فرار شاه خائن "محمدرضا پهلوي" از كشور در پي گسترش نهضت اسلامي ملت ايران (1357ش)
با فراگير شدن جرقههاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيامهاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني(ره) و پس از وقايع خونين كشتار 17 شهريور و 13 آبان 57 و برگزاري مراسم چهلمهاي مختلف در شهرهاي كشور و نيز اعتصاب كارگران شركت نفت و از همه مهمتر چاپ اعلاميه توهينآميز روزنامه اطلاعات، كنترل امنيت كشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج شد و موجب گرديد كه در مدت زمان كوتاهي، پايههاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملكت گردد. در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند كه حل بحران با ادامه حضور شاه امكانپذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد كرد. شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از كشور را به نفع خود ميدانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشكيل شوراي سلطنت به همراه همسر و خانواده خويش در حالي ايران را براي هميشه ترك نمود كه به شدت ميگريست. آنها سوار بر هواپيماي اختصاصي (شهباز) شده و در حالي كه يك جت بوئينگ 707 و دهها هليكوپتر آن را همراهي ميكردند از كشور خارج شدند. پس از رفتن شاه از كشور، جشن و شادماني، سراسر ميهن را فرا گرفت، مجسمههاي شاه پايين كشيده شد و اركان رژيم شاهنشاهي متزلزلتر گرديد.
پيام 9 مادهاي حضرت امام خميني(ره) براي ملت ايران (1357 ش)
همزمان با فرار محمدرضا پهلوي از ايران، امام خميني(ره) پيامي در 9 ماده براي ملت ايران فرستادند كه اهمّ آن عبارت بود از: "به كساني كه در شوراي سلطنتي غيرقانوني به عنوان عضويت داخل شدهاند اخطار ميكنم كه بيدرنگ از اين شورا كنارهگيري كنند و در صورت تَخلّف، مسؤول پيش آمدها هستند؛ به وكلاي غيرقانوني مجلسين اخطار ميشود كه از رفتن به مجلس احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مؤاخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت." در همين پيام آمده بود: "كشاورزان نسبت به كشت گندم ديم اقدام نمايند؛ بانكها از پرداخت سپردههاي وابستگان رژيم و دزدان و غارتگران اموال بيت المال خودداري نمايند؛ دانشگاهيان بايد به مبارزه خود عليه دولت غاصب و شاه و شوراي غيرقانوني سلطنت ادامه دهند و استاداني را كه با دستگاه ظلم رابطه دارند، نپذيرند." همچنين امام در اين پيام، برپايي راهپيمايي روز اربعين را به مردم توصيه كردند.
حمله نيروهاي چند ملّيتي به كشور عراق در پي اشغال كويت توسط رژيم بعث (1369ش)
در يازدهم مرداد 1369 ش با حمله نظامي عراق به كويت با اين بهانه كه كويت متعلق به عراق است، اين كشور كوچك ظرف چند ساعت به اشغال نيروهاي مهاجم درآمد. به دنبال اين تجاوز آشكار، دولتهاي غربي به خصوص آمريكا تلاش وسيعي را براي محكوميت عراق و بيرون راندن آنها از خاك كويت آغاز كردند. با تلاش كشورهاي غربي به رهبري آمريكا، فعاليتهاي سياسي جهت تصويب قطعنامه شوراي امنيت عليه عراق، با هدف همسويي كشورهاي غربي براي حمله به رژيم بعث شدت گرفت. در نهايت پس از اولتيماتوم آمريكا براي خروج عراق از كويت و عدم توجه عراق به اين تهديد، نيروهاي چند مليتي از بامداد بيست و ششم دي ماه 1369 حمله گسترده خود را با عنوان "طوفان صحرا" آغاز كردند كه پس از چند روز، با شكست و عقب نشيني نيروهاي عراقي، قواي متحد در منطقه مستقر شدند. اين جنگ باعث حضور دايمي نيروهاي چند مليتي به ويژه آمريكا گرديد تا اين كه پس از بهانهجوييهاي زياد مبني بر وجود داشتن سلاحهاي كشتار جمعي در عراق و پس از وقايع شهريور 1380 و حمله به برجهاي دو قلوي نيويورك، نيروهاي آمريكا و انگليس با حمله مشتركي به عراق، اين كشور را به تصرف خود درآورده و نظام صدام را سرنگون ساختند. از آن پس خود در اين كشور حاكم شده و منابع نفتي آن را غارت كردند.
تولد فقيه بزرگ و عالم شيعه "فخرالمحققين حلي" فرزند دانشمندِ علامهي حلي(682 ق)
محمد بن حسن بن يوسف معروف به فخرالمحققين فرزند علامهي حلي، ملقب به فخر الاسلام، فخرالدين و رأس المدقّقين از اعاظم و بزرگان شيعه و داراي جلالت علمي بسياري بود. وي در نوجواني به اجتهاد دست يافت. فخر المحققين مورد تاييد و توجه خاص پدر بزرگوار خود علامهي حلي بود تا آن جا كه علامه، اتمام مصنفات خود را پس از مرگ به فخر سپرد. ايضاحُ الفَوائد، تَحصيل النّجاة و مَنبَع الاسرار از جمله آثار اوست.
مرگ "شارل ماري لوكنت دوليل" شاعر معروف فرانسوي (1894م)
شارل رِنِه ماري لوكنت دوليل، شاعر فرانسوي، در 5 دسامبر 1820م به دنيا آمد. وي در جواني مدتي به تجارت روي آورد اما آن را رها كرد و پس از فراگيري زبان يوناني و مطالعه تاريخ، اولين اشعار خود را منتشر كرد. لوكنت دوليل پس از آن مدتي به فعاليتهاي سياسي كشيده شد ولي چون در مبارزه انتخاباتي شكست خورد، دچار فقر و تنگدستي گرديد. او همچنين بيانيهاي درباره لغو بردگي انتشار داد كه موجب تيرگي روابطش با خانوادهاش گرديد. ناكاميهاي دوليل از دموكراسي موجب كنارهگيري او از سياست شد و از آن پس، تنها پناهگاه خود را در شعر جستجو كرد. بدبيني او نسبت به همه مظاهر اجتماعي زمان موجب شد كه به شكوه و جلال قرنهاي گذشته روي آورد و به مطالعه آثار ادبي و تاريخي كهن بپردازد. وي سپس شاهكارهاي شاعران نامدار يونان باستان را ترجمه كرد و اين كار كه حدود بيست سال به طول انجاميد، به شهرت او كمك فراواني نمود. لوكنت دوليل با الهام از شاعران عهد كهن، در اشعارش با دقت و وسواس فراوان به توصيف زيبايىها و رنگها پرداخت و به زيبايى قالب و آيين هنر براي هنر پايبند گشت. او پس از چندي يك مجله ادبي را راهاندازي كرد و شهرتش افزون شد. توصيف دقيق و تيزبيني بيش از حد در زيبايى اشيا و ارائه قالب صحيح و اديبانه از خصوصيتهاي شعر او به شمار ميآيد. لوكنت دوليل، عشق به زيبايى را تنها داروي ناكاميهاي زندگي تشخيص داد. او كه به پوچي همه چيز در زندگي ايمان يافته بود به تاريخ از نظر چشماندازي با شكوه نگريست و در عالم مذهب و تمدنهاي گذشته و طبيعت در پي چيزي جز زيبايى نبود. احساس غريزي وي بر مبناي بدبيني و عصيان بر ضد عالم خلقت و خدا گذاشته شده بود و تنها نظر انتقادآميز و زيبايىپرستي به او آرامش و صفا ميبخشيد. اشعار مهم لوكنت دوليل از قاطعيت علمي برخوردار است. وي در عالم هنر به لزومِ همان نظم و صداقتي قائل است كه دانشمند در دنياي دانش. همچنين توصيف دقيق و تيزبيني بيش از حد در زيبايى اشيا و قالب صحيح و اديبانه، از خصوصيتهاي شعر او به شمار ميآيد. از لوكنت دوليل آثاري برجاي مانده كه منظومههاي غمانگيز و الهگان انتقام در دين يونان و... از آن جملهاند. شارل رِنِه ماري لوكنت دوليل سرانجام در 16 ژانويه 1894م در 74 سالگي در اوج شهرت درگذشت.
فرار "امان اللَّه خان" حاكم افغانستان در پي قيام مردم مسلمان افغان (1929م)
امان اللَّه خان، باني نظام سلطنتي در افغانستان در سال 1892م متولد گرديد و همچون آتاتورك در تركيه و رضا خان در ايران، از سوي استعمار بريتانيا مأمور اسلامزدايى در افغانستان بود. وي پس از كشته شدن پدرش، در 20 فوريه 1919م به حكومت رسيد و با انگلستان، روسيه، ايران و تركيه به تفاهم دست يافت و استقلال افغانستان را تثبيت نمود. امان اللَّه خان اولين رئيس جمهور يك كشور اسلامي بود كه رژيم كمونيستي و الحادي لنين در روسيه را به رسميت شناخت و با آن رابطه برقرار كرد. وي شيفته مظاهر تمدن غرب بود و سفرهايى به اروپا انجام داد. اماناللَّه به همراه ايران و تركيه دستور كشف حجاب و اختلاط مدارس دخترانه و پسرانه و استفاده از كلاه شاپو به سبك اروپاييان را صادر كرد. دينستيزي او و عناد با روحانيون، با مخالفتهاي عمومي مردم افغانستان مواجه گرديد و مردم افغان به تدريج از سال 1928م بر او شوريدند و در سال بعد او را ساقط كردند. امان اللَّه سپس مخفيانه به هندوستان و سپس در 16 ژانويه 1929م به ايتاليا گريخت و ديگر خبري از او منتشر نشد تا اينكه در 25 آوريل 1960م درگذشت. (ر.ك: 25 آوريل)