فرار شاه خائن "محمدرضا پهلوي" از كشور در پي گسترش نهضت اسلامي ملت ايران (1357ش)
با فراگير شدن جرقههاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيامهاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني(ره) و پس از وقايع خونين كشتار 17 شهريور و 13 آبان 57 و برگزاري مراسم چهلمهاي مختلف در شهرهاي كشور و نيز اعتصاب كارگران شركت نفت و از همه مهمتر چاپ اعلاميه توهينآميز روزنامه اطلاعات، كنترل امنيت كشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج شد و موجب گرديد كه در مدت زمان كوتاهي، پايههاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملكت گردد. در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند كه حل بحران با ادامه حضور شاه امكانپذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد كرد. شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از كشور را به نفع خود ميدانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشكيل شوراي سلطنت به همراه همسر و خانواده خويش در حالي ايران را براي هميشه ترك نمود كه به شدت ميگريست. آنها سوار بر هواپيماي اختصاصي (شهباز) شده و در حالي كه يك جت بوئينگ 707 و دهها هليكوپتر آن را همراهي ميكردند از كشور خارج شدند. پس از رفتن شاه از كشور، جشن و شادماني، سراسر ميهن را فرا گرفت، مجسمههاي شاه پايين كشيده شد و اركان رژيم شاهنشاهي متزلزلتر گرديد.
وفات "امام بيهقي" از مشاهير محدثين و حافظ قرآن(458 ق)
ابوبكر فخرالزَّمان احمد بن حسن، معروف به امام بيهقي از مشاهير محدثين، حافظ، زاهد و در علوم گوناگون داراي دستي توانا بود. به جهت تحصيل احاديث و سنن نبويّه به بلاد بسياري سفر كرد. او را بر امام شافعيان به واسطهي تأليفات خود حقّي روشن است. بيهقي در 458 قمري در نيشابور وفات يافت و جنازهاش را براي دفن به بيهق(نزديك نيشابور) انتقال دادند. الاربعين، الاسماء و الصفات، الاعتقاد، البعث و النشور، از جمله آثار اوست.
آغاز تهاجم دو ساله امريكا به مكزيك (1846م)
همزمان با استقلال كشور مكزيك در قاره امريكا از دست استعمار اسپانيا در سال 1821م، شورشهايى عليه دولت مركزي صورت گرفت. يكي از اين شورشها در سال 1836م در ايالت تگزاس كه آن زمان جزئي از مكزيك بود، روي داد و به همين دليل، قواي مكزيكي به رهبري رئيس جمهور وقت، سانتا آنا، در طي نبردي شديد، شورشيان را سركوب كردند. ولي پس از مدتي رهبر استقلالطلبان تگزاس به نام هوستون با حمايت امريكا توانست قواي دولتي مكزيك را شكست دهد و بدين ترتيب در تگزاس رژيم جمهوري به رياست هوستون اعلام گرديد. در 4 ژوئيه 1845م، مجلس نمايندگان جمهوري مستقل تگزاس موافقت نمود كه به صورت يكي از ايالتهاي امريكا به آن كشور ضميمه گردد. اين عمل موجب عكسالعمل مكزيك شد و پس از قطع رابطه دو كشور، جنگ شديدي ميان مكزيك و امريكا در 16 ژانويه سال 1846م درگرفت. در نهايت با شكست مكزيك در فوريه 1848م، پيمان صلح منعقد شد كه براساس آن امريكا مالك تگزاس عنوان گرديد. همچنين نواحي وسيعي شامل نيومكزيكو، كاليفرنيا، اريزونا و مناطق اطراف در شمال غرب مكزيك به امريكا واگذار شد و استعمار به صورتي ديگر شكل گرفت