحت تأثیر درمان سلولهای بنیادی مغز قرار میگیرد. ما تغییرات مایع اطراف مغز و خون را در طول زمان بررسی کردیم و تغییرات مداوم ناشی از پیوند را کشف کردیم.
آنها میگویند، به طور خاص، دستهای از مولکولها به نام آسیل کارنیتینها که برای حفظ متابولیسم انرژی سلولی خوب حیاتی هستند، در بیمارانی که دوزهای بالاتر سلولهای بنیادی دریافت میکردند، سطوح بیشتری را نشان دادند.
پژوهشگران میگویند در حالی که این یافتهها هیجانانگیز هستند، مهم است که محتاط باشیم، زیرا این یافتهها از گروه کوچکی از بیماران به دست آمدهاند که داروهای سرکوب سیستم ایمنی را نیز دریافت میکنند.
با این حال، این مطالعه اولین شواهد قانع کننده را در انسان ارائه میدهد که نشان میدهد پیوند سلولهای بنیادی مغز به طور مستقیم به مغز بیخطر است و میتواند اثرات طولانی مدتی را در افراد مبتلا به اماس پیشرونده ثانویه ایجاد کند.
پژوهشگران در پایان گفتند که برای تایید و گسترش یافتههای ما به مطالعات بیشتری نیاز است. با این حال، این مطالعه نشانههای امیدوارکنندهای را نشان میدهد که این رویکرد میتواند به یک گزینه درمانی ارزشمند برای رسیدگی به مراحل پیشرفته اماس تبدیل شود.