کبریت را - حداقل به شکل امروزیاش - اختراع جان واکر انگلیسی میدانند و نوشتهاند که او سال ۱۸۲۶ در چنین روزی این اختراع خود را عرضه کرد.
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «کبریت در کنار فندک، یکی از دو ابزار پرکاربرد برای روشنکردن آتش است. معمولا از تکهچوبهای کوچک و هماندازه (و گاهی هم مقوای سفت و فشرده) ساخته و در جعبههای کوچکی که درونشان اغلب ۴۰ چوبکبریت قرار دارد فروخته میشوند. یک سر چوبکبریتها را با مادهای قابل اشتعال - بر اثر اصطکاک با سطوح مناسب میپوشانند - و همیشه هم این سر را با رنگهایی مثل قرمز یا سبز از سر دیگر متمایز میکنند. کبریتها به دو دسته تقسیم میشوند. یک دسته کبریتهای بیخطرند و سر قابل اشتعال آنها جز با کشیدن روی سطوح سنبادهای روی جعبهشان آتش نمیگیرد. دسته دیگر کبریتها هم با کشیدن روی هر سطحی که اندکی اصطکاک ایجاد کند، آتش میگیرند. کبریت را - حداقل به شکل امروزیاش - اختراع جان واکر انگلیسی میدانند و نوشتهاند که او سال ۱۸۲۶ در چنین روزی این اختراع خود را عرضه کرد.
نه این که این ادعا از اساس نادرست باشد اما همه واقعیت را هم بیان نمیکند. مثلا اسنادی موثق وجود دارد که چینیها در قرن ششم میلادی، ابزاری ساخته شده از چوب کاج و سولفور داشتند که برای تولید آتش به کار میرفت و ابتدا در دربار این کشور استفاده میشد، بعد به خانههای اشراف راه یافت و به مرور ابزاری رایج در زندگی مردم عادی شد. چون آتش برای نوع بشر بسیار مهم بود، از هزاران سال پیش، در واقع از پیش از تاریخ، اجداد ما راه و روشهای دسترسی سریع و آسان به آن را جستوجو میکردند. استفاده از برخی فلزات و سنگهای خاص مثل چخماق تا مدتها بهترین شیوه شناخته میشد؛ هرچند بعدتر از شیشه برای متمرکزکردن نور آفتاب هم استفاده میشد. استفاده از شیوه اول در روزهای مرطوب دشوار بود و شیوه دوم هم در روزهای غیرآفتابی عملا ناممکن. هرچند دانشمندان برای مدتی طولانی موادی مثل سولفور و فسفر را میشناختند، رسیدن به روشی موثر و آسان و ارزان برای ایجاد آتش تا مدتها ممکن نشد.
البته در دورههای مختلف ابزارهایی ساخته و استفاده میشد، مثل فندکی شبیه قیچی که در میان اروپاییها رواج داشت و یک تیغه آن از سنگ چخماق و تیغه دیگر از فولاد بود و از آن برای روشنکردن پیپ و چپق استفاده میکردند. هر چند اگر شمعی روشن یا آتش شومینه و بخاری در دسترس بود، دیگر نیازی به استفاده از این فندک برای دود و دم وجود نداشت. نامبردن از همه کسانی که پیش یا پس از جان واکر سعی در ساخت کبریت داشتند، ضرورتی ندارد اما این واقعیت انکارشدنی نیست که او نه تنها کسی بود که به فکر انجام این کار افتاد و نه حتی اولین نفری که در این مسیر گام برداشت. مثلاً سال ۱۸۰۵ جان چنسل کبریتی متفاوت با کبریتهای امروزی عرضه کرد اما محصول او بسیار گران بود و امکان تولید انبوه آن نیز وجود نداشت. در آن مقطع نتایج کوششهای دیگران هم کموبیش شبیه به نتیجه نهایی کار جان چنسل بود تا این که جان واکر توانست کبریتی ارزان بسازد.
او شیمیدان و داروساز بود و مدتها درباره آتش و چگونگی مهار آن مطالعه میکرد. میخواست چیزی بسازد که آسان آتش بگیرد اما به کندی بسوزد. او اولین محصول خود را در جعبهای با ۵۰ چوبکبریت - به قیمت یک شیلینگ - به بازار فرستاد. در جعبه کبریت او، همراه با چوب کبریتها، یک برگ کوچک کاغذ سمبادهمانند هم وجود داشت. البته گویا او نحوه ساخت و مواد سازنده کبریتش را به کسی نگفت و نیز نخواست یا فراموش کرد که این اختراع را به نام خودش ثبت کند. همچنین کبریت او کمی خطرناک بود با یک بیاحتیاطی ساده منجر به آتشسوزی میشد و از این رو فروش آن در کشورهایی مثل آلمان و فرانسه ممنوع شد.