تصويب قانون اصلاح تقويم در مجلس شوراي ملي (1304 ش)
در يازدهم فروردين 1304 ش، مجلس شوراي ملي، قانوني تصويب نمود كه به موجب آن، در كشور ايران سال رسمي كشور، هجري شمسي، و اول سال، روز اول بهار، و مبدأ تقويم، هجرت رسول اكرم(ص) ميباشد. بر اين اساس تمام ادارات و مؤسسات دولتي، اقتصادي و مردم موظف شدند به جاي ماههاي حَمَل، ثور، جوزا، سرطان، اَسَد، سُنبُله، ميزان، عَقرب، قوس، جُدَي، دَلوْ و حوت، ماههاي جديد را به شرح: فروردين، ارديبهشت، خرداد، تير، مرداد، شهريور، مهر، آبان، آذر، دي، بهمن و اسفند به كار ببرند. شش ماه اول، سي و يك روز، پنج ماه دوم، سي روز و ماه آخر 29 روز و در سالهاي كبيسه 30 روز شد. اين تقويم تا سال 1354 ش در ايران به عنوان تقويم رسمي، جاري بود و بدان عمل ميشد. اما در اسفند 1354 ش، تاريخ ايران بر اساس جلوس كورش هخامنشي با نام تاريخ شاهنشاهي به جريان افتاد تا اين كه اين تقويم مجعول و ضد ديني در پي گسترش موج انقلاب اسلامي، در شهريور 1357، مُلغي شد.
پايان همه پرسي تغيير نظام پادشاهي به جمهوري اسلامي (1358 ش)
پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و تشكيل دولت موقت از سوي امام، زمينه مهمترين همه پرسي در ايران، جهت تعيين نوع حكومت فراهم شد. در اين زمان بود كه وسوسههاي گوناگوني آغاز شد و درباره حكومت جمهوري اسلامي، نظرات متفاوتي مطرح گرديد. تا اينكه مردم در روزهاي دهم و يازدهم فروردين 1358ش، با حضوري آگاهانه در پاي صندوقهاي رأي، پيروزي نهايي انقلاب اسلامي را با آراي عظيم و باورنكردني خود تحقّق بخشيدند و نظام جمهوري اسلامي را مستقر ساختند. در نهايت در روز دوازدهم فروردين 1358، ساختار جديد سياسي اجتماعي ايران بر مبناي آراي اكثريت مردم تثبيت شد و نظام جمهوري اسلامي رسماً به تاييد ملت مسلمان ايران رسيد. بدين ترتيب مبارزات مستمر و پيگير امت مسلمان ايران، در بر پايي حكومت اسلامي و سرنگوني رژيم 2500 ساله پادشاهي به ثمر نشست و عصر نويني در تاريخ ايران و اسلام آغاز شد.
وفات دانشمند كبير "ابونصر فارابي" معروف به "معلم ثاني" (339 ق)
محمد بن طرخان، حكيم و فيلسوف شهير، معروف به ابونصر فارابي، در سال 260 ق در روستايى نزديك فاراب در خراسان قديم به دنيا آمد. فارابي از بزرگترين دانشمندان اسلامي قرن چهارم هجري بوده و به معلم ثاني، استاد الفلاسفه و مَلِكُ الحُكَما خوانده ميشود. وي پس از تحصيل مقدمات در فاراب، به بغداد رفته و زبان عربي، رياضيات و فنون حكمت را آموخت. فارابي با هوش سرشاري كه داشت، در تحصيل، دقتِ بسيار ميورزيد و با وجود عدم بضاعت مالي، به سرعت در علوم پيشرفت كرد. وي همچنين در طب، منطق، موسيقي و زبانشناسي استاد كامل بود. فارابي در اثر تسلط بر زبانهاي متعدد، كتب يونان قديم را به عربي ترجمه كرد. آراءُ اهلِ المدينةِ الفاضِله، اِحصاءُالعلوم، القياس و دهها اثر ديگر از تاليفات اوست. وي در 79 سالگي در دمشق وفات يافت ودر آن شهر به خاك سپرده شد.
فتح قلعه ي خيبر به دست تواناي "حضرت علي"(ع)(7 ق)
خيبَر، سرزمين حاصلخيزي در 32 فرسخي شمال مدينه، داراي هفت قلعه و بالغ بر بيست هزار سَكنهي يهودي بود. يهوديان خيبر، همچون پايگاه دشمن در نقطهاي حساس در حكومت اسلامي، برضد اسلام عمل ميكردند. يهوديان فرصتطلب، عليرغم پيماني كه با مسلمانان داشتند، خيبر را كانون مبارزه با اسلام قرار داده و تا ميتوانستند، مشركان را بر ضد اسلام ميشوراندند و كمك ميكردند. پيامبر اسلام(ص) تصميم گرفت اين آخرين كانون ضداسلامي دشمن در مدينه را نيز نابود كند و ريشهي فتنه را درآوَرَد. پيامبر اكرم(ص) با هزار و ششصد نفر، با روش غافلگيرانه، خود را به قلعههاي خيبَر رساندند. يهوديان به قلعههاي خود پناه برده و قلعهها را به روي خود بستند. مسلمانان قلعهها را يكي پس از ديگري گشودند ولي فتح دو قلعهي آخر ده روز به طول انجاميد. حضرت رسول اكرم(ص) پس از اين كه عدهاي از اطرافيانش موفق به فتح آن دو قلعه نشدند، فرمود: فردا پرچم جنگ را به مردي ميدهم كه جنگجويى است كه فرار نميكند، خدا و رسول خدا(ص) را دوست دارد، خدا و رسولش نيز او را دوست دارند و خداي تعالي خيبر را به دست او فتح ميكند. فردا حضرت علي(ع) حاضر گشت و حضرت رسول(ص) پرچم را به دست او سپرد. حضرت علي(ع) به سوي خيبر شتافت و پس از آن كه پهلوانان يهود را به هلاكت رساند قلعهي خيبر را به دست مبارك خويش فتح كرد.
افتتاح "برج ايفل" در پاريس (1889م)
در 21 ژانويه سال 1887م ساخت برج فلزي ايفل با ارتفاع سيصد متر، در پاريس آغاز شد و دو سال و دو ماه بعد در 31 مارس 1889م طي مراسم با شكوهي افتتاح شد. به طول انجاميد. از اين برج كه به نام سازنده آن "گوستاو ايفل" نام گذاري شده است به عنوان فرستنده تلويزيوني استفاده ميشود. برج ايفل داراي سه طبقه در ارتفاعات 115 57 و 276 متري است. همچنين اين برج به عنوان نماد كشور فرانسه، يكي از جايگاههاي بسيار سود آور براي دولت اين كشور است؛ چرا كه سالانه دهها ميليون نفر از آن بازديد ميكنند و صدها ميليون دلار عايد دولت ميگردد.
تولد "رِنِه دكارْتْ" فيلسوف و رياضيدان شهير فرانسوي (1650م) (ر.ك: 11 فوريه)
رنه دکارت، فیلسوف، ریاضیدان و فیزیکدان بزرگ عصر رنسانس در روز ۳۱ مارس ۱۵۹۶ میلادی در شهرک لاهه از ایالت تورن (Touraine) فرانسه زاده شد. مادرش در سیزده ماهگی وی درگذشت، و پدرش قاضی و مستشار پارلمان انگلستان بود. دکارت در سال ۱۶۰۶ میلادی، هنگامی که پسر ده سالهای بود، وارد مدرسه لافلش (La Fleche) شد. این مدرسه را فرقهای از مسیحیان به نام ژزویتها یا یسوعیان تأسیس کرده بودند و در آن علوم جدید را همراه با تعالیم مسیحیت تدریس میکردند. دکارت طی هشت سال تحصیل در این مدرسه، ادبیات، منطق، اخلاق، ریاضیات و مابعدالطبیعه را فرا گرفت. در سال ۱۶۱۱ میلادی، دکارت در یک جلسه سخنرانی تحت عنوان اکتشاف چند سیاره سرگردان در اطراف مشتری، از اکتشافات گالیله اطلاع حاصل کرد. این سخنرانی در روح او تأثیر فراوان گذاشت. پس از اتمام دوره و خروج از لافلش، مدتی به تحصیل علم حقوق و پزشکی مشغول گردید، اما در نهایت تصمیم گرفت به جهانگردی پرداخته و آنگونه دانشی را که برای زندگی سودمند باشد فرا بگیرد. به همین منظور مدتی به خدمت ارتش هلند درآمد چرا که فرماندهی آن را شاهزادهای به نام موریس بر عهده داشت که در فنون جنگ و نیز فلسفه و علوم مهارتی به سزا داشت و بسیاری از اشراف فرانسه دوست داشتند تحت فرمان او فنون رزمی را فرا بگیرند. دکارت در مدتی که در قشون ارتش هلند بود به علم مورد علاقه خود یعنی ریاضیات میپرداخت. در بهار سال ۱۶۱۹ میلادی از هلند به دانمارک و آلمان رفت، و به خدمت سرداری به نام ماکسیمیلیان درآمد. اما زمستان فرا رسید و در دهکده نوبرگ (Neuberg) در حوالی رود دانوب، بی دغدغه خاطر و با فراغت تمام به تحقیق در ریاضیات پرداخت و براهین تازهای کشف کرد که بسیار مهم و بدیع بود و در پیشرفت ریاضیات تأثیر به سزایی گذاشت. پس از مدتی، دکارت به فکر یکیساختن همه علوم افتاد. در شب دهم نوامبر ۱۶۱۹ وی سه رؤیای امیدبخش دید و آنها را چنین تعبیر کرد که «روح حقیقت او را برگزیده و از او خواسته تا همه دانشها را به صورت علم واحدی درآورد». این رویاها به قدری او را مشعوف ساخت، که نذر کرد تا مقبرهٔ حضرت مریم را در ایتالیا زیارت نماید. وی چهار سال بعد به نذر خود وفا کرد. از ۱۶۱۹ به بعد، چندسالی در اروپا به سیاحت پرداخت و چندسالی هم در پاریس اقامت کرد. اما زندگی در آنجا را که مزاحم فراغت خاطر خود میدید، نپسندید و در سال ۱۶۲۸ میلادی بار دیگر به هلند بازگشت و در آن دیار تا سال ۱۶۴۹ میلادی مجرد، تنها، و دور از هرگونه غوغای سیاسی و اجتماعی، تمام اوقات خود را صرف پژوهشهای علمی و فلسفی نمود. تحقیقات وی بیشتر تجربه و تفکر شخصی بود و کمتر از کتاب استفاده میکرد. در سپتامبر ۱۶۴۹ به دعوت کریستین- ملکه سوئد- برای تعلیم فلسفه به دربار وی در استکهلم رفت. اما زمستان سرد این کشور اسکاندیناوی از یکسو و ضرورت سحرخیزی در ساعت پنج بامداد برای تعلیم ملکه از سوی دیگر، دکارت را که به این نوع آب و هوا و سحرخیزی عادت نداشت، به بیماری ذاتالریه مبتلا ساخت. دکارت از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ تاریخ به حساب میآید. او قانون شکست نور را در علم فیزیک کشف کرد و هندسه تحلیلی را در ریاضیات و هندسه بنا نهاد.