ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 6 مهر 1403
جمعه 6 مهر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 11 خرداد 1398     |     کد : 188070

روز شمار تاريخ

شنبه11خرداد1398-26رمضان1440- 1 ژوئن 2019

كاشتن اولين بذر توتون سيگار توسط "حكيم فانوس" در رشت (1266ش)

كاشتن اولين بذر توتون سيگار توسط "حكيم فانوس" در رشت (1266ش)

كاشتن اولين بذر توتون سيگار توسط "حكيم فانوس" در رشت (1266ش)
دکتر استپان هاراتونیان که در گیلان معروف به حکیم فانوس بود ، از پزشکان ارامنی مقیم رشت بود. وی علاوه بر پزشکی به کار فلاحت توتون نیز مشغول بود ، اول کسی بود که بذر توتون سیگار را در سال ۱۲۵۳ش از ترکیه به گیلان آورد و در ملک شخصی خویش کاشت. او بود که بذر توتون سیگار را به تنباکوکاران فومن داد تا بکارند و بر اثر مساعی او کشت توتون جانشین تنباکو شد و کارخانه سیگارسازی در رشت به وجود آمد.

تصويب اساسنامه فرهنگستان ايران در هيئت وزيران (1314 ش)

تصويب اساسنامه فرهنگستان ايران در هيئت وزيران (1314 ش)
براي حفظ و توسعه و ترقي زبان فارسي، اساسنامه تشكيل فرهنگستان زبان و ادب پارسي در يازدهم خرداد 1314ش در هيئت وزيران به تصويب رسيد و اولين جلسه آن با حضور 24 تن از اديبان كشور فرداي آن روز، در دوازدهم خرداد 1314 برگزار شد. اهمّ وظايف فرهنگستان عبارتند از: اختيار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشته‏هاي زندگاني با سعي در اين كه حتي الامكان، فارسي باشند؛ پيراستن زبان فارسي از الفاظ نامناسب؛ تهيه دستور زبان و استخراج و تعيين قواعد براي وضع لغات فارسي و اخذ يا ردّ لغات بيگانه و خارجي؛ جمع آوري لغات، اصطلاحات، اشعار، امثال و نوادر محلي؛ تشويق شعرا و نويسندگان در ايجاد شاهكارهاي ادبي؛ تشويق دانشمندان به تأليف و ترجمه كتب سودمند به فارسي فصيح و مأنوس و مطالعه در اصلاح خط فارسي. فرهنگستان پس از شهريور 1320 به تدريج ضعيف و سپس تعطيل گرديد. پس از آن، كوشش‏هايي براي افتتاح مجدد آن به عمل آمد كه ثمري نبخشيد تا اين كه سرانجام، فرهنگستان زبان ايران، در آبان ماه 1349 ش بنيان نهاده شد.
 

درگذشت استاد "سيدحسين ميرخاني" خوشنويس برجسته (1361ش)

درگذشت استاد "سيدحسين ميرخاني" خوشنويس برجسته (1361ش)
سيدحسين ميرخاني برادر بزرگتر استاد سيدحسن ميرخاني در سال‏هاي پاياني عمر معروف به سِراجُ الكُتَّاب، در سال 1284 در تهران به دنيا آمد. تعليم خط را از پدر كه از خوشنويسان و شاگردان ميرزا رضا كلهر بود فرا گرفت و طولي نكشيد كه به جرگه خوشنويسان به ويژه در تحرير خط نستعليق درآمد. ميرخاني مدرس خط كلاس عمومي خوشنويسي اداره هنرهاي زيبا بود و مجال كمتري براي كتابت آثار مي‏يافت. از آثار مهم كتابت استاد ميرخاني، دو مجلد قرآن كريم است كه قرآن اول با ترجمه فارسي و قرآن دوم، بدون ترجمه به چاپ رسيدند. سيدحسن ميرخاني موفق به دريافت نشان درجه يك هنر و نشان درجه سه خدمت شد و تقديرنامه‏اي از دانشگاه الزهرا به مناسبت نوشتن اولين قرآن اخذ كرد. از خدمات مهم وي در جهت گسترش هنر خوشنويسي، پايه‏گذاري انجمن خوشنويسان ايران مي‏باشد كه هم اكنون نيز اين انجمن در راستاي اين هنر فعاليت مي‏كند. اين استاد گرانمايه سرانجام در يازدهم خرداد 1361 ش در 77 سالگي درگذشت.

اشغال بوشهر توسط انگلیسى‏ ها و آغاز قيام مردم تنگستان (1333ق)

اشغال بوشهر توسط انگلیسى‏ ها و آغاز قيام مردم تنگستان (1333ق)
بوشهر از بنادر بزرگ و مهم ايران مى‏باشد كه قريب به يك‏صد سال است به‏عنوان مركز بنادر جنوب كشور شناخته شده. قبل از ظهور و ورود دين اسلام به ايران، بندرى به‏نام بوشهر اساساً وجود نداشته است و آبادى در دو فرسنگى سمت جنوب بوشهر در ساحل دريا بوده كه آنجا را (ريشهر) مى‏ناميده‏اند. به قول مؤلفين "فارسنامه ناصرى" و "گنج دانش"، بوشهر از زمان كريم‏خان زند رو به آبادى گذاشت و در زمان ناصرالدين‏شاه رو به عمران بيش‏تر گذاشت و از بنادر تجارى مهم محسوب شد. تا در سال ۱۲۷۳ق كه شهر هرات از طرف دولت ايران محاصره شد، انگليسي‏ها خائف گشتند و براى انصراف ايران از تصرف هرات كه كليد هندوستان شمرده مى‏شد، سى فروند كشتى جنگى به خليج فارس فرستادند و پس از جنگ با دلاورمردان تنگستان اين بندر را تصرف كردند. (اين درگيرى بين باقرخان ضابط تنگستانى و پسر رشيدش احمدخان تنگستانى با چهارصد تفنگچى در قلعه ريشهر روى داد و احمدخان تنگستانى به‏همراه ۷۲ نفر در اين راه شهيد شدند.) • در آغاز جنگ جهانى اول (۱۹۱۴م) قواى روس از شمال و نيروهاى انگليس از جنوب كشور، ايران را در معرض هجوم قرار دادند. كشتي‏هاى جنگى انگليس در مقابل بوشهر لنگر انداختند و نيروهاى اشغالگر در بيست و ششم رمضان‏ المبارک سال ۱۳۳۳ هجري قمري (۸ اوت ۱۹۱۵م، برابر با ۱۷ مرداد ۱۲۹۴ش)، شهر بوشهر را به اشغال خود درآورند. يك روز از پس از اشغال بوشهر، چهارده نفر از احرار آن عليه اشغالگران اعتراض كردند ولى چون اهل جدال و اسلحه نبودند دستگير و به هندوستان تبعيد شدند. رئيسعلى‏خان دلوارى، شيخ‏حسين‏خان چاه‏كوتاهى و زائرخضرخان اهرمى سه نفر خوانين دلير تنگستان از اين وقايع آگاه شدند و تصميم گرفتند كه عليه دشمن قيام و در مقام مدافعه از وطن برآيند. حدود دو ماه قبل از اين‏كه قواى انگليس بوشهر را اشغال كنند، جنرال كاكس كنسول انگليس در خليج فارس، نامه‏اى به مرحوم شيخ محمدحسين برازجانى روحانى متنفذ و مجتهد معروف دشتستان نوشت كه جواب آن نامه انگيزه قيام رئيسعلى دلوارى آن قهرمان نامى ايران و اسلام شد. كنسول انگليس در اين نامه از شيخ محمدحسين برازجانى خواسته بود كه از نفوذ خود استفاده كند و از هرگونه آشوب و قيام عليه اشغالگران جلوگيرى نمايد. در اين نامه تأكيد شده بود كه از دشمنى با دولت انگليس هيچ سودى عايد ملت ايران نخواهد شد، بلكه در صورتى كه ايرانيان وارد جنگ شوند، انگليس يك سوم خاك ايران را به تصرف خود درخواهد آورد. شيخ در پاسخ به اين نامه تمام مصيبت‏ها را از طرف دولت انگليس برشمرده و اعلام كرده بود كه چنان‏چه عمليات انتقام‏جويانه عليه اشغالگران صورت پذيرد، مسئوليت آن بر عهده انگليسي‏ها خواهد بود. رئيسعلى در نامه‏هاى متعدد به شيخ محمدحسين برازجانى، براى جهاد و قيام عليه قواى انگليس كسب تكليف مى‏كند كه سرانجام مرحوم شيخ صورتى از حكم جهادى كه مراجع شيعه از نجف اشرف ارسال داشته بودند، به ضميمه حكم خود مبنى بر وجوب جهاد با كفار انگليسى و جلوگيرى از رخنه آن‏ها به بنادر جنوب و دشتى و تنگستان و لزوم همكارى خوانين اين مناطق و بسيج مردم مسلمان براى رفتن به ميدان جنگ صادر مى‏كند و براى همه خوانين مى‏فرستد. رئيسعلى دلوارى همين‏كه از حكم جهاد مرحوم شيخ محمدحسين برازجانى و ديگر مراجع دينى آگاهى مى‏يابد، آماده نبرد با قدرت امپراتورى انگليس مى‏شود و مقدمات كار را در خانه حاج سيدمحمدرضا كازرونى فراهم مى‏سازد. رئيسعلى همراه دوستش خالوحسين دشتى در اوايل ماه رمضان ۱۳۳۳ق در عمارت حاج سيدمحمدرضا كازرونى، پس از مذاكراتى با وى آمادگى خود را براى دفاع از بوشهر و جلوگيرى از پيشروى نيروهاى انگليسى اعلام مى‏دارد. رئيسعلى پس از اظهار تشكر، قرآن مجيد را مى‏طلبد و همين‏كه خادم قرآن مى‏آورد، برمى‏خيزد و تعظيم مى‏كند و با احترام تمام آن را روى ميز جلو خود مى‏گذارد، آن‏گاه رو به حاضرين كرده و مى‏گويد: «اى كلام‏الله گفتار مرا شاهد باش. من به تو سوگند ياد مى‏كنم كه اگر انگليسي‏ها بخواهند بوشهر را تصرف كنند و به خاك وطن من تجاوز نمايند در مقام مدافعه برآيم، و تا آخرين قطره خون من بر زمين نريخته است، دست از جنگ و ستيز با آنان نكشم، و اگر غير از اين رفتار كنم در شمار منكرين و كافرين به تو باشم، و خدا و رسول از من بيزار شوند.» بعد از اشغال شهر بوشهر در ۲۶ رمضان ۱۳۳۳‍ق، نيروهاى انگليسى قصد تصرف ناحيه دلوار را مى‏كنند. دلوار محلى بود كه پيش از آن چند بار سربازان انگليسى ببه آن‏جا تجاوز كرده اما طعم تلخ شكست را در اين ناحيه چشيده بودند. رئيسعلى‏خان دلوارى، شيخ‏حسين‏خان چاه‏كوتاهى و زائرخضرخان اهرمى، از اين وقايع آگاه و در مقام دفاع از وطن برمى‏آيند. بدين‏ترتيب قيام دليران تنگستان عليه اشغالگران انگليس آغاز مى‏شود و نيروهاى متجاوز انگليس كه قريب به پنچ هزار بودند در دام دليرمردان تنگستانى گرفتار مى‏آيند و عده زيادى از متجاوزان انگليسى در اين حمله از بين مى‏روند. قيام مردم تنگستان بر روى هم، هفت سال به طول مى‏انجامد.

مرگ "جان ديْويي" روانشناس و فيلسوف معروف امريكايي (1952م)

مرگ "جان ديْويي" روانشناس و فيلسوف معروف امريكايي (1952م)
جان ديويى روان‏شناس، مربي و فيلسوف امريكايى در 20 اكتبر 1859م در وِرمونْتْ امريكا به دنيا آمد و تحصيلات اوليه را در روستاي محل تولدش فرا گرفت. او قبل از بيست سالگي در رشته فلسفه دانشگاه ورمونت فارغ التحصيل شد و پس از اخذ دكتراي فلسفه، در دانشگاه كلمبيا به تدريس پرداخت. ديويى مدتي در چين به سربرد و به مردم آن سرزمين، طريقه تعليم و تربيت جديد آموخت. زماني نيز در تركيه حضور داشت تا گزارشي از وضع تعليم و تربيت را جمع‏آوري كند. جان ديويى فيلسوفي بود كه پشتكار سستي‏ناپذير يك كشاورز را با شوق يك آزادي‏خواه بي‏مبالات در هم آميخته و در راه دگرگون كردن سياست و فرهنگ متاخّر امريكايى، به ويژه آموزش و پرورش نوين، تلاش مي‏نمود. از اين‏روست كه مردم، او را به عنوان بنيان‏گذار آموزش و پرورش مترقي مي‏شناسند. وي اعتقاد داشت كه فلسفه، مشتي انتزاعات نيست كه از ذهنيت محض سرچشمه گرفته باشد بلكه بنياني اجتماعي دارد، بنابراين نيرويى اجتماعي است. فلسفه ديويى به اصالت وسيله موسوم است. در اين فلسفه، وجوه و صورت‏هاي فعاليت‏هاي انساني، وسايلي هستند كه انسان براي حل مسائل نفساني و اجتماعي خود برانگيخته است. چون اين مسائل همواره در تغييرند، وسايلي كه در حل آن‏ها نيز به كار مي‏روند بايد تغيير كنند. ديويى آموزش از راه تجربه و عمل، به مقتضاي احتياجات، محصّل را جانشين روش تعبّدي و توسّل به حافظه مي‏دانست. نوشته‏هاي ديويى مصداق پيروزي معنا بر سبك است. عبارت‏هاي آن پيچيده و تكراري است و جمله‏هايش ناهموار و بيانش خشك و سخت است. ليكن زير اين ظاهر نااميد كننده، نه تنها دريايى از تفكرات بنيادي، بلكه گنجينه‏اي از اعتقادات تند نهفته است. به اعتقاد ديويى، وظيفه فلسفه در آينده اين است كه ذهن انسان‏ها را در مورد تضادها و منازعات زمان خود روشن سازد. هدف اين فلسفه آن است كه تا آن‏جا كه در حيطه امكان انساني است، به وسيله‏اي براي پرداختن به اين تضادها بدل شود. ديويى بر اين عقيده بود كه كمال، هدف غايى نيست بلكه فرايند مستمر كامل شدن، بالغ گرديدن و تهذيب يافتن، هدف زندگي است. از ديويي آثار متعددي برجاي مانده كه طرح يك نظريه انتقادي در اخلاق، مطالعاتي در نظريه منطقي، دموكراسي و تعليم و تربيت، تجربه و طبيعت و در جستجوي يقين از آن جمله است. جان ديويي سرانجام در اول ژوئن 1952م در 93 سالگي درگذشت. (ر.ك: 30 اكتبر)


نوشته شده در   شنبه 11 خرداد 1398  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode