قتل "ناصرالدين شاه قاجار" توسط "ميرزا رضا كرماني" در شهر ري (1275 ش)
از اوايل ماه ذيقعده سال 1313 ق برابر با ارديبهشت 1275 ش، ناصرالدين شاه، خود را براي برگزاري جشن آغاز پنجاهمين سالِ پادشاهي خويش آماده ميكرد. قرار بود اين جشنها در طول يك هفته برگزار گردد. بدين مناسبت، بامداد روز يازدهم ارديبهشت 1275 ش كه يك روز به شروع جشنها بود، ناصرالدين شاه عزمِ ري كرد تا به زيارت مزار حضرت عبدالعظيم رود. در حرم حضرت عبدالعظيم(ع)، ناگاه صداي تيرِ تپانچهاي، سكوت را شكست و سه گلوله ميرزا رضا كرماني از ياران سيد جمال الدين اسدآبادي، شاه قدرتمند قاجار را از پاي درآورد. او را در جوار بقعه حضرت عبدالعظيم(ع) به خاك سپردند. قتل اميركبير صدراعظم كاردان و لايق ناصرالدين شاه، اعطاي امتياز تنباكو و لغو آن با حكم تحريم تنباكوي ميرزاي شيرازي، جدايي قطعي هرات، سرخس، نواحي اطراف رود جيحون و بخشي از سيستان و بلوچستان از ايران، اعطاي امتيازات مختلف به دولت انگليس و روسيه و افزايش نفوذ آنان در تمام امور كشور، انجام مسافرتهاي پرهزينه و خوشگذارانيهاي پر خرج و... از جمله حوادث و رويدادهاي دوران سلطنت اين شاه قاجار ميباشد. به طور كلي در دوره پادشاهي او، نفوذ و مداخله بيگانگان در امور ايران، بيش از پيش افزايش يافت. با قتل ناصر الدين شاه، چهارمين شاه از سلسله قاجار، يك دوره تاريك پنجاه ساله از تاريخ ايران به پايان رسيد و زمينه براي انقلاب مشروطه هموار شد.
درگذشت گل آقای ایران(1383 م)
کیومرث صابری فومنی معروف به « گل آقا » پایه گذار مؤسسه گل آقا ، نویسنده و طنزنویس در شهریور1320 در فومن به دنیا آمد . صابری با تشکیل دولت شهید رجایی ، بهعنوان مشاور فرهنگی ایشان مشغول به کار شد.وی در سال 1362 ناگهان از همه مسئولیتهای دولتی خود کناره گرفت و پس از مدتی، شروع به نوشتن یادداشتهای روزانه طنز با نام مستعار «گلآقا» و تحت عنوان دو کلمه حرف حساب با محتوای انتقاد از دستگاههای دولتی و مشکلات موجود جامعه در روزنامه اطلاعات کرد، که نقطه عطفی در طنز نویسی ایران بود. پس از گذشت 6سال صابری تصمیم گرفت هفتهنامه گل آقا را منتشر کند . فعالیتهای گل آقا منحصر به هفتهنامه باقی نماند؛ ماهنامه گلآقا، سالنامه گلآقا و هفتهنامه «بچهها...گلآقا» از دیگر فعالیتهای کیومرث صابری بود. کیومرث صابری فومنی پس از تحمل یک بیماری سنگین (سرطان خون)، در 11 اردیبهشت سال 1383 دارفانی را وداع گفت
وفات حضرت "ابوطالب" عمو و حامي بزرگ پيامبراكرم در مكّه بنا به روايتي(10 بعثت)
پس از وفات عبدالمطلب جد بزرگوار پيامبر اكرم(ص) ابوطالب سرپرستي آن حضرت را به عهده گرفت و در تمام مراحل، همراه برادرزادهي خود بود. ابوطالب پس از بعثت پيامبر نيز از ياري حضرت محمد(ص) دست برنداشت و در مقابل مشركان قريش ميايستاد. با رحلت ابوطالب، مشركان، آزار و اذيت بيشتري به پيامبر اسلام وارد كرده و آن حضرت را تحت فشار زيادتري قرار دادند. مسألهي ايمان و اسلام ابوطالب از دير زمان ميان شيعه و اهل سنت مورد اختلاف بوده است. اين مسأله كم كم به صورت حادي در آمده، صورت كلامي، عقيدتي و سياسي به خود گرفت. علماي شيعه با تكيه به روايات امامان و نيز اشعاري كه از ابوطالب به جاي مانده، حكم به مسلمان بودن او دادهاند و در اينباره رسالهها نگاشتهاند كه يكي از آنها، كتابِ ايمان ابيطالب اثر شيخ مفيد ميباشد.
تحميل ولايتعهدی به حضرت امام رضا(ع) توسط مأمون عباسي(201 ق)
دشمني خاندان اُمَوي و عباسي با اهلبيت از ديرباز وجود داشت. هر كدام از اين خاندان جور به نوبهي خود آزار و اذيت فراواني به اهل بيت و آل علي(ع) روا داشتند و حتي از به شهادت رساندن امام معصوم ابا نميكردند. وقتي مامون بر مسند قدرت نشست، از نفوذ امام رضا(ع) در ميان مردم آگاه بود و چون ميخواست هم امام را تحت نظر داشته باشد و هم خود را فردي دوستدار اهل بيت نشان دهد تا اقبال عمومي را به خود جلب كند، دستور داد تا امام رضا(ع) را از مدينه به خراسان آوردند و با اصرار فراوان ولايتعهدي خود را به امام، واگذار كرد. سرانجام روز دوشنبه هفتم ماه رمضان سال 201 ق، منشور ولايتعهدي به خط مأمون نگاشته شد و در پشت همان ورقه، حضرت علي ابن موسي الرضا(ع) نيز با ذكر مقدمهاي پر از اشاره و ايماء، قبولي خود را اعلام فرمود؛ ولي يادآوري كرد كه اين امر به انجام نميرسد. آنگاه در كنار همان مكتوب، بزرگان و فرماندهان كشوري و لشكري، اين عهدنامه را گواهي نمودند. از اين پس به امام، الرضا من آل محمد(ص) ميگفتند يعني كسي كه از آل محمد به وي (مامون) راضي شده است. مامون دختر خود، امحبيب را به ازدواج آن حضرت درآورد و شعار عباسيان راكه لباس سياه بود، تبديل به شعار علويان و لباس سبز نمود. بررسي اوضاع و شرايط سياسي زمان مأمون نشان ميدهد كه وي با يك سلسله دشواريها و مشكلات سياسي روبرو شده بود و براي رهايي از اين بنبستها تلاش ميكرد. او سرانجام به منظور حل اين مشكلات، يك سياست چند بعدي در پيش گرفت كه همان طرح وليعهدي امام رضا(ع) بود.
تولد "ابن زُهره" فقيه و متكلم نامدار مسلمان(511 ق)
عِزُّالدين ابوالمكارم حمزة بن علي بن زُهرة الحسيني الحَلَبي معروف به ابن زهره، فقيه و متكلم و از دانشمندان مشهور مسلمان، در حلب از شهرهاي سوريه به دنيا آمد. او پس از تكميل تحصيلاتش در حلب و نجف، به مراتب عالي علمي دست يافت. ابن زهره در فقه، اصول، كلام و ادبيات عرب، مهارت و دانش بسيار اندوخت و دانشمندان مشهوري تربيت كرد. نزديك به بيست كتاب، رساله و نامه به او نسبَت دادهاند. تنوع موضوعات اين آثار، نشان دهندهي وُسعَتِ دامنهي دانشِ اوست. مسألةٌ في نَفيِ الرُّؤيَة، نقضِ شُبهَةُ الفلاسَفه و نيز قَبَسُ الانوار از جملهي تاليفات اين عالم بزرگ مسلمان است. ابنزهره در سال 585 ق در 74 سالگي چشم از جهان فرو بست.
درگذشت "رابرت بُويْلْ" فيزيكدان و شيميدان معروف انگليسي (1691م) (ر.ك: 26 ژانويه)
رابرت بويل كه در دنياي شيمي آوازه خاصي دارد، فرزند يكي از ثروتمندترين افراد جهان قرن 17 ميلادي بود، اما جالب اين است كه بر اساس اعتقادات پدرش كه يك كنت سرشناس و متمول به حساب ميآمد، بايد در دامان روستاييان تهيدست پرورش پيدا ميكرد تا به عنوان مردي كوشا و سختي كشيده تربيت شود. رابرت ژانويه 1627 در كاخ ليزمور در منطقه واترفرود ايرلند چشم به جهان گشود و در همان دوران كودكي اين توانايي را پيدا كرد كه به زبانهاي مختلفي نظير لاتين، يوناني و فرانسوي صحبت كند. در آستانه 8 سالگي، مادرش را از دست داد و به دنبال آن راهي كالج اتون انگليس شد و پس از 3 سال تحصيل، سال 1641 به همراه مربي خصوصي فرانسوي خود راهي ايتاليا شد. او زمستان آن سال را در فلورانس ماند و به مطالعه برخي نظريههاي گاليله پرداخت. اين در حالي بود كه گاليله بسيار پير و فرتوت شده بود، اما مرگ اين اخترشناس شهير موجب شد تا رابرت بويل به اخترشناسي، مكانيك و به طور كلي علوم جديد علاقهمند شود. همين علاقه در 20 سالگي و زماني كه راهي لندن شد، تأثير زيادي در عضويت او در يك گروه علمي تجربي داشت. رابرت بويل در آستانه انجام تحقيقات تجربي مختلف خود به اين نتيجه جالب توجه رسيد كه هيچگاه نميتوان صحبتها و نظرات ديگران درباره فرآيندهاي علمي را مبناي تصميمگيري قرار داد و اين خود شخص است كه بايد دست به تجربه بزند. گفته ميشود ايدههاي بويل طرفداران زيادي پيدا كرده بود و او حتي موفق شده بود گردهماييهايي را تشكيل دهد كه به آنها عنوان جلسات ناپيدا (نامرئي) را داده بودند. او در سالهاي بعد، در حالي كه همچنان به نظرات مبتني بر ديدگاه تجربي خود اصرار داشت، موفق شد تا با همكاري دانشمندان سرشناس آن دوران يعني رابرت هوك كه اتفاقا هم نام هم بودند، ثابت كند كه صدا در محيط خلا منتشر نميشود. يكي از نكات جالب توجه زندگي شخصي رابرت بويل، توجه ويژه او به حيوانات و احترام به حيات آنها بود. او از آنجا كه دوست نداشت حيوانات را با انجام آزمايشهاي مختلف بيازارد، نميتوانست عملا ايدههاي خود درخصوص فرآيند تنفس در محيطهاي خلا‡ را بررسي كند. تحقيقات اين دانشمند بزرگ، او را بتدريج به سوي شيمي و دنياي مملو از هيجان آن كشاند. او در اين علم پيشرفتهاي زيادي را به ثبت رساند كه از آن جمله ميتوان به كشف عنصر فسفر و در نهايت ساخت نخستين كبريت اشاره كرد. بويل هيچگاه ازدواج نكرد. برخي از دوستان او گفتهاند كه او احتمالا فرصت فكر كردن به زندگي مشترك را نداشته است.
تولد "فردريك گائوس" منجم و رياضيدان نامي آلمان (1777م)
شارْلْ فردريك گائوس، رياضي دان نابغه آلماني در 30 آوريل 1777م در شهر بُرونْشويك آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي، شوق و استعداد زيادي در رياضيات داشت؛ به طوري كه در نوزده سالگي بعضي از مسائل رياضي را كه لاينحل مانده بود كشف كرد. گائوس در 24 سالگي كتاب تجسسات حسابي يا كاوشهايى درباره حساب را نگاشت و در آن تئوري اعداد را بنيان نهاد. گائوس توانست اعلام كند كه با خطكش و پرگار موفق به ترسيم 17 ضلعي منتظم شده كه نخستين پيشرفت در اين زمينه پس از دو هزار سال محسوب ميشد. بررسيهاي دانشمندانه او در علم نجوم سبب شدكه درسال 1807م به رياست رصدخانه گوتينگن برگزيده شود و با طرح برهانهاي رياضي خود، مدرك دكتراي خود را بگيرد. او در آثار خويش، برخي از دشوارترين مسائل حل نشده را حل كرد و مفاهيم و مسائلي را بيان نمود كه تا يك سده بعد، الگويى براي پژوهش به شمار ميرفته و هنوز هم داراي اعتبارند. آناليز هندسه و عناصر بينهايت كوچك، رشتههاي ديگري از رياضيات بودند كه گائوس به كاوش و مطالعه در آنها پرداخت و به كشفيات مهمي دست يافت. گائوس، در تاريخ علوم يكي از چهرههاي درخشان به شمار ميرود و در ستارهشناسي نيز، الهامبخش بسياري از منجمان برجسته ميباشد. گائوس اكتشافات خود را طي سالهاي 1796 تا 1814م در نوزده صفحه كه شامل 146 اكتشاف مهم بود، نگاشت كه همين جزوه چند صفحهاي، گنجينه بزرگي بود كه دانشمندان را به كلي حيران نمود. گائوس به افتخارات خود اهميتي نميداد و طي سالها از خانه خارج نميشد. او تنها در طي 27 سال، فقط يك بار براي شركت در يك كنگره علمي، مسافرت كرد. وي كشفياتي نيز در نجوم دارد كه او را به عنوان يك منجم مطرح ساخته است، شارل فردريك گائوس سرانجام در 23 فوريه 1855م در 78 سالگي درگذشت.