تأسيس "بنياد مسكن انقلاب اسلامي "به فرمان" امام خميني(ره) (1358ش)
قبل از پيروزي انقلاب، با تبعيضهاي فراواني كه در جامعه وجود داشت قشر عظيمي از مستضعفان از داشتن خانه محروم بودند. با پيروزي انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني (ره)، در جهت احقاق حقوق محرومان، طي حكمي، اولين نهاد سازندگي براي رفع مشكل مسكن را تأسيس كردند. امام در اين فرمان، حساب 100 را در تمامي شعب بانك ملي افتتاح فرمودند و پايه و اساس بنياد مسكن انقلاب اسلامي را بنا نهادند. حضرت امام در پيام خود فرمودند: "هيچ كس در هيچ گوشه مملكت نبايد از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامي است كه براي اين مسأله مهم چارهاي بيانديشد و بر همه مردم است كه در اين مورد همكاري كنند". بنياد مسكن انقلاب اسلامي، بنا به اقتضاي زمان، در اول انقلاب شروع به توزيع زمين در بين محرومان كرد. بعد از شهريور سال 1372 و تشكيل شوراي عالي اداري، كار اصلي بنياد كه در آغاز در شهرها تمركز يافته بود به روستاها منتقل شد و كار بازسازي مناطق آسيب ديده از حوادث به اين بنياد محول گرديد.
رحلت حكيم، عارف و عالم گرانقدر "ميرزا ابوالحسن جلوه" (1276 ش)
حكيم ميرزا ابوالحسن بن محمد جلوه، عارف، فيلسوف و متكلم شيعي ايراني معروف به ميرزاي جلوه در حدود سال 1202ش (1238ق) در احمدآباد گُجُراتِ هند متولد گرديد. در 7 سالگي به اتفاق خانواده به زَواره اصفهان، زادگاه اجدادش بازگشت و در 14 سالگي پدرش را از دست داد. چون پدران و نياكان ميرزا ابوالحسن، اهل علم و فضل بودند، او نيز تحت تاثير فضاي موروثي خانواده واقع شد و تصميم گرفت كسب دانش را تا پاي جان دنبال كند. پس در زمره طالبان علم درآمد و با وجود سختيهاي زندگي، مقدمات دانشهاي گوناگون ديني آن زمان مانند: زبان و ادبيات عرب، منطق، كلام، تفسير، حديث و فلسفه را فرا گرفت و به ويژه در حكمت الهي و طبيعي به مقامي در خور توجه رسيد. ايشان در اين ميان با شاعران بزرگ اصفهان هم دوستي داشت و به محافل ادبي رفت و آمد ميكرد، چندان كه ذوق شاعري در او پديد آمد و با پژوهش و كار علمي و هنري بسياري كه در اين زمينه كرد و تمرينهايي كه بدان دست يازيد، سخنوري چيره دست و توانا گرديد و "جلوه" تخلص نمود. ميرزا ابوالحسن جلوه پس از سالياني توقف در اصفهان و كسب مدارج والاي علمي، در 35 سالگي به تهران عزيمت كرد و در مدرسه دارالشفاي تهران اقامت گزيد. وي به مدت، چهل سال در اين مدرسه به تدريس و تحقيق و تأليف روزگار گذراند و معيشت خود را از املاك اجدادي تأمين ميكرد. مجلس درس او ميعادگاه دانشپژوهان و بزرگان و دانشمنداني بود كه از هر كران براي بهرهگيري از درياي دانش او بدانجا ميشتافتند. ناصرالدين شاه قاجار چندين بار به ديدار او رفت و در حجره محقر او نشست و درباره مسائل گوناگون علمي و فلسفي به گفتگو با او پرداخت و مشكلات خود را در ميان نهاد و پاسخ شايان شنيد. پادشاه او را بسي گرامي ميداشت اما ميرزاي جلوه هيچ بهره مادي از نزديكي به دربار و شاه برنگرفت و خواستار هيچ نعمتي غير از خداي منعم فياض نگشت. ميرزاي جلوه از بزرگترين دانشمندان فلسفه و حكمت به شمار ميآمد. وي آثار متعددي همچون حواشي بر اسفار ملاصدرا و شفاي ابنسينا دارد و همچنين رسالههايي در وجود و اقسام آن، تركيب و احكام آن و نيز بيان استجابت دعا و ديوان اشعار نغز و زيبايي از ايشان به جاي مانده است. اين حكيم بزرگ در طول بيش از دهها سال تدريس، شخصيتهاي فرهيختهاي همچون: ميرزا طاهر تنكابني، سيدحسين بادكوبهاي، ميرزا حسن كرمانشاهي، ميرزا مهدي آشتياني، شيخ عبدالنبي نوري، ميرزا علي اكبر حكيم يزدي، ميرزا محمدعلي شاهآبادي، آخوند ملامحمد كاشاني و جهانگيرخان قشقايي و... تربيت نمود. ميرزا ابوالحسن جلوه سرانجام در 21 فروردين 1276ش برابر با 6 ذيقعده 1314ق در 74 سالگي بدرود حيات گفت و در جوار مقبره ابنبابويه در شهر ري به خاك سپرده شد.
شهادت امير سپهبد "علي صيادشيرازي" جانشين ستاد كل نيروهاي مسلح (1378 ش)
اميرسپهبد علي صياد شيرازي در سال 1323ش در شهرستان درگز در استان خراسان به دنيا آمد و پس از تحصيلات دبيرستان، وارد دانشگاه افسري شد. وي در سال 1346 موفق به اخذ درجه كارشناسي از دانشگاه افسري گرديد و پس از طي دوره تخصصي توپخانه، به عنوان استاد در مركز آموزش توپخانه اصفهان مشغول به تدريس شد. او از مخالفان رژيم شاه بود تا جايي كه توسط عوامل آن رژيم دستگير و زنداني شد و در آستانه پيروزي انقلاب، در بهمن 57 آزاد گرديد. وي از اين زمان، خود را در اختيار انقلاب اسلامي قرار داد و در صحنههاي سرنوشتساز پيكار با دشمنان انقلاب، شركتي فعالانه داشت، شهيد صياد شيرازي در بحبوحه غائله ضدانقلاب در كردستان در سال 1358، به فرماندهي عمليات شمال غرب كشور برگزيده شد و به همراه شهيد چمران و ديگر رزمندگان اسلام، نقش مهمي در پاكسازي منطقه از لوث عناصر ضد انقلاب ايفا كرد. اين امير ارتش اسلام، پس از خلع بنيصدر، براي پايان دادن به ناهماهنگي ارتش و سپاه، قرارگاه مشترك عملياتي سپاه و ارتش را راهاندازي كرد و به عنوان فرمانده ارتش در همانجا مشغول فعاليت گرديد. ايشان در 9 مهر 1360 به پيشنهاد شوراي عالي دفاع و با حكم حضرت امام خميني(ره)، به فرماندهي نيروي زميني ارتش منصوب شد كه در سلسله عمليات پيروزمند ثامنالائمه، طريق القدس، فتح المبين، بيتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقيل، مطلع الفجر، محرم، والفجر 3 2 1، خيبر و بدر فرماندهي نيروهاي ارتش را بر عهده داشت. شهيد صياد شيرازي نقش حساسي در آزادسازي خرمشهر ايفا نمود و حضور او در هشت سال دفاع مقدس، پيروزيهاي متعددي را براي كشور اسلامي به همراه داشت. وي در تيرماه 1365 به فرمان امام به عضويت شوراي عالي دفاع منصوب شد و در ارديبهشت 1366، به درجه سرتيپي ارتقاء يافت. امير شجاع اسلام، در سال 1368 به سمت معاونت بازرسي ستاد ارتش، در شهريور 1372 به سمت جانشين رييس ستاد كل ارتش و در فروردين 1378، از طرف مقام معظم رهبري به درجه سرلشكري نائل آمد كه اين درجه با افتخار شهادت به سپهبدي ارتقاء يافت. سرانجام امير سپهبد صياد شيرازي، جانشين ستاد كل نيروهاي مسلح در بامداد بيست و يكم فروردين 1378 به دست عوامل گروهك منافقين در تهران به شهادت رسيد و در تشييعي باشكوه، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامي و انبوه مردم در بهشتزهرا به خاك سپرده شد.
تمدید آتش بس میان امپراطوری ایران و روم از طرف کنستانتین، امپراطور روم
کنستانتین امپراتور روم دهم آوریل سال336 میلادی به بهانه شرکت در مراسم سیامین سال حکومت خود، آتش بس 2هفتهای با ارتش ایران را که 22روز طول کشیده بود بهصورت نامحدود تمدید کرد و بعدا از ادامه جنگ چشم پوشید. جنگ دو امپراتوری سال بعد از سر گرفته شد، 26سال متناوبا طول کشید و بدون اخذ نتیجه پایان یافت. آتش بس 19مارس به مناسبت فرارسیدن نوروز ایرانیان آغاز شده بود. فرماندهی ارتش ایران یک روز مانده به نوروز به احترام ایام عید ملی، 2هفته آتش بس داده بود و کنستانتین که واحدهایش بهدلیل تلفات سنگین نیاز به تجدید سازمان داشتند با این آتش بس موافقت کرده بود که پس از آن، تا کنستانتین زنده بود محاربه تجدید نشد. کنستانتین 22ماه می 337 در قسطنطنیه درگذشت و جنگهای شاپور دوم، (ذوالاکتاف) با کنستانتین دوم جانشین او از همین سال آغاز شد. دو ابر قدرت وقت تا سال336 کوشش داشتند که پیمان صلح منعقده در سال297 (میان نرسی شاه ایران و دیوکلسین (دیوکلتیان) امپراتور روم) رعایت شود و در آن مدت جز 3-2 برخورد محدود ازجمله زد و خوردهای سال326 جنگ چشمگیری صورت نگرفته بود.
ولادت حضرت اباالفضل العباس(ع)(26 ق)
حضرت اباالفضل العباس(ع) فرزند برومند امام علي(ع) از مادري مشهور به امالبنين متولّد شد. حضرت اباالفضل(ع) از محضر پدري چون اميرالمؤمنين و برادراني همچون امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، فيوضات علمي، معنوي و اخلاقي برگرفت و در كمالات گوناگون به جايگاه رفيعي دست يافت. حضرتش پس از شهادت پدر از همراهي و ياري برادرانش فروگذار نكرد و سرانجام به همراه امام و پيشواي خود، حضرت امام حسين(ع) در صحراي كربلا به شهادت رسيد.
روز جانباز
چهارم شعبان سالروز ولادت با سعادت حضرت اباالفضل(ع) در جمهوري اسلامي ايران روز جانباز ناميده شده است.
درگذشت "ابوسعيد ابوالخير" عارف و شاعر معروف(440 ق)
ابوسعيد فضل بن ابي الخير از اكابر و مشايخ عرفا و صوفيِ نامي قرن پنجم هجري در اواسط قرن چهارم هجري به دنيا آمد. وي از كودكي رياضات سخت كشيد و به خدمت جمعي از بزرگان صوفيه رسيد. ابوسعيد ابوالخير پس از تَحمّل رنج فراوان در اين راه، از دست بعضي از بزرگان، خرقهي خلافت گرفت و در خانقاه خود در ميهنه و نيشابور به ارشاد سالكان و وعظ و هدايت مردم پرداخت. وي از اولين كساني است كه نظريهي وحدت وجود را در خراسان پراكند و قول و سماع را در ميان خانقاهيان متداول ساخت و از اين حيث در تاريخ تصوف، مقامي خاص دارد. ابوسعيد در هشتاد و سه سالگي در ميهنه وفات يافت. اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابوسعيد، شرح مفصلي از احوال اوست كه توسط محمدبن منور يكي از نوادگان ابوسعيد تاليف شده است.
آغاز قيام شاهزاده "اسماعيل ميرزا صفوی" جهت ايجاد حكومت صفويه(905 ق)
اسماعیل، ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی، و معروف به شاه اسماعیل یکم مؤسس سلسله صفوی به عنوان اولین سلسه تماماً ایرانی، حاکم بر سراسر ایران پس از اسلام است. وی با رسمیکردن مذهب شیعه و با زنده کردن هویت ایرانی مرزهای ایران را به حدود مرزهای ساسانیان رسانید و در واقع ایران را به عنوان یک واحد سیاسی مستقل پس از اسلام پس از حدود ۸۰۰ سال، تأسیس و تثبیت کرد. از وی اشعاری به ترکی آذربایجانی و به فارسی با تخلص «ختایی» برجای ماندهاست. وی در حالی که چهارده سال بیشتر نداشت به کمک مریدانی که سخت به او معتقد بودند در سال هشتصد و هشتاد ه.ش شاه ایران شد و سلسله خویش را به نام جدش صفی الدین «صفویه» نامید
آغاز جنگ دريايي امپراتوري عثماني و جمهوري ونيز (1645م)
با قدرتگيري دولت عثماني و جمهوري ونيز در شمال شرقي ايتاليا، درياي آدرياتيك محل تلاقي و رقابت اين دو قدرت گرديد و جنگهايى نيز ميان آنها شعلهور شد، تا جايى كه در يك مقطع زماني در نيمه اول قرن شانزدهم "ونيز" اطاعت از عثماني را پذيرا گرديد. در نيمه قرن هفدهم با توجه به اوضاع آرام داخلي و شكلگيري سپاه جديد، سلطان عثماني به مسائل اقتصادي پرداخت و ضمن رسيدگي به وضع پولي و نظام ماليات جديد به آنها سامان بخشيد و حقوق سپاهيان و ناوگان دريايى نيز در نظر گرفته شد. در اين زمان ونيزيها بر جزيره كرتْ مسلط شده و ضمن بهرهگيري از صلح با دولت عثماني، در منطقه درياي اژه به كار تجاري مشغول بودند. اما دولت عثماني كوشيد تا از نفوذ آنها در منطقه شرق بكاهد بنابراين سلطان ابراهيم خليفه عثماني با آمادهسازي سپاه و ناوگان خويش بر ضد ونيزيها اعلام جنگ نمود و با دستگيري ونيزيها در مناطق در دسترس، به مصادره اموال و املاك آنها پرداخت. در همين راستا، در 10 آوريل 1645م لشكريان عثماني به جزيره كرت حمله بردند و موفق به تسلط بر بخشي از آن شدند. اين جنگها حدود 25 سال ادامه داشت تا اين كه عثمانيها موفق به تصرف كامل جزيره كرت شدند. در اين مدت ونيز از كمكهاي فرانسه و امپراتوري آلمان و ساير دول بهره ميگرفت كه البته بدون نتيجه بود. با حاكميت عثمانيها بر جزيره كرت و بيرون راندن ونيزيها از اين جزيره در سال 1670م شرق درياي مديترانه به طور كامل در اختيار دولت عثماني قرار گرفت.
درگذشت "جَبران خليل جَبران" نويسنده، شاعر و نقاش معروف عرب (1931م)
جَبران خليل جَبران، نويسنده، شاعر، نقاش و يكي از اركان صنعت ادبي عربي در سال 1883م در لبنان به دنيا آمد. او پس از طي تحصيلات خود، مسافرتهايى به اروپا كرد و انگليسي را به خوبي فرا گرفت. جَبران خليل در سالهاي اقامت در پاريس، نزد يكي از نقاشان معروف عصر به فراگيري اين هنر پرداخت. سپس به نيويورك رفت و در آنجا به كار در زمينه نگارش و نقاشي روي آورد، تا جايى كه در اين دو هنر، چيرهدست گرديد. جَبران خليل در طي سالهاي بعد، نويسندگي را حرفه اصلي خود قرار داد. ضمن اين كه روح صوفيانه شرقي، نفوذ شديد و عميقي در آثار ادبي و هنري او داشت. جبران خليل جبران سبكي نو در ادبيات ايجاد كرد و به عنوان يكي از گردانندگان نهضت روشنفكري و ادبيات جديد عرب به شمار ميرفت. وي همچنين از بنيانگذاران شعر آزاد به شمار ميآيد و نثرش، از تازگي و رواني بسيار برخوردار ميباشد. موضوع بيشتر آثار او، اعم از نظم و نثر، رومانتيسمي و توجه شديد به تخيلات و طبيعت است. نوشتههاي جبران خليل جبران، نمادي از گستردگي خيال و نوپردازي ادبي يك نويسنده محسوب ميشود و او در ذهن بارور خود، ابداعاتِ فراواني نمود. اگر نگاهي گذرا به زندگي جبران خليل جبران بيندازيم، در اوايل شكوفايى او، وي را چنين مييابيم كه بر ضعف و تقليدها و رسوم انسان ميشورد؛ آزادي مطلق در طبيعت را ميستايد و با روح خارقالعاده انسان كه با قدرت و نيرو نمايان ميگردد اوج ميگيرد. آنگاه به عالَم روحاني خود، فرو رفته و به مردي صوفي منش مبدل ميشود. جبران خليل جبران، در كتابش، معلم اخلاق است كه به عطوفت و مهرباني و محبت دعوت مينمايد. اگرچه او در راهنمايىهاي خود، خالي از اعتماد به نفس نبوده و در انتظار رسيدن به والاترين درجات است، لكن ژرفنگري و تفكر وي بسيار ستودني است، جبران خليل جبران زيباترين آثارش را به زبان انگليسي نگاشت كه مجنون، پيغمبر، به سوي فرزند انسان و خدايان زمين از آن جملهاند. او همچنين آثاري به عربي دارد كه نامهاي در موسيقي، ارواح سركش، بالهاي شكسته و توفانها بسيار مشهورند. علاوه بر آن، جبران خليل داراي ديوان شعري است كه در آن درباره محبت، دين، عدالت، حق و آزادي و سعادت اشعاري را سروده است و جَبران خليل جَبران سرانجام در دهم آوريل 1931م در 48 سالگي در نيويورك درگذشت و پيكرش را در زادگاه اصلياش، لبنان به خاك سپردند.