تغيير نام پيمان بغداد به سازمان پيمان مركزي، موسوم به "سنتو" (1338ش)
سازمان پيمان مركزي موسوم به سنتو كه با شركت ايران، تركيه، پاكستان و انگليس تشكيل شده بود، در اين روز، جايگزين پيمان بغداد گرديد. اگرچه آمريكا رسماً عضو پيمان سنتو نبود و به عنوان ناظر در جلساتِ آن شركت ميكرد، اما عملاً در تمامي تصميماتِ اين پيمان دخالت و نقش مؤثر داشت. در واقع، پيمان سنتو، حلقه مركزي سيستم نظامي غرب عليه شوروي سابق بود و پيمانهاي ناتو در غرب و سيتو در خاور دور را به يكديگر متصل ميكرد. اين پيمان پس از پيروزي انقلاب اسلامي و خروج ايران در سال 1357 ش به حالت تعليق درآمد و عملاً مُنحل شد.
اعلام آمريكا مبني بر اشتباه در حمله به هواپيمای مسافربری ايران (1367)
پس از گذشت حدود 45 روز از سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران توسط نظاميان متجاوز آمريكايي در خليج فارس و كشته شدن 298 نفر از سرنشينان آن، دولت آمريكا در حالي اين حمله را اشتباه خواند كه پيش از آن به فرمانده ناو مهاجم آمريكايي مدال شجاعت و لياقت اعطا كرده بود.
اعلام دبيركل سازمان ملل متحد مبني بر آغاز آتش بس ميان ايران و عراق (1367 ش)
رژيم عراق كه تصور نميكرد، جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 شوراي امنيت را بپذيرد، در قبال پذيرش ايران، به فكر به راه انداختن جنگي دوباره بود. بنابراين با حمله گسترده به مناطق مرزي، قصد پيشروي به خاك ايران را داشت كه با مقاومت نيروهاي ايراني، اين حملات خنثي گشت. از آن پس مذاكرات طولاني با سازمان ملل با مسؤولان سياسي ايران و عراق آغاز شد و سرانجام در نهمين جلسه ملاقات با دبيركل وقت سازمان ملل متحد، خاوير پِرِز دِكوئيار، در شانزدهم مرداد 67، وزير خارجه ايران، پاسخ جمهوري اسلامي ايران را مبني بر قبول برقراري آتشبس اعلام كرد. پس از آن، دبير كل سازمان ملل متحد، تاريخ 29 مرداد 1367 برابر با 20 اوت 1988 م را براي برقراري آتشبس عنوان نمود.
ورود قزاقان روسي به تبريز(1338 ق)
پس از آن كه دولت روسيه به خاطر استخدام مورگان شوستر آمريكايي به عنوان خزانهدار كل كشور در ايران، به دولت صمصامالسلطنه اولتيماتوم داد، مجلس شوراي ملي اين اولتيماتوم را نپذيرفت. در نهايت با فشار و تهديد روسها مبني بر تصرف تهران، دولت ايران ناچار شد كه اولتيماتوم را قبول كرده، مورگان شوستر را معزول نمايد. در آن هنگام كه بين مجلس و دولت، درباره رد يا قبول اولتيماتوم، مذاكره و گفتگو جريان داشت، قواي نظامي روسيه به اقدامات وحشيانهاي در چند شهرستان دست زدند. در تبريز بين ماموران نظميه و سربازان روس، زد و خورد روي داد و به كشته و زخمي شدن تعدادي از دو طرف انجاميد. شهر تبريز در نهايت در پنجم دي ماه آن سال به اشغال كامل نيروهاي روسيه درآمد و سربازان روسي در تبريز در سطحي وسيع دست به كشتار مردم زدند. روسها به وضع دلخراشي عدهاي را با نفت و بنزين آتش زدند، دستهاي را در تنورِ آتش، سوزاندند و چند روز بعد، ثقة الاسلام تبريزي، عالم بزرگ آن شهر نيز به همراه عدهاي ديگر از مشروطه خواهان، توسط روسها به دار آويخته شدند.
رحلت "حاج ملاهادي سبزواري" فيلسوف عظيم و دانشمند شهير جهان اسلام(1289 ق)
ملاهادي سبزواري فرزند ميرزا مهدي طبيب از خانوادهاي متمول و اعيان سبزوار بود كه در سال 1212 ق به دنيا آمد. پس از فوت پدر و در سنين كودكي، تحت مراقبت ملاحسين به كسب معلومات مقدماتي پرداخته و جهت فراگيري حكمت اشراق به اصفهان مهاجرت نمود. ملاهادي درمحضر استاداني چون آخوند ملااسماعيل اصفهاني، آخوند ملاعلي نوري و آقا محمد علي نجفي كسب فيض نموده و به مدت 5 سال به تدريس فقه و اصول مشغول گرديد. آن گاه پس از سفر حج به سبزوار مراجعت و به تدريس حكمت پرداخت. آوازهي شهرتش موجب گشت كه تشنگان چشمهي حكمت از اقصي نقاط دنيا به سبزوار آمده و از محضر او بهره گيرند. اين شخصيت برجسته و اكسير بينظير حكمت، عليرغم تمّول خانواده، زندگي را در كمال زهد و قناعت سپري كرد و در كسوت تجرد، رنگ علايق را از لوح دل سترد. وي هيچگونه رياستي - حتي پيش نمازي - را نپذيرفت. حاج ملاهادي سبزواري مشهورترين فيلسوفي بود كه قرن سيزدهم هجري به خود ديده و در بين متفكران، مقام ارجمندي داشت. از اين بزرگوار حدود 36 كتاب و رساله بر جاي مانده كه از آن جمله اسرارالحكم، اصول دين، اسرارالعباده، الجبر و الاختيار، حواشي بر اسفار ملاصدرا، زبده الاصول شيخ بهايي، غررالفوايد (منظومه) و هدايه المسترشدين را ميتوان نام برد. سرانجام اين عالم بزرگ در زادگاهش در 78 سالگي بدرود حيات گفت و در همان جا به خاك سپرده شد.
تهاجم وحشيانه ي سپاهيان يزيد بن معاويه و وقوع حادثهي دردناك "حَرّه" در مدينه(63 ق)
پس از واقعهي كربلا و شهادت امام حسين(ع) و ياران و نيز اسارت اهلبيت، عدهاي از مردم مدينه جهت آشنايى با رويّه و رفتار يزيد بن معاويه راهي شام شدند. آنان، زماني كه به شهر بازگشتند براي مردم مدينه از فسق و فجور يزيد گفتند. مردم مدينه نيز كارگزار يزيد، عثمان بن محمد بنابيسفيان و مروان بن حكم و ساير امويين را از مدينه بيرون كردند و با عبداللَّه بن حنظله، بيعت نمودند. چون اين خبر به گوش يزيد رسيد، مسلم بن عُقبَه معروف به مجرم و مُسرف را با لشكري فراوان به سوي مدينه فرستاد. لشكر شام در سنگستان بيرون مدينه معروف به "حرّه" كه در يك ميلي مسجدالنبي(ص) قرار دارد، با مردم مدينه وارد جنگ شد. مردم مدينه پس از دادن كشتههاي فراوان به مدينه گريختند. لشگر شام نيز در تعقيب آنها وارد مدينه شدند. مسرف بنعُقبه به مدت 3 روز جان و مال و ناموس مردم مدينه را براي لشگر خود حلال نمود و لشكريانش نيز از هيچ جنايتي (حتي زنا در مسجدالنبي) فروگذار نكردند. مسرف بنعقبه در مدينه كاري را براي يزيد انجام داد كه "بُسر بن اَرطاة" پيش از او در حجاز و يمن براي معاويه انجام داده بود. چند روز پس از اين واقعه، مسرف بن عقبه در راه مكه و در پي جنايتي ديگر به دَرَك اَسفَل شتافت. حملهي سپاهيان يزيد به كشتن شدن بيش از ده هزار نفر انجاميد و به واقعهي حره معروف گشت.
درگذشت "جِيمز وات" دانشمند برجسته انگليسي (1819م)
جِيمز وات، مخترع و مهندس معروف انگليسي در 28 مارس 1736م درناحيهاي در شمال انگلستان به دنيا آمد. وي از ابتدا به مطالعه و تحقيق درباره مسائل علمي علاقهمند بود و به ساخت ابزار گوناگون ميپرداخت. در اين هنگام، يك مركز علمي، از جِيمز وات خواست تا ماشين نمونه بخار را كه از كار افتاده بود تعمير كرده و به كار اندازد. در حين تعمير اين ماشين، وات به قدرت عظيم بخار پي برد و درصدد برآمد به نحوي مطلوب از اين نيرو در اين ماشين استفاده كند. او با تلاش فراوان، اشكالات ماشين اوليه بخار را برطرف كرد و دستگاه جديدي اختراع نمود كه ماشين بخار را شكل ميداد. پس از آن، وات بار ديگر اصلاحات متعددي در ماشين خود ايجاد كرد و تكامل بخشيد. از اين رو، در جهان او به عنوان مخترع ماشين بخار شهرت يافت. وي با تكميل ديگ بخار، خدمت عظيمي به علوم فيزيك و مكانيك نمود و با اختراع كندسور بخار كه به وسيله آن، صرفهجويى بسيار زيادي در مصرف سوخت به عمل ميآيد، كمك شاياني به استفاده بيشتر از نيروي بخار كرده است. در واقع دستگاه كندسور، يك محفظه انقباض بود كه به وسيله آن، حرارتِ سيلندر تقريباً يكنواخت باقي ميماند. بعدها با استفاده از ماشين بخار، نيروي حركت لوكوموتيوها و كشتيها فراهم شد و تحولي عظيم در صنعت حمل و نقل فراهم گرديد. جِيمز وات سرانجام در 19 اوت 1819م در 83 سالگي درگذشت.
تولد "رِينولد نيكِلْسون" مستشرق انگليسي و مترجم مثنوي (1868م) (ر.ك: 27 اوت)
رينولد الين نيكلسون خاورشناس و اديب مشهور در نوزدهم اوت سال ۱۸۶۸ ميلادي در انگلستان بهدنيا آمد. از آنجايى كه پدر رينولد، استاد طب و تاريخ طبيعي و پدربزرگش از زبانشناسان زمان بودند، نيكلسون هم از دوران جواني به تحصيل دانش روي آورد و در دوران دانشگاه، زبان و ادبيات يوناني، لاتيني و شرقي را فرا گرفت. نيكلسون در طي سالهاي بعد به فراگيري زبانهاي هندي، عربي و فارسي پرداخت. وي نخستين اثر خود را درباره منتخبي از اشعار ديوان شمس تبريزي انتشار داد. او از آن پس در دانشگاه كمبريج انگلستان به تدريس زبان فارسي مشغول شد و ۲۵ سال به اين كار پرداخت. بيشك بزرگترين كار نيكلسون كه بيش از ۲۰ سال براي آن زمان صرف نمود، ترجمه، شرح و چاپ مثنوي معنوي مولوي است كه آن را در هشت جلد منتشر كرد. همچنين تأليفات متعدد ديگري از نيكلسون بهجاي مانده كه "تاريخ ادبيات عرب"، "مفهوم شخصيت در تصوف"، "تحقيقات درباره شعر اسلامي" به انگليسي و "عرفاي اسلامي" از آن جملهاند. نيكلسون از بزرگترين دانشمندان متبحر در تصوف و عرفان اسلامي بهشمار ميرود و از طرفي، در رديف خاورشناسان و مستشرقين دقيق و عميق جاي دارد. قول او همهجا معتبر است و اكثر آثار وي در همين رشته ميباشد. نيكلسون از آغاز جواني تا پايان عمر به مدت نزديك به نيم قرن به بحث و تحقيق درباره عرفان و تصوف پرداخت و در اين زمينه به استادي رسيد. كارهاي علمي و ادبي نيكلسون نه تنها از لحاظ كميت و تعداد زياد آن، قابل ملاحظه است، بلكه چگونگي و كيفيت آنها نيز نشاندهنده احاطه علمي و تتبعات فراوان و دقت بسيار وي ميباشد. عملكرد نيكلسون بهعنوان يك استاد برجسته و داراي خصائص اخلاقي، باعث شده بود تا از ديد بزرگان فرهنگ و ادب غرب، بهعنوان انساني صاحب كمال و فضل و دانش و در عين حال داراي تواضع و فروتني بهحساب آيد. نيكلسون، قرن دوازدهم و سيزدهم ميلادي را بهمناسبت سرودن اشعار عرفاني توسط شاعران ايراني نظير سنايي غزنوي، عطار نيشابوري و جلالالدين مولوي، عصر طلايي عرفان اسلامي خوانده و سنايي را كه پير اين گروه بوده، پدر شعر مذهبي، فلسفي و عرفاني ايران شمرده است. رينولد نيكلسون سرانجام در ۲۷ اوت ۱۹۴۵م در سن ۷۷ سالگي در كمبريج درگذشت.