درگذشت عالم نيكوكار آيت اللَّه "سيدرضا فيروزآبادي" در ري (1344 ش)
آيتاللَّه سيدرضابنسيدهاشم فيروزآبادي در حدود سال 1251 ش در فيروزآباد از نواحي اطراف شهر ري در خانوادهاي كشاورز به دنيا آمد. وي پس از گذراندن مقدمات علوم در تهران، راهي نجف اشرف شد و از محضر استاداني همچون آخوند خراساني و ميرزا حسين خليلي تهراني و در كربلا از درس آيتاللَّه سيد اسماعيل صدر بهرهها بُرد. آيتاللَّه فيروزآبادي سپس به ايران بازگشت و در زادگاهش به انجام وظايف ديني مشغول شد. وي از دوران كودكي در انديشه خدمت به خلق خدا بود و حتيالمقدور از آنان دستگيري ميكرد. ايشان در اوايل مشروطيت، چهار دوره، نماينده مجلس شوراي ملي بود. حضور وي در مجلس تنها براي دفاع از حقوق ملت را برعهده داشت، چنان كه يك ريال از حقوق ماهيانه آنجا را تصرف نكرد و حقوق جمع شده چندين ساله را با اجازه مراجع تقليد به بناي بيمارستاني در شهر ري اختصاص داد. آيتاللَّه فيروزآبادي تا اواخر عمر از رسيدگي به وضع بيماران كوتاهي نميكرد و حتي تا نيمههاي شب به قسمتهاي مختلف بيمارستان سركشي و از بيماران دردمند عيادت مينمود. از آثار خيريه اين عالم نيكوكار ميتوان به بيمارستان هزار تختخوابي در ري، زايشگاه، پرورشگاه و دارالايتام، مسجد جامع و مدرسه اشاره كرد. آيتاللَّه فيروزآبادي سرانجام در شانزدهم مرداد 1344 ش در 93 سالگي به جوار رحمت حق شتافت و در ميان حزن و اندوه دوستداران، در مقبرهاي كه در كنار بيمارستان در ري براي خود بنا نموده بود، به خاك سپرده شد.
تشكيل جهاد دانشگاهي به فرمان "امام خميني"(ره) (1359 ش)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، فضاي جامعه از فرهنگ طاغوتي پاك نشده بود و مظاهر آن در همه جا به چشم ميخورد. همچنين عوامل فعال طاغوتي در دانشگاهها مانع اشاعه فرهنگ اسلامي بودند. در نتيجه دانشجويان در برابر اين مسأله، به مقابله برخاستند و دانشگاهها تعطيل شد. حضرت امام با تأييد اين حركت، فرمان تشكيل نهاد انقلابي جهاد دانشگاهي را صادر كردند تا پس از تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي، فرهنگ منحط غربي از مراكز علمي و فرهنگي كشور زدوده شود. اين مركز فرهنگي در سال 1363، به عنوان ستاد اجرايي انقلاب فرهنگي تغيير نام داد تا اين كه در سال 1364، پس از استقلالِ دانشگاهها و جدا شدن وزارت فرهنگ و آموزش عالي، مجدداً به عنوان جهاد دانشگاهي مطرح گرديد. بر اساس اساسنامه اين نهاد جهاد دانشگاهي نهادي است عمومي و غير دولتي، زير نظر شوراي عالي انقلاب فرهنگي، داراي شخصيت مستقل و از لحاظ استخدامي و مالي، تابع مقرراتي است كه در چهارچوب اختيارات قانوني به تصويب هيئت امناي جهاد دانشگاهي ميرسد. از سال 1369، جهاد دانشگاهي به عنوان پلي ميان دانشگاه و بخش صنعتي و خدماتي كشور معرفي و محل استقرار آن، بيرون از دانشگاه تعيين شد. گسترش تحقيقات و شكوفايي روحيه پژوهش، گسترش طرحهاي كاربردي و نيمه صنعتي از طريق پيوند با مراكز علمي و تحقيقاتي به منظور به كارگيري وظايف و توسعه امور فرهنگي در سطح جامعه از طريق همكاري با حوزه و دانشگاه و ساير مراجع و نهادهاي فرهنگي به ويژه براي نسل جوان، از اهداف مهم جهاد دانشگاهي ميباشد.
شكست "عباس ميرزا" نايب السلطنه از قواي روسي در نبرد اصلاندوز(1228 ق)
با تجاوز قواي روسي به شمال كشور، عباس ميرزا، وليعهد فتحعلي شاه قاجار به مقابله با آنان برخاسته و آنها را شكست داد. پس از مدتي، بين سپاهيان ايران و روس در محلي به نام اصلاندور در كنار رودخانه ي ارس جنگي روي داد كه به شكست ايران انجاميد. فتحعلي شاه كه خطر را نزديك ميديد، تقاضاي صلح كرد و روسيه نيز كه گرفتار جنگ با ناپلئون بود از اين تقاضا استقبال نمود. درنتيجه، قراردادي كه به پيمان گلستان معروف است منعقد شد و به موجب آن، همهي ولاياتي كه تا آن تاريخ در تصرف روسها بود به اضافهي قره باغ، شروان، باكو، دربند وديگر مناطق به مالكيت دولت روس درآمد.
درگذشت فقيه و عارف بزرگ آيت اللَّه "محمدحسين غروی اصفهانی" (1361 ق)
شيخ محمدحسين غروي اصفهاني معروف به كمپاني فرزند شيخ محمدحسن در دوم محرم سال 1296 قمري در كاظمين ديده به جهان گشود. وي با حمايت پدر كه از بازرگانان متدين بود تحصيلات خويش را با جدّيت شروع كرد. سطح را نزد شيخ حسن تويسركاني فرا گرفت؛ آن گاه از محضر آقاسيدمحمد فشاركي اصفهاني و حاج آقا رضا همداني بهره برد واز شاگردان آخوند ملامحمد كاظم خراساني گرديد. پس از ارتحال آخوند، به تدريس پرداخت. درس اصول و فقه ايشان بسيار دقيق بود و با زبان عربي فصيح بيان ميشد. آيت اللَّه كمپاني علاوه بر نبوغ و تبحّرش در فقه و اصول؛ در كلام، تفسير، حكمت، تاريخ، ادب، عرفان و ساير علوم نيز مهارت داشت. آيت اللَّه غروي نزد علماي زمان از احترام و بزرگداشت بسياري برخوردار بود و زماني دراز به تدريس فقه و اصول و علوم عقلي اشتغال داشت. مجلس درس اين عالم رباني مجمع اهل فضل و كمال بود ولي در تدريس فلسفه شهرتي خاص داشت. حضرات آيات عظام سيد محمد حجت كوهكمرهاي، سيدمحمدهادي ميلاني، سيدابوالقاسم خويى، سيد عبدالاعلي سبزواري، محمدتقي بهجت فومني و محمدرضا مظفر از جمله شاگردان اين عالم رباني ميباشند. ايشان در فلسفه، حكيمي عرفاني مشرب و در اخلاق، مخزن اسرار بود و در سير و سلوك به مقام شهود رسيده بود. از همه بريده و به دوست پيوسته بود. معروف است كه حدود 12 سال ازدرس و بحث كناره گرفت و به سير و سلوك پرداخت. از اين عالم بزرگوار بيش از 10 كتاب و رساله بر جاي مانده است. كه برخي از آنها عبارتند از: الاجتهاد و التقليد و العِداله، اُرجوزَةٌ في الصوم، الانوارُ القُدسيّه، تُحفةُالحكيم، ديوان اشعار، نَهايةالدِّراية في شرح الكفاية و منظومهاي در اعتكاف. وي سرانجام در سپيده دم پنجم ذيحجهي سال 1361 قمري بر اثر سكته قلبي در 65 سالگي درگذشت و پيكر پاكش در كنار مقبرهي علامه حلي در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
تولد "فرانچِسْكو پِتْرارْكْ" شاعر و اديب برجسته ايتاليايي (1304م)
فرانچسكو پِتْرارْكْ، اديب معروف ايتاليايى در هفتم اوت 1304م، در اين كشور به دنيا آمد. وي در ابتدا در رشته حقوق تحصيل كرد اما دنباله آن را نگرفت و همه وقت خود را به ادبيات مصروف داشت. مدتي نگذشت كه به سبب هوش سرشار، فرهنگ وسيع، دانستن آداب و ظرافت در رفتار، توجه مقامات حكومتي و مذهبي را به خود جلب كرد و به مشاغل دولتي دست يافت. وي طي سالهاي بعد، با مطالعه فراوان، معلومات هنري و فكري را بر وسعت تجربه افزود و با سرودن اشعاري زيبا، نشان افتخار شاعران ايتاليا را در 37 سالگي دريافت كرد. پترارك با سرودن ديوان نغمهها، در سراسر اروپا از احترام و ستايش بزرگان ادب برخوردار شد و رو به ترقي نهاد. در پترارك، عشق به فرهنگ و ادب كهن يونان و روم كه بر مبناي انساني قرار داشت، بسيار شديد بود. مطالعات او را در اين زمينه نميتوان مطالعات مردي محقق يا گردآورنده دانست، بلكه كوشش فاضل و اديبي است كه قصد دارد جهان از دست رفتهاي را دوباره زنده كند. وي در اثر دو جلدي خود به نام زندگي در انزوا، زندگي در عالم انزوا را كه به بشر امكان ميدهد تا قواي معنوي و اخلاقي خود را تكامل بخشد ستايش ميكند. شاعر، زندگي در انزوا را در برابر زندگي پرمشغله و پر اضطراب قرار ميدهد كه به سبب جاهطلبي و هواي نفس، پيوسته دچار آشفتگي است. زندگي در تنهايى، انسان را به تفكرات مذهبي كه بيشتر جنبه فلسفي دارد، همچنين به لذت بردن از طبيعت وا ميدارد. علاوه بر آن، ادبيات و زندگي، از نظر پترارك در زمينه بشر دوستي با يكديگر تلفيق مييابد. پترارك در طي سالهاي پس از آن، منظومه افريقا در نه جلد، ديوان پيروزي و قطعه شعرهاي روستايى را سرود. اما مهمترين اثر پترارك، نامهها نام دارد كه در 24 جلد به نگارش درآمد و اين نامهها، مدارك بسيار پرارزشي در تاريخ فرهنگ اروپا به شمار ميآيد. پترارك از نظر تبحّر در علوم ادبي و پيروي از زبان و ادبيات باستاني يونان و روم، پيشواي نهضتي فرهنگي است كه سراسر جهان را فرا گرفت. از نظر شعر، پترارك، قالب غنايى و سنتي شعر را تكميل كرد. پترارك قدرتي بلامنازع در فرهنگ و ادب عصر خود به شمار آمده و به نحو قاطعي در تعيين راه ذوق و سليقه زندگي معنوي دوره رنسانس نفوذ داشته است. به طوري كه پترارْكيسْمْ، تمايل شاعرانهاي است در پيروي از اشعار پتراركْ كه ابتدا در ايتاليا و سپس در اروپا تا قرن شانزدهم ميلادي رواج داشته است. به طور كلي، افكار پترارك بر ضد افكار قرون وسطي بود. وي در بسياري از علوم خصوصاً تاريخ و باستانشناسي مطالعاتي داشت و سبك خاصي كه آميخته با سبك نويسندگان قديم و معاصر بود، به وجود آورد و غزلياتي به زبان عاميانه سرود. وي محقق و مورخي بزرگ و صاحب مطالعات زياد در كتب خطي قديم و يكي از مبرّزترين افراد بشر دوست در عصر تجدد بود. پترارك عقيده داشت كه نبايد پيوسته به فكر رستاخيز و آخرت بود بلكه بايد از زيبايى و لذتهاي زندگاني بهرهمند شد. وي با سنن و عاداتْ، مخالفت ميكرد و ميگفت حقايق را بايد به وسيله مشاهده و پژوهش و استدلال كشف نمود. با داشتن اين عقايد، پترارك قهراً وجه اشتراكي با دورههاي درخشان يونان و روم پيدا ميكرد. به اين جهت كوشيد تا فرهنگ باستان را زنده كند و در آثار خود و كتابهايي كه در ادبيات و نقد شعر و اخلاق نوشت، اوج گذشته را ظاهر سازد. فرانچسكو پترارك سرانجام در 21 نوامبر 1374م در هفتاد سالگي درگذشت و در معبد بزرگي در رُم كه افراد برجسته را در آن تجليل ميكردند، مدفون شد.
درگذشت " اليور هاردي ، " کمدين آمريکايي (1957م)
الیور هاردی (به انگلیسی: Oliver Hardy) با نام اصلی نورویل هاردی (به انگلیسی: Norvell Hardy) (۱۸ ژانویه ۱۸۹۲ - ۷ اوت ۱۹۵۷) هنرپیشه کمدی سینمای آمریکا است. وی همراه استن لورل گروه دو نفره تشکیل دادند که به مدت سی سال فیلمهای کمدی بسیاری را تولید کردند.