قيام مردم عراق به رهبري "آيت اللَّه شيرازي" عليه استعمار انگليس (1299 ش)
با شروع جنگ جهاني اول، انگليس به بهانه جلوگيري از نفوذ آلمان، با نيروي نظامي خود از دهانه شطالعرب به عراق كه جزو قلمرو عثماني بود، حمله كرد. مردم مسلمان عراق كه در اين اشغال تحت سلطه اجانب قرار گرفته بودند، با رهبري علماي دين دست به جهاد عليه اشغالگران انگليس زدند. در اين حركت علماي عراق نه تنها حكم جهاد صادر كردند، بلكه خود در جبهههاي مختلف شركت كرده، به مقابله با نيروهاي بيگانه پرداختند. از جمله اين رهبران ديني ميرزا محمدتقي شيرازي است كه حكم جهادي وي نيروي مقاومت را در برابر مهاجمان تزريق كرد و همگان را وارد عرصه جهاد نمود. وي روح مبارزه با انگلستان را در كالبد مسلمانان دميد و خود شجاعانه براي به دست آوردن حقوق پايمال شده عراقيان قيام كرد. ايشان، فتواي تاريخي و حماسي خويش را كه غيرت وطني و ديني مردم عراق را به جوش آورد، در نهم تيرماه 1299 صادر كرد و مردم عراق را براي جهاد مقدس در مقابل بريتانياي تجاوزگر مهيا ساخت. در پي صدور اين فتوا، انقلابي ملي و اسلامي معروف به انقلاب 1920 عراق تبلور يافت كه سرانجام به رهايي عراق از تسلط انگلستان منجر شد.
وفات امیرخسرو دهلوی،از عرفا و شعرای نامدار پارسیگوی هند (725ق)
امیر ناصرالدین ابوالحسن خسرو بن امیر سیفالدین محمود دهلوی از عارفان و شاعران نامدار پارسیگوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری میزیست؛ وی در سال ۶۵۱ق چشم به جهان گشود. پدرش سیفالدین محمود از امرای قبیله «لاچین» از ترکان ختایی ماوراءالنهر بوده است. در روزگار حمله و استیلای قوم تاتار، امیر سیفالدین محمود مانند بسیاری از ساکنان نواحی شرقی فلات ایران به هندوستان عزیمت کرد و این مصادف با پادشاهی «شمسالدین التتمش» (۶۰۷ق تا ۶۳۳ق) بر دهلی بود. امیر سیفالدین محمود به خدمت این پادشاه درآمد. این شاعر نامدار بخش عمده زندگی خود را در خدمت به سلاطین مختلف روزگارش گذراند، با این حال، دست ارادتی که به سلطانالمشایخ روزگار خود «شیخ نظامالدین محمد بن احمد دهلوی» مشهور به نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ق) داد و تربیتی که از او یافت، در حوزه تصوف نیز به او مقام و مرتبه ویژهای بخشید و تلألؤ آموزههای حکمی و عرفانی در اشعار او کاملاً آشکار است. او این آموزهها را با بهرهگیری از آثار استادان نامدار ادب فارسی بهویژه سعدی، نظامی، سنایی و خاقانی در اوج فصاحت و شیوایی عرضه میدارد. • امیرخسرو به نظم و نثر آثار فراوانی دارد. در غزل از پیروان سعدی بود، در قصیده از شاعران قرن ششم، خاصه سنایی و خاقانی تقلید میکرد و در مثنوی تابع نظامی گنجوی بود؛ وی یکی از پرکارترین شاعران پارسیگوی و در این باب حقاً کمنظیر است. جامی میگوید او ۹۹ کتاب تصنیف کرده است و از قول امیرخسرو نقل کردهاند که اشعارش از چهارصد هزار بیشتر و از پانصد هزار کمتر است. مهارتی که نظامی گنجوی در تنظیم و ترتیب منظومههای خود بهکار برده بود، باعث شد که آثار او مورد تقلید شاعران بعد از وی قرار گیرد. اولین کسی که از وی تقلید کرد امیرخسرو دهلوی بود و بعد از شاعران دیگری نیز از نظامی تقلید کردهاند اما وی یکی از موفقترین مقلدان نظامی است. همچنین بعضی از قدما معتقد بودند که اولین نشانههای وقوعگویی در اشعار امیرخسرو پیدا میشود. سبک او بین عراقی و هندی است. با وجود اینکه امیرخسرو غالب اشعارش را با تقلید و اقتباس از شاعران بزرگ سروده است، باید پذیرفت که به یاری طبع روان و ذوق خدادادی و نیز بهسبب اینکه او در محیط جدیدی از ادب فارسی تربیت شده و لهجهای نو و ترکیباتی تازه و اندیشههایی خاص نصیبش شده بود، طبعاً تازگیهای بسیار در سخن وی مشاهده میشود و بسیاری از مضامین نو و ابیات منتخب در آثار او ملاحظه میگردد و مسلماً بههمین سبب است که شاعران و نویسندگان بعد از او بارها به استادی یاد کردهاند. آثار منظوم امیرخسرو عبارتاند از: الف) دیوان قصاید و غزلیات. ب) خمسهای که به تقلید از نظامی سروده است: مطلعالانوار در جواب مخزنالاسرار نظامی؛ شیرین و خسرو در جواب خسرو و شیرین؛ مجنون و لیلی در جواب لیلی و مجنون؛ آیینه اسکندری در جواب اسکندرنامه نظامی؛ هشت بهشت در جواب هفت پیکر نظامی. ج) مثنویهای دیگر از قبیل قرانالسعدین. آثار منثور امیرخسرو نیز بدینشرح است: الف) خزائنالفتوح، معروف به تاریخ علایی در تاریخ سلطان علاءالدین محمد خلجی. ب) رسایلالاعجاز یا اعجاز خسروی، در ذکر قواعد انشاء زبان فارسی
تولد "آنتوان اگزوپري" نويسنده شهير فرانسوي (1900م)
آنتوان دو سِنْتْ اگزوپِري داستاننويس فرانسوي در 29 جولای 1900م در شهر لئون فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود به نيروي هوايى فرانسه پيوست و در كنار آن به نويسندگي پرداخت. اگزوپري در 29 سالگي اولين اثر خود را با الهام از وقايع زندگي خود در كتابي به نام پيك جنوب منتشر كرد و با چاپ كتابهاي بعدي خود، به شهرت دست يافت. اما آنچه سِنْتْ اگزوپري را به شهرت جهاني رسانيد كتاب شازده كوچولو بود كه آن را در سال 1943م منتشر نمود. اين كتاب اگرچه براي كودكان نگاشته شده، اما پر از نكات دقيق و عميق رواني و شاهكاري جاويدان است كه تصاوير ذهني را با مفاهيم فلسفي درهم آميخته است. زندگي از ديدگاه اگزوپري، حادثهاي بيش نيست چه در قلمرو كار و چه در چارچوب روح و انديشه. در داستانهاي اگزوپري كه برگرفته از تجربيات شخصي اوست، وجدان و اخلاقْ حاكم ميباشد و بلندطبعي و شهامت روحي نمايان است. وي اگرچه به عنوان يك خلبان، راههايى طولاني را در فضا پيمود، اما از زندگي، احساسي مبهم و غمانگيز دارد. وي نويسندهاي شاعر و مخترعي با استعداد و مردي متفكر است. در آثار او تخيلهاي نويسندهاي انسانْ دوست ديده ميشود كه در دنياي اخلاق و وجدان به سر ميبَرَد و فلسفهاش را از عالم عيني و واقعي بيرون ميكشد. از اگزوپري آثار ديگري نيز برجاي مانده كه پرواز شبانه، سرزمين آدميان و خلبان جنگ از آن جمله است. آنتوان سنت اگزوپري سرانجام در 31 جولای 1944م در جريان يك ماموريت هوايي بر فراز فرانسه، در هنگامه جنگ جهاني دوم، بر اثر سقوط هواپيمايش، در سن 44 سالگي كشته شد.
تولد "جِيمز رابينسون" مورخ و فيلسوف امريكايي (1863م)
جِيمز هاروي رابينسون، فيلسوف و مورخ امريكايى در 29 ژوئن 1863م به دنيا آمد. وي پس از گذراندن دوران تحصيل، از 29 سالگي به عنوان استاد تاريخ دانشگاه كلمبيا مشغول به تدريس شد و 27 سال در اين شغل خدمت كرد. رابينسون، تاريخ را وسيلهاي براي درك و فهم مجموع زندگي ميدانست و تاريخ يك ملت را تنها فصلي از تاريخ و داستان جهان ميشمرد. او ضمن اشاره به گذشته تاريخ بشري و آينده قابل پيشبيني با توجه به امكانات موجود، مسئله خودبيني و برتري يك ملت را امري سخيف و خندهدار ميخوانْد و به طور كلي و به صورت طبيعي، خودبزرگبيني و برترانديشي فرد را نيز مضحك ميپنداشت. از ديدگاه فلسفي، رابينسون معقتد بود كه وحدت قومي سرانجام به وحدت جهاني ميانجامد. به سخن ديگر، قدرت فلسفي او در پيوسته و واحدْ ديدنِ زندگي تبلور پيدا مينمود. از رابينسون آثار متعددي بر جاي مانده كه مقدمهاي بر تاريخ اروپاي غربي، بشري كردن دانش و آزمايش تمدن از آن جمله است. جِيمز هراوي رابينسون سرانجام در شانزدهم فوريه 1936م در هفتادوسه سالگي درگذشت.
تشكيل بنياد نوبل جهت نحوه تقسيم و اعطاء جوايز نوبل (1900م)
آلفرد نوبل، شيميدان و مخترع سوئدي در 21 اكتبر 1833م به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايى را در استكهلم و تعليمات عالي را در سنپطِرِزْبورگ گذرانيد و علاوه بر فراگيري رشتههاي زبان و شيمي توانست گواهينامههايى در زبان سوئدي، روسي، انگليسي، فرانسوي و آلماني دريافت نمايد. وي پس از سفري به كشورهاي اروپايى، در سال 1863م به سوئد بازگشت و سال بعد از آن در پي آزمايشهاي مكرر موفق شد تا ديناميت را به عنوان مهيبترين مواد منفجره اختراع نمايد. اين ماده انفجاري گرچه انقلاب بزرگي در كارهاي امر كشف معادن، راهسازي و حفر تونل به وجود آورد ولي عليرغم ميل نوبل، در راه تهيه سلاحهاي جنگي و كشتار و تخريب نيز به كار گرفته شد. آلفرد نوبل علاوه بر آن در زمينههاي گوناگون موفق به ثبت 355 امتياز نامه از اختراعات و ابتكارات خود شد و با بهرهبرداري سريع از اين اختراعات به ايجاد 90 كارخانه و شركت در 20 كشور جهان دست زد. كسب درآمدهاي فراوان و گسترش سرمايه نوبل از يك طرف و بهره برداري از اختراع اصلي وي، ديناميت، در جنگ و خونريزي باعث شد تا وي در وصيت نامهاي كه به تاريخ 27 نوامبر 1895م تدوين نمود سود ناشي از سرمايهگذاري دارايىهايش، به افراد و دانشمندان رشتههاي فيزيك، شيمي، پزشكي، ادبيات و صلح اختصاص دهد. اين وصيتنامه پس از مرگ وي باز شد و پس از حل اختلافات ورّاث و نيز كشورهاي محل سرمايهگذاريِ نوبل، سرانجام در 29 ژوئن 1900م، پادشاه سوئد تأسيس بنياد نوبل را اعلام نمود. در نهايت، جايزه نوبل كه مبلغ آن، يك ميليون دلار است، از سال 1905م به فيزيكدانان، شيميدانان، پزشكان، نويسندگان برجسته و اديبان و مناديان صلح در سراسر جهان اهداء شد و از كارهاي علمي، ادبي و انساندوستانه آنان، بدين وسيله تقدير به عمل آمده است. هرچند جوايز نوبل در طي يكصد سال گذشته، ازبزرگان بسياري تجليل به عمل آورده و كارهاي علمي و خدمات آنان به عالم بشريت را ستوده است ولي در برخي موارد، آلت دست سياستمداران و گروههاي فشار بينالمللي قرارگرفته و اعتبار آن زير سؤال رفته است. جايزه نوبل همچنان ساليانه توسط هيأتها و كميتههاي تخصصي اهدا ميگردد.
آغاز جنگ دوم بالكان بين كشورهاي اروپايي در بالكان (1913م)
در سال 1912م در جنگ اول بالكان، بلغارستان، صربستان، يونان و مونته نگرو كه جزو قلمرو عثماني بودند، عليه اين امپراتوري شورش كردند و به علت ضعف عثمانيها، موفق به كسب استقلال شدند. به اين ترتيب، حدود هشتاد درصد از متصرفات عثماني در اروپا از كنترل اين امپراتوري خارج گرديد. اما فاتحين جنگ اول بالكان نتوانستند در مورد تقسيم سرزمينهاي به دست آمده، به توافق برسند و به همين دليل، در 29 ژوئن 1913م جنگ دوم بالكان نيز آغاز شد. در اين جنگ، بلغارستان با مجموعه كشورهاي صربستان، يونان، مونته نگرو، روماني و عثماني وارد جنگ شد و چون خود را تنها ديد، پيشنهاد صلح داد. سرانجام پيمان صلح منعقد شد و بر اساس قرارداد صلحِ بخارست، بلغارستان، قسمتهايي از سرزمينهاي عثماني را كه تصرف كرده بود به صربستان، روماني، يونان و مونتهنگرو واگذار كرد. جنگهاي بالكان در واقع زمينهساز جنگ جهاني اول بود كه از سال 1914 آغاز شد.