تشكيل نيروي هوايي ايران با هفت فروند هواپيما (1304 ش)
در اواخر سال 1304 ش، چند فروند هواپيماي فرانسوي و روسي خريداري شد كه با نام پرندگاني از قبيل عقاب، سيمرغ، كركس، تيهو و... خوانده ميشدند. محل استقرار اين هواپيماها، آبادي قلعه مرغي در جنوب غربي تهران انتخاب شد كه وسعت كافي جهت نشستن هواپيما داشت. پس از آن، عدهاي دانشجو جهت گذراندن دورههاي آموزشي خلباني به كشورهاي روسيه و فرانسه اعزام شدند. تا اين كه در همان سال، نيروي هوايي ايران تشكيل گرديد. پس از مدتي، با تاسيس آموزشگاهها و دانشكدههاي خلباني و فني و ديدهباني، تربيت و آموزش نيروها نيز در داخل كشور انجام گرفت.
ترور "احمد كسروي"، يكي از نويسندگان ضد مذهبي زمان طاغوت توسط فداييان اسلام (1324 ش)
سيد احمد كسروي يكي از نويسندگاني بود كه عليرغم اين كه در ابتدا خود در سلك روحانيت قرار داشت، ولي پس از مدتي، در اثر انحرافات فكري، به هتاكي عليه مقدسات ديني اسلام دست زد. آراي او در نقد مذهب تشيع، مسائلي بود كه پيش از وي بر قلم برخي از نويسندگان اهل سنت جاري شده بود و علماي شيعه نيز پاسخ آنها را داده بودند، اما او با زباني كه از بينزاكتي و هتاكي خالي نبود، همان انتقادها را رواج داد. كسروي ضمن اينكه مرتباً بر ضد علما و روحانيت شيعه هرزهگويي ميكرد، وقتي كه معارض و مبارزي در اين مسير براي خود نديد، پا را فراتر نهاده و شروع به هتاكي به ساحت مقدس امام جعفرصادق(ع) نمود و درصدد بود كه با اين بيشرمي و دريدگي، آخرين ميزان غيرت و سرمايههاي نهفته مكتبي شيعيان را ارزيابي كند. وقتي كار كسروي به اين مرحله رسيد، در تمام محافل ديني به ويژه در حوزه علميه نجف اشرف، شور و غوغايي برپا شد. در اين حال هنگامي كه كتابي از او در اهانت به ساحت مقدس امام صادق(ع) به دست سيد مجتبي نواب صفوي رسيد، وي كتاب را نزد علماي نجف برد و حكم ارتداد كسروي را از آيتاللَّهالعظمي حاج آقاحسين قمي، از مراجع بزرگ نجف، گرفت. از اين رو راهي ايران گرديد و پس از چند بار مناظره، وقتي كه كسروي را غيرقابل اصلاح ديد، درصدد از ميان بردن اين مهره منحرف برآمد. اما در زمان حمله به كسروي، گلوله در تفنگ نواب گير كرد و تنها توانست او را زخمي كند. با اين حال، پس از مدتي كه از زنداني شدن نواب ميگذشت، بر اثر فشار مردم و علما از حبس آزاد شد و توانست عليه كسروي شكايت كند. پروندهاي براي كسروي تشكيل گرديد كه سرانجام هنگامي كه او به دادگستري مراجعه نمود توسط ياران فداييان اسلام اعدام انقلابي شد. برادران امامي كه عامل اصلي اين ترور بودند نيز پس از مدتي بر اثر درخواستهاي مكرر مردم و دفاع قاطع علما، از زندان آزاد شدند. بدين ترتيب، نخستين اقدام انقلابي فداييان اسلام به بار نشست و كسروي و انديشههاي پليدش به گورستان تاريخ پيوست.
خارج شدن ايران از سازمان سنتو (1357 ش)
با توجه به اهميت استراتژيك ايران و نياز مبرم اروپا و آمريكا به منابع عظيم انرژي طبيعي ايران همچون نفت و گاز، غرب درصدد برآمد كه به هر طريق ممكن، ايران را از جمله متحدان خود سازد. از اين رو، پيمان نظامي بغداد در سال 1333ش ميان عراق، تركيه و انگلستان منعقد شد. چند ماه بعد ايران و پاكستان نيز به اين پيمان پيوستند و نام آن به سازمان پيمان مركزي يا سنتو تغيير يافت، ضمن آنكه آمريكا نيز به عنوان عضو ناظر در اين پيمان حضور داشت. هرچند امضاي اين پيمان با مخالفتهاي شديدي در ايران مواجه گرديد ولي دولت به اعتراضات مردمي توجهي نكرد و پيمان سنتو را به رسميت شناخت. پيمان سنتو حلقه مياني پيمان ناتو در اروپا و پيمان سيتو در شرق آسيا بود و همكاريهاي اقتصادي، سياسي، نظامي و اطلاعاتي را در برميگرفت. اين زنجيره از پيمانهاي نظامي، در واقع بخشي از محاصره اتحاد جماهير شوروي و اقمار آن را تشكيل ميدادند كه توسط آمريكا برنامهريزي شده بود. در اين ميان آمريكا به بهانه اجراي مفاد اين قرارداد، توانسته بود با گسيل نظاميان خود به داخل نيروهاي مسلح ايران،كشورمان را به پايگاه ديدباني در جهت اهداف خود تبديل كند. اما در پي كودتاي نظامي عبدالكريم قاسم در عراق در سال 1337ش، اين كشور از پيمان سنتو خارج شد. پاكستان نيز در اعتراض به عدم حمايت اعضاي سنتو از اين كشور در مقابل هند، اين پيمان را ترك كرد و سرانجام با سرنگوني رژيم شاه و خروج ايران از پيمان سنتو، اين پيمان عملاً از هم پاشيد. قبل از انحلال پيمان سنتو، در سال 1354، در پي سرنگوني رژيم ويتنام جنوبي، پيمان سيتو نيز منحل شده بود. با اين وصف، حلقه محاصره آمريكا به دور شوروي در آسيا، عملاً در اواخر دهه 1350ش از بين رفت. پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و خروج جمهوري اسلامي ايران از اين پيمان استعماري، رشتههاي آن از هم گسيخت و به جاي آن، سازمان همكاريهاي اقتصادي "اكو" در راستاي منافع كشورهاي منطقه پا گرفت.
درگذشت حکیم "شیخ شهاب الدین سهروردی" معروف به "شیخ اشراق" (587ق)
ابوالفتح یحیى بن حَبَش سُهرِوَردی ملقب به شهاب الدین، از بزرگان فلاسفه و حکمای اسلامی است که در فقه، حدیث و دیگر علوم متداول زمان، مهارت داشت. وی حکمت و اصول فقه را از مجدالدین جبلی آموخت و از اساتید دیگر نیز بهره برد. شیخ شهاب الدین سالک مسلک اشراق بود که مبتنی بر ذوق و کشف و شهود و اشراقات انوار قلبی است. او این مبانی را مطرح و منتشر ساخت و به سیر و سلوک پرداخت. در طریقهی اشراق، عقل و استدلال برای رسیدن به حقایق کافی نیست، بلکه سیر و سلوک عرفانی نیز برای رسیدن به معرفت ضروری به شمار میرود. این عارف مسلمان سرانجام به حَلَب رفت و از لحاظ علمی بر علمای آن سامان برتری جست و مورد لطف حاکم منطقه قرار گرفت. اما دیدگاههای فلسفی و عرفانی سهروردی باعث خشم مخالفان وی شد. پس از مدتی، بدگویىِ علمای حَلب از شیخ، حاکم را به قتل سهروردی مصمم ساخت و سرانجام وی را در سی و شش یا چهل سالگی به قتل رساندند. البته شکل قتل وی به صُوَر مختلف نقل شده است. حاکم پس از مرگ شیخ پشیمان شد و مسبّبان این عمل را مجازات نمود. سهروردی با وجود عمر کوتاه خویش کتابهای متعددی به فارسی و عربی نوشته است که از آن میان میتوان به حکمةُ الاشراق، المبدأ و المعاد به عربی و آواز پر جبرییل و عقل سرخ به زبان فارسی اشاره کرد.
رحلت فقيه، محدث و حكيم جليل آيتاللَّه "ملاعلي علياري" (1327 ق)
عليبن عبداللَّه بن محمد علياري قراجه داغي تبريزي، در سال 1236 ق در روستاي سَردْرود در نزديكي تبريز، به دنيا آمد. وي ابتدا در قريهي عَليار و سپس در نجف اشرف ساكن شد. ملاعلي علياري عالم، فقيه، محدث، حكيم، اديب و شاعري بود كه در نجف اشرف به كسب علوم پرداخته و از شيخ مرتضي انصاري، ميرزاي بزرگ شيرازي و سيدحسين كوه كمرهاي اجازه روايت و اجتهاد كسب كرده بود. از آثار وي: المَقاصد، حاشيهي قوانين، مِشكوةُالوُصولِ الي عِلمِ الاصول ميباشند. آيتاللَّه علياري طبع شعر خوبي داشت و در علم نجوم و رياضي نيز داراي مهارت بود. سرانجام اين عالم رباني در 91 سالگي بدرود حيات گفت و به ديدار معبود شتافت.
درگذشت "الكساندر فلمينگ" دانشمند انگليسي و كاشف پنيسيلين (1955م)
سِر الكساندر فلمينگ پزشك و كاشف معروف انگليسي، در 6 اوت 1881م در خانوادهاي كشاورز در شهر لاچفيلد فارم در غرب اسكاتلند به دنيا آمد. او پس از طي تحصيلات متوسطه راهي لندن شد و به همراه برادر به كار مشغول گرديد. با اين حال از بيست سالگي تصميم به ادامه تحصيل گرفت و پس از پنج سال موفق به اخذ دكتراي پزشكي شد. فلمينگ پس از آن وارد تحقيقات پزشكي شد و به مطالعات ميكروبشناسي علاقهمند گرديد. او در جريان جنگ جهاني اول، در بهداري ارتش انگليس به خدمت مشغول بود. فلمينگ در آن مدت متوجه شد كه عده زيادي از سربازان در نتيجه عفونت زخم ميميرند و اين امر باعث تأثر و وحشت در او شد. فلمينگ مشاهده ميكرد كه حتي بهترين وسايلي كه علم جراحي در آن زمان فراهم آورده است قادر نيست بيماران مبتلا به عفونت زخم را از مرگ نجات دهد. وي از همان زمان مصمم شد تمام عمر خود را در راه تحقيق و مطالعه درباره باكتري معمولي كه موجب عفونت زخم ميشود صرف كند. در نهايت، ده سال پس از پايان جنگ، در چهارم سپتامبر 1928م، يك اتفاق تصادفي و يك مطالعه دقيق و موشكافانه باعث شد كه فلمينگ براي از بين بردن باكتريهاي توليد كننده عفونت زخم، موفق به كشف پنيسيلين گردد كه براي بافتهاي انساني اثرات نامطلوبي در پي نداشت. اين كشف درتاريخ طب بينظير بود و نشان ميداد كه نتايج ناشي ازآن، انقلابي درتاريخ پزشكي به وجود خواهد آورد. پنيسيلين بدان صورت كه فلمينگ كشف كرد كاربردي نداشت؛ تا اينكه يازده سال بعد در سال 1939م با كمك دو دانشمند ميكروب شناس و زيست شناس به نامهاي هوارد فلوري و ارنست چين، اين آنتي بيوتيك به صورت داروي ضد عفونت عرضه شد. در طي جنگ جهاني دوم، آنتيبيوتيكها كاربرد وسيعي پيدا كردند وجان ميليونها نفر رانجات دادند. فلمينگ، 17 سال پس از كشف پنيسيلين، در سال 1945م، به دريافت جايزه نوبل پزشكي نايل آمد و به لقب بهترين خدمتگزار كشور مفتخر گرديد. الكساندر فلمينگ سرانجام در يازدهم مارس 1955م در 74 سالگي درگذشت. (ر.ك: 4 سپتامبر)