اشغال منطقه موسیان توسط ارتش رژیم بعث عراق در روزهای آغاز جنگ (1359 ش)
شهر موسیان در شش کیلومتری مرز ایران و عراق در استان خوزستان و از شهرهای عرب زبان ایران است که کمتر از بیست روز پس از آغاز جنگ، به همراه روستاهای اطراف آن به تصرف ارتش عراق درآمد. کل جمعیت این شهر که در زمان حمله نیروهای عراقی شامل پانصد و هشتاد خانواده بودند به اسارت قوای متجاوز درآمدند. همچنین پس از اشغال منطقه، ارتش جنایتکار بعث طبق روش همیشگی خود، این شهر و سی و سه روستای اطراف آن را به وسیله مواد منفجره و بلدوزر ویران نمود و به تلی از خاک تبدیل کرد. شهر مرزی موسیان به همراه بخشهای دیگری از سرزمین ایران، در اولین روزهای عملیات غرور آفرین فتح المبین، در فروردین 1361ش از دست قوای بعثی آزاد شد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.
درگذشت "سلطان الواعظين شيرازي" محقق، مؤلف و واعظ شهير مسلمان (1350ش)
سيد محمد شيرازي فرزند اشرف الواعظين حاج علي اكبر (معروف به اكبرشاه) در حدود سال 1275 ش (1314 ق) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت. وي در 12 سالگي به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در كربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به كرمانشاه عزيمت نمود و به تبليغ شريعت پرداخت. سيد محمد سپس براي تكميل علم و كمال خويش به كشورهاي عراق، سوريه، فلسطين، اردن، مصر و هندوستان مسافرت نمود و با گروههاي بسياري از يهوديان، مسيحيان، برهمائيان و مسلمانان اهل سنّت و... مناظرات ديني و مذهبي داشته است. مناظره سلطان الواعظين شيرازي با دو عالم بزرگ اهل سنت در پيشاور به مدت 10 شب و هر شب به مدت بيش از 8 ساعت در حضور گاندي، رهبر هند، بسيار معروف است. جريان مناظرههاي وي، در تمام جرايد آن زمان هند درج گرديد و مطالب اين مناظره در كتابي با نام شبهاي پيشاور در بيش از هزار صفحه به چاپ رسيد. علاوه بر آن، آثار گرانبهايي از وي به جاي مانده كه صد مقاله سلطاني در ردّ بر يهود و نصارا و نيز گروه رستگاران يا فرقه ناجيه در دو جلد از آن جملهاند. سيدمحمد سلطان الواعظين شيرازي سرانجام در هجدهم مهر 1350 ش برابر با بيستم شعبان 1391 ق در 75 سالگي در تهران درگذشت و با تشييع باشكوهي در مقبره ابوحسين به خاك سپرده شد.
جلوس "لطفعلي خان زند" آخرين فرمانرواي زنديه بر تخت سلطنت (1203 ق)
لُطفعَلی خان زند (۱۱۴۸-۱۱۷۳ خورشیدی) واپسین فرمانروای زند بود که میان سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۳ خورشیدی (۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ قمری) بر سر پادشاهی با هماورد نیرومندش آغا محمدخان قاجار به نبرد پرداخت و سرانجام از او شکست خورد و با مرگ او پرونده دودمان زند نیز بسته شد. طایفه زند یکی از طوایف قوم لک میباشد. وی پسر جعفرخان زند و نوه صادق خان زند برادر بنیادگذار فرمانروایی زندیان؛ کریمخان زند وکیل الرعایا بود. وی دارای ویژگیهای برجسته بسیاری چون خوشسیمایی، دلاوری، نیرومندی و هوش سرشار بود. وی از ادب و شعر هم بیبهره نبود.
مرگ "فرانسوا فوريه" فيلسوف و نظريه پرداز فرانسوي (1837م)
فرانسوا ماري شارل فوريه فيلسوف فرانسوي در 7 آوریل سال 1772م در بزانسون فرانسه متولد گرديد. وي در ابتدا با ثروت به ارث برده از پدرش به تجارت پرداخت ولي در جريان حوادث بعد از انقلاب فرانسه، تمام سرمايه خود را از دست داد. فوريه در سال 1799م نمايندگي يك شركت خوار و بار را برعهده داشت اما پس از نابود شدن بخشي از موجودي انبار به اين نتيجه رسيد كه سيستم بهرهبرداري در اساس غلط است. بنابراين سيستمي ابداع نمود كه هم عمليتر و هم با موازين اخلاقي سازگارتر بود. وي نظرات خود را در چند كتاب از جمله نظريه سرنوشت عمومي، رساله درباره جامعه كشاورزي و دنياي صنعتي و اجتماعي جديد مطرح نمود اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. سيستم مورد نظر فوريه بعد از مرگش توسط گروههاي متعددي ملي گرديد و در كشورهاي مختلفي چون امريكا و فرانسه به اجراء گذاشته شد. جامعهاي كه بر مبناي نظرات فوريه شكل گرفت، جامعهاي اشتراكي بود كه هر يك از اعضاي آن مطابق استعدادش به كاري ميپرداخت و متناسب با سهمي كه در خير و بهبود وضع عموم داشت دستمزد دريافت ميكرد. در اين ميان، در مسائل ضروري مانند خانهسازي مزد بيشتري پرداخت ميشد. فوريه پيشنهاد كرده بود كه جامعه به جوامع كوچك كشاورزي تقسيم شود و هيچ قيد و شرطي در برابر اميال طبيعي و اراده افراد اين جوامع به وجود نيايد. با اين حال، اينگونه جوامع، بيشتر در مقام تئوري قابل طرح بودند و در مقام عمل، مدينه فاضله مورد نظر فوريه دوام نياورد. شارل، فوريه پس از عمري 65 ساله، سرانجام در 10 اکتبر سال 1837م درگذشت.