نصر: نحوه برقراری ارتباط و نوع رفتار افراد در روابط، تا حد زیادی، تحت تاثیر تجربیاتشان در خانواده است. بیشتر افراد مانند پدر و مادرشان راه میروند، حرف میزنند، غذا میخورند و حتی تفکرات مذهبی و سیاسیشان نیز تحت تاثیر آنهاست.
با این حال، تعداد زیادی از افراد تا وقتی خودشان صاحب فرزند نشوند به این شباهتها پی نمیبرند. میتوان گفت هر فرد خلاصه و چکیدهای از خانوادهاش است. تاثیر رابطه والدین با هم در شکل گیری شخصیت کودک غیر قابل انکار است.
فرهنگ خانوادگی چیست؟
همه شما از دوران کودکی تا اکنون آداب، رسوم، باورها و ارزشهای خانواده را با خود دارید که به آن فرهنگ خانواده میگویند. فرهنگ خانواده نحوه نگرش، انتظارات و نوع عملکرد فرد در دنیا را مشخص میکند. فرهنگ خانواده سه جزء دارد که هر کدام را به مرور زمان در خانواده یاد میگیرید:
نقشهایی که در ارتباط با دیگران عهدهدار میشوید (نقش خواهر بودن، فرزند بودن، دوست بودن یا مدیر بودن)؛
قوانین خانواده که راهنمای عمل مناسب و درست هستند؛
باورهای مرکزی یا هستهای که پایه و اساس احساسات و رفتارهایتان هستند، شما براساس این باورها تجربیات و خودتان را ارزیابی میکنید.
اغلب درگیریها در روابط بین زوجی به این علت است که هر فرد با فرهنگ خانوادگی خود وارد رابطه میشود. برای حل این تعارضات، بهتر است زوجین برای ساختن فرهنگ خانوادگی جدید، که مورد تایید و رضایت هر دو طرف است، اقدام کنند. برای این کار، ابتدا لازم است هر یک از زوجها فرهنگ خانوادگی خود را بشناسند و بدانند انتظاراتشان تا چه حد تحت تاثیر فرهنگ خانوادگیشان است.
تاثیرات فرهنگ خانوادگی چیست؟
در سالهای کودکی، افراد از طریق مشاهده و یادگیری فرهنگ خانوادگی را جذب و درونی میکنند. تاثیر و قدرت این فرهنگ به اندازهای زیاد است که فرد شخصیتی انعطافناپذیر به خود میگیرد که در آن انتخاب و دخل و تصرفی ندارد. میتوان این آموختههای دوران کودکی را به «برنامهنویسی» تشبیه کرد، چون نحوه عملکرد و رفتار شما در روابط را مشخص میکنند. در کودکی و بزرگسالی، مدام در حال ارزیابی این برنامهنویسی هستید، یا آن را بدون تغییر تکرار میکنید یا آن را نمیپذیرید و رد میکنید.
به عبارت دیگر، شما یا دقیقا مانند والدینتان رفتار میکنید یا برعکس آنها عمل میکنید. این کار را ناخودآگاه و بدون آگاهی ادامه میدهید تا آنجا که در اثر کسب تجربیات جدید، با گزینههای دیگر آشنا میشوید و میفهمید روشهای دیگری هم وجود دارد.
معمولا در روابط بین زوجها، تعارضات و درگیری وقتی به وجود میآید که روابط و نقشها تغییر میکند. برای مثال، با به دنیا آمدن فرزند، زوجها علاوه بر نقش همسری نقش پدر و مادر را هم پیدا میکنند. زوجهایی که قبلا هویت و فرهنگ خود را مشخص کردهاند و نسبت به آن آگاهی دارند در چنین شرایطی کمترین تعارضات را تجربه میکنند و خیلی راحتتر تغییرات را میپذیرند.
ایجاد فرهنگ خانوادگی جدید چگونه ممکن می شود؟
وقتی فرد به این نتیجه میرسد که روشهای گذشته (برنامهنویسی قدیمی) دیگر در روابط جدید مناسب نیست، تلاش میکند رفتارهای جدید را یاد بگیرد و در روابطش تمرین کند. این موضوع زمانی آشکار میشود که زوجین به این آگاهی میرسند که روشها و راهکارهای مختلفی برای ارتباط سازنده با یکدیگر وجود دارد. از آنجا که فرایند تصمیمگیری و انتخاب روش و راهکار صحیح کمی دشوار و گیجکننده به نظر میرسد، زوجها برای تجدیدنظر در روشهای قدیمی به انگیزهای بسیار قوی نیاز دارند.
بقا و ادامه رابطه سالم بین زوجها به میزان آگاهی و پذیرش آنها از فرهنگ خانوادگی خود و طرف مقابل بستگی دارد. برای اینکه بفهمید چقدر به این آگاهی و پذیرش رسیدهاید، کافی است بررسی کنید آیا هنگام حل اختلافاتی که ناگهان ایجاد میشوند به یکدیگر احترام میگذارید؟ آیا نحوه کنار آمدن با تفاوتهای پایدار را آموختهاید؟ اختلافات ناگهانی معمولا در موقعیتهای خاص و مشخصی ایجاد میشوند.
برای مثال، اختلاف درباره اینکه آخر هفته چه کاری انجام دهید یا چه کسی ظرفها را بشوید. این اختلافات با راهبردهای حل مسئله و مذاکره برطرف میشوند. تفاوتهای پایدار کلیتر است و بیشتر به تمایلات و ویژگیهای شخصیتی فرد مربوط است، مانند مقدمات خاص قبل از خواب، بیعلاقگی به خرید یا احساس ناراحتی در جمعهای غیرآشنا. زوجها برای درک، ایجاد فاصله هیجانی و پیدا کردن راهکارهایی برای کنار آمدن با این تفاوتها به مهارتهای همدلی و جرأتورزی نیاز دارند.
جلسات مشاوره و روانشناسی میتواند به زوجهایی که در کاربرد این راهبردها و مهارتها مشکل دارند کمک کند. با این حال، حل تعارضات و رسیدن به یک فرهنگ خانوادگی جدید به نوع نگرش زوجها به تغییر و تمایلشان برای پیدا کردن راهی برای ارتقای زندگی مشترک مربوط است. زوجهایی که حل اختلاف و تعارض را وظیفه خود میدانند و به آن به صورت موضوعی جدی نگاه میکنند در ساختن فرهنگ جدید بسیار موفق هستند.