ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 9 آذر 1403
جمعه 9 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 3 دي 1398     |     کد : 190478

روز شمار تاريخ

سه شنبه3دی 1398-26ربیع الثانی 1441-24دسامبر 2019

عملیات کربلای چهار (1365ش)

عملیات کربلای چهار (1365ش)

عملیات کربلای چهار (1365ش)
عملیات کربلای چهار در چنین روزی از سال ۱۳۶۵ هجری شمسی در منطقه عملیاتی غرب اروندرود آغاز گردید. تصمیم‌ برای یک‌‏سره کردن کار جنگ با اجرای عملیات بزرگ در سال ۱۳۶۵ش تلاش سپاه پاسداران را برای طراحی عملیات کربلای ۴ در منطقه ابوالخصیب و شلمچه با هدف رسیدن به دروازه‌های بصره، در پی داشت. جنگ شهر‌ها در سطح گسترده، حمله به مراکز اقتصادی، صنعتی و نفتی فشار فوق‌العاده‌ای را بر کشور وارد ساخته و به‌‏ویژه، کاهش بسیار زیاد قیمت نفت تا مرز ۵،۵ دلار در هر بشکه موجب تشدید این فشار‌ها شده بود. همراه با این فشار‌ها، تحرک جدید دشمن در عرصه زمینی که پس از اشغال اراضی کشور در آغاز جنگ برای نخستین‌‏بار صورت می‌گرفت، جبهه خودی را تحت فشار قرار داده بود. در چنین شرایطی، براساس راهبرد نظامی ارائه شده از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مسئولان کشور برای نیل به پیروزی در جنگ باید در جبهه جنوب، جاده‌های شمالی و جنوبی بصره و نیز در جبهه شمالی جاده‌های مواصلاتی کرکوک به بغداد، قطع و یا تهدید شوند تا صدور نفت عراق به خارج کاملاً قطع گردد و سپس حرکت اصلی به سمت بغداد شروع شود. بر همین اساس، محاصره و سپس تصرف شهر بصره به‌‏عنوان هدف عملیات اصلی سپاه پاسداران در سال ۱۳۶۵ش مورد توجه قرار گرفت. از دیگر ویژگی‌هایی که باعث انتخاب این منطقه برای عملیات شد، عوارض موجود در زمین غرب اروند در منطقه ابوالخصیب بود، زیرا وجود نهر‌ها، نخلستان‌ها و کانال‌های کشاورزی و نیز عدم وجود استحکامات در منطقه پتروشیمی تا بصره این منطقه را قابل تصرف و پدافند می‌نمود. هم‌‏چنین، به‌‏دلیل آن‌‏که دو جناح منطقه عملیاتی از شمال به آبگرفتگی شلمچه و کانال ماهی و از جنوب به خور زبیر و زمین‌های باتلاقی اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرک دشمن ضعیف برآورد می‌شد. مزیت دیگر منطقه عملیاتی، واگذاری مسئولیت حفاظت و اداره آن به سپاه‌های سوم و هفتم عراق بود. این مسئله، با توجه به مانور عملیات که نفوذ از میان خط حد دو سپاه بود، یکی از ویژگی‌های برجسته منطقه عملیاتی به‌‏شمار می‌رفت. مانور در این عملیات، نقش اساسی و تعیین‌کننده‌ای داشت چرا که تجربه عبور از عرض رودخانه اروند‌ در عملیات والفجر ۸ این‌‏بار می‌بایست در طول رودخانه انجام می‌گرفت و این عبور که خود تاکتیک ویژه و ابتکار عملیات به‌‏شمار می‌رفت، درصورت تحقق جنبه‌های دیگر آن شامل شکستن خط، پاک‌‏سازی، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه ورودی شهر بصره می‌شد، تحول عظیمی در جنگ‌ ایجاد می‌کرد، از این‌‏رو از اردیبهشت تا مهر ۱۳۶۵ش و سپس آذرماه‌‌ همان سال بحث‌های مختلف و طرح‌های گوناگونی ارائه شد، ولی به‌‏دلیل معایب آن‌ها منتفی گردید تا این‌‏که پس از یک دور بحث، طرحی تصویب شد که مورد توافق کلیه فرماندهان بود. در جلسه ۱۶ مهر ۱۳۶۵ش پس از بحث و گفت‌وگو، سرانجام فرماندهان یگان‌ها مانور عملیاتی از پنج ضلعی در شلمچه تا جزیره سهیل در مقابل جزیره مینو را پذیرفتند. آن‌ها پذیرفتند که زمین شلمچه بر زمین مقابل جزیره مینو ترجیح دارد. هم‌‏چنین، اهمیت زمین دو طرف اروند و ابوالخصیب و نیز تاکتیک ویژه برای عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. از نیمه دوم مهرماه، کار آماده‌سازی منطقه عملیات با جدیت پیگیری شد. در حین این پیگیری و پیشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام در آذرماه فرمانده سپاه با دریافت نظرات و مسائل جدید طی جلسه‌ای با هاشمی رفسنجانی، خط جدید کاری را به نیروی زمینی سپاه ابلاغ کرد. مطابق آخرین تصمیم‌گیری و جمع‌بندی وضع موجود برای انجام عملیات کربلای ۴، چهار زمین شلمچه، ابوالخصیب، منطقه مقابل جزیره ام‌الرصاص و حزیره مینو انتخاب شد. این عملیات می‌بایست در ساعت ۲۲:۳۰ در تاریخ سوم دی‌‏ماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی آغاز شود. به‌‏همین خاطر، غواص‌های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملاً آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می‌کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری، یگان‌ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس‌‏العمل دشمن به‌‏محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می‌کردند. در این حال، رمز عملیات - یا محمد (ص) - حدود ساعت ۲۲:۴۵ اعلام شد و نیروهای عمل‌‏کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ‌ام‌‏الرصاص،‌ ام‌‏البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به‌‏صورت موضعی رخنه نمایند. در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی‌‏درپی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان‌ها) و هم‌‏چنین اجرای آتش مؤثر روی رودخانه اروند، عملاً سازمان غواص‌ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد؛ به‌‏طوری‌‏که نیروهای یگان‌های مجاور بعضاً پراکنده شده و اغلب نمی‌توانستند روی هدف عمل نمایند‌. یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام‌‏الرصاص و نوک بوارین بود که به‌‏رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به‌‏خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیرو‌ها از تنگه ‌ام‌‏الرصاص - بوارین جلوگیری کرد. مضافاً به این‌‏که به‌‏خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام‌الرصاص داشت، در پدافند آن از ۹ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می‌برد، به‌‏طوری‌‏که هرگاه از هر خط عقب رانده می‌شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می‌کرد. در این حال، با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به‌‏منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.

روز ثبت احوال

روز ثبت احوال
سوم دی ماه به عنوان روز ثبت احوال در تقویم رسمی کشور وارد شد با تصویب شورای شورای فرهنگ عمومی کشور سوم دی ماه به عنوان روز ثبت احوال در تقویم رسمی کشور وارد شد. این روز اولین شناسنامه ایرانی صادر شد. ثبت احوال بصورت یکپارچه و منسجم در جهان مربوط به قرن نوزدهم میلادی است. در ایران همزمان با نوسازی و مدرنیزاسیون و نیاز به شناسایی اتباع جهت ایجاد ارتش منظم، اخذ مالیات و... تاسیس ثبت احوال در دستور کار قرارگرفت از این رو در جلسه مورخه 30 آذر ماه 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و با صدور اولین شناسنامه برای دختری به نام فاطمه ایرانی در تاریخ 3 دیماه 1297 در تهران فعالیت خود را آغاز کرد. تا قبل از سال 1295 هجری شمسی ثبت وقایع حیاتی از جمله ولادت و وفات براساس اعتقادات مذهبی و سنت های رایج در کشور، با نگارش نام و تاریخ ولادت مولود در پشت جلد کتب مقدس از جمله قرآن مجید به عمل می آمد و از افراد متوفی نیز جزء نام و تاریخ وفات آنان که بر روی سنگ قبر ایشان نگاشته می شد اثری مشاهده نمی گردید. با گسترش فرهنگ و دانش بشری و نیز توسعه روز افزون شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور، نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نمود. به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و نیز صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. ابتدا سندی مشتمل بر 41 ماده در سال 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و اداره ای تحت عنوان اداره سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ پس از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره 1 در بخش 2 تهران در تاریخ 16 آذر 1297 هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر گردید. پس ازاین دوره اولین قانون ثبت احوال مشتمل بر 35 ماده در خرداد سال 1304 هجری شمسی در مجلس شورای ملی وقت تصویب شد. براساس این قانون مقرر گردید کلیه اتباع ایرانی در داخل و خارج از کشور باید دارای شناسنامه باشند. سه سال پس از تصویب اولین قانون ثبت احوال یعنی در سال 1307 هجری شمسی قانون جدید ثبت احوال مشتمل بر 16 ماده تصویب گردید. براساس این قانون وظیفه جمع آوری آمارهای مختلف نیز به اداره سجل احوال محول گردید، به همین جهت نام این اداره نیز به اداره احصائیه و سجل احوال تغییر یافت. از آن تاریخ به تناسب شرایط زمانی تغییر و تحولات بوجود آمده در کشور و با احساس عدم تناسب قوانین موجود با نیازهای جامعه، قانون ثبت احوال نیز به دفعات مورد تجدید نظر، تغییر و اصلاح قرار گرفت. متعاقباً دراردیبهشت سال 1319 قانون نسبتاً جامع و کاملی مشتمل بر 55 ماده تصویب گردید و پس از آن آئین نامه مربوط به این قانون نیز در همان سال مشتمل بر 131 ماده به تصویب رسید. این قانون به جهت جامعیت نسبی قریب 36 سال پایدار ماند. پس از گذشت این زمان در تیر ماه 1355 قانون جدید ثبت احوال مشتمل بر 55 ماده به تصویب رسید و سپس به موجب اصلاحیه دی ماه سال 1363 مجلس شورای اسلامی در برخی از مواد اصلاحاتی صورت گرفت و تاکنون نیز این قانون به قوت خود باقی مانده است. در یک نگاه اجمالی سیر قانونگذاری درخصوص ثبت احوال را اینگونه می توان دسته بندی نمود: 1- تهیه تصویب نامه ثبت احوال در سال 1297 مشتمل بر 41 ماده 2- تهیه و تصویب قانون سجل احوال در تاریخ 14/3/1304 مشتمل بر 4 فصل و 35 ماده 3- تهیه و تصویب نظام نامه اداره کل احصائیه و ثبت احوال توسط هیات وزیران در 20/11/1314 مشتمل بر 196 ماده و تعیین تشکیلات دفاتر و ادارات ثبت احوال در شهرستانها 4- تهیه و تصویب قانون اصلاح قانون ثبت احوال دراردیبهشت سال 1319 مشتمل بر 5 باب و 55 ماده 5- تهیه و تصویب آئین نامه قانون ثبت احوال سال 1319 مشتمل بر 131 ماده 6- تهیه و تصویب قانون ثبت احوال در تیرماه سال 1355 7- اصلاح و بازنگری قانون ثبت احوال توسط مجلس شورای اسلامی در تاریخ 18/10/1363 8- تصویب آئین نامه طرز رسیدگی هیاتهای حل اختلاف موضوع ماده 3 قانون ثبت احوال 9- تصویب قانون تخلفات، جرائم و مجازاتها مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1370 همزمان با تغییر و تصویب قوانین جدید، تشکیلات ثبت احوال نیز کاملتر گردید. این سازمان تا سال 1310 تنها دارای 94 اداره در تهران و شهرستانها بود. در سال 1308 ثبت ولادت و صدور شناسنامه برای اتباع ایرانی مقیم خارج از کشور به سفارتخانه ها و نمایندگی های ایران در خارج از کشور محول شد. در سال 1337 نیز قسمت آمار از ثبت احوال منفک و تحت عنوان اداره کل آمار عمومی ادامه فعالیت داد. تشکیلات جدید ثبت احوال نیز پس از این جدایی به اداره کل ثبت احوال تغییر نام یافت. سرانجام با تصویب قانون تقسمات کشوری ادارات استانی و شهرستانی این سازمان نیز گسترش یافت و عنوان آن نیز به سازمان ثبت احوال کشور تغییر یافت. سازمان ثبت احوال کشور به دلیل دراختیار داشتن اسناد هویت و تابعیت فردی و آمارهای حیاتی یکی از ارکان مهم حکومت تلقی می شود. ارائه خدمات عمومی به آحاد مردم و اطلاعات ویژه جمعیتی به ارکان حکومت از ویژگی های اختصاصی و انحصاری این سازمان است. در حال حاضر سازمان مذکور برای انجام ماموریت های محوله، تشکیلاتی به شرح ذیل دارد: حوزه ریاست ، 3 معاونت (امور سجلی، آمار و انفورماتیک و اداری و مالی) و 6 اداره کل (امورحقوقی، سجلی و پژوهش، ثبت احوال امور خارجه، خدمات ماشینی، اموراداری و امور مالی)، 6 دفتر ستادی (دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی، دفتر توسعه و فن آوری اطلاعات، دفتر بودجه و تشکیلات، دفتر روابط عمومی و دفتر مدیریت و ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات و مدیریت حراست، یک مرکز آموزش و تجهیز نیروی انسانی) و 30 اداره کل ثبت احوال استانی که به انجام وظایفی نظیر «سیاستگذاری، برنامه ریزی کلان، نظارت و ارزیابی، تدوین و اصلاح قوانین و مقررات و رویه های اداری، آئین نامه ها و دستور العمل ها و...» همت می گمارند و بالاخره تعداد 476 اداره اجرایی انجام فعالیتهای خدمات رسانی در زمینه امور سجلی و انفورماتیک می پردازند. ذیلاً به شرح مختصری از فعالیت های اصلی سازمان بسنده می گردد. وظایف سازمان ثبت احوال کشور به قرار ذیل است: الف) ثبت ولادت و صدور شناسنامه ب) ثبت وفات و صدور گواهی ج) تعویض شناسنامه های موجود در دست مردم د) ثبت ازدواج و طلاق و نقل تحولات هـ) صدور گواهی ولادت برای اتباع خارجه و تنظیم دفاتر ثبت کل وقایع و نام خانوادگی و) ایجاد پایگاه اطلاعات جمعیتی و صدور کارت شناسنایی ملی ز) جمع آوری و تهیه آمار انسانی سراسر کشور و انتشار آن ی) وظایف مقرر دیگری که طبق قانون به عهده سازمان گذاشته شده است.

درگذشت نويسنده و عالم زاهد آقانجفي قوچاني(1363 ق)

درگذشت نويسنده و عالم زاهد آقانجفي قوچاني(1363 ق)
سيدمحمد حسن معروف به آقا نجفي قوچاني در سال 1295 ق در روستاي خُسرويّه در حوالي شهر قوچان به دنيا آمد. در كودكي به فراگيري قرآن نزد پدر پرداخت و سپس به تشويق والد خود براي تحصيل علوم ديني، راهي قوچان شد. از آن پس وارد مشهد گرديد و تحصيلات خود را ادامه داد. سيدمحمدحسن در نوزده سالگي همراه يكي از دوستانش، با پاي پياده از راه طبس به يزد و از آنجا به اصفهان رفته و در اقامت چهار ساله‏ي خود در آن شهر، از اساتيد فن، مستفيض گرديد. آقانجفي قوچاني بار ديگر با پاي پياده عزم نجف اشرف كرد. در مدت بيست سال سكونت در آن ديار مقدس، از محضر علماي نامدارِ زمان از جمله آخوند خراساني بهره‏مند شد و به اجتهاد نايل آمد. او با شنيدن خبر درگذشت پدر به زادگاه خود مراجعت نمود و به درخواست اهالي قوچان، در آن شهر رحل اقامت افكند. آقا نجفي قوچاني، علاوه بر اداره‏ي حوزه‏ي علوم دينيِ آن ديار، حاكميت شرع شهر قوچان را نيز عهده دار بود. آقا نجفي قوچاني در جنبش مشروطيت ايران، همگام با ديگر روحانيونِ مبارز، مشاركت فعال داشت. از وي آثار گرانسنگي به جا مانده است كه كتب سياحت شرق و سياحت غرب از جمله‏ي آنها مي‏باشد. سرانجام اين عارف زاهد در شصت و هشت سالگي در شهر قوچان دار فاني را وداع گفت و در منزل خود در آن شهر مدفون گرديد.

مرگ "حَسَن صَبّاح" داعي فرقه‏ي اسماعيليه در اَلَموت در نزديكي قزوين(518 ق)

مرگ "حَسَن صَبّاح" داعي فرقه‏ي اسماعيليه در اَلَموت در نزديكي قزوين(518 ق)
حَسن صبّاح پس از قبول مذهب اسماعيلي در سال 464 ق، مدتي در مصر بود و سپس به ايران بازگشت. او در ابتدا در خوزستان، اصفهان، يزد، كرمان و دامغان، سرگرم دعوت بود و در همان حال، داعياني به اطراف فرستاد و بسياري از مردم را به مذهب خود درآورد. حسن صبّاح توانست در ششم رجب سال 483 ق به قلعه‏ي مستحكم و طبيعي الموت در نزديكي قزوين دست يابد و به گسترش دايره‏ي دعوت خود بپردازد. كار صباح و دعوت اسماعيليان با مرگ مَلِك شاه سلجوقي و به ويژه قتل نظام‏الملك، وزير مقتدر سلجوقي، فرصت را بيش از قبل در اختيار اين فرقه نهاد و شهرت آنان را عالمگير كرد. حسن، فدايياني تربيت كرده بود كه حاضر بودند به اشاره‏ي او، هر كاري انجام دهند. قتل‏هاي متعدد بزرگاني كه مخالف فعاليت اسماعيليان بودند توسط اين فداييان صورت مي‏گرفت و باعث ايجاد رُعبي عظيم در دل مخالفان گرديد. حسن، حتي سلطان سنجر سلجوقي را تهديد به مرگ كرد و پادشاه، از ترس جان، با او آشتي نمود. ازآن پس قدرت صَبّاحيان بيشتر از قبل فزوني يافت تا اين كه، حسن صباح در 26 ربيع‏الثاني 518 ق درگذشت. حَسن مردي معتقد و خشك بود و دو پسر خود را به سبب تخلّفات مذهبي كشت. او با سلطنت ارثي مخالف بود و پس از خود يكي از سردارانش را به جاي خويش برگزيد.

تولد "آدام ميْتْسكويچ" نويسنده معروف لهستاني (1798م)

تولد "آدام ميْتْسكويچ" نويسنده معروف لهستاني (1798م)
آدام ميتسكيويچ شاعر و نويسنده بزرگ لهستاني در 24 دسامبر سال 1798م در لهستان به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات متوسطه، راهي دانشگاه شد و به تحصيل فلسفه پرداخت. اما ديري نپاييد كه فلسفه را رها كرد و به سراغ ادبيات و هنرهاي زيبا شتافت. ميتسكيويچ در 22 سالگي عالي‏ترين اثر دوران جوانيش با نام حماسه جوانان را منتشر كرد و به شهرت دست يافت. اين منظومه، نوعي شعر رمانتيك سياسي بود كه ميان مردم قرن نوزدهم لهستان بسيار مشهور گشت. اشعاري كه ميتسكيويچ در اين دوره مي‏ساخت، علي‏رغم توقيف شدن، در صدها نسخه خطّي، دست به دست مي‏گشت و همه جوانان آن‏ها را از حفظ مي‏خواندند. او در دوره‏اي مي‏زيست كه لهستان ميان روسيه، اتريش و پروس تقسيم شده بود و وي براي اتحاد مجدد كشورش، فعاليت مي‏كرد. به همين دليل در سال 1823م به جرم ترويج ميهن‏پرستي نامعقول از طرف دولت روسيه، به اين كشور تبعيد شد. ميتسكيويچ پس از 6 سال تبعيد از روسيه به فرانسه گريخت و به تدريس ادبيات پرداخت. اين درس‏ها اگر چه درباره ادبيات زبان‏هاي اسلاو بود، اما بر پايه ايمانِ مسيحيت قرار داشت. وي در تدريس خود مباني مذهبي و عرفاني و اصول تازه‏اي از ادبيات ديني را عرضه مي‏نمود. او در سال 1848م به اسلامبول رفت تا با تشكيل يك واحد نظامي لهستاني به جنگ با روسيه بپردازد، اما اجل مهلتش نداد و در 26 نوامبر 1855م در 57 سالگي در اين شهر درگذشت. وي تنها شاعر لهستاني است كه در كشورهاي اروپاي غربي شهرت يافته است. وي در منظومه‏هايى كه مي‏سرود، به هم‏ميهنان خود، رسالتي را كه درباره آزادي و عدالت اجتماعي داشتند، عرضه مي‏نمود. ميتسكيويچ، زندگي اجتماعي طبقات جامعه لهستان را به سبكي ساده و بي‏پيرايه تجزيه و تحليل مي‏نمود. شعارهايى هم‏چون "هدف همه، خوشبختي همه است" و نيز "اتحاد، قدرت مي‏بخشد" دعوتي بود كه از جوانان براي تحقق بخشيدن به آرزوي خود كه استقلال لهستان بود ارائه مي‏كرد. درباره وي گفته‏اند كه او از شاعران كم‏نظيري بود كه با حدّ اعلاي زيبايي و قدرت و غنا، روح ملتش را تجسم داده است. از آدام ميتسكيويچ آثاري برجاي مانده كه منظومه پان‏تادئوش، ملت لهستان و زائران و شامگاه نياكان از آن جمله‏اند.

تولد "واسكو نونيز دوبالْبوآ" كاشف اقيانوس آرام (1475م) (ر.ك: 8 ژوئن)

تولد "واسكو نونيز دوبالْبوآ" كاشف اقيانوس آرام (1475م) (ر.ك: 8 ژوئن)
واسکو نونیس د بالبوا (به اسپانیایی: Vasco Núñez de Balboa) (زادهٔ ۱۴۷۴ - مرگ ۱۵ ژانویه ۱۵۱۹) جستجوگر، کشورگشا و فرماندار اسپانیایی بود. او برای گذر از باریکه پاناما و رسیدن به اقیانوس آرام در ۱۵۱۳ نامور است. او که نخستین بار در ۱۵۰۰ میلادی به قارهٔ نو گام گذاشته‌بود بنیانگذار سانتا ماریا لا آنتیگوا دل دارین - نخستین سکونت‌گاه پایدار اروپاییان در آمریکا- در کلمبیای کنونی هم بود. از دیگر کارهای او کامیابی در کشت ذرت بود که سبب پدید آمدن مادهٔ خوراکی تازه‌ای برای مستعمره ‌نشینان گشت. بنای یادبود بالبوا در شهر پاناما بالبوا سرانجام به جرم خیانت به دست گروهی که رهبریشان با فرانسیسکو پیزارو بود دستگیرشد و سر از تنش جداگردید. امروزه در پاناما و دیگر کشورها به افتخار او مکان‌های چندی به نامش نام‌گذاری گشته‌اند و واحد پول این کشور نیز بالبوا نام گرفته‌است. همچنین یکی از دهانه‌های آتش‌فشانی ماه نیز به افتخار او بالبوا نام‌گذاری گشته‌است.

تشكيل اولين گروه تروريستي و نژادپرست "كوكْلوكْسْ كِلان" در امريكا (1865م)

تشكيل اولين گروه تروريستي و نژادپرست "كوكْلوكْسْ كِلان" در امريكا (1865م)
با پايان جنگ‏هاي داخلي امريكا موسوم به جنگ‏هاي انفصال كه به آزادي سياهان و لغو برده‏داري انجاميد، موج نفرت از سياهان در ايالات جنوبي بالا گرفت و باعث رشد تدريجي نهضت ضد سياهان گرديد. اين نهضت به صورت ضرب و جرحِ گاه و بيگاه سياهان، ترور آنان و تخريب خانه و كاشانه‏شان و سرقت اموال آنان و وارد آوردن انواع فشار و سختي عليه سياهان جلوه‏گر شد. درحالي كه تنها چند ماه از پايان جنگ ضد برده‏داري گذشته بود، در هر يك از ايالات جنوب امريكا، قوانين و مقررات دست و پاگيري عليه حقوق سياهان به تصويب رسيد و روال گذشته و تبعيضات قديمي به نحوي ديگر خود را نمايان ساخت. در 24 دسامبر سال 1865م سازمان تروريستي كوكْلوكْسْ كِلان توسط جمعي از نژادپرستان متعصب تروريست و با هدف نابودي و ارعاب سياه پوستان در جنوب امريكا تأسيس شد. اين سازمان به سرعت توسعه يافت و گروه گروه مردمي كه از برده‏داري محروم شده بودند به اين سازمان مخوف پيوسته و پس از مسلح شدن، به جان سياهان افتادند. فعاليت سازمان كوكلوكس كلان به معني حصار قبيله يا گروه دايره، در سال‏هاي 1866 تا 1869م بسيار وسيع و گسترده بود و هزاران سياه‏پوست امريكا به دست اعضاي اين فرقه به طرزي فجيع به قتل مي‏رسيدند. اعضاي كوكلوكس كلان، شب هنگام، ماسك سفيد مخصوصي بر چهره زده و لباس بلندي مانند كفن سفيد بر تن مي‏كردند و نوعي كلاه سفيد نوك تيز به سر مي‏گذاشتند. آنان هر شب كه دستور ترور و قتل داشتند، ابتدا مراسم مخصوصي را به جا مي‏آوردند. در اين مراسم آنان به دور يك صليب چوبي كه ارتفاع آن به بيش از سي متر مي‏رسيد حلقه مي‏زدند و شاهد سوختن آن مي‏شدند و با هم سرود مذهبي مي‏خواندند. هر شب كه مردم امريكا چنين مراسمي را نظاره مي‏كردند، فردايش شاهد چنين جسد سياه‏پوست در داخل جوي‏هاي آب، زير پل‏ها و يا در نقاطي دور از شهرها بودند. سازمان كوكلوكس كلان كه مخالف آزادي اجتماعي سياه‏پوستان امريكا بود، فعاليت‏هاي جنايت‏كارانه خود را براي قتل سياهان و ترور كساني كه موافق آزادي اجتماعي سياهان بودند، بار ديگر در شانزدهم اكتبر 1915م آغاز كرد. اين فعاليت‏ها در طي دهه‏هاي پس از آن با شدت و ضعف ادامه يافت اما در طول دهه 1960م، كارنامه خون‏باري از كوكلوكس كلان ارائه شد. از جمله كشتار شدگان اين گروه تروريستي، مالكوم ايكس، رهبر مسلمانان سياه‏پوست امريكا و مارتين لوتركينگ رهبر مسيحيان سياه‏پوست اين كشور در سال‏هاي 1965م و 1968م مي‏باشند كه از جمله برجسته‏ترين قربانيان اين گروه بودند. دولت‏هاي امريكا كه همگي بدون استثنا، سياست‏هايشان مبتني بر گرايش‏ها و تمايلات نژادپرستانه بوده و همواره سياهان را به ديده تحقير و نفرت مي‏نگرند، نه تنها از تاريخ تشكيل اين فرقه جنايت‏كار در قرن نوزدهم تاكنون حاضر نشده‏اند آن را كه هنوز دل به احياء برده‏داري بسته است، توقيف نمايند و باز، نه تنها هيچ يك از اعضاي اين سازمان تا به امروز مجازات نشده‏اند، بلكه گاه چهره‏هاي سرشناس اين تشكيلات، به عنوان مقامات دولتي در هيأت حاكمه امريكا، پست‏هاي مختلفي را نيز اشغال كرده‏اند. به طوري كه در سال 1924م در كنگره حزب دموكرات، از حدود 1000 نماينده، 343 نفر از اعضاي كوكلوكس كلان بودند. اكنون نيز سازمان مزبور كه از سوي اتحاديه‏هاي بزرگ مالي امريكا حمايت مي‏شود، به صورت يك تشكيلات رسمي مذهبي، داراي شعبه‏هايي در سراسر ايالات متحده‏است. اين در حالي است كه امريكا همواره از شعار دفاع از حقوق بشر دم مي‏زند و خود را مهد آزادي و برابري عنوان كرده است.

دست یابی انسان به ماه (1968م)

دست یابی انسان به ماه (1968م)
در چنین روزی در سال 1968 میلادی سه فضا نورد به نام های جیمز ای لاول، ویلیام آندره و فرانک بوران به ماه رسیدند. آنها قبل از اینکه بروی زمین فرود آیند، ده بار دور ماه گردیدند. هفت ماه بعد نخستین انسان بر روی ماه فرود آمد .


نوشته شده در   سه شنبه 3 دي 1398  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode