رحلت عالم رباني "سيد محمد ابراهيم خوانساري" (1292 ش)
آيتاللَّه سيدمحمد ابراهيم خوانساري، يكي از علماي بزرگ اصفهان، در سال 1232 ش برابر با نيمه ماه مبارك رمضان 1269 ق در اصفهان و در خانواده عالمپرور خوانساري ديده به جهان گشود. وي پس از طي مقدمات و سطوح علوم اسلامي، در حلقه درس عموي بزرگوارش، سيدمحمدباقر خوانساري، معروف به صاحب روضات شركت جست و پس از سالها شاگردي در حلقه درس عالمان نامدار عصر، به درجه عالي اجتهاد دست يافت. آيتاللَّه خوانساري پس از آن به تدريس علوم اسلامي فقه و اصول پرداخت و شاگردان زيادي تربيت نمود. ايشان همچنين مرجع تقليد جمع زيادي از شيعيان بود و تاليفات متعددي را به انجام رساند. ايشان مباحثات و مناظراتي با علماي مسيحي در اثبات نبوت پيامبر بزرگ اسلام، حضرت محمد(ص) داشته و چون دانشمندان مسيحي، استدلال او را نميپذيرفتند، آنها را به مباهله دعوت مينمود، ولي آنان حاضر به مباهله نميشدند. اين فقيه وارسته و خدمتگزار دلباخته اسلام سرانجام در دوازدهم فروردين 1292 ش برابر با بيست و سوم ربيعالثاني 1331 ق در شصت سالگي وفات يافت و در كنار مزار عموي دانشمندش در اصفهان مدفون گرديد.
اعلام انصراف "رضاخان سردار سپه" از جمهوري (1303 ش)
رضا خان سردار سپه و هوادارانش قصد داشتند با تحويل سال 1303 ش، قاجاريه را خلع و نظام جمهوري را جايگزين رژيم سلطنت سازند و به همين سبب اكثريت نمايندگان مجلس كه هوادار رضاخان بودند، سعي در تصويب سريع جمهوري رضاخاني داشتند. اما اجتماع موافقان رضاخان در 28 اسفند 1302 و نشست دوم فروردين 1303 در مجلس براي بررسي اين موضوع، با مقاومت و ايستادگي دليرانه شهيد سيد حسن مدرس و همفكرانش خنثي شد و مخالفتهاي فراواني عليه جمهوري ابراز گرديد. با گستردهتر شدن اين اعتراضات، رضاخان كه فهميد اينگونه نميتواند زمام امور كشور را به دست گيرد، صبح روز سوم فروردين با حالتي قهرآميز به سعدآباد رفت و پس از دو روز توقف ناگهاني، براي ديدار با علما و بزرگان به قم شتافت. هنگامي كه وي به دلايل مخالفت علماي قم آگاه شد، از تصميم قدرتطلبانه خويش منصرف گرديد و قول داد كه از اعلان جمهوري جلوگيري كند. وي پس از مراجعت به تهران، در دوازدهم فروردين 1303 ش، با انتشار اعلاميهاي، پيگيري نظام جمهوري را متوقف ساخت. او هرچند از اعلام نظام ساختگي جمهورياش دست برداشت، اما جاهطلبي خود را رها نكرد تا اينكه موفق به خلع قاجار و به دست گرفتن قدرت در ايران شد.
تشكيل و آغاز به كار "نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران" (1370 ش)
قانون ادغام نيروهاي انتظامي در ابتدا از طرف وزارت كشور و نمايندگان مجلس، به منظور برقراري هرچه بهتر امنيت در داخل كشور و مرزهاي جمهوري اسلامي و همچنين جلوگيري از تداخل وظايف، مسؤوليتها و مأموريتهاي نيروهاي انتظامي كشور مطرح شد. تا اينكه اين قانون در 27 تيرماه 1369 ش از تصويب مجلس شوراي اسلامي گذشت و اين روز به عنوان روز نيروي انتظامي نامگذاري گرديد. طبق اين قانون كه در دوم مرداد آن سال به تصويب و تنفيذ شوراي نگهبان رسيد، وزارت كشور موظف شد در اسرع وقت، نسبت به انجام اين مهم اقدام نموده و نيروهاي شهرباني، ژاندارمري، كميته انقلاب اسلامي، پليس قضايي و حراست وزارتخانهها را با هم ادغام كرده، نيروي واحدي تشكيل دهد. شش ماه پس از آن، اين امر آغاز شد وسرانجام نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در دوازدهم فروردين 1370 با تأييد مقام معظم رهبري، شكل رسمي و قانوني گرفت. قانون نيروي انتظامي، اهداف اين نيرو را كه به اختصار "ناجا" ناميده ميشود، استقرار نظم و امنيت، تأمين آسايش عمومي و فردي، نگهباني و پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي در چارچوب قانون مصوّب در قلمرو كشور جمهوري اسلامي ايران تعيين نموده است.
شهادت امام موسي كاظم(ع) در زندان "هارون الرشيد" خليفه ي ستمكار عباسي(183 ق)
در زمان امامت امام موسي كاظم(ع) شرايط براي مبارزهي منفي و قيام علمي و ارشاد مردم، آماده بود. با توجه به اين وضعيت، آن امام بزرگوار، فعاليت خويش را در دو جبهه آغاز فرمود. يكي مبارزهي منفي و عدم تسليم در برابر طاغوت و متنفّر كردن مردم از دستگاه ظلم و جور و ديگري در جهت ارشاد و هدايت مردم و نشر احكام و تربيت شاگردان. امام كاظم(ع) در اين راه سختيهاي فراواني را متحمل شده و ساليان طولاني در زندان هارون، خليفهي ستمكار عباسي محبوس گرديد. سرانجام حضرت امام موسي كاظم(ع) پس از پنجاه و پنج سال زندگي و سي و پنج سال امامت در حالي كه سالهاي زيادي از دوران امامت را در زندان ستم هارون الرشيد عباسي گذرانده بود به دستور خليفه و توسط زندانبان قَسيُّ القلبي به نام سِندي بن شاهِك مسموم شده و به شهادت رسيد. شهادت آن امام بزرگوار در زندان بغداد صورت گرفت و بدن مطهرش را در نزديكي بغداد و در محلّي كه امروزه به كاظمين مشهور است به خاك سپردند.
درگذشت "شاه نعمت اللَّه ولي" از اولياء بزرگ و صاحبْ طريقتِ شيعه(830 ق)
نورالدين شاه نعمت اللَّه بن سيدعبداللَّهكرماني معروف به شاه نعمت اللَّه ولي، از بزرگان عرفاي نامدار شيعهي قرن نهم هجري، در حدود سال 730 ق در كرمان به دنيا آمد. وي از معاشران سيدشريف جرجاني و حافظ شيرازي بود و در حرمين شريفين (مكه و مدينه) در خدمت عبداللَّه يافعي تن به رياضات شاقه و مجاهدات جانفرسا داد و از او اجازهي ارشاد گرفت. طريقهي شاه نمت اللَّه ولي را از افراط و تفريط و عقايد فاسد، مبرّا دانستهاند. همچنين او را پيرو افكار و شارح آثار ابن عربي گفتهاند. شاه نعمت اللَّه ولي، سلطان دراويش بود و بزرگانِ اطراف، هدايايى به درگاهش ميفرستادند. شهرت شاه نعمت اللَّه ولي بيشتر از جنبهي تصوُّف است نه شعر و شاعري. ديوان اشعار وي مشتمل بر چهارده هزار بيت غزليات، مثنويات و نيز مقداري رباعيات ميباشد. غزليات او بيشتر بر وحدت وجود و عشق عرفاني است. امانت، شرح گلشن راز، نصيحةُ الملوك و... از جمله آثار اوست. وفات شاه نعمت اللَّه ولي بين 830 ق الي 843 ق واقع شده و در تاريخ آن محل اختلاف ميباشد. هرچند، با توجه به اشعار وي، بر ميآيد كه بيش از صد سال عمر كرده است. شاه نعمتاللَّه ولي در ماهانِ كرمان درگذشت و تربتش زيارتگاه صوفيان، مريدان و معتقدانش ميباشد. هماكنون مزار او در ماهان، با شكوه و صفا پابرجاست.
تولد "تيكو براهه" منجم و رياضيدان شهير دانماركي (1546م)
تيكو براهه منجم دانماركي در 14 دسامبر 1546م در دانمارك به دنيا آمد. وي در حين تحصيل و در حالي كه بيش از 14 سال نداشت، شاهد منظرهاي از خورشيد گرفتگي شد و به قدري تحت تاثير اين واقعه قرار گرفت كه مصمم شد دانش نجوم را بياموزد. تيكو براهه مدتي در آلمان به تحصيل اشتغال داشت و پس از مطالعه و تحقيق بسيار، ستاره جديدي را در 11 نوامبر 1572م كشف كرد و پس از مدتي به شهرت فراواني رسيد. از اين رو، دولت دانمارك جزيره كوچك "هون" را جهت تأسيس رصدخانه در اختيار وي قرار داد. او در آنجا، رصدخانهاي بنا كرد و مدت 20 سال با تلاش و جديت به رصد ستارگان پرداخت. براهه با تكميل آلات و ادوات رصد و دقت در رصد سيارات و ستارگان، راه را براي اكتشاف يوهان كپلر اخترشناس آلماني و منجمين ديگر هموار كرد. وي همچنين تلاش كرد بين نظريه نيكلا كوپرنيك منجم لهستاني مبني بر ثابت بودن خورشيد و چرخش زمين و ساير سيارات به دور آن، با نظريه بطلميوس كه عكس نظريه كوپرنيك بود توافقي ايجاد كند. او درباره ساختمان جهان، دستگاهي ساخت كه در آن، زمين مركز عالم و به صورت ثابت بود و خورشيد به دور آن دوران ميكرد، در حالي كه بعدها عكس اين مطلب به اثبات رسيد. با اين حال وي محاسبههايي از زاويههاي ستارگان به عمل آورد كه در آن زمان، بسيار دقيق بودند. تيكو براهه سرانجام در 24 اكتبر 1601م در 55 سالگي درگذشت.
تولد "ويليام هارْوي" دانشمند انگليسي و كاشف جريان گردش خون (1578م)
ويليام هارْوي دانشمند انگليسي و كاشف جريان گردش خون، در اول آوريل 1578م در خانوادهاي ثروتمند در شهر فولكستون انگلستان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي، در رشته پزشكي به تحصيل پرداخت و با پايان تحصيلات به استادي دانشگاه كمبريج رسيد. هاروي علاقه زيادي به شناخت اعمال و وظايف بدن داشت و در اين راه، كوشش فراواني از خود نشان داد. در نهايت، وي موفق به كشف جريان خون گرديد و وظايف و عمل قلب را بدون كمك ميكروسكوپ كشف كرد. از اين رو وي را از بنيانگذاران طب نوين ميدانند. هاروي ثابت كرد كه غذا پس از هضم، وارد خون شده و خون پس از ورود به قلب، درتمام بدن گردش ميكند. نتايج اين تحقيقات در زمان زندگي هاروي مورد استقبال مردم و دانشمندان قرار نگرفت، اما سه سال پس از مرگ هاروي، يك پزشك متخصص در مشاهدات ميكروسكوپي، جريان خون را مشاهده نمود و بدين ترتيب، كشف بزرگ هاروي مورد تأييد پزشكان و مردم واقع شد. اين در حالي بود كه ويليام هاروي، در سوم ژوئن 1657م در 69 سالگي درگذشته بود.