انفجار بمب در مراسم نماز جمعه تهران توسط منافين كوردل (1363ش)
در زماني كه رژيم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه بر حذر ميداشت و به بمباران و موشك باران نماز جمعه تهديد ميكرد، منافقان نيز بيكار ننشسته و با يك طرح از قبل تعيين شده و هماهنگ با رژيم عراق، نماز جمعه تهران را در 24 اسفند 63 به خاك و خون كشيدند. در اين جنايت 14 نفر شهيد و 88 نفر مجروح شدند. مقام معظم رهبري حضرت آيتاللَّه خامنهاي كه در آن زمان در مقام رياست جمهوري و امامت جمعه تهران در حال ايراد خطبههاي نماز بودند، پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هيچ گونه تزلزلي به خطبههايش ادامه دادند و اين امر موجب تقويت روحيه ضداستكباري نمازگزاران و امت شهيد پرور ايران گرديد.
تصويب ماده واحده ملي شدن صنعت نفت در مجلس شوراي ملي (1329ش)
تصويب ملي شدن نفت ايران مرهون تلاشهاي پيگير برخي از اشخاص مذهبي و سياسي كشور، از جمله آيتاللَّه كاشاني و جمعيت فداييان اسلام و قيام ملت مسلمان ايران است. اعدام انقلابي رزمآرا، نخستوزير كه با ملي شدن نفت به شدت مخالفت مينمود، به اين حركت مردمي شتاب فزايندهاي بخشيد. تا اينكه مجلس شوراي ملي در 24 اسفند و مجلس سنا در 29 اسفند 1329ش ماده واحده ملي شدن صنعت نفت ايران را به تصويب رساندند.
وقوع غزوهي "تبوك" بين مسلمانان و لشگر روم(9 ق)
غزوهي تبوك از آخرين غزوات پيامبر اسلام(ص) به شمار ميرود. سبب وقوع غزوهي تبوك آن بود كه كاروان تجاري شام به پيامبر اسلام خبر داد كه سلطان روم لشگري مجهز كرده و عازم مدينه است. از اينرو رسول خدا فرمان داد مسلمانان از دور و نزديك آمادهي جنگ شوند. عليرغم دوري راه، فصل گرما، دورهي برداشت محصول و سختي مسير، اكثر مسلمانان، خود را جهت جنگ آماده كردند. در اين ميان گروهي از منافقين مدينه به بهانههايى در اين غزوه شركت نكردند و ديگران را نيز از رفتن منع مينمودند. لذا چون پيامبر از نيّت سوء آنان آگاه شد، علي(ع) را به جاي خويش در مدينه گماشت و رهسپار تبوك گشت. سرانجام لشگر سي هزار نفري اسلام به محل جنگ رسيدند ولي از سپاه روم اثري نيافتند. در اين غزوه هرچند جنگي رخ نداد ولي شوكت اسلام، فداكاري مسلمين و آمادگي آنها در برابر كفر به نمايش درآمد. همچنين به اين جنگ، غزوي "فاضِحِه" (به معني رسوا كننده) نيز گفته ميشود زيرا جمعي منافقِ مسلمان نما در اين سفر رسوا شدند.
تولد "آلبرْتْ انيشتَين" دانشمند بزرگ فيزيك نظري و رياضي (1879م)
آلبرت انيشتين، به عنوان يكي از بزرگترين متفكران و فيزيكدانان تمام اعصار جهان، در 14 مارس 1879م در خانوادهاي يهودي در شهر اولْمْ در ايالت ورتِمْبِرْگ آلمان به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در آلمان و سوئيس ادامه داد، هرچند از لحاظ يادگيري به جز در رشته رياضي، دچار مشكل بود. انيشتين در سال 1901م عضو اداره ثبت اختراعات شد و تابعيت سوئيس را پذيرفت. سال 1905م براي انيشتين، سال آغاز ثمردهي مطالعات اوست. وي در اين سال چندين مقاله در رشته فيزيك ارائه داد كه هر عنوان از آن در علم فيزيك، پايهگذار شيوه جديدي شدند. انيشتين در سال 1905م تئوري خود را در نسبيت نوشت و پس از اينكه تئوريهاي او در عمل ثابت شد و به چاپ رسيد، شهرتش در عالم پيچيد. او كوشيد اين مسئله را به اثبات برساند كه تشعشع نور از هر سو يكسان است گرچه در نظر، جز اين مينمايد. هيچ نقطه واحدي را نبايد صفر انگاشت، چون سنجشِ حركت به نظرِ بيننده وابسته است. زمان نيز نسبي است چون آن هم برحسب استنباط بيننده فرق ميكند. او نتايج فرضيههاي خود را در محاسبه قوه جاذبه و نجوم به كاربرد تا آنجا كه بيش از نيوتن به تحقيقات اين رشته كمك كرد. با به قدرت رسيدن نازيها در آلمان، انيشتين راهي امريكا شد و تابعيت آن كشور را پذيرفت و به تدريس در دانشگاههاي آن پرداخت. هرچند كه در سال 1921م به پاس دستآوردهايش در فيزيك نظري موفق به كسب جايزه فيزيك نوبل شده بود ولي اموال و خانهاش توسط حزب نازي مصادره گرديد. انيشتين در ماه اوت 1939م، ضمن نامهاي به رئيس جمهور وقت امريكا، او را از پيشرفتهاي آلمان در شكافتن هسته اتم آگاه نمود و اين باعث شد تا انجام تحقيقات در زمينه شكافت هسته اتم تصويب شود. نتيجه اين اقدام، استفاده عملي از انرژي هستهاي در بمب هستهاي بود كه در جريان جنگ جهاني دوم، جان هزاران نفر را در هيروشيما و ناكازاكي گرفت. انيشتين از اين واقعه بسيار ناراحت شد چرا كه آرزو داشت نيروي هستهاي در راه بهبود زندگي بشر به كار افتد. اما برخلاف نظرش اين آرزو هرگز به حقيقت نپيوست. با اين حال، انيشتين تا آخرين روزهاي حيات از يادآوري اين حادثه رنج ميبرد و خود را سرزنش ميكرد. آلبرت انيشتين سرانجام در 18 آوريل 1955م در 76 سالگي در امريكا ديده از جهان فروبست.
درگذشت "كارل ماركس" نظريه پرداز اقتصاددان مشهور آلماني (1883م)
كارْلْ مارْكْسْ اقتصاددان آلماني و بنيانگذار مكتب ماركسيسم، سوسياليسم و كمونيسم علمي در 5 مه 1818م در خانوادهاي يهودي در آلمان به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيل در دانشگاه شهر "بن"، ابتدا به روزنامهنگاري پرداخت و سپس به مطالعه فلسفه و اقتصاد سرگرم شد و افكار و عقايد تازه خود را انتشار داد. ماركس سه مبناي كمونيسم شامل فلسفه ماترياليسم ديالكتيك، اقتصاد و جامعهشناسي را مدون ساخت و بر اثر مطالعه در تاريخ تحول جامعهها، اجتماعات بشري را به شش دوره اجتماع اشتراكي اوّليه، بردگي، فئوداليته، سرمايهداري و سوسياليسم و كمونيسم تقسيم كرد. مرام و مكتب ماركس و پيروانش را كه عبارت از سوسياليسم و كمونيسم علمي است، ماركسيسم مينامند. فلسفه ماركسيسمِ ماركس براساس ماترياليسم استوار گرديده است كه در آن، كليه تحولات اقتصادي و حتي تاريخي را معلول عوامل مادي ميداند. ماركس با تمركز سرمايه در دست عدهاي معدود مخالف است و رژيم سرمايهداري را محكوم به زوال ميداند. در اين نظام، راه تامين يك سيستم عادلانه، استقرار رژيم تعاوني در اقتصاد و بالا بردن ارزش كار وجانشين ساختن كار به جاي سرمايه عنوان گرديده است. سوسياليسم علمي ماركس در نيمه دوم قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، طرفداران فراواني پيدا كرد و در كنگره عمومي بينالملل دوم شامل احزاب سوسياليست جهان در سال 1907، اكثريت با طرفداران ماركس بود. بر اين اساس بود كه نظام اتحاد جماهير شوروي بر پايه افكار و عقايد ماركس شكل گرفت و دهها سال با ديكتاتوري، نظام كارگري را ديكته ميكرد. اما با فروپاشي اين نظامِ به اصطلاح ضد سرمايهداري در اوايل دهه 1990م، نادرستي افكار و پيشبينيهاي ماركس روشن شد و بطلان برداشتهاي ماركس از تاريخ، اجتماع و انسان را ثابت كرد. كارل ماركس سرانجام در چهاردهم مارس 1883م در 65 سالگي درگذشت.
آغاز نبرد "دين بين فو" بين انقلابيون ويتنام و استعمارگران فرانسوي (1954م)
منطقه هندوچين كه از نيمه دوم قرن نوزدهم به تصرف نيروهاي استعمارگر فرانسوي درآمده بود، طي سالهاي طولاني تا پس از جنگ جهاني دوم، به صحنه مبارزات مسلحانه مردمي عليه استعمارگران بيگانه تبديل شد. پس از جنگ جهاني دوم، اگرچه شرايط براي حضور نظامي آماده نبود، اما نيروهاي اشغالگر فرانسوي، بر ادامه حضور خود در منطقه پاي ميفشردند. در اين ميان درگيريهايى بين نيروهاي مقاومت مردمي در قالب گروههاي چريكي ويتْمين به رهبري هوشيمينه با فرانسويان روي داد كه بزرگترين آن نبرد دينبين فو در تاريخ 14 مارس 1954م بود. در اين جنگ، نيروهاي چريكي ويت مين كه براي استقلال ويتنام ميجنگيدند، با ارتش استعماري فرانسه كه در دژِ به ظاهر تسخيرناپذير دين بين فو سنگر گرفته بود، درگير شدند و سرانجام در روز هفتم ماه مه همان سال، با تسليم شدن ژنرال "دوكاسْپِري" فرمانده فرانسوي دژ دين بينفو و پيروزي ويت مينها، جنگ تمام شد. در جريان اين جنگ شش هزار فرانسوي كشته و دهها هزار نفر ديگر نيز اسير شدند. در نهايت، قرار بر اين شد كه مذاكرات صلح صورت گيرد. در نهايت در بيستم ژوئيه 1954م قرارداد صلح ژنو امضا شد كه به موجب آن، دولت فرانسه از كليه منافع خود در سرزمين ويتنام چشم پوشيد. با شكست خفتبار نظاميان فرانسوي و نيرنگ آنان، اين كشور به دو منطقه شمالي و جنوبي تقسيم شد و زمينه دخالت نظامي امريكا و وقوع جنگ بزرگ ويتنام فراهم گرديد.