درگذشت عالم مبارز آيت اللَّه "ميرزا كاظم دينوري" (1374 ش)
آيتاللَّه حاج ميرزا كاظم دينوري در سال 1281 ش (1320 ق) در خانداني كه همگي از علماي مبارز و مراجع تبريز و از علماي بزرگ آذربايجان بودند به دنيا آمد. وي پس از فراگيري مقدمات علوم، به نجف اشرف رفت و از محضر آيات عظام سيد ابوالحسن اصفهاني، آقاضياءالدينعراقي، ميرزاي نائيني و محمد حسين غروي اصفهاني و ديگران استفاده نموده و به مدارج بالاي علمي دست يافت. آيتاللَّه دينوري سپس به وطن مراجعت كرد و به انجام وظائف ديني، اقامه جماعت و تدريس و ترويج دين پرداخت. از آثار ايشان ميتوان به تقريرات درس فقه و اصولِ استادان خويش و نيز رساله توضيح المسائل اشاره كرد. سرانجام آن مرد بزرگ پس از عمري تلاش در راه اعلاي كلمه توحيد در 23 خرداد 1374 ش برابر با 14 محرم 1416 ق در 93 سالگي بدرود حيات گفت و در تبريز به خاك سپرده شد.
شهادت برادر "رسول منتظري" ديپلمات ايراني در بوسني و هرزگوين (1372 ش)
برادر (مجيد) رسول منتظري، ديپلمات ايراني شاغل در سفارت ايران در زاگرب، پايتخت كرواسي، در حين انجام وظيفه به عنوان مسؤول كمكهاي ارسالي كشورمان به جمهوري بوسني و هرزگوين توسط شبه نظاميان كروات به شهادت رسيد. سفير كرواسي در تهران، پس از شهادت آقاي رسول منتظري، ضمن ابراز تأسف خود و دولت متبوعش از اين حادثه، آمادگي كشورش را براي مجازات عاملان اين جنايت و جلوگيري از تكرار اين وقايع اعلام كرد.
درگذشت حمید سبزواری ، "پدر شعر انقلاب" و سراینده آثار مشهور و ماندنی دوران انقلاب و دفاع مقدس(1395 ش)
حسین ممتحنی مشهور به حمید سبزواری در سال 1304 در سبزوار در خانوادهای مسلمان و معتقد چشم به جهان گشود.پدرش ˈعبدالوهابˈ، پیشه ور ساده ای بود که قریحه شاعری داشت و جدش ˈملا محمد صادق ممتحنیˈ شاعری مردمی بود که ˈمجرمˈ تخلص می کرد و آثارش در سفری به مشهد، در حمله راهزنان به یغما رفت.
حمید، قبل از رفتن به مدرسه در خانه نزد مادرش قرآن را آموخت و به همین دلیل وقتی به مدرسه رفت فارسی را خیلی خوب و سلیس می خواند و از بچه های دیگر جلوتر بود.وی در سال 1311 در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و در مدرسه شیخ حسن داورزنی که مدرسه مردمی بود به تحصیل علم و دانش مشغول شد.
وی علاوه بر آن مطالعات خارج از درس نیز داشت و نزد میرزا حبیب جوینی، جامع المقدمات را خواند و مدتی نزد روحانی دیگری با نام محمدعلی محمدی درس خواند.حمید سبزواری از سن 14سالگی شروع به سرودن شعر کرد و اشعارش را در دفتری با نام ˈفریاد نامهˈ می نوشت که بیشتر اشعارش اجتماعی بود واین بیشتر به علت جریانهای سال 1320 و ورود متفقین به ایران و مشکلات اقتصادی و معشیتی بود.
حمید، دوران جوانی خود را در شهر سبزوار گذراند و به علت مشکلات معیشتی تحصیلاتش گسیخته ماند.وی ابتدا به سرودن تصنیف پرداخت که در آن زمان معمول و مرسوم شده بود و آن را در کتابفروشی می فروخت.
حمید سبزواری با شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش در بین هشتاد نفر رتبه سوم را کسب کرد.
وی در سال 1331 ازدواج کرد و یک سال بعد از ازدواج، کودتای 28 مرداد 1332 برای حمید گرفتاری هایی به وجود آورد و او تحت تعقیب قرار گرفت و مدتی متواری بود و مدتی را در اسفراین مخفی شد.وی مدتی در شرکتی که سنگ معدن استخراج می کرد در اطراف سبزوار و شاهرود کار کرد و مدتی را نیز با اجاره حمام در سبزوار گذراند.
او مدتی در بانک بازرگانی مشغول کار شد و سپس به تهران منتقل شد و در شعبه های مختلف آن مثل دروازه دولت و محمودیه تجریش و مدتی هم در روابط عمومی بانک و نشریه داخلی آن مشغول کار شد.حمید بعد از انقلاب، ضمن کار در بانک، برای انقلاب شعر و شعار می ساخت که در راهپیمایی ها و نماز جمعه خوانده می شد.
یکی از این شعر ها ˈآمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ توˈ بود.وی بعدها احساس کرد که باید کاملا در خدمت انقلاب باشد و از طریق شعر و سرود انقلابی حرکت کند به این دلیل خود را بازنشسته کرد و به صدا و سیما رفت و از آن زمان در شورای شعر مشغول خدمت می باشد.
شعر حمید، شناسنامه زمانمند انقلاب است زیرا که کمتر حادثه یا رویدادی است که انعکاسی از آن در شعر او نباشد.شاعر با حساسیت ویژه خویش،هر رویداد مهم تاریخی معاصر ایران رابا گلواژه های آثار حمید سبزواری :
آثار و سروده های حمید به دو بخش تقسیم می شود ،قسمتی از آن محصول و مولود دوران اختناق است که شاعر با شجاعت و شهامت و ایمان راسخ برحکومت تاخته و اوضاع نابسامان آن را نکوهش کرده است و در میان آن آثار، به حق سخنانی بس بلند و فاخر و شور انگیز یافت می شود که از قدرت طبع و صفای قریحه ومهارت شاعر حکایت دارد.
بخش دوم آثار وی پس از پیروزی انقلاب است که در این زمان تلاش شاعر انتقال هر چه بهتر پیام انقلاب و دفاع از ارزشها و باورهای اصیل اسلامی است.
رحلت فقيه بزرگ شيعه "محمد بن احمد بن ادريس حلّي" (598 ق)
فخرالدين ابوعبداللَّه محمدبن احمدبن ادريس حلّي در سال 543 قمري در شهر حلّه در عراق ديده به جهان گشود. ابن ادريس از كودكي به فراگيري قرآن و علوم ديني پرداخت به طوري كه در جواني، فقيهي متبحر و عالمي برجسته شد. او معتقد بودكه تفكر و شناخت براي انتخاب راه درست، وظيفهي هر انساني است و هر كس كه از اين نعمت يعني شناخت و تفكر، استفاده نكند، به نعمتهاي خداوند كفر ورزيده است. به همين جهت، علما و دانشمندان معاصر و متأخر ابن ادريس حلي، وي را به خاطر داشتن شجاعت علمي و تحرك بخشيدن به فقه اسلامي و تشويق به انديشهي آزاد ستودهاند. تا يكصد سال پس از درگذشت شيخ طوسي، تمامي مسندنشينانِ فقاهتِ شيعه، خوشهچينان آراء شيخ و در حقيقت، فقط منعكس كنندگانِ نظرات او بودند تا جايى كه ميتوان گفت باب اجتهاد تا حدودي مسدود شده بود. در چنين وضعي، ابنادريس پاي از دايرهي تقليد بيرون نهاد و به احياي اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. ابنادريس داراي آثار گرانبهاي چندي است كه معروفترين آنها كتابِ "السرائر" از كتب بديع فقهي ميباشد كه ارزش و اعتبار آن، پس از قرنها به قوَّت خود باقي است. اين كتاب علاوه بر اهميَّت فقهي، به علت دارا بودنِ گزيدهاي از احاديث، ارزش حديثي قابل توجهي دارد. اين عالم بزرگ مسلمان سرانجام در 18 شوال سال 598 قمري در 55 سالگي دار فاني را وداع گفت.
تجزيه نور خورشيد با به كارگيري روشهاي علمي (1855م)
در يازدهم ژوئن 1855م تجزيه نور خورشيد براي نخستين بار در تاريخ تحقيقات نوين فيزيكي توسط دو دانشمند آلماني به نامهاي كيير شهوف و بونسون انجام شد. البته بحث تجزيه نور خورشيد از روزگاران دور مورد توجه بوده است. نظريه ارسطو درباره رنگين كمان قديميترين نظريهاي است كه بعدها دانشمندان ديگر نيز با آن آشنا شدهاند. ابوعلي سينا، ابن هيثم و قطب الدين شيرازي دانشمندان مسلماني هستند كه با افزودن مطالبي بر نظريه ارسطو آن را به نحو قابل قبولي توجيه و تكميل كردند و سرانجام كي يرشهوف و بونسون با استفاده از روش تجربي آن را ثابت نمودند.