شهادت استاد اخلاق آيت اللَّه "سيد عبدالحسين دستغيب" سومين شهيد محراب در شيراز (1360ش)
آيتاللَّه سيدعبدالحسين دستغيب در سال 1292 شمسي (عاشوراي 1332 ق) در شيراز در خانوادهاي كه 800 سال سابقه علم و فضيلت دارند متولد گرديد. وي پس از سپري كردن مقدمات علوم اسلامي، در 22 سالگي به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آنجا از محضر استاداني چون سيدابوالحسن اصفهاني، شيخ محمد كاظم شيرازي و سيد ميرزا آقا اصطهباناتي استفاده نمود و پس از سالياني اقامت در نجف، از بزرگان حوزه علميه آن سامان، اجازه اجتهاد گرفت. در نجف روح جستجوگر آن شهيد در پي يافتن صاحبدلي بود كه او را به وداي ايمَن برساند، تا آنكه سرانجام در محضر پرفيضِ استاد اخلاق، ميرزا محمد علي قاضي تبريزي، آرامش يافت و از خواص استاد شد. آيتاللَّه دستغيب همراه با قيام امام خميني(ره) در سال 1341، مبارزات خويش را آغاز نمود و در 15 خرداد 1342 بازداشت و به تهران تبعيد گرديد. از آن پس چندين بار در مدت حكومت طاغوت بازداشت و تبعيد شد. در طي اين مقطع از مبارزات بود كه ايشان به همراه چهار تن ديگر از علما، اعلاميهاي صادر و شاه را از سلطنت خلع نمودند. آيتاللَّه دستغيب پس از پيروزي انقلاب اسلامي وظايف ارزشمندي را در نظام جمهوري اسلامي از جمله: نمايندگي مردم شيراز در مجلس خبرگان، امامت جمعه شيراز و نمايندگي امام خميني(ره) در استان فارس به عهده گرفت. آيتاللَّه دستغيب علاوه بر خدمات متعددي كه صرف ساخت، تاسيس و بازسازي بناها و آثار خيريه نمود داراي تاليفات متعددي است كه آدابي از قرآن، معراج، ايمان، گناهان كبيره، قلب سليم، داستانهاي شگفت و... از آن جملهاند. اين عالم وارسته و معلم اخلاق سرانجام در بيستم آذر 1360 ش برابر با چهاردهم صفر 1402ق هنگامي كه براي اداي نماز جمعه عازم محل برگزاري آن بود از سوي منافقين ضدانقلاب در 68 سالگي به شهادت رسيد.
آغاز عمليات متوسط مطلع الفجر (1360 ش)
عمليات متوسط مطلعالفجر از 20 آذر 1360 در منطقه گيلانغرب در وسعت 35 كيلومتر مربع با رمز يا مهدي(عج) ادركني آغاز شد و تا پنجم دي ماه به طول انجاميد. در اين عمليات رزمندگان اسلام، متشكل از سپاه، بسيج و تعدادي از مردم مسلمان بومي منطقه، ضمن هماهنگي با نيروهاي ارتش و هوانيروز، از سه محور به دشمن يورش بردند. نيروهاي اسلام بدون توجه به سرماي شديد و شرايط سخت منطقه، ضمن عبور از سيمهاي خاردار و ميادين مين، به جبهه دشمن نفوذ كرده و با آنان درگير شدند. در عمليات مطلع الفجر، نيروهاي اسلام علاوه بر كشته و زخمي كردن دو هزار تن و به اسارت درآوردن دويست تن ديگر از افراد دشمن، قواي بعث را تا نزديك مرز بينالمللي به عقب ميرانند. در اين ميان پاتك دشمن براي عقبراندن سپاه اسلام ناكام ماند و مناطق حساسي به دست نيروهاي خودي افتاد.
رحلت عالم بزرگوار آيتاللَّه "شيخ عبدالحسين غروي" (1373 ش)
آيتاللَّه حاج شيخ عبدالحسين چهرگاني غروي در سال 1289 ش (1328ق) در خانداني كه سابقه سه قرن روحانيت و مرجعيت در منطقه آذربايجان داشتند در نجف اشرف به دنيا آمد. وي پس از طي دوران ابتدايي به فراگيري علوم حوزوي روي آورد و از استادان نامداري همچون حضرات آيات: حاج ميرزا باقر زنجاني، شيخ حسين اهري و شيخ ابوالحسن مشكيني بهره بُرد. آيتاللَّه غروي در 22 سالگي راهي آذربايجان شد و به مدت سه سال از درس آيتاللَّه انگجي استفاده نمود. از آن پس در درس آيتاللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي و سيد محمد حجت كوه كمرهاي در قم شركت جست و به مدارج والاي علمي دست يافت. آيتاللَّه غروي پس از آن، در تبريز به تدريس و تعليم و ارشاد مردم و توجه به مباحث اخلاقي اشتغال پيدا كرد و جوانان را به اسلام اصيل رهنمون ميساخت. اين عالم مجاهد در زماني كه انديشههاي ضد ديني و الحادي از جانب بيدينان در جامعه مطرح شده بود، با دلايل قاطع به دفاع از حريم دين پرداخت كه بعدها با نام اسلام و شيعه به چاپ رسيد. ايشان همچنين در مبارزات مردم تبريز به همراه عالمان آن ديار از قبيل حضرات آيات: شهيد قاضي طباطبايي، سيد محمدعلي انگجي و ميرزا عبداللَّه مجتهدي شركت فعال داشت و نام وي، همواره در ذيل اعلاميههاي عالمان تبريز به چشم ميخورد. آيتاللَّه غروي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از سوي مردم آذربايجان شرقي به عضويت مجلس خبرگان برگزيده شد و تا پايان عمر در اين سنگر مشغول خدمت بود. سرانجام آن فقيه وارسته پس از عمري سرشار از خدمات ديني، در بيستم آذر 1373ش در 84 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و پس از تشييعي با شكوه در تبريز و قم، در قم به خاك سپرده شد. در روز فوت ايشان، سه روز در آذربايجان شرقي عزاي عمومي اعلام گرديد و مجالس ختم باشكوهي تشكيل شد.
رحلت فقيه اصولي و جامع معقول و منقول آيت اللَّه "ميرزا كاظم تبريزي" (1374 ش)
فقيه اصولي، محدث رجالي و جامع معقول و منقول، آيتاللَّه ميرزا كاظم تبريزي از علماي مشهور حوزههاي علميه نجف و قم، در حدود سال 1299 ش (1340ق) در تبريز به دنيا آمد و در نوجواني به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي پس از گذراندن دروس مقدمات و سطح در 21 سالگي به نجف كوچيد و از حضرات آيات: شيخ موسي خوانساري، شيخ محمدرضا آلياسين، سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمدكاظم شيرازي، سيدمحسن حكيم و سيد محمود شاهرودي بهرههايي وافر برد. آيتاللَّه تبريزي همچنين به مدت بيست سال از محضر درس فقه، اصول، رجال و تفسير آيتاللَّه سيد ابوالقاسم خويي استفاده كرد و از برترين تلامذهاش محسوب ميشد. فرزانه تبريز، همزمان با تحصيل، به تدريس سطوح عاليه و پس از چندي به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت تا اين كه در سال 1349 ش به قم آمد و يكي از پر بارترين مجالس درسي حوزه را تشكيل داد. آيتاللَّه تبريزي بر علوم مختلف همچون: فقه، اصول، حديث، رجال، تفسير، تاريخ، ادبيات، رياضيات، هيئت، هندسه، كلام، فلسفه و منطق تسلط فراوان داشت و با زبانهاي انگليسي و فرانسه نيز آشنا بود. برخي از تاليفات فراوان او كه سر به دهها مجلد ميزند عبارتند از: شرح عروةُالوثقي در 150 جلد، القواعد الفقهيه در 50 جلد، تطبيقاتُ الوسايل در 20 جلد، الاصول الجديده در 10 جلد، الفقه المُيسَّر و شرح اسفار. اين عالم بزرگ سرانجام در 20 آذر 1374 برابر با 18 رجب 1416 ق در 75 سالگي درگذشت و در قم به خاك سپرده شد.
درگذشت فقيه رباني ملااحمد نراقي(1245 ق)
حاج ملااحمد بن ملامهدي نراقي، از بزرگان علماي دين و مجتهدان عالي قدر شيعه ميباشد. وي فقيه اصولي، محدث رجالي و شاعر حاذق و زاهد متقي بوده است. ملااحمد پس از كسب مدارج بالاي علمي نزد پدر دانشمندش، حاج ملامهدي نراقي، مشغول تدريس و تاليف شد و شاگرداني همچون شيخ مرتضي انصاري و سيد محمد شفيع جابلقي و بسياري ديگر را پرورش داد. اين عالم بزرگ همچنين در حديث مهارت داشته و با سه واسطه از علامه محمدباقر مجلسي روايت حديث كرده است. مُستند الشّيعه، معراجُ السَّعاده، اسرارُ الحَجّ، مفتاح الاحكام و مثنوي طاقديس از جمله آثار اوست. ايشان اشعار عرفاني فراواني سروده است و در شعر، "صفايي" تخلّص ميكرد. وفات ملااحمد در نراق اتفاق افتاد و بدن مطهر وي را در صحن علوي در نجف اشرف دفن كردند.
درگذشت "آلفرد نوبل" شيميدان معروف سوئدي (1896م)
لفرد نوبل، شيميدان نامي سوئدي در 21 اكتبر سال 1833 در استكهلم سوئد متولد شد. وي تا ي تا 16 سالگي نزد معلم خصوصي درس خواند و با برخورداري از هوش سرشار خود، به پيشرفتهاي مهمي در علوم و فنون نائل گرديد. آلفرد همچنين توانست زبانهاي روسي، انگليسي، فرانسوي و ايتاليايى را به خوبي فراگيرد و وارد عرصه تحقيقات در زمينه شيمي گردد. پشتكار مداوم آلفرد نوبل سبب شد تا در هفتم ماه مه 1878م، پس از سالها تحقيق و مطالعه در زمينه علم شيمي، موفق به اختراع ماده نيرومند انفجاري ديناميت گردد. اما از اين ماده منفجره به جاي استفاده صلحآميز، به عنوان ابزار جنگي استفاده شد و نوبل را به فكر انداخت كه ديناميت بيخطر بسازد كه به راحتي منفجر نشود. آلفرد نوبل علاوه بر اختراع ديناميت، به 350 اختراع و اكتشاف ديگر نيز دست يافت و در 93 كشور، كارخانه و كارگاه توليدي داير نمود. نوبل كه اختراع خود را در دست دولتها و نظاميان براي مقاصد ضد بشري ميديد، بر آن شد تا با اختصاص ثروتش به كساني كه در زمينه پيشبرد علم و گسترش صلح فعاليت ميكنند جايزهاي اهدا نمايد. از اين رو، يك سال قبل از مرگ، در سال 1895م با اشتياق فراواني كه به پيشرفت علم داشت، وصيتنامه مشهور خود را در اين مورد تنظيم كرد كه بر اساس آن، بنيادي تأسيس شده و به افراد برجسته در علوم فيزيك، شيمي، پزشكي و ادبيات و نيز تلاشگران عرصه صلح جوايزي اهدا كند. اين بنياد كه به نام او، بنياد نوبل خوانده ميشود هم اكنون نيز به اين كار ادامه ميدهد. هر چند در اين ميان، اين جوايز به ويژه جايزه صلح آن، جنبه سياسي پيدا كرده و وسيلهاي براي تبليغ سياستهاي استكباري قدرتمندان غربي شده است. آلفرد نوبل سرانجام در دهم دسامبر 1896م در 63 سالگي درگذشت. (ر.ك: 29 ژوئن)
روز جهاني حقوق بشر
در جريان جنگ جهاني دوم، هنگامي که منشور ملل متحد در دست تدوين بود، احترام به حقوق بشر و آزادي هاي سياسي مورد توجه نمايندگان کشورهاي مختلف جهان واقع شد. پس از چندي، سازمان مل متحد تصميم گرفت که اين حقوق، همه جا و براي همه ملت ها قابل اجرا باشد. در ادامه، کميسيون حقوق بشر در ژانويه سال 1947 ميلادي شروع بکار کرد و پس از مدتي مطالعه و بررسي در قوانين اساسي کشورها و بحث و گفتگو در کميسيون هاي مختلف، نتيجه مطالعات خود را به صورت لايحه اي به مجمع عمومي تقديم کرد. مجمع مزبور در دهم دسامبر 1948 ميلادي (19 آذر 1327 ش) با 48 رأي مثبت و 8 رأي ممتنع، اعلاميه جهاني حقوق بشر را تصويب کرد و اين روز به عنوان روز جهاني حقوق بشر نامگذاري گرديد. اين اعلاميه شامل يک مقدمه و سي ماده مي باشد و در ماده اول آن به برابري افراد بشر و حاکميت روح برادري در ميان آنها اشاره شده است. علي رغم تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر، واقعيت در عمل به گونه اي ديگر شکل گرفت. نگاهي گذرا به رويدادهاي سياسي و نظامي جهان پس از پايان جنگ دوم جهاني، تصويري از وقايع اسفبار را نشان مي دهد که دقيقاً بيانگر فاصله زياد ميان اهداف با عملکرد جامعه بين المللي در دفاع از حقوق بشر است. به علاوه بر خلاف تصور اوليه، شعار دفاع از حقوق بشر، عملاً به ابزاري در جهت اعمال فشارهاي سياسي و اقتصادي دولت هاي غربي بر کشورهاي مستقل جهان براي پيشبرد منافع استعماري اين دولت ها، مبدل شده است. هم اکنون بسياري از کشورهاي جهان، با توجه به اين واقعيت تلخ و همچنين بدليل ناهم خواني برخي بندهاي اعلاميه حقوق بشر با اعتقادات، فرهنگ و رسوم آنان، خواستار تغيير در اين بندها و جلوگيري از استفاده ابزاري از اين اعلاميه هستند. بدنبال تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در دهم دسامبر 1948 ميلادي توسط مجمع عمومي سازمان ملل متحد و تأييد حقوق طبيعي و اجتماعي افراد بشر توسط اين سازمان بين المللي، روز دهم دسامبر (برابر با 19 آذر 1327ش) به عنوان روز جهاني حقوق بشر نامگذاري شده است.