جام جم آنلاين: سازمان ملل دولتها را موظف كرده تا براي دستيابي به آب سالم و بهداشتي برنامهريزي كنند. بررسيها نشان ميدهد كشور ما نيز به دلايل مختلف اقليمشناسي، زيستمحيطي و الگوهاي نادرست مصرف و اجراي برنامههاي توسعهاي با بحران كمآبي روبهروست كه بايد براي آ ن چارهانديشي كرد.
دفتر پژوهش و توسعه پايدار سازمان حفاظت محيط زيست در گزارشي ميزان دستيابي به آرمانهاي اهداف توسعه هزاره را مورد بررسي قرار داده است تا بتوان با شناسايي وضعيت كنوني و چالشهاي پيش رو برنامهريزي جامعي انجام داد.در اين ميان آب از منابع تجديدشونده محسوب شده و مقدار آن همواره محدود است.
از سوي ديگر توزيع منابع آب در جهان نيز متعادل نيست. با افزايش جمعيت و توسعه شهري شدن در جهان، مصرف آب نيز روندي تصاعدي دارد و از سوي ديگر نيز هر ساله به موازات استفاده بيرويه از آن، آلودگيهاي شيميايي، دفع پساب و فاضلابها و ديگر منابع آلودهكننده، بخش زيادي از اين منابع محدود و ارزشمند را نيز غيرقابل استفاده ميسازد.
براي بررسي اين شاخص در ايران لازم است تا تصويري از وضعيت منابع آب ارائه شود. ايران سرزميني كوهستاني است كه 2 رشته كوه البرز با جهتگيري شرقي ـ غربي و رشته كوه زاگرس با جهتگيري شمال غربي ـ جنوب شرقي در آن قرار گرفتهاند.
اين دو رشته كوه همانند ديوارهاي، مانع رسيدن ابرهاي بارانزا از شمال و غرب به كشور ميشود و به همين دليل نيز بخش اعظم كشور را مناطق خشك و نيمهخشك تشكيل دادهاند و كمبود منابع آب همواره به عنوان يك عامل محدودكننده فعاليتها در كشور مطرح بوده است. متوسط بارندگي سالانه در ايران حدود 251 ميليمتر است كه اين ميزان حدود يكسوم متوسط جهاني و نصف بارندگي آسياست.
به اين ترتيب شرايط توپوگرافي، تنوع اوضاع اقليمي، نظام توزيع بارش، ساختار فيزيوگرافيك و جهت شيب زمين و بالاخره موقعيت جغرافيايي باعث شدهاند كه ايران در زمره كشورهاي خشك و نيمهخشك طبقهبندي شود. به دليل شرايط كوهستاني حاكم بر كشور، پراكنش نزولات جوي بسيار ناهمگن است و توزيع آن به گونهاي است كه ايران را در رديف كشورهاي با محدوديت شديد آب قرار داده است.
بررسيها نشان ميدهد، حوزه آبريز خزر با 7/10 درصد مساحت كشور از76/17 درصد نزولات جوي برخوردار است و حوزه آبريز مركزي با 6/50 درصد مساحت، تنها 44/33 درصد حجم بارش را به خود اختصاص داده است. با توجه به مساحت كل خشكيهاي كشور، يعني 1623 كيلومترمربع و احتساب ميانگين بارندگي در سطح كشور، حجم كل آب دريافتي براساس ميانگين 38 ساله 7/411 ميليارد مترمكعب است. اين ميزان آب هرچند از نظر كمي قابل توجه است، اما به دليل شرايط آب و هوايي خشك حاكم در بخش وسيعي از كشور، مقدار زيادي از آن يعني 60 درصد از طريق تبخير مستقيم از دسترس خارج و 11 درصد نيز از طريق جنگلها، مراتع و نواحي كشت ديم تبخير و تعرق ميشود. به اين ترتيب در مجموع بيش از 70 درصد آبهاي دريافتي قبل از وارد شدن در چرخه مصرف از طريق تبخير و تعرق سريعا از دسترس خارج ميشود.
حجم آب باقيمانده براي كشور حدود 130 ميليارد مترمكعب است و در حقيقت پتانسيل آبي كشور را تشكيل ميدهد، بنابراين تمام برنامهريزيها بايد براساس اين حجم آب صورت گيرد.در حالي كه متوسط حجم كل آب سالانه كشور رقم ثابتي است، تقاضا براي آب به علت رشد نسبتا بالاي جمعيت، توسعه كشاورزي، شهرنشيني و صنعت در خلال سالهاي اخير، متوسط سرانه آب قابل تجديد كشور را تقليل داده است، به طوري كه اين رقم در سال 1340 حدود 5500 مترمكعب بود، در سال 1357 به حدود 3400، در سال 67 به حدود 2500 و در سال 76 به حدود 2100 مترمكعب كاهش يافته است.
اين ميزان با توجه به روند افزايش جمعيت كشور با نرخ فعلي رشد در سال 85 به حدود 1750 و در افق سال 1400 به حدود 1300 مترمكعب تنزل خواهد يافت.
صرفنظر از تفاوتهاي آشكار منطقهاي در كشور و طيف گسترده مناطق خشك نظير سواحل خليج فارس و درياي عمان، نيمهشرقي كشور از خراسان تا سيستان و بلوچستان و نيز حوضههاي مركزي كه ميزان سرانه آب قابل تجديد در آنها از ميزان متوسط كشور به مراتب پايينتر است، ارقام متوسط سرانه آب كشور به مفهوم ورود ايران به مرحله تنش آبي در سال 85 است.براساس گزارشهاي موجود در سال 86، ميانگين مصرف آب در ايران حدود 94 ميليارد مترمكعب بوده كه از اين ميزان حدود 1/86 ميليارد مترمكعب در بخش كشاورزي به مصرف رسيده كه اين رقم حدود حدود 1/91 درصد كل مصرف را شامل ميشده است. ميزان مصرف آب شرب و صنعتي نيز به ترتيب 2/6 ميليارد مترمكعب و 7/1 ميليارد مترمكعب در سال بوده است كه ارقام فوق به ترتيب 6/6 و 8/1 درصد از كل مصرف آب كشور را به خود اختصاص ميدهند.
اين ارقام نشان ميدهد كه مهمترين چالش آينده كشور، تامين آب براي بخشهاي مختلف مصرفكننده آب است.
براساس پيشبيني ميزان مصرف آب در سال 1400 از حدود 94 ميليارد مترمعكب در سال 1386 به حدود 2/113 ميليارد مترمكعب در سال 1400 خواهد رسيد كه در اين مقطع بخش كشاورزي همچنان با مصرف 103 ميليارد مترمكعب و سهم 91 درصد بيشترين مصرف را خواهد داشت.
مصرف آب شرب و آب بخش صنعت و معدن نيز به ترتيب به رقم 9/6 و 1/2 ميليارد مترمكعب در سال 1400 خواهد رسيد، اما سهم آنها در كل مصرف تغيير محسوسي نخواهد كرد. نكته حائزاهميت در پيشبيني مصارف براي سال 1400، تخصيص و رهاسازي 5 ميليارد مترمكعب آب براي حفظ محيط زيست و زيستبومهاي آبي و تالابي كشور است كه مبين توجه سياستگذاران به حفظ و پايداري اين زيستبومها در كشور است، چراكه سلامت و پايداري اين اكوسيستمهاي ارزشمند و زيستمندان آنها بسته به پايداري و حفظ منابع آب در اين مناطق است.
حميده سادات هاشمي
جام جم
منبع: دفتر پژوهش و توسعه پايدار سازمان حفاظت محيط زيست