قطع رابطه سياسي ايران با آمريكا (1359 ش)
سلطه بلامنازع آمريكا در ايران از كودتاي 28 مرداد 32 به مدت بيش از 25 سال در ايران ادامه داشت و تصويب كاپيتولاسيون و مصونيت براي اتباع آن كشور، دست آنان را در انواع دخالتها باز گذاشته بود. سرانجام پس از اشغال لانه جاسوسي و استعفاي دولت موقت، دولت آمريكا دست به اقداماتي عليه ايران زد و در اين روز، رابطه دو كشور با حمايت قاطع حضرت امام قطع شد.از آن زمان تاكنون، آمريكا، علاوه بر قطع روابط سياسي، توطئههاي متعددي در عرصههاي سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگي عليه جمهوري اسلامي ايران طراحي و اجرا كرده و اين روند هماكنون نيز ادامه دارد. اما اين اقدامات با شكست مواجه شده و بر عزم مردم ايران براي ايستادگي در برابر آمريكا و بر تلاش اين ملت براي خودكفايي، افزوده است.
آغاز عمليات بزرگ والفجر يك در منطقه فكه توسط ارتش و سپاه (1362 ش)
عمليات والفجر يك در بيستم فروردين 1362 با هدف انهدام نيروهاي دشمن و آزادسازي بخشي از نوار مرزي به وسعت 150 كيلومتر مربع صورت گرفت. در اين عمليات كه با رمز يا محمد(ص)، يا اميرالمؤمنين(ع)، يا فاطمةالزهرا(س) در منطقه عملياتي شمال غرب فكه آغاز شد، علاوه بر آزادسازي چندين روستا و منطقه مرزي، صدها دستگاه تانك، نفربر و سلاحهاي سنگين و نيمه سنگين منهدم گرديده و 6500 نفر كشته و زخمي و 250 نفر اسير شدند.
شهادت هنرمند متعهد و سيد شهيدان اهل قَلَم "سيدمرتضي آويني" (1372 ش)
شهيد سيدمرتضي آويني در سال 1326 ش در شهر ري متولد شد و پس از اخذ ديپلم، مدرك فوق ليسانس معماري را از دانشگاه تهران گرفت. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به فعاليت در جهاد سازندگي مشغول شد و عازم روستاها گرديد. از آن پس به سوي فيلم سازي براي جهاد كشانده شد و بعدها در اين گروه، مجموعه فيلمهاي "روايت فتح" را به انجام رسانيد. شهيد آويني از سال 1367 به فعاليت در حوزه هنري پرداخت و آثار متعددي را در اين زمينه از خود به يادگار گذاشت. شهيد از سال 1371 با تأكيد مقام معظم رهبري فعاليت دوبارهاي را در جهت ساخت سري جديد روايت فتح آغاز كرد و همزمان با فعاليت گروه تفحص، تصاوير جديد روايت فتح را ضبط نمود. سيدمرتضي آويني سرانجام در بيستم فروردين 1372، در يكي از فيلمبرداريهايي كه گروه روايت فتح در منطقه فكّه داشتند، بر اثر انفجار مين به خيل شهدا پيوست. پيكر پاك آن شهيد با حضور مقام معظم رهبري تشييع شد و از جانب معظمله، وي "سيد شهيدان اهل قلم" ناميده شد. در مراسم تشييع شهيد آويني، حضرت آيتاللَّه خامنهاي، خود را بزرگترين داغدار آن عزيز خواندند.
روز هنر انقلاب اسلامي
روز 20 فروردين سال 1372، يادآور عروج هنرمند فرزانه، راوي باصفاي روايت فتح، سردبير مجله ادبي و هنري سوره و مسؤول واحد تلويزيوني حوزه هنري، سيد مرتضي آويني است. از اين رو، بيستم فروردين روز شهادت اين هنرمند متعهد انقلاب اسلامي و دلسوخته جبهههاي حق عليه باطل و بيانگر حقايق و رشادتها و شجاعتهاي رزمندگان اسلام، بنا به پيشنهاد شاعران، نويسندگان و هنرندان حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي به مقام معظم رهبري، روز هنر انقلاب اسلامي نامگذاري شد.
روز ملی انرژی هسته ای
فروردین ماه سال 1385 خبر دستیابی ایران به فن آوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز اعلام شد. در پی این خبر با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پاس قدردانی از تلاش های افتخار آمیز دانشمندان جوان ایران اسلامی، بیستم فروردین ماه، مقارن با تکمیل چرخه سوخت هسته ای در تقویم رسمی ایرانیان روز ملی فن آوری هسته ای نام گرفت.
روز پاسدار
در جمهوري اسلامي ايران، سوّم شعبان، سالروز ولادت باسعادت امام حسين(ع)، به عنوان روز پاسدار، نامگذاري شده است. پاسداران انقلاب اسلامي در ايران با تأسّي به شجاعت، مردانگي، استواري، ايمان و فضايل اخلاقي امام حسين(ع)، در راه حفظ آرمانهاي والاي اسلام و انقلاب اسلامي و نيز حراست از تماميّت ارضي جمهوري اسلامي، صحنههايي فراموش نشدني و حماسههايي با شكوه آفريدند و خود، سرمشق جوانانِ مؤمن و آزاديخواه جهان شدند.
ورود امام حسين(ع) به مكه ي منوره(60 ق)
چون معاويه در نيمهي رجب سال شصت هجري از دنيا رفت، برخلاف مفاد قرارداد صلح با امام حسن(ع)، يزيد را به جاي خويش نصب كرد و اُمراي يزيد در سرزمينهاي اسلامي از مردم براي او بيعت ميگرفتند. يزيد به والي خود در مدينه دستور داد تا از بزرگان اين شهر به ويژه امام حسين(ع) بيعت بگيرد و گرنه آنان را به قتل برساند. امام حسين(ع) پس از آگاهي از موضوع، به اتفاق افراد خانواده، برادران و برادرزادگان خود از مدينه خارج شد و به سوي مكه حركت كرد. آن حضرت در اواخر ماه رجب سال شصت از مدينه بيرون آمد و در سوم شعبان وارد مكه گرديد. اين اقامت تا ماه ذيحجه ادامه يافت و امام در آن تاريخ، راهي عراق گرديد.
ولادت امام حسين(ع)(4 ق)
سيد جوانان اهل بهشت، ريحانهي باغ رسالت، يكي از دو گوشوارهي عرش خدا، خامس آل عبا، سرور آزادگان جهان، حضرت امام حسين(ع) در سوم شعبانِ سال چهارم هجري در مدينهي منوره به دنيا آمد. ابوعبداللَّه، كنيه و سيد شباب اهل الجنه، سبط النبي، مبارك و سيدالشهدا از القاب آن حضرت ميباشند. اخبار و احاديث گوناگون در فضايل و مناقب آن بزرگوار از شيعه و سني فوق تواتر است. نام آن حضرت، زينت بخشِ تاريخ انسانيت و قيام او سرخط و الگوي قيامها و نهضتهاي جهان است. آموزشگاه فداكاري را او يگانه آموزگار است و دانشگاه شهامت و شهادت را او يكتا استاد. پيامبر اكرم دربارهي نوادهي گرامي خويش فرموده است: حسين را در دلهاي مؤمنان، محبتي ژرف و پنهان است و او دري از درهاي بهشت ميباشد. سوگند به آن كه جانم به دست اوست كه حسين در آسمانها، بيش از روي زمين به عظمت ياد ميشود و او زيور آسمان و زمين است.
درگذشت "فِرانْسيس بِيكُن"، فيلسوف شهير انگليسي (1626م)
فرانْسيس بيكُن فيلسوف معروف انگليسي در 22 ژانويه 1561م در لندن به دنيا آمد و از جواني به تحصيل علم و دانش پرداخت. پدر فرانسيس از نزديكان پادشاه انگليس بود. از اين رو وي براي نزديك شدن به پادشاه كوشش فراواني كرد و بالاخره به عضويت مجلس ملي انتخاب شد و با اخذ عنوان لُردْ، به رياست قضات كشور و رياست دادگستري انگلستان دست يافت. با اين وصف طولي نكشيد كه پارلمان انگليس كه نظر خوبي نسبت به بيكن نداشت، او را به جرم اختلاس از تمام مزايايى كه به دست آورده بود محروم كرد و بيكُن پس از محاكمه به حبس ابد محكوم شد. اما پادشاه انگلستان وي را عفو كرد و بيكن از آن پس تا پايان عمر در املاك خود در خارج از لندن، روزگار گذراند. بيكن با وجود از دست دادن مقام، از مطالعه و اشتغال به علم رويگردان نشد و در همين هنگام كتابهاي معروف خود درباره ارزش و پيشرفت علم وديگري به نام ارغنون جديد را منتشر نمود كه فوقالعاده مورد توجه قرار گرفت. وي عنوان كرد كه هدف اصلي او در زندگي، عبارت از اعمال نفوذ خود به طبيعت است. بيكُن ميگفت: انسان چون داراي سه نيروي حافظه، تخيل و عقل است، بايد علوم نيز به سه دسته تقسيم شود. از اين رو، بيكن آنچه را كه مربوط به حافظه بود تاريخ ناميد و ادبيات و فلسفه را نيز به ترتيب به تخيل و عقل مربوط ميدانست. او فلسفه را به سه موضوع خدا، طبيعت و انسان تقسيم كرد و بر اين اساس آنچه مربوط به خدا باشد، علم الهي است و طبيعت، موضوع علم و حكمت است. همچنين اموري مربوط به روان و تن هستند مثل پزشكي و هنرهاي زيبا و ورزش و اخلاق، و برخي مربوط به زندگاني اجتماعي مردم است كه آن را بايد علم مدني ناميد. بيكن اولين كسي بود كه با انتقاد از علم و حكمت قديم، مبناي آن را درهم ريخته و با بيان نقائص و اشتباهات آن، مردم را به تجربه و اساس علوم تازه تشويق ميكرد. بزرگترين خدمت بيكن به فلسفه، تدوين و استقرار و ترويج روش استقراء در علوم تجربي بود كه هم اينك نيز كاربرد فراواني دارد. بيكن در گسترش علوم تجربي در انگلستان و تجديد حيات علم و فلسفه در اروپا نقش بسزايى داشت و با تاليف كتاب احياء علوم كبير يا دايرةالمعارف علوم بشري، يكي از پديد آورندگان روش تجربي به شمار ميرود. بيكن دو سال قبل از مرگش كتاب آتلانتيس نو را نوشت و آن مدينه فاضلهاي بود كه ساكنانش خويشتن را وقف مطالعه طبيعت و خداوند كرده بودند. در اين مدينه فاضله كه آن را بزرگترين ارمغان بيكُن به فلسفه جهان ناميدهاند، سياستمدار وجود ندارد بلكه به جاي آنها مردان عَمَل و كشوردار نشستهاند. در اين آرمانشهر، از راه گزينش شرافتمندانه بر مبناي لياقت و صلاحيت ميتوان به مقامي رسيد. انسان عليه انسان به ستيزه برنميخيزد، بلكه همه انسانها دست در دست يكديگر براي غلبه بر نيروي طبيعت كوشش ميكنند. در اين مملكت، نمونه و كمال مطلوب، كشمكش و جنگ نيست زيرا حرص و طمع وجود ندارد. هيچ كس نميكوشد تا در كسب ثروت از همسايگان خود پيشي جويد. در مدينه فاضله بيكن، مردم تحت رهبري ساكنان فيلسوف و دانشمند، به دينِ حسن نيتْ خواهند گرويد. آدميانحيواناتي نيستند كه راست راه ميروند بلكه خداياني جاوداني هستند. علاوه بر اين اثر، از فرانسيس بيكن آثار ديگري بر جاي مانده كه پيشرفت دانش، تاريخ بادها و داستان مرگ و زندگي از آن جمله است. فرانسيس بيكن سرانجام در نهم آوريل 1626م در 65 سالگي بر اثر ابتلا به مرض ذاتالرّيه درگذشت.
گشايش جبهه غربي با حمله آلمان به نروژ در اوايل جنگ جهاني دوم (1940م)
با آغاز جنگ جهاني دوم، انگليس و فرانسه با وجود اعلان جنگ به آلمان، در جريان عمليات نظامي آلمان در لهستان و درگيري قسمت عمده نيروهاي آلمان در اين جبهه، دست به حمله به مواضع آلمانيها نزدند و بيشتر به آرايش جنگي و تقويت خطوط دفاعي خود در طول مرز آلمان و فرانسه پرداختند. در اين ميان هيتلر تلاش كرد تا پيمان سازشي با انگلستان و فرانسه بر ضد شوروي منعقد كند، اما اين تلاش با مخالفت انگلستان بي نتيجه ماند. از اين رو در اواخر سال 1939م، هيتلر تصميم گرفت از ادامه تلاش براي صلح در غرب دست بردارد و در اوايل سال 1940م، در جبهه غرب دست به حمله بزند. نقشه تعرّض آلمان در غرب به علت زمستان سرد و سخت و بدي وضع هوا كه مانع عمليات نيروي هوايى آلمان ميشد تا فصل بهار به تعويق افتاد و در اين مدت، صنايع جنگي آلمان با تمام ظرفيت براي ساختن اسلحه و مهمات جنگي به ويژه هواپيما و بمب كار ميكردند. در اين ميان، تمركز ناوگان جنگي و دريايى انگليس در بنادر نروژ و دانمارك در ماههاي فوريه و مارس سال 1940م، نقشههاي جنگي هيتلر را تغيير داد و روز دوم آوريل، هيتلر فرمان حمله به نروژ و دانمارك را صادر كرد. سحرگاه روز هفتم آوريل، پنج گروه از ناوگان جنگي آلمان، عازم بنادر نروژ شدند و بامداد نهم آوريل، نبرد سختي در پنج بندر نروژ بين نيروي دريايى آلمان و انگليس درگرفت. در سه بندر، قبلا كشتيهاي تجارتي آلمان كه مملو از سربازان آلماني بود لنگر انداخته بودند و در نزديكي كشتيهاي جنگي، در ساحل پياده شدند. همزمان، دانمارك نيز از زمين و هوا و دريا مورد حمله قرار گرفت و بدون مقاومت زيادي تسليم شد. نروژ تا اواخر آوريل با كمك ناوگان جنگي انگليس در برابر آلمان مقاومت كرد، ولي بروز مخالفتهاي داخلي با ادامه جنگ و تشكيل يك حكومت طرفدار آلمان در اسُلو پايتخت نروژ، مقاومت نروژيها را در هم شكست و با خروج خانواده سلطنتي نروژ و اعضاي دولت سابق از نروژ، نيروهاي انگليسي نيز در دوم و سوم مه 1940م، بنادر نروژ را ترك كردند. فتح نروژ زمينه حمله هيتلر به سمت فرانسه را فراهم ساخت و جنگ را گستردهتر كرد. نروژ تا پايان جنگ، تحت اشغال آلمان بود و پس از شكست هيتلر، آزادي خود را بازيافت.