انتخابات سومين دوره مجلس شوراي اسلامي (1367 ش)
عليرغم تهديدات و حملات موشكي و هوايي و جنگ رواني در طي جنگ، ملت ايران در كمنظيرترين انتخابات جهان، به پاي صندوقهاي اخذ رأي رفت و مجلس سوم را شكل داد. استقبال كم نظير مردم ايران از انتخابات سومين دوره مجلس شوراي اسلامي در سختترين شرايط جنگ شهرها، بار ديگر دشمنان جهاني اسلام را از شكست انقلاب اسلامي مأيوس كرد. مردم در اين دوره با حضور هفده ميليوني خود در حوزههاي رأيگيري، نمايندگان مورد نظر خود را انتخاب كردند و مجلس سوم در هفتم خرداد آن سال با به حد نصاب رسيدن نمايندگان، آغاز به كار كرد.
شهادت عالم مجاهد آيت اللَّه "سيدمحمد باقر صدر" و خواهرش "بِنتُ الهُدي" (1359 ش)
آيتاللَّه سيدمحمدباقر صدر در سال 1313 ش (1353 قمري) در كاظمين در خانوادهاي فقير اما نابغهپرور به دنيا آمد. پدرش فقيه بزرگوار سيدحيدر و مادرش دختر شيخ عبدالحسين آل ياسين و بانويي باتقوا بود. آيتاللَّه صدر در كودكي پدر را از دست داد و تحت كفالت برادرش، سيد اسماعيل، قرار گرفت. وي پس از فراگرفتن مقدمات و اصول نزد استادان آن زمان و برادرش، راهي نجف اشرف شد و قبل از 20 سالگي به مرحله اجتهاد نائل آمد. اين عالم جوان در سن 22 سالگي نخستين اثر علمي - تحقيقي خود را به نام "غايةُ الفكرِ في علمِ الاصولِ الفقه" را به جهان علم ارايه نمود و كتابهاي فَلسفَتنا و اقتصادُنا كه پس از آن به رشته تحرير درآمدند سمبل قدرت نمايي ايدئولوژي اسلامي در برابر انديشههاي وارداتي غرب بودند. آيتاللَّه صدر مسأله رهبري فكري را از مسأله رهبري سياسي جدا نميدانست و همگام با فعاليتهاي فكري، به فعاليتهاي سياسي و رهبري سياسي جامعه نيز همت ميگماشت. از اينرو، وجودش خطري براي بعثيان به شمار ميآمد و همين امر باعث رنجش حاكمان بعثي عراق گرديد. آيتاللَّه صدر نقش ارزندهاي در حمايت از انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني(ره) داشت و اين امر براي رژيم خونخوار عراق ناخوشايند بود. سرانجام حزب بعث عراق پس از دستگيري ايشان و نيز خواهر ارجمندش، سيده بنت الهُدي صدر، آنان را به طرزي فجيع به شهادت رساندند. شهادت اين مرد بزرگ و خواهر مكرمهاش پس از شكنجههاي فراوان در زندانهاي رژيم بعثي عراق در روز 19 فروردين 1359 شمسي مصادف با 24 جماديالاولي سال 1400 قمري در 47 سالگي واقع شد. بدن خونين و شكنجه ديده اين شهيدان به طور مخفيانه تحويل يكي از افراد خانواده صدر گرديد و اجساد مطهرشان بدون حضور ديگران به خاك سپرده شد.
تولد "خواجه عبداللَّه انصاری" عارف والامقام و نويسندهي بزرگ اسلامي(396 ق)
خواجه عبداللَّه انصاري هروي بن ابي منصور كه نَسَبَش با شش واسطه به ابوايوب انصاري، صحابي پيامبر(ص) ميرسد، از عرفا و بزرگان صوفيه ميباشد.وي كه به شيخ الاسلام معروف است در اواخر قرن چهارم در هرات به دنيا آمد. خواجه از نه سالگي شعر ميگفت و سپس براي خدمت به اسلام، مسافرت نمود. او شعر پارسي و عربي را نيكو ميسرود و در جواني در علوم ديني و حفظ اشعارِ عرب، مشهور بود. همچنين وي در حديث و فقه مهارت داشت و در تصوف داراي مقامي عالي است. محل اقامتش، بيشتر در هرات بود و در آنجا، تا پايان عمر به تعليم و ارشاد اشتغال داشت. وي داراي حافظهاي قوي و استعدادي بالا بوده است. بيشتر شهرت خواجه عبداللَّه انصاري به جهت رسالات و كُتب مشهوري است كه آنها را نگاشته كه تفسير قرآن، كنزُالسّالكين، رسالهي دل و جان، اُنسُ المُريد، انوارُ التَّحقيق، شَمس المجالس، منازل السائرين و مناجات فارسي از آن جملهاند. خواجه عبداللَّه انصاري در سال 481 ق در 85 سالگي درگذشت.
افتتاح دوره جديد بازيهاي المپيك در آتن پايتخت يونان (1896م)
بازيهاي جهاني المپيك از سالها پيش از ميلاد مسيح(ع) در يونان باستان انجام ميشد و جوانان را به رقابتهاي ورزشي و آماده سازي جسماني فرا ميخوانْد. بازيهاي المپيك كه در ابتدا به صورتي محدود، با نام المپيا خوانده ميشد، پس از گذشت مدتي رونقي فراوان يافت. با اين حال برخي مخالفان براي تعطيلي آن كوشيدند تا اينكه در سال 393م از اين بازيها، جز نامي باقي نماند. در پايان قرن نوزدهم، پيِر دو كوبرتنِ فرانسوي كوشش فراواني به عمل آورد تا اين بازيها را احيا كند. در نهايت به دنبال سالها تلاش او و دوستانش كه شيفته صلح و صفا بودند، بازيهاي المپيك دوباره جلوه كرد و در سراسر جهان درخشيد. سال 1896م براي المپيا نقطه بازگشتي بود. در اين سال، اين مسابقات در موطن اصلي خود در يونان انجام شد و طي دورههاي بعد، رونقي فراوان يافت. دورههاي المپيا كه امروزه به بازيهاي المپيك تبديل شده است، هر چهار سال يكبار برگزار ميشود و به جز سالهاي جنگ جهاني اول و دوم، به طور مرتب انجام شده است. بيست و پنجمين دوره بازيهاي المپيك در سال 2004م در آتن برگزار شد، ضمن اينكه قرار است دوره بعدي آن در سال 2008م در چين برپا شود.
زادروز هوسرل ، پایهگذار پدیدارشناسی (1895م)
ادموند هوسرل، ریاضیدان و فیلسوف مشهور آلمانی نیمهی اول قرن بیستم میلادی بود. وی، «پدیدهشناسی - فنومنولوژی» را تکمیل کرد. کتابهای او عمدتاً دربارهی منطق و منطق ریاضی است. هوسرل از فیلسوفان مهم و بنیانگذار «پدیدارشناسی» بهشمار میرود. ادموند هوسرل در تاریخ هشتم آوریل سال ۱۸۵۹ میلادی در پروسنیتس در موراویا که جزء اتریش بود - و اکنون در جمهوری چک قرار دارد - بهدنیا آمد. او در دانشگاههای گوتینگن و فرایبورگ در سمت استاد فلسفه تدریس میکرد. هوسرل سعی داشت مانند راسل برای فلسفه یک مبنای ریاضی پیدا کند. برای این منظور، وی از منطق فرانتس برانتانو کمک گرفت. هوسرل، پدیدارشناسی را ورای ایدهآلیسم و واقعگرایی معرفی میکند و برای اثبات عدم کفایت علم در کشف باطن اشیا، شیوهی لاادریون را پیش میگیرد. او شیفتهی افلاطون، اشراقگرایی، جوهرگرایی و روحگرایی است. هوسرل، ۱۸۷۸م به برلین رفت و در سخنرانیهای کارل وایراشتراس و لئوپولد کرونکر شرکت نمود. در سال ۱۸۸۲م، رسالهی دکتری خود را در ریاضیات محض تحت عنوان «مقدمهای بر نظریه محاسبه متغیرها» زیر نظر لئوپولد کرونکر به پایان رساند. در طول سالهای ۱۸۸۴م تا ۱۸۸۶م، در وین در کلاسهای درس فرانتس برنتانو شرکت کرد. وی در سال ۱۸۸۶م در هاله اقامت گزید و در درسهای روانشناسی کارل اشتومپف شرکت کرد. در ۱۸۹۱م نخستین کتاب خود بهنام فلسفه حساب: پژوهشهای روانشناختی و منطقی را که به برنتانو تقدیم کرده بود، به چاپ رساند. طی سالهای ۱۸۹۰م تا ۱۹۰۰م با گوتلوب فرگه آشنا شد که انتقادات او از دیدگاههای هوسرل در فلسفه حساب در تغییر توجه هوسرل، منجر به چاپ پژوهشهای منطقی در سال ۱۹۰۰م تا ۱۹۰۱م گردید. با اینکه هوسرل مسیحی شده بود، معذلک از گزند دشمنی هیتلر در امان نماند. ادموند هوسرل به سال ۱۹۳۸م درگذشت.