شهادت عالم نستوه آيت اللَّه "سيدمحمدرضا سعيدي" در زندان رژيم پهلوی (1349ش)
آيتاللَّه سيدمحمدرضا سعيدي خراساني در سال 1301 ش (1341 ق) در مشهد مقدس ديده به جهان گشود. ايشان پس از خواندن دروس جديد و مقدمات و سطوح متوسطه به قم عزيمت نمود و از آيتاللَّه سيد حسين بروجردي و ديگر آيات عظام به ويژه امام خميني(ره) بهرهمند شد. شهيد سعيدي در دوران سياه ستمشاهي، به مبارزات سياسي روي آورد و با ايستادگي وصفناپذيري عليه استبداد رژيم شاهنشاهي قد علم كرد. شهيد سعيدي همچنين در تهران با تأسيس حوزه علميه، تشكيل كلاس براي بانوان، تشكيلات امر به معروف و نهي از منكر و تأسيس كتابخانه، فعاليتمي نمود. اما آن چيزي كه بيش از هر فعاليت ديگري بعدها به ثمر نشست، دميدن روح حماسه فرياد در كالبد نوجوانان و جوانان بود. ساواك چندين بار به منزل وي حملهور شده و او را دستگير و به زندان انداخت. به دنبال فعاليتهاي ضد رژيم ستمشاهي كه از جانب اين عالم مجاهد صورت ميگرفت، ساواك ايشان را در يازدهم خرداد 1349ش بازداشت و زنداني كرد. مزدوران ساواك در زندان، اين سيدوالامقام را به شديدترين نحو شكنجه كردند ولي ايشان با روحيهاي بالا مقاومت مينمود. آن شهيد بزرگوار درباره حضرت امام به شكنجهگران ساواك گفته بود: "به خدا سوگند اگر مرا بكُشيد و خونم را بر زمين بريزيد در هر قطره خونم، نام مقدس خميني را خواهيد يافت." سرانجام، ساواك كه از به زانو درآوردن اين اسوه پايداري نااميد شده بود، طي نقشه مزوّرانهاي در زندان، ايشان را به شهادت رساند و برگ ننگين ديگري بر جنايات رژيم پهلوي افزوده گشت. مزار اين شهيد بزرگوار در قبرستان واديالسلام قم ميباشد.
عزل "بني صدر" از فرماندهي كل قوا از سوي امام خميني (ره) (1360ش)
با انتخاب بني صدر به رياست جمهوري در بهمن 1358، مسأله انتخاب نخست وزير و تشكيل دولت مطرح گرديد كه در اين مورد بين رييس جمهور و مجلس شوراي اسلامي اختلاف نظر پديد آمد. پس از كشمكشهايي سرانجام در شهريور 1359، شهيد محمد علي رجايي به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي شد و موفق به كسب رأي اعتماد گرديد و دولت خود را تشكيل داد. با اين كه مسأله مورد اختلاف، ظاهراً حل شده بود، اما كشمكش و اختلاف پنهاني و آشكار بين رييس جمهور و مخالفانش در مجلس و خارج از آن ادامه پيدا كرد. با آغاز جنگ، با اين كه اين مسأله، تمام توان و فكر مسؤولان را به خود مشغول كرده بود، اما در عين حال، اختلاف ميان سطح بالاي كشور ادامه يافت. در عرصه جنگ نيز، بني صدر در مقام فرماندهي كل قوا، معتقد به جنگيدن به شيوه اشكانيان بود يعني نيروي دشمن به درون مرز كشيده شده، سپس محاصره و نابود گردد. اين سياست نظامي، باعث اشغال نقاط وسيعي از اراضي ايران اسلامي توسط ارتش متجاوز بعث شد و بر اثر عدم ارسال مهمات و نيرو به خط مقدم، نيروهاي اسلام علي رغم جانفشانيها و حماسه آفرينيهاي مثال زدني، مجبور به عقبنشيني شدند. در نحوه اداره كشور نيز، كوششهاي امام كه دو طرف را به رفع اختلاف و وحدت و تفاهم دعوت ميكرد بيثمر ماند. در نتيجه حضرت امام خميني، در بيستم خرداد 1360، پس از مشورت با مسؤولان متعهد كشور، طي حكم كوتاهي، ابوالحسن بني صدر را از فرماندهي كل قوا كه به نيابت از ولي فقيه در اختيار داشت، عزل كرد و در پي آن، مجلس شوراي اسلامي، طرح عدم كفايت سياسي بني صدر را با اكثريت آرا در 31 خرداد آن سال، به تصويب رساند.
تولد "ابن ازرق فارقي" محدث و فقيه عرب(510 ق)
ابن ازرق فارقي، در اوان جواني به آموختن فقه، حديث، لغت و تفسير قرآن روي آورد و از آن جا كه به تاريخ علاقهي بسيار داشت به فراگيري تاريخ و مطالعه در اين زمينه پرداخت. از سوي ديگر، فارقي در سفرهاي متعدد به مناطق مختلف، با اوضاع تاريخي و اجتماعي تودههاي مردم و همچنين آداب و رسوم آنها در جوامع گوناگون آشنا شد. اين سفرهاي آموزنده، تاثيري شگرف در او برجاي گذاشت و در واقع بخش اعظم مندرجات كتاب "تاريخ الفارقي" ثمرهي مشاهدات و يادداشتهاي او طي اين سفرهاست. ظاهراً تنها اثر باقي مانده از اين مورخ مسلمان، همين كتاب است و انگيزهي اصلي مؤلف از تاليف آن، ارايهي گزارش تاريخي، سياسي و فرهنگي از اوضاع مردم و جغرافياي ادوارگذشته تا اواسط قرن ششم هجري بود.
وفات علامه مامقانى ، از علمای بزرگ اماميه (1351ق)
عبدالله مامقاني معروف به علامه مامقانى و فاضل مامقانى؛ عالم امامى، فقيه اصولى، مرجع تقليد، رجالى، محدث و اديب بود. وي از بزرگان علماى اماميه و حاوى فروع و اصول بود. اصلش از مامقان آذربايجان است. علامه مامقانى در ربيعالاول ۱۲۹۰ق در نجف اشرف چشم به جهان گشود. در پنج سالگى شروع به فراگيرى قرآن كرد. صرف و نحو و مقدمات و سطوح فقه و اصول را در محضر پدرش و شيخ هاشم ارونقى ملكى و شيخ غلامحسين دربندى و شيخ حسن ميرزا (م۱۳۱۳ق) فراگرفت تا در فقه و اصول سرآمد شد. در ۱۳۰۸ق به حوزه درس اصول استدلالى و در ۱۳۰۹ق به حوزه درس فقه استدلالى پدر بزرگوارش راه يافت و «تقريرات» هر دو درس خارج را نگاشت. قوه استنباط و اجتهاد وى بارها از طرف پدرش تأييد شد و او را به دريافت اجازه مفتخر كرد. آنگاه وى خود به تدريس و تحقيق و تأليف پرداخت و شاگردان بسيارى بر گردش جمع شدند. او از پدرش روايت كرده و شيخ محمد حرز نيز از وى روايت كرده است. علامه عبدالله مامقاني که مرجع تقليد بسيارى از مردم آذربايجان بود، در شانزدهم شوال سال ۱۳۵۱ هجري قمرى در نجف اشرف درگذشت و در جوار حضرت على (ع) به رحمت حق پيوسته در مقبره والدش كه داراى گنبد و قبه عالى است، به خاک سپرده شد. • از آثار علامه مامقانى ميتوان به اين آثار اشاره کرد: «اجابة السئوال»؛ «ارشاد المستبصرين»؛ «ازاحة الوسوسة»؛ «تحفة الصفوة»؛ «تحفة الخيرة»؛ «تنقيح المقال فى علم الرجال» (در سه مجلد بزرگ، كه مشهورترين و مهمترين تأليف اوست)؛ جوابات «المسائل البصرية»؛ جوابات «المسائل البغدادية»؛ حاشيه بر «العروة الوثقى»؛ «الدر المنضود فى صيغ الايقاعات و العقود»؛ «مرآة الكمال فى الآداب و السنن» (و ترجمه فارسى آن)؛ «سراج الشيعة فى آداب الشريعة»؛ «الفوائد الطبية»؛ «كشف الاستار فى تكليف الكفار بالفروغ»؛ «هداية الانام فى حكم مال الامام»؛ «مجمع الدرر» معروف به «اثنى عشريه»؛ «مناهج اليقين».
مهاجرت علمای تهران به ری،معروف به مهاجرت صغری (1323ق)
در اثر فراگير شدن ظلم و فساد و فقر و قحطي، در اواخر سلطنت مظفرالدينشاه قاجار، علما كه از وضع موجود بهشدت رنج ميبردند، جهت اصلاح اوضاع و فشار به دولت، تصميم به مهاجرت از تهران به حرم حضرت عبدالعظيم حسني عليهالسلام در شهر ري گرفتند. اين سفر كه در ۲۲ آذرماه ۱۲۸۴ش برابر با شانزدهم شوال سال ۱۳۲۳ هجري قمري صورت گرفت، به مهاجرت صغري شهرت يافت و در ابتدا شامل دو هزار نفر بود. پس از چند روز، به تعداد متحصنين افزوده گشت و از ده هزار تن فراتر رفت. وعاظ و خطبا دائماً بر منبر رفته و از استبداد حكومت عينالدوله صدراعظم وقت، سخن ميگفتند و خواستار تشكيل عدالتخانه ميشدند. مظفرالدينشاه با مشاهده وخامت اوضاع، درصدد حل قضيه برآمد. شاه قاجار سرانجام با خواسته آنان كه تأسيس عدالتخانه در كليه شهرهاي ايران، اجراي قوانين اسلام در سراسر كشور، عزل موسيو نوژ رئيس بلژيكي گمرك ايران و نيز عزل علاءالدوله حاكم ظالم تهران، موافقت نمود. اين تحصن سرانجام در ۲۲ دي ۱۲۸۴ش به پايان رسيد و با ادامه مبارزه توسط علما و مردم، مظفرالدينشاه مجبور شد فرمان مشروطه را در چهاردهم مردادماه ۱۲۸۵ش امضا كند.
تولد "پتر كبير" نامورترين امپراتور روسيه (1672م)
پتر كبير امپراتور معروف روسيه در 9 ژوئن 1672م در مسكو به دنيا آمد. با مرگ پدر، خواهر پتر، سوفي، زمام امور را به دست گرفت اما تعدادي از اشراف و روحانيون با وي مخالفت ورزيدند و پتر را در 12 سالگي به تزاري روس برگزيدند. پتر با وجود خواهرش نميتوانست مستقلاً سلطنت كند. از آن طرف هنگاميكه سوفي، خواهر پتر كبير به مقام نيابت سلطنت دست يافت، برادر خود پتر را برخلاف رسم قديم از كاخ كرملين خارج كرد و به روستايى نزديك مسكو فرستاد. اخراج وي از كرملين كه در حقيقت زندانيِ باشكوه بود، در تربيت روحي و اخلاقي پتر تأثير كرد و پس از چندي با سپاه آراسته خود با خواهر از درِ مخالفت درآمد و به آساني بر او دست يافت. سپس خواهر را در صومعهاي زنداني كرد و رسماً به سلطنت نشست. وي مصمم شد، رعاياي نيمهوحشي خود را به سوي تمدن غرب رهنمون كند. بنابراين تصميم گرفت ديواري را كه دولتهاي سوئد، لهستان و عثماني بين روسيه و غرب كشيده بودند، درهم شكند. بدين منظور جنگهايى با عثماني و سوئد كرد و آنان را شكست داد و قسمتي از آن كشورها را ضميمه امپراتوري خود كرد. او بسياري از مهندسان، معماران، صاحب منصبان، دريانوردان و پزشكان هلندي و انگليسي را استخدام كرد و به روسيه فرستاد. او در مسير تغيير اوضاع اجتماعي و اخلاق قديمي ملت روس، قدمهاي سريعي برداشت به طوري كه در اواخر سلطنت او، روسيه در رديف ممالك بزرگ اروپا درآمد. پتر كبير در مدت سي سال سلطنت خود بر روسيه ارتش منضبط و نيرومندي به وجود آورد و كشور ضعيف خود را به امپراتوري بزرگي مبدل ساخت به طوري كه نام روسيه از دوران سلطنت او بر اين كشور نهاده شد. در دوران سلطنت پتر كبير، شهرهاي بزرگي در روسيه بنا گرديد كه پايتخت او، سَن پترزْبورْگْ، برجستهترين نمونه آن به شمار ميرود. پتر كبير قلمرو امپراتوري روسيه را توسعه داد و نيروي دريايى بزرگي به وجود آورد كه هنگام مرگ پتر، به بزرگترين قدرت دريايى اروپايى تبديل شده بود. اين امر زمينه تجاوزات متعددي به نواحي مختلف جهان را فراهم آورد و قدرتگيري روسيه، نقش آن را در معادلات قدرت جهان برجسته ساخت. پتر كبير آرزو داشت كه از طريق جنوب به آبهاي گرم و آزاد راه يابد و اين مساله در زمان پس از او نيز دنبال شد و تجاوزات پيدرپي روسها براي دستيابي به درياهاي جنوب ايران در راستاي همين هدف صورت ميگرفت. پتر كبير سرانجام در 8 فوریه 1725م در 53 سالگي درگذشت و پس از او، همسرش، كاترين به سلطنت رسيد.
تولد "آمدو آووگادْرو" فيزيكدان معروف ايتاليايي (1776م)
آمِدُو آووگادرو، فيزيكدان ايتاليايى، در نهم ژوئن 1776م در شهر تورن ايتاليا به دنيا آمد. پدرش قاضي مشهوري بود كه علاقه داشت پسرش روزي حرفه قضاوت را پيشه كند. آمدو، دروس خود را ادامه داد و با كمك نبوغ خويش، در 16 سالگي ليسانس و در 20 سالگي دكتراي حقوق گرفت. با اين حال پس از سه سال كار و تجربه، يكبار متوجه شد كه اين حرفه خواستههايش را برآورده نميكند. از اين رو به رياضيات، فيزيك و شيمي رو آورد و با نوشتن چند مقاله علمي، شهرت زيادي در ميان جامعه دانشمندان پيدا كرد. آووگادرو در 33 سالگي به مقام استادي فيزيك كالج سلطنتي در شمال ايتاليا منصوب شد و سي سال به اين كار مشغول بود. با اين حال عمده شهرت اين فيزيكدان، زاييده قانوني است كه در سال 1811م عرضه كرد. وي در اين قانون كه به نام او، قانون مولكولي آووگادرو معروف است ثابت كرد كه حجم مساوي از هر گاز، داراي تعداد مولكول مساوي است، به شرط اينكه اندازهگيري گاز در شرايط مساوي از دما و فشار صورت گيرد. آووگادرو با كوشش زياد توانست فرق بين اتم ومولكول را كه از مهمترين موضوعات علم در سالهاي بعد بود، كشف كند. يافتههاي علمي آووگادرو، نيم قرن پس از ارائه آنها، مورد توجه قرار نگرفت و مرور زمان و آزمايش دانشمندان ديگر، صحت قانون وي را به اثبات رساند. آووگادرو درباره اندازه يك مولكول آب گفته است: اگر يك قطره آب تنها به اندازه كره زمين بزرگ شود، هر مولكول آن به اندازه يك گلابي خواهد بود. آمدو آووگادرو سرانجام در سال 1856م در هشتاد سالگي در زادگاهش بدرود حيات گفت.
پايان كار كنگره تاريخي ويِن پس از سقوط ناپلئون بُناپارت (1815م)
كنگره تاريخي ويِن به عنوان يكي از بزرگترين اجتماعات سياسي بينالمللي در قرن نوزدهم، از روز 14 اكتبر 1814م در وين پايتخت اتريش آغاز شد تا درباره متصرفات فرانسه طي جنگهاي ناپلئون بُناپارت تصميمگيري كند. در اين كنگره كه به منظور سر و سامان دادن به مسائل اروپا پس از نخستين استعفاي ناپلئون بُناپارت تشكيل شد، سلاطين و سران برجسته اروپا نيز شركت داشتند. مسائلي كه كنگره با آنها روبرو بود پيچيدگي و دشواري فراوان داشت چرا كه انقلاب فرانسه و جنگهاي ناپلئون، ساختار اروپا را به كلي در هم ريخته بود. ولي آنچه بيشتر مورد توجه كنگره قرار داشت، برقرار كردن تعادل قوا براي حفظ صلح در اين قاره بود. در اين ميان، رقابتها و دسيسهچينيها از پيشرفت كار اساسي آن جلوگيري ميكرد. همچنين بيشتر نمايندگان شركت كننده در كنگره، مايل بودند كه تعادل قوا در اروپا به دوران قبل از انقلاب كبير فرانسه برگردد و ميخواستند سلاطين و فرمانرواياني را در كشورهاي مختلف روي كار آورند كه قبل از انقلاب فرانسه بودهاند. بر اين اساس، شعار كنفرانس ويِن عبارت بود از: حقانيت و جبران. بدين ترتيب، كنگره ويِن نوعي پيروزي دولتهاي بزرگ بر دولتهاي كوچك و پيشرفت رژيمهاي سلطنتي عليه جمهوريت در اروپا بود. اين كنگره كوشيد و توانست عقربه زمان را در اروپا به عقب برگرداند ولي باعث شد كه در آينده، انقلابهاي ديگري بروز كند. همچنين از سوي ديگر اين كنگره توانست از بروز جنگ تايكصد سال بعد در اروپا جلوگيري نمايد. در نهايت، منافع قدرتهاي حاضر در كنگره، با تقسيم سرزمينها و الحاق مناطق به كشورهاي انگلستان، هلند، اتريش و پروس تامين گرديد و به آن عنوان غرامت اطلاق شد. كنگره ويِن سرانجام در 9 ژوئن 1815م به كار خود پايان داد.
لغو قانون بردهداري در امريكا توسط "آبراهام لينكُلْن" (1862م)
هنگامي كه آبراهام لينْكُلْن، در سال 1860م به رياست جمهوري امريكا انتخاب شد، شعار تبليغاتي خود جهت مبارزه با بردهداري را دنبال كرد. اين امر، خشم ايالت جنوبي امريكا را كه طرفدار بردهداري بودند برانگيخت، از اين رو، به تشكيل اتحاديه جديد و خودمختاري اقدام كردند. در اين حال جنگ بين ايالات شمالي و جنوبي آغاز شد و طرفداران بردگي عليه مخالفان آن به نبرد پرداختند. در گرماگرم جنگهاي امريكا، در نهم ژوئن 1862م، به ابتكار آبراهام لينكلن و به دستور كنگره دولتهاي متحد شمالي امريكا، رژيم بردهداري و خريد و فروش زنان و مردان سياه پوست، با نام كنيز و غلام در كليه ايالات شمال امريكا لغو شد. در ادامه اين امر، لينكلن، اعلاميه معروف آزادي بردگان را در سراسر امريكا صادر كرد و باعث شورش سياهان عليه اربابان سفيد پوست خود گرديد. اين امر سرانجام باعث شكست طرفداران بردهداري و لغو بردگي در سراسر امريكا شد.
درگذشت "چارلْزْ ديكنز" نويسنده و رمان نويس شهير انگليسي (1870م)
چارلْزْ ديكِنْزْ نويسنده معروف انگليسي در هفتم فوريه 1812م در خانوادهاي تهيدست در انگلستان به دنيا آمد. وي به علت فقر خانوادهاش، تحصيلات مرتبّي نداشت و مجبور شد براي تامين زندگي خود و خانوادهاش، در يك كارخانه واكس سازي كار كند. وي در 16 سالگي منشي و تندنويس يكي از نمايندگان مجلس عوام انگلستان و پس از آن، خبرنگار يك روزنامه در پارلمان شد اما بر اثر نظارت در گفتگوهاو مشاجرات نمايندگان، نفرتي عميق از دموكراسي دروغين در خود احساس كرد. پس از چندي كار چارلز از تندنويسي به روزنامهنگاري و وقايعنويسي انجاميد. و در اين دوره، سلسله مقالههاي مصور و هجوآميز از زندگي روزانه مردم انگلستان منتشر كرد كه بسيار مورد توجه قرار گرفت. اين مقالهها بعدها در كتابي به نام طرحهاي باز انتشار يافت كه اولين كتاب ديكنز به شمار ميآيد. با انتشار مقالات وي، استعداد فكاهينويسي او بر اهل ذوق معلوم گرديد و پس از چندي به شهرت دست يافت. از آن پس، آثار چارلْزْ يكي پس از ديگري منتشر ميشدند و او در شمار نويسندگان بزرگ انگلستان قرار گرفت. ديكنز در اين ميان، شاهكارهايى نظير اليورتويست، ديويد كاپرفيلد، آرزوهاي بزرگ، داستان دو شهر و سرود كريسمس را به وجود آورد و شهرتي جهاني به دست آورد. آثار ديكنز، بيشتر متأثر از خاطرات دوران كودكي اوست. وي در رمان اليورتويست مبارزه با پليديهاي اجتماعي را آغاز كرد. در اين رمان، دنياي فقر و جنايت در كارگاههاي لندن در قرن نوزدهم را بازگو نمود و در رمان نيكلاس نيكلبي اوضاع رقتانگيز مدارس ابتدايى را مطرح كرده است. ميتوان موضوعات مورد اشاره ديكنز در رمانهايش را اينگونه مطرح نمود: نگارشات طنزآميز عليه كوته فكري امريكاييان و ضدبردگي، ستم به كودكان انگليسي، افشاي فساد سياسي و تعلل و تسامح دادگاهها و گرفتاري نهادهاي دولتي در شيوههاي كهنه و كاغذبازي و... . اين نوشتهها به قدري ساده و روان و زنده نوشته شدهاند كه با زندگي واقعي، كاملاً تطبيق ميكند و شايد از اين حيث، او رئاليستترين و واقع بينترين نويسنده قرن نوزدهم انگلستان باشد. چارلز ديكنز همچنين در زمره بزرگترين داستان نويسان جهان جاي دارد. قدرت تخيل او اعجابانگيز است. وي با نيروي تخيل، وقتي يك محيط اجتماعي را وصف ميكند، خواننده ميپندارد آنچه ميبيند تصور نيست بلكه واقعيت است وحتي گرمي و سردي محيط را حس ميكند. سبك نوشتههاي ديكنز نافذ، مطايبهآميز، عرفاني، انساني و خيالانگيز است كه از زندگي خصوصي وي تاثير پذيرفته است. قدرت عظيم و خلاقه او، پردههاي نقاشي وسيعي از زندگي پيش چشم خواننده ميگسترد كه همه چيز را نيرومند و جاندار ميسازد و در همه آنها ذوق نمايشي فراوان ديده ميشود. هيچ نويسنده انگليسي نتوانسته است چون ديكنز دنيايى گوناگون با خصوصيتهاي متمايز از بيرحمي و رنج و مسخرگي بسازد يا مانند او چنين قانع كننده، بيعدالتيها و ستمگريهايي كه از طرف اشخاص بزرگ بر كودكان وارد ميشود، در نظرْ مجسم كند. برخي از صاحبنظران، چارلز ديكنز را بزرگترين و محبوبترين نويسنده انگلستان ميدانند. چارلز ديكنز سرانجام در نهم ژوئن 1870م در پنجاه و هشت سالگي درگذشت.