ترور نافرجام "شيخ فضل اللَّه نوري" به دست كريم دواتگر عامل كميته مجازات(1287ش)
شيخ فضلاللَّه نوري از جمله عالمان بزرگي بود كه در رهبري مشروطه مشروعه نقش مهمي ايفا نمود و زمينههاي تحصن مردم عليه استبداد زمان را در حرم حضرت عبدالعظيم فراهم آورد. شيخِ شهيد، از جمله رادمرداني بود كه در برابر بيگانه سر تسليم فرود نياورد از اين رو طرح ترور شيخ، در سفارت انگليس تهيه شد و توسط عوامل سفارت به دست جوان ماجراجويي به نام كريم دواتگر داده شد تا به هنگام بازگشت شيخ به منزل به مورد اجرا درآيد. در اثر اين ترور، شيخ و تعدادي از همراهان زخمي شدند. هر چند پس از دستگيري كريم، شيخ او را بخشيد ولي در بازجويي از وي، اسامي افرادي به ميان آمد كه با سفارت انگليس در ارتباط بودند. نكته عبرتانگيز اين كه كريم دواتگر، درست هشت سال پس از شهادت شيخ فضل اللَّه نوري، به دست دوستانش به جرم قتل و اخاذّي به قتل رسيد. وي عضو گروهي بود كه به كميته مجازات شهرت يافتند و هدف از ايجاد اين تشكل را از بين بردن افراد خائن به مشروطه و مضر به حال مردم عنوان نمودند. بعدها با لو رفتن اعضاي اين كميته، برخي از اعضاي آن دستگير و اعدام و برخي ديگر فراري شدند.
ورود حضرت آيت اللَّه "سيد حسين طباطبايي بروجردي" به قم (1323 ش)
پس از ارتحال آيتاللَّه حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم در سال 1315ش، مسؤوليت اداره حوزه بر عهده سه تن از مراجع بزرگ عصر به نام حضرات آيات: سيد محمدتقي خوانساري، سيد محمد حجت كوه كمرهاي و سيد صدرالدين صدر قرار گرفت و اين مراجع سه گانه به مدت هشت سال، حوزه عظيم قم را به نحو احسن اداره كردند. در سال 1323 ش به دنبال بيماري آيتاللَّه سيد حسين بروجردي و بستري شدن ايشان در يكي از بيمارستانهاي شهر ري، دانشوران ساكن قم براي دعوت ايشان به قم و اقامت در آن شهر، اصرار زيادي ورزيدند و آن عالم بزرگ پس از بهبودي و تفأل به قرآن، هجرت به قم را برگزيدند. در نهايت معظم له با حمايت ياراني مجتهد و راستين در 9 دي 1323 ش برابر با 14 محرم 1364 ق وارد قم شد و زعامت شيعيان را به عهده گرفت. آيتاللَّه بروجردي تا پايان عمر به مدت نزديك به هفده سال در قم ماند و حوزه علمي اين شهر را با رونقي روز افزون قرين ساخت. در طي دوران حضور اين عالم برجسته و مرجع كل، عالمان نامداري در محضرش پرورش يافتند و خدمات و آثار و بركات فراواني ارايه گرديد.
روز بصیرت و میثاق امت با ولایت
روز نهم دي ماه روز بصيرت و ميثاق امت با ولايت است و مردم آگاه و با شعور ایران با حضور هشيارانه خود در صحنه علاوه بر حفظ پايه هاي نظام اسلامي و دفاع از ارزش ها و اهداف عاشورایی، با دشمنان ولايت فقيه كه از اركان مهم اين نظام است به مبارزه پرداختند و رهنمودها و روشنگري هاي مقام معظم رهبري از عوامل اصلي ظهور حماسه 9 دي و حضور ميليوني مردم در صحنه دفاع از ارزش هاي انقلاب و نظام است. بي ترديد آنچه در نهم ديماه 1388اتفاق افتاد حماسه اي به يادماندني در تاريخ 32ساله انقلاب بود. ملت بزرگ و عاشورايي ايران اسلامي صحنه پرشكوهي را در تاريخ انقلاب رقم زد و خواب را از چشم گستاخانه فتنه گران ربود و سد بزرگي را در مقابل آنان ايجاد كرد و اين حركت ملي درسي براي اهل ترديد و عبرتي براي تصميم سازان فتنه شد كه اگر بخواهند با آرمان هاي يك ملت و انديشه هاي برآمده از خون شهدا و رهبري،به گستاخي حرمت شكني كنند،با خشم عاشورايي آنان روبرو خواهند شد. بدون شك تعظيم و نكوداشت سالگرد اين حماسه تاريخي در شرايط حساس امروز بسيار لازم و حياتي است و موجب تعظيم شعائر اسلامي و بيعت مجدد با آرمان هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي،امام راحل(ره)و مقام معظم رهبري (مدظله العالي)مي باشد. امروز هوشیاری و بیداری ملت ایران سلاحی برنده در مقابل هجمه های دشمنان داخلی و خارجی است و گرامیداشت این روز بزرگ بسیار اثر بخش و مهم است.
شهادت حضرت فاطمه ي زهرا(س) "به روايتی" (11ق)
روز شهادت حضرت فاطمهي زهرا(س) مورد اختلاف مورخين است و يكي از اين موارد، سيزدهم جمادي الثاني ميباشد. فاطمه(س) پس از پدر بزرگوار خود، روز به روز بدنش رو به ضعف و سستي ميگراييد. پيوسته سوخته دل و اشك ريزان بود و در فراق پدر ميگريست. پس از به خلافت نشستن ابوبكر، خواستند تا از امام علي(ع) براي ابوبكر بيعت بگيرند كه در اين مسير حضرت زهرا(س) مخالفت كرده و به آتش كشيده شدن در خانهي آن حضرت و وقايع بعدي انجاميد. حضرت زهرا(س) پس از رحلت رسول خدا(ص) از مردم آزار بسيار ديد. به خانهاش هجوم برده و كودكش را سقط كردند. در اثر ضرباتي كه به آن حضرت وارد شد، حضرت زهرا(س) اين نور چشم پيامبر و پارهي تن رسول خدا، پس از تحمل روزها بيماري، به پدر بزرگوار خود، ملحق گشت. به وصيت آن حضرت، محل دفن وي مخفي ميباشد. گرچه اقوالي در اين باره است، از جمله اين كه شيخ صدوق مرقد مُنوّر آن بانو را خانهي آن حضرت ميداند كه اكنون جزء مسجد ميباشد. اين قول را ديگران نيز تاييد كردهاند.
كشته شدن "ابراهيم بن مالك اشتر" در نبرد با خاندان اُمَوي(71 ق)
ابراهيم فرزند مالك اشتر نَخَعي، هنگام قيام مختار بن ابوعبيدهي ثقَفي براي خونخواهي امام حسين(ع) با او بود و در سال 67 ق به سرداري لشكر منصوب گرديد. ابراهيم از طرف مختار، مأمور تصرف موصل شد و سپاه شام را كه از طرف خليفهي اموي آمده بودند شكست داد. او عبيداللَّه بن زياد، حاكم كوفه در زمان واقعهي كربلا را به قتل رساند و تعدادي از كُشَندگان امام حسين(ع) و ياران او را از دَمِ تيغ گذراند. ابراهيم بن مالك با دستگيري و قتل مختار توسط مُصعَب بن زُبَير، به مُصعَب پيوست و به دولت ابن زُبَير خدمت كرد. سرانجام، هنگامي كه عبدالملك بن مروان، خليفهي اموي، لشكري براي نبرد با سپاه ابن زبير به عراق فرستاد، ابراهيم بن مالك در اين جنگ كشته شد.
درگذشت "كِلِمِنْسْ مِتِرنيخْ" صدراعظم معروف و مقتدر اتريش (1859م)
كلمنس وِنتِسل لوتار مِتِرنيخ شاهزاده و سياستمدار معروف اتريش در اولين روز اوت سال 1773م به دنيا آمد. وي از سنين جواني وارد عرصه سياست شد و از 36 سالگي به عنوان وزيرخارجه اتريش انتخاب گرديد و از همين زمان مقام صدراعظمي اين كشور را نيز بر عهده گرفت و تا حدود 40 سال بعد، به صورت چهره اصلي سياست اروپا مطرح بود. مترنيخ ابتدا كوشيد اتحاد بافرانسه را عملي سازد. اما پس از عدم موفقيت در ميانجيگري ميان متحدين و ناپلئون بُناپارت، به متحدين پيوست و چون سياست خارجي كشورش را نيز بر عهده داشت توانست مقام بين المللي اتريش را بالا ببرد و در نتيجه در كشاندن كشورهاي اروپايى به ائتلاف و دسته بندي عليه فرانسه توفيق يافت. وي كه سياستمداري محافظهكار بود هر كجا اثري از انقلاب و قيام مردمي مشاهده مينمود آن را با بيرحمي فراوان سركوب ميكرد. مترنيخ بر اين عقيده بود كه با حفظ وضع موجود ميتوان نظم و آرامش را بر قرار ساخت. جاسوسي، سانسور و سركوبي مسلحانه جنبشهاي آزاديخواهي، از مشخصات اصلي سياست او بود. سه اصلِ پشتيباني از حاكميت مطلق، جلوگيري از تمايلات ناسيوناليستي و حفظ وضعِ موجود، از مختصات عمده مدام و مسلك مترنيخ به شمار ميرفت. در واقع اصول مترنيخ واكنشي بود نسبت به انقلاب فرانسه و عقائد و افكاري كه از آن ناشي ميشد. با اين حال اعلام دكترين مونروئه رئيسجمهور امريكا مبني بر عدم حق دخالت اروپا در منطقه امريكاي جنوبي باعث شد تا مرام مترنيخ در دنياي جديد متوقف شود و بيشتر كشورها را از همراهي با مترنيخ باز دارد. بنابراين تصميم انگلستان مبني بر جايگزين كردن سياست تجاري و اقتصادي به جاي سياست نظامي و نيز وقوع انقلابات داخلي در كشورهاي مختلفِ اروپايى، از علل زوال و انحطاط مرام و انديشه مترنيخ به حساب ميآيد. مترنيخ در مقام يك اتريشي متعصب در همه احوال منافع كشورش را بر ديگران ترجيح ميداد اما با اين همه، به علت اعمال شيوههاي ديكتاتوري مورد نفرت مردم كشورش بود. عصر مترنيخ كه سالهاي 1815 تا 1848م را پوشش ميداد. با انقلابهاي سال 1848 كه همه اروپا را فرا گرفت به پايان رسيد و با سرنگوني و فرار او از اتريش در سال 1848 دوره 40 ساله زمامداري وي نيز خاتمه يافت. كلمنس مترنيخ سرانجام در 29 دسامبر 1859 در سن 86 سالگي درگذشت.
درگذشت لئوپولد کرونکر، ریاضیدان و منطقدان آلمانی (1891م)
لئوپولد کرونکر Leopold Kronecker) , دسامبر ۱۸۲۳-۲۹ دسامبر ۱۸۹۱) ریاضیدان و منطقدان آلمانی بود معتقد بود حساب و آنالیز باید بر پایه عددهای صحیح بنا شوند.