محاكمه "دكتر محمدمصدق" پس از كودتاي 28 مرداد توسط دولت نظامي (1332ش)
يك روز پس از كودتاي 28 مرداد 1332ش دكتر محمدمصدق، نخست وزيرِ بركنار شده، خود را به دولت كودتا معرفي كرد و به همراه عده زيادي از همكارانش در دولت و مجلس راهي زندان شد. پس از چند جلسه بازجويي، محاكمه او در دادگاه نظامي در تاريخ هفدهم آبان 1332ش آغاز گرديد. اتهام او، سوء قصد به منظور برهم زدن اساس حكومت و تاج و تخت سلطنت وتحريك مردم به مسلح شدن بر ضد قدرت سلطنت بود. بهانه اين اتهام در اينجا بود كه مصدق در روز 25 مرداد 1332، در مقام نخستوزير، فرمان عزل خود از نخستوزيري را كه از طرف شاه صادر شده بود، مورد قبول قرار نداده و به اجرا نگذاشته بود. در جريان 35 جلسه محاكمه، از طرف دادستان به مصدق اهانت شد و مصدق هم بسياري از حرفهاي ناگفتني را گفت. در نهايت دادگاه او را به سه سال حبس محكوم نمود ولي پس از 26 جلسه دادگاه تجديد نظر و فرجام خواهي مصدق، راي دادگاه تغيير نيافت و او پس از پشت سرگذاشتن دوران محكوميت، به مدت ده سال به زادگاه خود، احمد آباد تبعيد شد. سرانجام دكتر مصدق در بهمن 1345 ش در 84 سالگي پس از تحمل مرارتهاي زندان و تبعيد و به دنبال يك عمر دراز و پرحادثه سياسي درگذشت و درهمان جا مدفون گرديد.
اشغال شهر قزوين توسط سپاهيان روس در جريان جنگ جهاني اول(1294ش)
در طول جنگ جهانی اول ایران عملا به عرصه تهاجم نظامی و سیاسی و تبلیغاتی نیروهای روس، انگلیس، آلمان و عثمانی تبدیل شده بود. کنسولگریهای اروپا در شهرهای ایران به دژهای مسلح بیشتر شباهت داشتند تا اقامتگاههای نمایندگان سیاسی. از کنسولگری روس ۲۰۰ قزاق و ۵۰ سرباز پیاده، از کنسولگری انگلیس ۱۰۰ سرباز انگلیسی و ۵۰ سرباز هندی و از کنسولگری آلمان دهها نظامی آلمانی محافظت میکردند. در سال ۱۲۹۳ ایران به آیندهای مبهم و نومیدانه به خاطر اشغال کشور توسط نیروهای بیگانه تن داده بود. انگلیسیها و روسها در این سال که سال آغازین جنگ اول جهانی بود، با رؤسای قبایل مراوده مستقیم داشتند، بر راههای اصلی کشور نظارت میکردند و در شهرهای شمالی و جنوبی ایران سربازخانه داشتند. در خرداد ۱۲۹۴ قوای روس به سوی تهران به راه افتادند و در ماه مرداد قوای انگلیس بوشهر را به اشغال خود درآوردند. در ماه شهریور رئیسعلی دلواری در جریان مقاومت دلیرانه تنگستانیها در برابر پیشروی نظامیان انگلیسی به شهادت رسید. نظامیان روس، ۱۷ آبان ۱۲۹۴ به قزوین رسیدند و تهران در آستانه اشغال قرار گرفت. نظامیان روس از یکسو پس از اشغال شهر کرج به سمت تهران به راه افتادند و از سوی دیگر ستونهایی از آنها جداگانه از مرزهای شمالی کشور گذشته وارد شهر انزلی شدند.
وفات "محمد بن ابيوردي" شاعر و اديب(507 ق)
از محمد بن احمد بن عثمان مشهور به ابيوردي، شاعر و اديب مشهور، به عنوان شاعري خوش قريحه و لغتشناسي اديب ياد شده است كه درعلم لغت، حديث، تاريخ و برخي از علوم ديگر استاد بود. وي در فن كتابت، مهارتي بسزا داشت و كُتُبش هنوز هم از جمله منابع مهم لغت به شمار ميرود. اشعار ابيوردي از زيبايي خاصي برخوردار بوده و بيان وي، شيرين و روان ميباشد. وي در اشعارش برخي معاني تازه را به نظم كشيده است. تاريخ ابيورد و طبقاتُ العُلوم از اوست. وفات ابيوردي در اصفهان روي داد.
تولد "ماري كوري" كاشف راديوم و پلوتونيوم در لهستان (1867م) (ر.ك: 4 ژوئيه)
ماري كوري در سال 1867 در لهستان متولد شد. او با حافظه خارقالعادهاش به عنوان يك كودك، مردم را شگفتزده ميكرد و خواندن را وقتي تنها چهار سالش بود، آموخت. پدرش پروفسورعلوم بود و ابزارهايي كه در جعبه شيشهاي نگهداري ميكرد، ماري را مجذوب مي ساخت. ماري رؤياي دانشمند شدن را در سر ميپروراند، اما مي دانست كه اين كار آسان نخواهد بود. وي در سن 18 سالگي، به دليل فقر خانوادگي، معلم سرخانه شد و به خواهرش براي درس خواندن در پاريس كمك مالي ميكرد. بعدها خواهرش نيز او را در تحصيل ياري نمود. در آن زمان، در لهستان دانشگاهي براي دختران وجود نداشت. بنابراين، در سال 1891، ماري به دانشگاه سوربن در پاريس رفت. او به قدري فقير بود كه تنها نان و كره ميخورد و لباسهاي كهنهاي را كه با خود از Warsaw آورده بود، ميپوشيد. هر روز تا ساعت 10 شب در كتابخانه درس ميخواند، پس از آن به اتاق سرد كوچكش ميرفت و تا ساعت 2 يا 3 صبح مطالعه ميكرد. ماري بعد از 4 سال، با پير كوري يك فيزيكدان مشهور، در سوربن ازدواج كرد. ماري و پير به دنبال عناصر جديد گشتند. آنها سنگ معدن اورانيوم را آسياب كردند، سپس آن را جوشاندند و با اسيدها و ساير مواد شيميايي مورد آزمايش قرار دادند. سرانجام پس از چهار سال كار سخت و مصرف چندين تن سنگ معدن، يك دهم گرم راديوم خالص به دست آوردند. بدين ترتيب، آنها نخستين عنصر راديواكتيو را كشف كرده بودند. در سال 1903، ماري، پير و يك دانشمند ديگر به نام Henry Becquerel به دليل كشف راديوم و مطالعه راديواكتيويته، جايزه نوبل را در فيزيك از آن خود كردند. ماري كوري اولين زني بود كه جايزه نوبل فيزيك را مي برد. بعدها او يك جايزه نوبل ديگر هم در شيمي دريافت كرد. در زمان جنگ جهاني اول، ماري بر روي اشعههاي X كار ميكرد. او باور داشت كه آنها ميتوانند در درمان بيماريهايي مانند سرطان موثر باشند. وي هيچگاه از كشفياتش براي مالاندوزي استفاده نكرد، زيرا معتقد بود كه بايد به ديگران كمك نمود. بخشي از سخنراني پي ير كوري در مراسم اهداي نوبل «آيا گشايش رموز طبيعت كاري درست است يا خير؟ آيا بشر آمادگي استفاده از اين رموز را دارد؟ اكتشاف نوبل از مواد منفجره ما را به شك مي اندازد. اينك مواد منفجره در دست جنايتكاران است و باعث جنگ بين دولتها مي شود. با وجود اين، من با نوبل هم عقيده ام كه گشايش رموز طبيعت رويهم رفته به نفع بشريت است». گفته هاي كوري به ياد ماندني هستند. در اين زمان، پي ير 44 ساله و ماري 36 ساله بود. با وجود اين، بدن هايشان تحليل رفته و سلامت شان به خطر افتاده بود. 7 سال طول كشيد تا ماري دكترايش را بگيرد و بالاخره تز دكتراي خود را در سال 1904 نوشت كه به نوعي همان مقاله سال 1900 او بود. در سال 1906 پير درگذشت و در سال 1911 ماري دومين جايزه نوبل را در شيمي دريافت كرد. در اين دوران به اندازه كافي معروف شده بود و به همين دليل، دولت فرانسه پول كافي در اختيارش قرار داد و سرانجام آزمايشگاه مفصلي همچون «نوشداروي پس از مرگ سهراب» به ماري اعطا شد! وي در سال 1934 در آسايشگاه كناره هاي آلپ، سفر زميني خود را ترك گفت.
تولد "آلبر كامو" نويسنده معروف فرانسوي (1913م)
آلبر كامو نويسنده فرانسوي در هفتم نوامبر 1913م در الجزاير و در خانوادهاي فقير به دنيا آمد. كودكي كامو در فقر و تنگدستي گذشت و در ميان طبقه كارگر بزرگ شد. وي دوران تحصيل را با نمرات درخشان به پايان رسانيد و سپس به تدريس و تحصيلات دانشگاهي نيز پرداخت. كامو چندي بعد به روزنامهنگاري و فلسفه علاقهمند شد و عشق فراواني به درام و درامنويسي پيدا كرد. از اينرو دريك گروه نمايشي سيار مشغول به كار شد و در ايفاي نقشهاي كلاسيك شركت جست. سپس، خود گروهي نمايشي تشكيل داد و آثار متعددي را آماده نمايش نمود. هرچند كامو در دوران تحصيل مبتلا به مرض سل شده بود، ولي مطالعه و نويسندگي را رها نكرد و پايان نامه دكتراي خود را در رشته مسيحيت و اعتقاد يوناني به رشته تحرير درآورد. وي سفرهايى به ايتاليا، استراليا و چكسلواكي نمود و چندين اثر بزرگ نگاشت. كامو در سال 1940م به پاريس رفت و نشريه كومبا را كه از انتشارات نهضت زيرزميني مقاومت ملي فرانسه در برابر نازيها بود تأسيس كرد و چندي نگذشت كه همين روزنامه، ارگان رسمي و اساس نهضت مقاومت ملي شد. وي پس از جنگ جهاني دوم، نويسندگي را ادامه داد و با نگارش كتاب معروف طاعون به شهرت دست يافت و در سال 1957م موفق به اخذ جايزه ادبي نوبل شد. طاعون، رمزي است براي فرانسه اشغال شده از طرف آلمان و رمزي است براي وضع بشر به طور كلي. آلبركامو، به عنوان يكي از صاحبنظران بزرگ قرن بيستم ميلادي به شمار ميرود و آثار و شخصيت او، نماينده اختلافات بزرگ اين قرن است كه تمدن جهان غرب را متزلزل ساخته است. كامو در جستوجوي يك عقيده فلسفي يا ديني نبود، بلكه در جستوجوي يك راه زندگي بود كه در آن، منطق دل و احساس، با منطق انديشه و تفكر مورد احترام قرار گيرد و حدودي كه واقعيت بر افراد تحميل كرده است، در نظر گرفته شود. به همين جهت، كامو يك اگزيستانسياليست خوشبين است كه بر اصالت وجود و انسانگرايى عقيده دارد و درصدد پيدا كردن اخلاقي است كه بر پايه همبستگي و سعادت و عشق باشد. كامو را همچنين از مردان مبارز و در عين حال پوچانديش زمان خود دانستهاند كه مدتها با نيش قلم خود، با ديكتاتوريهاي زمان به مبارزه پرداخت. كامو در عين حال كه در مجاورت نزديك امور واقعي و جاري كشورش به سر ميبرد، پا را از وقايع فراتر مينهاد تا به مسائل واقعيتر و والاتر دست يابد. شيوه بيان كامو به شيوه نگارش باب روز بستگي ندارد و از فصاحت و سادگي سبك كلاسيك برخوردار است. از كامو آثار متعددي بر جاي مانده كه سوء تفاهم، حكومت نظامي، درستكاران، پشت و رو، جشنها و بيگانه از جمله نمايشنامهها و آثار ادبي او ميباشند. آلبركامو سرانجام در چهارم ژانويه 1960م بر اثر برخورد اتومبيلش به درخت در چهل و هفت سالگي درگذشت.
آغاز انقلاب بلشويك ها در روسيه و روز انقلاب (1917م)
از اوايل سال 1917م اعتصاباتي در روسيه شروع شد كه آغازگر انقلاب روسيه بود. در نتيجه اين اعتراضات، تزار نيكولاي دوم بركنار شد و حكومتِ موقت جانشين وي نيز توسط بلشويكها سرنگون گرديد. سرانجام كمونيستها به رهبري لنين با تصرف مراكز و مؤسسات دولتي، قدرت را به دست گرفتند. كمونيستها در سرزمينهاي پهناوري كه شامل روسيه و چهارده جمهوري خودمختار ديگر در اروپاي شرقي، قفقاز و آسياي ميانه بود، اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را تشكيل دادند و بيش از هفتاد سال حكومت كردند. لازم به ذكر است كه آغاز انقلاب كمونيستي در روسيه براساس تقويم رايج در آن زمان روسيه، 25 اكتبر بود كه بر مبناي تاريخ جديد، هفتم نوامبر ميباشد. (ر.ك: 7 نوامبر)