آمريكا پس از سرخوردگي در جريان گروگانگيري جاسوسانش در سفارت اين كشور از سوي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و نااميدي از پيروزي در اين جريان به وسيله فشار سياسي و تحريم اقتصادي، درصدد حل اين قضيه از طريق نظامي برآمد. دولت كارتر بر اساس نقشهاي بسيار محرمانه جهت آزادي گروگانها، در 5 ارديبهشت سال 1359 شمسي با تعدادي هواپيماي نظامي و 20 هليكوپتر، حمله خويش را به ايرانِ تازه از بند رها شده، آغاز كرد. اين هواپيماها و هليكوپترها كه حامل موتورسيكلت، جيپ نظامي، توپ، مسلسل و مهمات لازم بودند، در صحراي طبس فرود آمدند تا از آن مكان، عمليات آزادسازي گروگانها را آغاز نمايند. با وجود تجهيزات فراوان، كماندوهاي ماهر و آموزش ديده، برنامهريزي دقيق حمله، عدم وجود مانع و غفلت نيروهاي اطلاعاتي ايران، اين بار دست غيبي امداد الهي از آستين شنهاي صحراي طبس بيرون آمد و شكستي سخت و مفتضحانه را نصيب ابرههصفتان آمريكايي كرد. ماجراي طبس يكي از رسواترين شكستهاي توطئههاي امپرياليسم آمريكا عليه انقلاب اسلامي ايران است. بدون شك حادثه طبس و شكست مزدوران آمريكايي علي رغم مجهز بودن به پيشرفتهترين وسايل و تجهيزات روز، يكي از معجزات بزرگ قرن به شمار ميآيد. واقعه اين روز، نه تنها يك اتفاق ساده، زودگذر و فراموش شدني نبود، بلكه تمثيلي است ماندگار و هميشگي براي كساني كه با چشم دل خويش، جز آنچه هست ميبينند و تذكري است براي اثبات قدرت تامه الهي و سستي كيد دشمنان خدا.