اين روزها تنبيهبدني به روش "فلك كردن " دانشآموزان ديگر در نظام تعليم و تربيت جايي ندارد اما هنوز خاطره تلخ برخي تنبيهبدنيها، غم روانه دلها ميكند و همين موضوع بهانهاي براي گفتوگو با دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش درباره فلسفه تنبيه و جايگاه آن در آموزش و پرورش شد.
به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا»، خاطره تلخ تنبيهبدني به گذشتههاي دور برميگردد به همان زمان كه دانشآموزان را به فلك ميبستند، آنچنان كه گاهي اوقات تا چند روز درد اين تنبيه آرام نميگرفت و جان كودكان به لب ميآمد؛ گاهي اوقات نيز همين تنبيهها باعث ميشد كه دانشآموزان دور درس و مشق را خط بكشند و به خاطر رهايي از كابوس تنبيهبندي با "سواد " خداحافظي كنند.
تنبيهبدني به طور كلي در جامعه مردود شناخته نشده است و حتي در برخي موارد، نبود تنبيهبدني به عنوان يك ايراد مطرح شده است؛ به عنوان اين مصرع «چوب معلم گُل است» سندي بر اين ادعاست.
از آن زمان تا به امروز، تنبيهبدني آن هم به روش فلك كردن دانشآموزان، كمرنگ شده است و اصل محبت بيش از پبش جاي خود را به تنبيهبدني داده است؛ هر چند گاهگاهي خبر تنبيهبندي درباره يك دانشآموز به رسانهها كشيده ميشود.
* هوشيار كردن؛ نه تنبيهبدني
مهدي نويدادهم، دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» به تشريح فلسفه تنبيه پرداخت و اظهار داشت: بايد توجه داشت كه "تنبيه " عنوان شده در آييننامه انضباطي مدارس جدا از "تنبيه بدني " است.
وي ادامه داد: انذار و بازداشتن از كارهاي خطا، اصل تربيتي است ولي اصل ارجح، تشويق و ايجاد انگيزه براي حركت نسبت به هدف است؛ البته گاهي صرف ايجاد انگيزه و تشويق مؤثر نيست چراكه بايد موانع را نيز در مسير رسيدن به هدف زدود لذا انذار و اعمال تنبيه همان رفع موانع است.
نويدادهم عنوان كرد: واژه تنبيه نيز گوياي اين مطلب و به معناي تنبه بخشيدن، آگاه و هوشيار كردن است هرچند كه اين واژه بد معنا شده است؛ تنبيه اقدام در جهت آگاه و هوشيار كردن است كه در قرآن با عنوان انذار آمده است.
* با تنبيه به معني آگاه كردن، مخالف نيستم
دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش اضافه كرد: پيامبر گرامي اسلام (ص) منذر است و يكي از رسالتهاي اصلي ايشان هوشيار كردن نسبت به عوارض سوء كه در دنياگرايي وجود دارد همچنين بياعتنايي به آخرت و سرنوشتي كه در انتظار چنين افرادي هست، عنوان شده است.
نويد ادهم عنوان كرد: تنبيه را به معناي آگاه كردن و رفع موانع لازم ميدانم و به هيج وجه با آن مخالف نيستم.
* در قوانين و آييننامهها، تنبيه بدني ممنوع است
وي با اعلام اينكه با تنبيه بدني به معاني رايج آن به شدت مخالفم، بيان كرد: تنبيه بدني در كشور ما بسيار كاهش داشته است به خصوص در مواقعي كه حالتهاي افراطي و آسيبزا پيدا ميكند كه از نگاه دين نيز مذموم است؛ حتي آسيب رساندن به جسم خودمان نيز نياز به پاسخگويي دارد؛ وقتي نسبت به جسم خودمان مجاز به وارد كردن آسيب نيستيم، نسبت به فرزند خود و ديگران نيز مجاز به اعمال تنبيهات نخواهيم بود.
نويدادهم با بيان اينكه در قوانين و آييننامهها، تنبيه بدني ممنوع است، افزود:به اين دليل كه زمينه تنبيهبدني در فرهنگ جامعه ما فراهم است گاهي شاهد وقوع آن هستيم و به همين دليل است كه ضربالمثلهايي در اين زمينه نيز وجود دارد چنين ضربالمثلهايي باور جمعي است كه در قالب ضربالمثل در بين افراد جامعه متجلي شده است كه از بين بردن چنين فرهنگي در مدت زمان زمان كوتاه ميسر نيست.
وي تأكيد كرد: تغيير باور فرهنگي نياز به زمان دارد و در اين زمينه بايد بحث و بررسي زيادي صورت گيرد تا افراد جامعه به اين باور برسند كه اعمال تنبيه بدني ناشايست و ناپسند است.
* بررسي آييننامه اجرايي مدارس در صحن شوراي عالي آموزش و پرورش
دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش نويدادهم با بيان اينكه رفتارهاي خشونتآميز مورد تأييد سياستگذاران و تصميمگيران نبوده و در واقع واقعيت تلخي از رفتارهاي اجتماعي است، عنوان كرد: چنين رفتارهايي كه در كلاس درس بروز مييابد، ممكن است در خانه نيز نسبت به فرزند خود يا همسايه نيز رخ دهد.
وي در پاسخ به اين پرسش مبني بر اينكه آيين نامه اجرايي مدارس كه در شوراي عالي آموزش و پرورش بررسي شده بود به كجا انجاميد، گفت: آييننامه اجرايي مدارس در كميسيونها بررسي شد و اكنون نيز در دستور كار صحن شوراي عالي قرار دارد كه يكي از بندهاي آن ممنوعيت تنبيهبدني است.