يوهان ولفگانگ فون گوته اديب نامآور آلماني، در 28 اوت 1749م در شهر فرانكفورت آلمان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات ابتدايى، به فراگيري حقوق و پزشكي پرداخت و از آن پس به ادبيات و فلسفه روي آورد. گوته علاوه بر آن، زبانهاي لاتين، انگليسي و فرانسوي را نيز آموخت. آثار اوليه گوته، در دوراني از ادبيات آلمان آغاز شد كه آن را دوره توفان و فشار ميگويند و پيش درآمد جنبش رمانيتك و داستانسرايى بود كه در قرن نوزدهم، سراسر اروپا را در برگرفت. گوته با الهام از تفكر اصالت احساس، به سرودن شعر و غزل همت گماشت و در اين راه، گوي سبقت را از همگان ربود. همچنين گوته با مطالعه ديوان حافظ، شيفته لسان الغيب شيراز شد و تصميم گرفت مضاميني را كه از ادبيات مشرق زمين مورد توجهش قرار گرفته در قالب اشعاري به زبان آلماني بريزد. وي در ملحقات اين اثر كه به ديوان شرقي معروف است، به ستايش قرآن و پيامبر عاليقدر اسلام(ص) پرداخته و ميگويد: "قرآن را بايد قانون خدايى دانست و نبايد آن را مانند كتابهايى تصور كرد كه براي تدريس يا تفريح همنوعان مينويسند. امعاننظر در قرآن، ما ذا مجذوب ميكند و به شگفت ميآورد و سرانجام به تعظيم و احترام وادار مينمايد" از ديدگاه گوته "سبك قرآن برطبق موضوع و هدفش داراي روشي جدي توأم با بزرگ منشي و تهديد كننده و حقيقتاً با احترام همراه است". وي تصريح مينمايد: "هرگاه معناي اسلامْ تسليم شدن به اراده خداوند جهان ميباشد، پس ما همگي در اسلام زندگي ميكنيم و مسلمان ميميريم". ولفگانگ گوته يكي از با استعدادترين و در عين حال يكي از ناآرامترين عُشّاق عصرِ خود بود. سراسر زندگيش سرشار از شور و نشاط و التهاب تازه و كارهاي نو و جستجو بود، گوته هم عاصي بود هم محافظه كار، هم مسيحي بود، هم بيدين، هم مريد شيطان بود هم تابع پاكان. عمرش را وقف نقاشي انسان و طبيعت كرد و به كلمات بيجان، حيات بخشيد. گوته مقالاتي در گياهشناسي و فيزيولوژي نوشت و يك نظريه تازه علمي را در باب رنگها تكميل كرد. او همچنين فلسفه خويش را بر مبناي سرگذشت واقعي انسان، پايهگذاري نمود. گوته بزرگترين شخصيت ادبي قرن نوزدهم و يكي از برجستهترين نوابغ تاريخ بشر محسوب ميشود. روح بلند پرواز، قوه تخيل بينظير، قدرت بيان و قلم سحرآميز او در مردم آلمان سخت اثر كرد و او را سرآمد شعرا و نويسندگانِ آن كشور نمود به طوري كه او را پدر ادبيات آلمان لقب دادهاند. مهمترين اثر گوته، فاوسْتْ نام دارد كه بايد گفت ثمره شصت سال كار مداوم و عميق اوست كه در واقع سرگذشت خود اوست. فاوست، سرگذشت كيمياگري است كه ميخواهد بر همه اسرار طبيعت دست يابد و راهي به جانب ماوراءالطبيعه بگشايد. گوته از نظر ادبي در آلمان داراي همان مقامي است كه دانته در ايتاليا و شكسْپير در انگلستان داشتهاند و كمتر شخصيتي چون گوته در ادبيات جهان چنين نفوذي داشتهاند. وي نمايشنامهنويسي دانشمند بود و علاوه بر آن، داستانها و سفرنامههايي از خود باقي گذارد كه ايفي ژني، سرگذشت نامهها، ورتر، سفر ايتاليا و... از آن جملهاند. گوته سرانجام در 22 مارس 1832م در 83 سالگي درگذشت.