لازم است که والدین برای فرزندان نام نیکو برگزینند،که تعالی وفضیلت را در وجود کودک زنده نماید و هیچگاه پیرامون نامهایی که رذیلت را باعث میشود نگردنند مثلا اسامی که خاطرات شوم و بد را به یاد میآورد.
*انتخاب نام نیکو
لازم است که والدین برای فرزندان نام نیکو برگزینند،که تعالی وفضیلت را در وجود کودک زنده نماید و هیچگاه پیرامون نامهایی که رذیلت را باعث میشود نگردنند مثلا اسامی که خاطرات شوم و بد را به یاد میآورد.
در حدیثی امیرالمومنین (علیه السلام) درباره حق فرزند بر پدر میفرماید:
((وَ حَقُّ الْوَلَدِ علی الْوَالِدِ انَّ یحسن اسْمَهُ وَ یحسن أَدَبَهُ وَ یعلمه الْقُرْآنِ)) یعنی حق فرزند بر پدر آنست که نام نیکو بر او گزیند و او را خوب تربیت کند و قرآن را به تعلیم دهد.[1]
یعقوب سراج گفت بر امام صادق(علیهالسّلام) وارد شدم درحالی که بر بالین فرزندش ابوالحسن که در گهواره بود ایستاده بود و با او رازگویی میکرد .نشستم تا از راز گویش فارغ شود، پس گفت به مولایت نزدیک شو سلام کن، نزدیک رفتم و سلام کردم و او با بیان شیوا جوابم را داد و سپس امام موسی بن جعفر(علیهالسّلام) فرمود : برو اسمی را که دیروز برای دخترت نهادی تغییر بده چون این اسمی است که خدا بدش می آید. من دختری داشتم که اسمش را حمیرا گذاشته بودم. امام صادق(علیهالسّلام) فرمود: اوامر او(فرزندم) را مورد توجه قرار بده به آن عمل کن تا به رشد برسی.[2]
دوران تولد
بعد از آنکه جنینی با این شرایط تربیتی اسلامی در وجود مادر رشد کرد باید پا به محیط جدید بگذارد و دیده به روی دنیای دیگر باز کند.و دوره ی تربیتی جدیدی را شروع می کند.
کودک متولد شده دارای روانی سفید همچو یک لوح،که برای پذیرش هر نقشی آماده می باشد خالی از هر گونه سیر و صورت و رفتاری است.ولی استعداد آن را دارد که بتدریج علوم و اطلاعاتی را فرا گیرد.نحوه بکارگیر ی از این استعداد ،عقل و هوش مهم است و این لوح سفید تحت رفتار،اعمال،تمایلات و عواطف اطرافیان به ویژه پدر ومادر می باشد تا به خود نقش گیرد و رشد وکند تا به مرحله شکوفایی رسد. با توجه به سفارشات ائمه اطهار می توان به نقش خانواده در تربیت فرزندان و تاثیر گذاری آن در تثبیت ارزشهای انسانی اشخاص پی برد باید توجه کرد که کودک از همان ابتدای تولد آماده پذیرش اخلاق و رفتار وکردار معنوی است پس باید زمینه ها را شناخت و کاربردی کرد . کودک با وجودی خالی از هر گونه دانش و شخصیتی به دنیا می آید که روح خدا را با خود دارد .و پیامبر اینگونه رفتار اولیه کودک را عبادت در پیشگاه خدا معرفی می کند و این خانواده است که اولین تاثیرات را بر این وجود پاک می گذارد و اولین طرحها را در بوم سفید نقاشی می کند و تابلو بر شخصیتش قرار می دهد و این طرح می تواند طرحی اسلامی و دینی باشد یا با ابزاری دیگر که امکان تاثیرگذاری منفی را بر وجود این کودک دارد به نقاشی این بوم سفید بپردازد.
چنان چه در روایات مطرح شده است.
عَنْ رَسولِ ٱللهِ (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) :«وَٱللهِ مَا مِنْ مَولُودٍ إِلّا وَ یُولَدُ عَلَی ٱلفَطْرَهِ ثُمَّ أَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ.»[3] به خدا سوگند! هر نوزادی بر فطرت (توحیدی و خداشناسی) زاده می شود. سپس پدر و مادرش (او را به بیراهه می کشانند و مثلاً) وی را یهودی، یا مسیحی، یا زرتشتی میسازند.»
خدا در قرآن میفرمایید:
((وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ))[4] یعنی خدا شما را از شکمهای مادرانتان خارج کرد در حالی که چیزی نمیدانستید ، برایتان چشم ،گوش و قلب قرار داد، شاید خدا را سپاس گویید.
آموزشگاه آغازین هر فرد بعد از محیط جنینی ، خانواده است که نقش مهمی در سازندگی روح و جان کودک دارد. مرحله جدید تربیت کودک از همان ابتدای تولد هنگامی که نفس کشیدن رادر محیط دنیا تجربه میکند شروع میشود. و اولین محیطی که تجربه میکند خانواده است، هر یک از افراد خانواده در تربیت کودک نقش مهمی را ایفا میکنند که در آینده کودک دخیل است.
تذکرات اولین لحظات ولادت
- پس از تولد و گریه اولیه کودک هرچه سریع تر پیش از این که به دهان نوزاد چیزی وارد شود به اندازهی عَدَس از تربت مقدّس حضرت سیّدالشّهداء عليهالسّلام مخلوط با آب فرات یا آب باران و یا آب زمزم و اگر ممکن نبود کمی از خرمای پاک و حلال به نوزاد بخورانند و کامش را این گونه بردارند.
- بند ناف بریده شده کودک را با دقّت و احتیاط یا باید گره بزنند یا با نخ تمیز ببندند و با پنبه آن را پاکیزه کنند.
- هر چه زودتر کودک را غسل داده با پارچهی سفید تمیز بپوشانند.
- هرچه سریع تر (پیش از نیم ساعت تقریباً) با نام خدا مادرش او را از شیر خود تغذیه کند (و خوب است که اول از پستان راست و سپس از پستان چپ او را شیر دهد یعنی در اوّلین فرصت بلکه همواره از هر دو پستان شیر دهد). اگر کودک را زود شیر ندهند ضررهای فراوانی برای کودک و مادرش دارد و ممکن است قند کودک بیفتد.ضمن اینکه نخستین شیر مادر در انسان و حیوان را خدای سبحان سرشار از مواد معدنی و پروتئین ضروری قرار داده است که با نوشیدن آن، سلامت نوزاد تأمین و بیمه می شود، محروم کردن نوزاد از شیر ولادت (آغوز) ضررهای فراوانی برای نوزاد دارد.
دانشمندان می گویند: تماس پوستی نوزاد با پوست مادر در نخستین ساعت ولادت باعث سلامت جسمی نوزاد، تولید بهتر شیر مادر، تکاملِ عصبی کودک و ازدیاد محبّت بین مادر و نوزاد می شود.[5]
- در گوش راستش اذان گویند و در گوش چپش اقامه
از امیرالمومنین (علیه السّلام) نقل شده که پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند : مَنْ وُلِدَ لَهُ مَوْلُودُ فلیوذن فی أُذُنِهِ الیمنی ، وَ یقیم فی أُذُنِهِ الیسری ، فَانٍ ذلک عِصْمَةُ مِنَ الشیطان ، وَ انْهَ صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم أَمَرَ انَّ یفغل ذلک بِالْحَسَنِ والحسین ، وَ انَّ یقرا مَعَ الاذان فی أُذُنِهِمَا فَاتِحَةُ الکتاب وآیة الکرسی ، وَ آخَرُ سُورَةِ الحشرو الاخلاص وَ المعذتان ))[6] یعنی هر کس بچه دار شد در گوش راستش اذان گوید و در گوش چپش اقامه زیرا این عمل او را از شیطان محفوظ میدارد ، و پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم به حضرت علی(علیه السلام) سفارش کرد که نسبت به حسن و حسین این عمل را انجام دهد، بعلاوه سوره فاتحةالکتاب ،آیة الکرسی ، آیات آخر سوره حشر، سوره اخلاص و معوذتین را در گوششان بخواند.
بنابراین اینچنین روح پاک و لطیف کودک تربیت خود را شروع میکند و با صوت زیبای قرآن و آهنگ دلربای اقامه و اذان روح کودک را نوازش میکند. در اینجا قابل ذکر است که با وجود اینکه نوزاد معانی کلمات و آیات را درک نمیکند ولی نمیتوان انکار کرد که دیدنیها و شنیدنیها هیچ تاثیری ندارند گرچه معانی و مفاهیم برایش قابل فهم نباشد.
از نخستین لحظهای که کودک قدم به دنیا میگذارد، فریاد میزند و گریه میکند که بدون تردید همین گریه برایش مفید و ارزنده است، و حکمت و فلسفههای فراوانی دارد. البته بشر نتوانسته است که به تمام آن حکمتها پی ببرد، تنها برخی از آن حکمتها را پیشوایان مکتب وحی بیان داشتهاند. حکمت گریه ی کودکان را حضرت امام صادق عليهالسلام به این شرح برای مفضّل بیان فرموده است: «ای مفضّل! فواید گریه ی کودکان را بشناس. «در سر کودک رطوبتی است که تراکم آن، سبب پیدایش بیماری های خطرناکی همچون کوری میشود. گریهی (طبیعی) این رطوبت را از سر او بیرون کرده، سلامت بدن و چشم ها را تضمین می کند.» آری، گریهی (طبیعی) برای کودک سودمند است. امّا والدین که از این راز بی خبرند، میکوشند به هر وسیلهای او را ساکت و از گریه باز دارند.[7]
توحید و نیایش در گریه ی کودک
از دیدگاه مکتب وحی هر حرکت فطری کائنات به ویژه انسان، دارای فلسفههایی است که اسرار آن را جز پیامبر و ائمه عليهم السلام کسی دیگر نمیتواند درک کند مثل گریهی کودکان. لذا نباید کودکان را دربارهی گریهیشان سرزنش کرد. پیامبر اکرم صلّىاللهعليهوآلهوسلّم برخی از اسرار شگفت انگیز گریهی کودکان را بسیار عالی و آموزنده بیان فرموده است.
عَنْ رَسولِ ٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم:«لاتَضْرِبُوا أَطْفالَکُم عَلی بُکائِهِمْ، فَإِنَّ بُکَائَهُمْ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ شَهادَهُ أَنْ لّا إِلهَ إِلَّا ٱ للهُ، وَ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ ٱلصَّلاهُ عَلَی ٱلنَّبیِّ (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) وَ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ ٱلدُعَآءُ لِوَالِدَیْهِ.»[8] کودکان خویش را به دلیل گریستن شان نزنید و تنبیه نکنید؛ زیرا گریهی آنان تا چهار ماه چنین شهادت می دهد«لا إلهَ إلَّا ٱلله»؛ و چهار ماه بعد، صلوات ودعا بر پیامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلم) میباشد و چهار ماه دیگر دعا و نیایش برای پدر و مادر خودش است.
اقسام گریه ی کودک
با عنایت به ارزش معنوی گریهی کودک باید توجه داشت که گریهی کودک دارای اقسام گوناگونی است که برخی عبارتند از:
۱. گریهی طبیعی براساس نیاز جسمی و روانی که دارای فواید فراوانی میباشد.
۲. گریهی عاطفی، مثل دور شدن کودک از مادرش.
۳. گریهی شوق، مثل رسیدنِ ناگهانی طفل به مادر یا پدرش.
۴. گریهی ناراحتی که یک نوع اطلاع رسانی نیز هست، مثل آنکه جایی از بدنش درد کند، یا از چیزی در اذیت باشد، یا از گرما و سرما و گرسنگی رنج ببرد، یا لباسش خیس شده باشد و...
والدین به ویژه مادر باید هرچه زودتر علّت گریه را پیدا کرده و برای رفع مشکل او اقدام کنند. اگر احساس شد که کودک ناراحتی جسمی یا روانی دارد، هر چه سریع تر باید به پزشک مراجعه نمایند.
خانواده و والدین در سه جهت میتوانند در تربیت کودک موثر باشند :تغذیه صحیح، تامین نیازهای مادی و جسمانی و تامین نیازهای عاطفی و معنوی.
تغذیه کودک (شیرخوارگی)
یکی از ابزار طراحی و نقاشی وجود هر کودک که دربرگیرنده شخصیت و استعدادهای معنوی و جسمانی او در آینده میشود نوع و کیفیت شیری است که او از وجود مادر میگیرد و با آن تغذیه میشود.
اسلام نوع شیر و کیفیت آن را در پرورش کودک موثر دانسته و شیر مادر را بهترین غذا برای کودک و حق طبیعی او میداند.
حضرت علی علیه السّلام میفرمایند: «ما مِنْ لَبَنٍ رُضِعَ بِهِ ٱلصَّبِیُّ أَعْظَمُ بَرَکَهً عَلَیْهِ مِن لَّبَنِ اُمِّهِ» یعنی هیچ شیری برای کودک سودمندتر و پربرکتتر از شیر مادر نیست.[9]
بنابراین بانویی که تربیت فرزندش برای او اهمیت دارد باید تا حد امکان او را با شیر خود تغذیه کند و بداند که با اینکار به سلامت جسم و روان او کمک کرده است.
دوران مشروع، مفید و کامل شیرخوارگی ۲۴ ماه و حداقل آن ۲۱ ماه می باشد، و کمتر از آن تلف شدن حق مشروع کودک خواهد بود. مگر در مواردی که عذر شرعی یا مصالحی وجود داشته باشد.
عَنْ أبی عَبْدِٱللهِ عليهالسّلام قالَ:« ٱلرِّضَاعُ وَاحِدٌ وَ عِشْرُونَ شَهْراً فَمَا نَقَصَ فَهُوَ جَوْرٌ عَلَی ٱلصَّبِیِّ.»[10] دوران شیردهی (حداقل) بیست و یک ماه است. هر چه از این مقدار کم تر شود، بر کودک ظلم و ستم است.
باید توجه داشت که: الف) شير مادر در خصايل فرزند تأثير بسزايي دارد. ب) بسياري از صفات انسان مربوط به دوران شيرخوارگي است. ج) با وضو شير دادن به كودكان سبب ترقي معنوي آنها در آينده ميشود.
شيخ مرتضي انصاري از علما و مراجع برجسته قرن سيزدهم بود. كتابهاي درسي «مكاسب» و «رسائل» كه در حوزههاي علميه تدريس ميشود، از تأليفات ايشان است. وي زاهد و عابدي بيمانند بود و از نظر علم و جنبههاي معنوي، يگانه عصر به حساب ميآمد. وقتي به مادرش گفتند: «فرزندت به درجات عالي علم و تقوا رسيده است»، در پاسخ گفت: «من در انتظار آن بودم كه فرزندم ترقي بيشتري داشته باشد؛ زيرا من به او شير ندادم، مگر اينكه با وضو بودم و حتي در شبهاي سرد زمستان هم بدون وضو او را شير ندادم».[11]
بنابراین تاکید شده همسری که انتخاب میکنید و مادر فرزند آینده شماست، زن زیبا، عاقل، خوش اخلاق، سالم و مومن باشد. زیرا شیری که به فرزند شما میدهد سرایت دهنده است وخصوصیاتی که در وجودش هست را منتقل میکند. [البته در خصوص دایه نیز چنین است.]
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: تخیروا لِلرَّضَاعِ کما تخیرون للنکاح فَانِ الرَّضَاعِ یغیر الطِّبَاعِ )).یعنی همانطور که در ازدواج سعی میکنید زنان خوب را انتخاب کنید، برای شیردادن کودکان خود هم سعی کنید زنان خوب را پیدا کنید چون شیر طبیعت را تغییر میدهد.[12]
عَنْ أبی جَعفَرٍٱلباقِرِ (عليهالسلام) :«اِسْتَرضِعْ لِوَلَدِکَ بِلَبَنِ ٱلحِسَانِ وَ اِیَّاکَ وَ ٱلقِبَاحِ، فَاِنَّ ٱللَّبَنَ قَدْ یُعدِی.»[13] شیرِ زنان زیباروی را به فرزند خود بده. مبادا که زنان زشت روی را به شیردهی فرزندت بگماری؛ زیرا شیر [زشتی و زیبایی را نیز] سرایت میدهد. [چهره شناسان تازه آن را دانستهاند.]
عَنْ رَسولِ ٱللهِ ٱلأعْظَمِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«لاتَسْتَرضِعُوا ٱلحَمْقَآءَ وَلَا ٱلعَمْشَاءَ، فَإِنَّ ٱللَّبَنَ یُعْدِی.»[14] زنِ احمق و نیز زنی معیوب چشم را به شیر دهی فرزند تان مگمارید؛ زیرا شیر [ویژگی های ظاهری و باطنی را] سرایت می دهد.
عَنْ رَسُولِ ٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«تَوَقُّوا عَلی أَولَادِکُمْ لَبَنَ ٱلبَغِیَّهِ وَ ٱلمَجْنُونَهِ، فَإِنَّ ٱللَّبَنَ یُعْدِی.»[15] شیرِ زنانِ زناکار و دیوانه را از فرزندان خود دور نگه دارید؛ زیرا شیر [این ویژگیها را] سرایت میدهد.
يكي از مسايل پندآموز تاريخ كه بسيار دردناك و در عين حال عبرت انگيز بود، ماجراي كف زدن فرزند آيت الله حاج شيخ فضل الله نوري هنگام اعدام پدر بود.
اين مجتهد و عادل انقلابي , عليه مشروطه غيرمشروعه آن زمان قد علم كرد. با اين كه اول مشروطه خواه بود، اما چون مشروطه از مسير اصلي خود منحرف شد و از مسير اسلام خارج شد با آن مخالفت كرد، عاقبت او راگرفتند و زنداني كردند. شيخ پـسري داشت و بيش از بقيه اصرار داشت كه پدرش را اعدام كنند. يكي از بزرگان گفته بـود, مـن بـه زندان رفتم و علت را از شيخ فضل اللّه نوري سؤال كردم . ايشان فرمود: خود من هم انتظارش را داشتم كه پسرم چنين از كار درآيد. چون شيخ شهيد, اثر تعجب را در چهره آن مرد ديد, اضافه كرد: اين بچه در نجف متولد شد. در آن هنگام مادرش بيمار بود, لذا شير نداشت .مجبور شديم يك دايه شيرده براي او بگيريم . پس از مدتي كه آن زن به پسرم شير مي داد, ناگهان متوجه شديم كه وي زن آلوده اي است , علاوه بر آن دایه ناصبی بوده و از دشمنان حضرت علی (علیه السّلام) نيز بود. همان موقع من ترسیدم و انتظار چنین روز و ایامی را میکشیدم.... كار اين پسر به جايي رسيد كه در هنگام اعدام پدرش كف زد. آن پسر فاسد, پسري ديگر تحويل جامعه داد به نام كيانوري كه رئيس حزب توده شد.[16]
کیفت شیر بستگی به غذای مادر دارد و بر کودک اثر می گذرد.
تمام مواد غذایی، شامل ویتامینها ،پروتئین و املاح مورد نیاز کودک که در شیر وجود دارد همه برگرفته از وجود مادر و غذای اوست که میخورد و مینوشد و تبدیل به شیر کودک میشود.
مادران باید این نکته را مورد توجه قرار دهند که از طریق یک تغذیه سالم میتوانند در آینده کودکشان از لحاظ جسمانی و عاطفی و معنوی تاثیرگذار باشند، و این در صورتی امکان پذیر است که از تمام منابع مواد غذایی و گروهای غذایی استفاده کنند. بهطور کلی غذای مادرِکودک باید از مواد غذایی غنی باشد تا هم خودش سالم باشد و هم شیرش مواد لازم را داشته باشد.
کارشناسان مواد غذایی می گویند مقدار شیر مادر به رژیم غذایی ، تعادل عاطفی و خواب کافی بستکی دارد . مادر شیرده احتیاج به غذای پر محتوا دارد چون غذا منبع اصلی شیر است و این غذا باید حاوی گوشت ، ماهی ، سبزی،لبنیات به خصوص پنیر ، آرد و حبوبات باشد. ویتامین ها از طریق سبزی خام و میوه ها به بدن مادر می رسد . حجم مایعاتی که مادر در دوره شیر دهی لازم دارد باید یک لیتر بیشتر از مواقع دیگر باشد.[17]
آنگونه که درباره ی شیر و غذای کودک از نظر مادی و جسمی رعایت مقرّراتی ضروری است، از نظر معنوی و روانی نیز رعایت نکاتی لازم است که به برخی اشاره میشود:
۱. بردن نامِ خدا﴿بِسْمِ ٱ للهِ الرَّحمن ٱ لرَّحیمِ﴾ در هنگام شیردادن.
۲. هرگاه مادر ناراحت و خشمگین است نباید به کودک شیر بدهد و از عتاب، خشونت و سر و صدا پرهیز نماید.
۳. پیش از شیردادن یا غذا دادن با خنده و نشاط و صحبت کردن کودکانه روان کودک را باید نوازش دهد که فواید فراوانی دارد.
۴. کودک را نباید از خواب بیدار کرد (چه خواب عمیق یا سطحی).
۵. کودک را نباید ترساند که بسیار خطرناک است. هرگاه کودک ترسید کمی آب به صورتش بپاشند و با لطف و محبت باید او را نوازش دهند.
۶. در حضور کودک نباید ناراحتی و دعوا صورت بگیرد. یا نسبت به کسی فحاشی ، بیادبی یا بدگویی انجام دهند.
۷. کودک را اگرچه به شوخی نباید سرکوب کرد.[18]
*تغذیه و تربیت جسمانی
تغذیه مسئله مهمی است که در تربیت جسمانی کودک موثر است و رابطه مستقیم با نوع تغذیه مادر دارد .گرچه حقیقت انسان نفس اوست و هدف اصلی تربیت پرورش صفات وکمالات نفسانی میباشد ولی نمیتوان تربیت جسمی را نادیده گرفت زیرا انسان باید سالم باشد تا بتواتند به تزکیه نفس بپردازد. و بین نفس و جسم انسان ارتباط مستقیم وجود دارد.
تغذیه تنها سیر کردن شکم نیست، و در آن باید نوع غذا و مقدار غذا را رعایت کرد. هدف تغذیه تامین مواد غذایی مورد نیاز بدن است ، اعضا و جوارح انسان نیاز به مواد غذایی گوناگون دارد تا به رشد صحیح و سالم خود برسد. ضمن اینکه بدن انسان به مقدار معینی غذا نیاز دارد ، پرخوری و کمخوری سلامت مزاج را تهدید میکند و بیماری به دنبال دارد.
امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایید: (( قُلْ مَنْ اکثر الطَّعَامِ فَلَمْ یسقم))[19] کمتر کسی پیدا می شود که با وجود پُرخوری بیمار نشود.
رسول خدا صلّىاللهعليهوآلهوسلّم میفرمایید: ((کُل واَنتَ تشتهی، و اَمسِک و اَنت تَشتَهی))[20] وقتی غذا تناول کن که گرسنه هستی و در حالی که هنوز اشتها داری دست از غذا بردار.
بازی با کودکان
توجه به این نکته ضروری است که با هرکسی با زبان و روش خودش و در سطح فکری او باید سخن گفت، به ویژه کودکان با آن روح لطیفی که دارند. روشهای کودکانه در روح و روانشان اثر قابل توجهی خواهند گذاشت، لذا اسلام روی آن عنایت ویژه داشته است.
عَنْ رَسولِٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«مَنْ کانَ عِنْدَهُ صَبیٌّ فَلْیَتَصَابَّ لَهُ.»[21] هرکه نزدش کودکی دارد باید با او کودکی پیشه کند.
عَنْ أَمیرِٱلمُؤْمِنینَ عليهالسّلام :«مَنْ کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبَا»[22] هر که دارای فرزند [کودک] است باید با او روش کودکی داشته باشد.
شاعر چه زیبا گفته است:
«چون که با کودک سروکارت فتاد هم زبان کودکی باید گشاد»
یکی از روشهای آموزنده این است که بزرگان [پدر،مادر و...] با کودکان بازی کنند. چنانچه در سیرهی پیامبر اکرم صلّىاللهعليهوآلهوسلّم آمده است.
عَنْ جابِرِ رحمهالله :«دَخَلْتُ عَلَی ٱلنَّبیِّ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم وَ ٱلحَسَنُ وَ ٱلحُسَینُ عليهالسلام عَلی ظَهْرِهِ وَ هُوَ یَجْثُو لَهُمَا وَ یَقُولُ: نِعْمَ ٱلجَمَلُ جَمَلُکُما وَ نِعمَ ٱلعِدْلانِ اَنْتُمَا.»[23]
جابر می گوید: «به محضر پیامبر خدا صلّىاللهعليهوآلهوسلّم شرفیاب شدم، دیدم که حسن و حسین عليهماالسّلام به پشت آن حضرت قرار دارند، و آن حضرت برای آنان خم شده، بر زانو نشسته بود و میفرمود: «چه خوب شتری است شتر شما، و چه خوب همرکابی هستید شما.»
«بسیار اتّفاق افتاده است که پیامبرصلّىاللهعليهوآلهوسلّم از سفر برمیگشتند و کودکان به استقبالش میآمدند، آن حضرت برخی کودکان را به بغل خود میگرفتند، و برخی را بر پشت خود برمیداشتند و به اصحاب میفرمودند که برخی آنها را به بغل بگیرند...»[24]
بازی حضرت فاطمهی زهرا با کودک خود
حضرت صدیقهی طاهره کودک خود امام حسن بن امیرالمؤمنین عليهالسّلام را روی دستهایش حرکت میداد و میفرمود:
أَشْبَهْ أَباکَ یاحَسَنُ وَ ٱخْلَعْ عَنِ ٱلحَقِّ ٱلرَّسَنَ
وَ ٱعبُدْ إِلهًا ذَا مَنَنٍ وَ لاتُوَالِ ذَا ٱلإِحَنِ[25]
«ای حسن! همانند پدرت [امیرالمؤمنین امام علی عليهالسّلام ] باش، [همانند او] بند [اوهام] را از پای حقیقت بگشا و خداوندِ احسان بخش را بندگی کن و از دشمن کینه توز پیروی مکن»
عنایت دارید که زیباترین نکات آموزنده و ظریف در سخنان حضرت زهرا وجود دارد. این یک دستورالعمل است که زنهای مسلمان و دلباختهگان مکتب زهرا باید از آن درس بگیرند و در هنگام شیردادن، خواندن، بازی دادن، تفریح و... باید با کلمات خوب و شعارهای سالم و آموزنده فرزندان را نوازش دهند. اما متأسفانه برخی مادران دانسته یا نادانسته و غالبا بر اثر خستگی یا عصبانیت رفتاری نامناسب با فرزندانشان دارند و آنها را نفرین میکنند ، فحش میدهند و ... که اثرات تخریبی فوق العاده زیادی در فرزندان دارد
** در بازی کودکان باید توجّه داشت که سن و جنسیّت دختران و پسران برای انتخاب و علاقمندی آنها به نوع بازیها بسیار تأثیر دارد، بدون تردید بازیهای مناسبِ علمی، هنری، سیاسی، نظامی، تفریحی و...فواید فراوانی دارند، از نظر روانشناسی و روانکاوی هم یکی از برترین فواید مدرن آن، بازی درمانی است، که هم میتوان برخی از امراض را در ضمن بازی کشف کرد و هم با طرح بازیهای روانشناسانه آنرا مداوا نمود. [بازی درمانی نیاز به بررسی تخصصی و گسترده دارد.] اما نباید فراموش کرد که برخی بازیها نه تنها سودمند نیستند که جداً زیان آورند. بازیهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و...که با نقشههای تخریبی توسط دشمنان بشریت طرح و ساخته شدهاند، بازیهایی که با خشونت همراه است، جنگها، کشتارها، بی بندوباریها و... (این گونه بازیها و نیز برخی فیلمها و سریالها که جداً بدآموزی دارند و فرزندان معصوم را در معرض سقوط و بدبختی قرار میدهند.)
محبت به فرزندان از دیدگاه اسلام
علاوه بر اینکه در دین مبین اسلام محبت به فرزندان، عبادت شمرده میشود نیاز به محبت یکی از اساسیترین نیازهای انسانی است و کمبود محبت که آسیبزاترین مسئله از نظر روانی است میتواند خلأ و فقر عاطفی ایجاد نماید و کمبود آن تاثیر مستقیم بر روح و جسم دارد ، بهگونهای که اگر یکی از این ابعاد درگیرِ مریضی شود دیگری را هم درگیر کرده و نمیتواند به وظایف خود به خوبی عمل کند. محيط خانوادگي، روابط والدين و اعضاء خانواده و در کل جوّ روانى حاکم بر خانواده بيش از هر عامل ديگرى تعيينکنندة رفتار کودکان محسوب مىگردند، لذا والدین موظفند در خانواده شرایطی بوجود آورند تا فرزندان در تمام ابعاد جسمی ،روانی ،اجتماعی ،اخلاقی و مذهبی رشد و تکامل یابند. بیشک وظیفه والدین در کنار خانواده بودن و پرورش کودکان همراه با رحمت و محبت است بخاطر ادای این وظیفه است که پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند: «جُلوسُ المَرءِ عندَ عِيالِهِ أحَبُّ إلى اللّه تعالى مِن اعتِكافٍ في مَسجِدِي هذا»[26] نشستن مرد نزد زن و فرزندش ، نزد خداوند متعال محبوبتر از اعتكاف در مسجد من است.
عَنْ رَسولِٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم : «نَظَرُ ٱلوَالِدِ إِلی وَلَدِهِ حُبّاً لَهُ عِبَادَهٌ»[27] نگریستن پدر به فرزندش با مهربانی ، عبادت است.
عَنْ أبی عَبْدِٱللهِ عليهالسّلام : «إِنَّ ٱللهَ لَیَرْحَمُ ٱلعَبْدَ لِشِدَّهِ حُبَّهِ لِوَلَدِهِ»[28] همانا خداوند مهر میورزد و رحم میکند به بندهای که فرزندش را بسیار دوست داشته باشد.
عَنْ أبی عَبْدِٱللهِ عليهالسّلام : «بِرُّ ٱلرَّجُلِ بِوَلَدِهِ بِرُّهُ بِوَالِدَیْهِ.»[29] نیکی ورزیدن انسان به فرزندش (همانند) نیکی کردن به پدر و مادرش میباشد.
امام رضا عليهالسلام به مردی فرمود: «آیا پدر و مادرت زنده اند؟» گفت: نه. فرمود: «آیا فرزند داری؟» گفت: آری؛ امام فرمود: «به فرزندت نیکی کن، که به منزلهی نیکی به پدر و مادرت شمرده می شود.»
زیاده روی در نیکی به فرزند؛ نه
همانگونه که کمبود مهر و محبت زمینه بروز عقدههای روحی و روانی را فراهم میکند و چنانچه این پدیده تلخ کنترل نشود حتی منجر به ابتلای جرم و جنایت میشود، افراط در محبت نیز آثار و عوارض نامناسبی را به همراه دارد، مهربانی های افراطی صلابت شخصیتی فرد را درهم میریزد و شرایطی را فراهم میکند که آدمی با کوچکترین ناخوشی و ناملایمتی فرو میشکند و با پایینترین حد آستانه تحمل به عنصری سست و ضعیف تبدیل میشود.
عَنِ ٱلنَّبیِّ صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم : «یَابْنَ مَسْعُودٍ! لَاتَحْمِلَنَّ ٱلشَّفَقَهَ عَلی أَهْلِکَ وَ وُلدِکَ عَلَی ٱلدُخُولِ فِی ٱلمَعَاصِی وَ ٱلحَرَامِ»[30] ای فرزند مسعود! مبادا مهرورزی به خانواده و فرزندانت، سبب شود که در [قلمرو] گناه و حرام گام بگذاری.
افراط و تفریط در هر چیز خطرآفرین است و باید میانهروی کرد، زیادهروی در نیکی به فرزندان و لوس بار آوردن آنها زیانهایی دارد.
عَنِ الامامِ ٱلباقِرِ عليهالسّلام :«شَرُّ ٱلآبَآءِ مَنْ دَعَاهُ ٱلبِرُّ إِلَی ٱلإِفرَاطِ.»[31] بدترین پدران کسی است که نیکی و دوستی [به فرزند]، او را به حد افراط و زیادهروی سوق دهد [و نازپروری کند].»
عَنْ أمیرِٱلمُؤْمِنینَ عليهالسّلام :«مَانَحَلَ وَالِدٌ وَلَداً أَفْضَلَ مِنْ أَدَبٍ حَسَنٍ.»[32] هیچ پدری هدیهای گرانبهاتر از ادب و فرهنگ نیکو به فرزندش نبخشیده است.
رعایت عدالت در میان فرزندان
انسان تشنهی عدالت است و چه بهتر که خانواده کانون عدل و داد باشد تا اعضای خانواده به ویژه کودکان از میوهی لذتبخش درخت عدل بهرهمند شوند تا شاید روزگاری در کشورشان و فراتر از آن در جهان عدلپروری کنند و به عدالت عملی بپردازند.
عَنِ ٱلنَّبیِّ الاکْرَمِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«إِتَّقُوا ٱللهَ وَ ٱعْدِلُوا فِی أَوْلَادِکُمْ»[33] تقوای خداوند را پیشه سازید و با فرزندانتان به عدالت رفتار کنید. [البته عدالت در صورتی ارزنده است که واقعی باشد و بر پایهی تقوای الهی استوار گردد.]
عَنْ رَسولِٱللهِ الاعْظَمِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم : «إِنَّ ٱللهَ تَعَالَی یُحِبُّ أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ حَتّی فِی ٱلقُبَلِ.»[34] خداوند بلند مرتبه دوست میدارد که حتی در بوسیدن فرزندانتان [نیز] میان آنان عدالت را رعایت کنید.
* برای کودک یکی از خاطرات تلخ، زمانی است که مادرش کودک دیگری بیاورد و اگر با برنامه و تدبیر خوب مدیریت نشود، رقابتهای ناسالم و کدورتها ایجاد شده و تا آخر عمر باقی خواهند ماند. برای پیشگیری از بروز مشکلات نباید رفتار والدین با فرزند بزرگتر تغییر پیدا کند، بلکه باید بیشتر اظهار محبت کنند و او را تحویل بگیرند تا حساس نشود و فرزند بزرگتر فکر نکند که توجهها به او کمتر شده و بهخاطر وجود فرزند کوچکتر به او کم محلی یا بیتوجهی میشود. باید دقت نمود که به خاطر فرزند کوچکتر، فرزند بزرگتر تهدید و توبیخ نشود و کارهایی که مربوط به بچه کوچک است توسط بزرگتر انجام نشود تا او فکر نکند که خادم فرزند کوچکتر شده است. فرزندان را نباید باهم مقایسه کرد که این کار موجب حساسیت آنها نسبت به همدیگر میشود. (حساسیتهای کودکان را باید به حداقل رساند.)
عدل آری اما مساوات نه
برخی از فرزندان دارای ویژگیهایی هستند از نظر علم، عمل، تدیّن، معنویّت، نظم، کمال، اطاعت، محبّتورزی و... که حتماً والدین آنان را بیشتر دوست داشته، به آنان توجّه بیشتر خواهند داشت؛ و اگر خوب و بد، باسواد و بیسواد، مطیع و سرکش، بانظم و بینظم و... را یکسان بدانند، ستم آشکار است، هیچ وقت هابیل و قابیل یکسان نخواهند بود، امّا این امتیازدهی ویژه باید طوری صورت بگیرد که خطرناک و حسّاسیّت آفرین نباشد و ظواهر را باید حفظ کرد.
رعایت فضائل و دوری از رذائل اخلاقی (عفاف)
بدون تردید عفّت و پاکدامنی از پایههای سعادت انسان است و باید از کودکی و نوجوانی پیریزی شود مؤمنان وارسته علاقهمندند که فرزندانشان از اول تولد با عفت و دارای ارزشهای دینی بار بیایند. این آرمان والا نیازمند آن است که خود والدین از کارها و غذاهایی بپرهیزند و عفت و تقوا پیشه کنند. طبیعت کودک همانند یک مغناطیس قوی است که عادتهای اخلاقی را جذب میکند؛ لذا شخصیّت او در محیط خانواده، مدرسه، اجتماع شکل میگیرد، بنابراین محیط خانه باید کانون ایمان، معنویت، صداقت، امانت، اخلاص، ایثار، بردباری، عزتنفس، اخلاق شایسته، فرهنگ، تمدن و... باشد تا کودک با کرامت انسانی و سجایای اخلاقی پرورش یابد و پایههای عفت و معنویت او تحکیم گردد، و اگر«نعوذ بالله» فسادهای اخلاقی جایگزین مکارم اخلاقی گردید، بر روحیهی کودک جداً اثر نامطلوب خواهد گذاشت اگرچه یک برخورد جزئی باشد.
عَنْ رَسولِ رَبِّ ٱلعالَمینَ صلىاللهعليهوآلهوسلم :«مَن قَالَ لِصَبِیٍّ تَعَالَ هَاکَ ثُمَّ لَمْ یُعْطِهِ فَهِیَ کِذْبَهٌ.»[35] هرکس به کودکی بگوید: «بیا و این را بگیر» آنگاه چیزی به او ندهد، دروغ گفته است. [یعنی این برخوردِ به ظاهر اندک هم بدآموزی دارد و نوعی آموزش کلاهبرداری و دروغگویی است. کاری که برخی برای گرفتن کودک یا کشاندن او به طرف خود برای ابراز محبت انجام میدهند]
بههمین خاطر است که پیامبر اخلاق و زیباییها فرمودهاند: عَنِ ٱلنَّبِیِّ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم: «إِذَا وَاعَدَ أَحَدُکُمْ صَبِیَّهُ فَلْیُنْجِزْ.»[36] هرگاه یکی از شما به کودک خود وعده ای داد باید به آن وفا کند.
عَنْ الامامِ أَمیرِٱلمُؤْمِنینَ عليهالسلام :«إِذَا رَغِبْتَ فِی ٱلمَکارِمِ فَاجْتَنِبْ عَنِ ٱلمَحَارِمِ.»[37] اگر خواهان مکارم، خوبیها و بزرگواری هستی از حرامها [اعمال حرام و غذاهای حرام] دوری کن.
از آنجایی که خوردن ناپاک و حرام اثر خطرناک وضعی دارد و قلب و روح انسان را سیاه و آلوده میکند و معصیت است و نیز خوراندن آن به دیگران حتی اطفال جایز نیست و موجب گرفتاری در آتش جهنّم میشود، پس باید از مال حرام، رشوه، دزدی، قمار، پولِ بیخمس و زکات، مال مردم و... اجتناب کرد، و نباید کودک و خانواده را به آنها آلوده نمود. چنانچه خداوند نیز به مومنان توصیه فرمودهاند:
﴿یآ أَیُّهَا ٱ لَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا ٱ لنَّاسُ وَ...﴾[38] ای کسانی که ایمان دارید خود و خانوادههایتان را از آتش جهنم نگه دارید...
* یکی از مهمترین برنامههای خانواده باید این باشد که کودک را آرام آرام به جدا خوابیدن از والدین وادار کنند تا روحیهی استقلال طلبی در روان او رشد کند و ترس و نگرانی نداشته باشد، و از دو سالگی رختخوابش و از پنج سالگی اتاق خوابش در حدّ امکان جدا شود (یعنی در کنار والدین نخوابند) و در هر موقع سرزده و بدون اجازه وارد اتاق والدین و زن و شوهرها نشوند، خصوصاً از زمانی که ممیز میشوند به ویژه در سه موقع حسّاس و مهم:
چنانچه در قرآن کریم آمده است:﴿یَآ أَیُّهَا ٱلَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنُکُمُ ٱلَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَ ٱلَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا ٱلْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، مِن قَبْلِ صَلَاهِ ٱلْفَجْرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِّنَ ٱلظَّهِیرَهِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلَاهِ ٱلْعِشَآءِ﴾[39] ای کسانی که ایمان آوردهاید! آنهایی که سرپرستیشان به عهدهی شما است و آنهایی که به سن بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت، هنگام وارد شدن به اتاق شما باید اجازه بگیرند: ۱.پیش از نماز صبح ۲. و (هنگام استراحتِ) نیمروز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را بیرون میآورید ۳. و بعد از نماز عشاء.
چه زیباست که والدین فرزندان را به آداب اسلامی و انسانی آشنا کرده، آنان را از پرتگاههای سقوط حفظ کنند و با این گونه اُلگو پروری سرنوشت سالم جامعه را رقم بزنند تا عفّت عمومی پایدار گردد.
توجّه: برخی از بازیهای کامپیوتری را طوری ساختهاند که در جاهای حساسِ آن، برنامههای دینستیزی، خداستیزی، قداستزدایی، یا صحنههایی فجیع و خلاف عفت را آوردهاند تا کودکان را ناخودآگاه به سوی بیدینی و مفاسد اخلاقی و... سوق دهند؛ لذا والدین باید بیدار باشند و درست مدیریت کنند که فرزندانشان شکار نشوند.
آموزش توحیدی کودک همراه با لطف و محبّت
عَنْ أمیرِٱلمُؤْمِنینَ عليهالسلام :«لاَ أَدَبَ مَعَ غَضَبٍ.»[40] هیچ ادب و فرهنگی با خشم و غضب مفید نیست.
عَنْ رَسولِ ٱللهِ ٱلأَعْظَمِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«مَنْ رَبّی صَغِیراً حَتَّی یَقُولَ«لا إِلهَ إِلَّا ٱ للهُ» لَمْ یُحَاسِبْهُ ٱللهُ.»[41] هرکس کودکی را تربیت کند تا«لا إِلهَ إِلَّا ٱ للهُ» بگوید، خداوند از او حسابرسی نمیکند.
در بیان زیبایی از امام محمّد باقر یا امام صادق عليهماالسّلام فشردهی آموزش هفت مرحلهای کودک این گونه عالی و زیبا مطرح شده است:
عن أَحَدِهِما عليهالسّلام :«إِذَا بَلَغَ ٱلغُلاَمُ ثَلَاثَ سِنِینَ یُقَالُ لَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ: قُلْ:«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» ثُمَّ یُتْرَکُ ...»[42]
امام محمّدباقر یا امام صادق عليهماالسّلام : «هرگاه پسر بچهای به سه سالگی برسد برایش دستور داده شود تا هفت بار«لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» بگوید ، سپس به حال خودش واگذاشته شود، تا سه سال و هفت ماه و ده روزش فرا رسد آنگاه برایش فرمان داده شود، تا ۷ بار«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم » را بگوید...» یعنی هفت مرحلهی این آموزش به این ترتیب ارائه شود:
۱. در ۳ سالگی، ۷ بار «لا إِلهَ إِلَّا ٱللهُ» را به زبان جاری کند.
۲. در ۳ سال و ۷ ماه و ۱۰ روز، ۷ بار«محمَّد رَسولُ ٱللهِ» بگوید.
۳. در ۴ سالگی، ۷ بار«صَلَّی ٱللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» بگوید.
۴. در ۵ سالگی، با شناخت دست راست و چپش، او را متوجّه قبله کرده دستور سجده را به او بدهید.
۵. در ۶ سالگی تا هفت سالگی روش نماز خواندن، رکوع و سجده را به او بیاموزید. [تا آمادهی نماز خواندن تمرینی شود.]
۶. آن گاهی که ۷ ساله شد، به او فرمان داده شود تا صورت و دستهایش را بشوید (و به روش وضوگرفتن آشنا شود) سپس دستور داده شود تا نماز بخواند.
۷. تا فرا رسیدن ۹ سال که وضو و نماز کامل را فرا گیرد، آنگاه نماز را بهپا دارد. و اگر در انجام نماز کوتاهی کرد و به وظیفهی عبادت تمرینی خویش عمل نکرد مستحق تنبیه خواهد شد.
با پیمودن این ۷ مرحله ی نورانی، آموزش معنوی برای کودک نهادینه و ثمربخش میگردد. در پایانِ این روایت زیبا و نورانی، نتیجهی پربارِ این کلاس وحیاتی این گونه بیان شده است: «...فإِذَا تَعَلَّمَ ٱلوُضُوءَ وَ ٱلصَّلاهَ غَفَرَ ٱللهُ لِوَالِدَیْهِ»[43] هرگاه کودک وضو و نماز را کاملاً فراگیرد، خداوند، والدین او را از آمرزش خویش بهرهمند میفرماید.»
عَنْ رَسولِ ٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«مَنْ عَلَّمَ وَلَداً لَهُ ٱلقُرْآنَ قَلَّدَهُ ٱللهُ عَزَّوَجَلَّ بِقَلادَهٍ یَعْجَبُ مِنْهُ ٱلأَوَّلُونَ وَ ٱلآخِرُونَ.»[44] هر کس به فرزندش قرآن آموزش دهد، در روز قیامت خدای سبحان، گردن بندی به گردن او آویزد که خلق اوّلین و آخرین [همه ی مردم جهان] از آن شگفت زده شوند.
عَنِ ٱلنَّبِیِّ ٱلأکرم صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«إِجْعَلُوا لِبُیُوتِکُم نَصِیباً مِنَ ٱلقُرْآنِ فَإِنَّ ٱلْبَیْتَ إِذَا قُرِءَ فِیهِ تُیُسِّرَ عَلی أَهْلِهِ وَ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ کَانَ سُکّانُهُ فِی زِیَادَهٍ.»[45] برای خانههای خود از قرآن نصیب و بهرهای قرار دهید؛ زیرا اگر در خانهای (قرآن) تلاوت شود، اهل خانه آرامش مییابند، خیر و نیکی در آن افزایش مییابد، و آن خانواده از نعمتهای فراوانی بهرهمند میشوند.
عَنْ الامامِ أمیرِٱلمُؤْمِنینَ عَلیٍ عليهالسّلام :«عَلِّمُوا صِبْیَانَکُمُ ٱلصَّلاهَ، وَ خُذُوهُم بِهَا إِذَا بَلَغُوا ٱلحُلُمَ.»[46] به کودکان خویش نماز خواندن را بیاموزید و هرگاه بالغ شدند دربارهی آن (نماز) بازخواستشان کنید. [برخورد جدّی نمایید.]
خداوند به پیامبرش دستور می دهد تا خاندان خود را به نماز فرمان دهد: ﴿ وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ ٱصْطَبِرْ عَلَیْهَا ﴾[47] خانوادهات را به نماز دستور بده و خود نیز برای انجام آن شکیبا و پُراستقامت باش.
فرمان دادن به کودکان برای انجام نماز در روایات مطرح شده است.
عَنِ ٱلرَّسولِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«مُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلاهِ، إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِینَ، وَ ٱضْرِبُوهُمْ عَلی تَرْکِهَا، إِذَا بَلَغُوا تِسْعاً.»[48] هرگاه کودکان شما به ۷ سالگی برسند به نماز فرمانشان دهید [برای عبادت تمرینی] و هرگاه به ۹ سالگی رسیدند، اگر نماز را ترک کردند، [با توجّه به مراحل تربیتی و رعایت دستور اسلام] تنبیه شان کنید.» [البته تنبیه بدنی تا حدّی است که موجب دیه نشود و...].
عَنْ رَسولِ ٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«مُرُوا أَوْلادَکُمْ بِامْتِثَالِ ٱلأَوَامِرِ وَ ٱجْتِنَابِ ٱلنَّوَاهِی، فَذَلِکَ وِقَایَهً لَهُمْ مِنَ ٱلنَّارِ.»[49] به فرزندان خود فرمان دهید که دستورات (خدا) را پیروی کنند، و از آنچه که (خدا) نهی کرده است بپرهیزند؛ که این مایهی باز داشته شدن آنان از آتش [جهنّم] است.
ضمن اینکه آشنا نمودن فرزندان با نیازها و شرایط زمان خودشان از توصیههای مهم دین اسلام و اهل بیت (علیهم السّلام) میباشد.
عن الامیرالمومنین علی علیه السّلام: لا تقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لِزمان غیر زمانکم.[50] فرزندانتان را به انجام آداب خودتان اجبار نکنید؛ زیرا آنان برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شده اند. (فرزندان خود را با توجه به آداب زمان خودشان تربیت کنید) تعبیر دیگر این مطلب در وصیت حضرت امیر (علیه السّلام) به امام حسن مجتبی(علیه السّلام) است که میفرماید: فرزند زمان خویشتن باش
و چه زیبا تبیین میشود این فرمایش حضرت امیر(علیه السّلام) با حدیثی که امام صادق (علیه السّلام) از پیامبر اکرم(صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) نقل نمودهاند: «ٱلعَالِمُ بِزَمَانِهِ لاتَهْجُمُ عَلَیْهِ ٱللَّوَابِسُ.»[51] هر کسی که شرایط و مقتضیاتِ زمانش را بشناسد، آماج اشتباهات قرار نمیگیرد.
کودک و روحیه پرسشگری
کودکان با روحیهی دانش پژوهی، همواره از والدین خود سؤال میکنند وظیفه والدین است که با دقت و حوصله به سؤالاتشان پاسخ دهند و آنان را راهنمایی کنند تا فرزندان بتوانند قلّههای بلند دانش را فتح کنند و در بزرگسالی به مراتب بالای علمی برسند.
عَنْ أمیرِٱلمؤْمِنینَ عليهالسلام :«مَنْ سَئَلَ فِی صِغَرِهِ أَجابَ فِی کِبَرَهِ.»[52] کسی که در کودکی پرسشگر باشد، در بزرگسالی به پرسشها پاسخ خواهد داد.
کودک آنگونه که از نظر فیزیکی بزرگ میشود، از نظر روانی، موقعیتی، عملی و مدیریتی هم، باید بزرگ شود؛ یعنی بزرگ پروریده شود تا بر جامعه بزرگی کند و این بستگی دارد به ساختن شخصیت کودک؛ بنابراین باید در کودکی دانش و کمال بیاموزد، سخت کوش، صبور، خردمند، بردبار و از سجایای خوب اخلاقی برخوردار باشد، تا بزرگی کند. در این باره روایات فراوانی وجود دارد.
عَنْ سَیِّدِنا أَمیرِٱلمُؤْمِنینَ ٱلإمام عَلیٍّ عليهالسّلام :«مَنْ لَّمْ یَتَعَلَّمْ فِی ٱلصِّغَرِ، لَمْ یتَقَدَّمْ فِی ٱلکِبَرِ.»[53] هر که در کودکی نیاموخت [دانش بدست نیاورد] در بزرگسالی پیشرو و پیشآهنگ نخواهد شد [چون از دانش و بینش سالم بیبهره است و قدرت بزرگی کردن را نخواهد داشت، زیرا از جاهل و نادان کار مناسب و در خورشأن ساخته نیست.]
عَنْ أمیرِٱلمؤْمِنینَ عليهالسّلام :«مَنْ لَمْ یُجْهِدْ نَفْسَهُ فِی صِغَرِهِ لَمْ یَنبُلْ فی کِبَرِهِ.»[54] هرکه در کودکی رنج نکشد و برای تربیت خود تلاش نکند، در بزرگسالی به سروری و بزرگی [و جایگاه بلند] نمیرسد.
پرتویی از حقوق فرزندان
دختر و پسر دسته گلهای یک باغ میباشند انسان عاقل و با فرهنگ نباید پسران را بهتر از دختران بداند. از نظر مکتب اسلام دختران حتی ارزندهتر از پسران قلمداد شده اند.
عَنْ أبی عَبْدِٱللهِ الصادق عليهالسّلام :« ٱلْبَنَاتُ حَسَناتٌ وَ ٱلبَنُونَ نِعْمَهٌ وَ ٱلحَسَنَاتُ یُثَابُ عَلَیْهَا وَ ٱلنِّعْمَهُ یُسْأَلُ عَنْهَا.»[55] دختران حسنه و نیکیهایند و پسران نعمت(ها) برای حسنه و نیکی پاداش داده میشود و از نعمت(ها) سؤال میشود.
از پیامبرصلّىاللهعليهوآلهوسلّم روایت شده است: «کسی که از بازار یا سفر هدیهای برای خانوادهاش بیاورد، همانند کسی است که صدقهای برای نیازمندان بیاورد، و سزاوار است که پیش از مردان و پسران، تحفه را برای زنان و دختران بدهند؛ زیرا کسی که دختری را خوشحال کند، گویا یکی از فرزندان اسماعیل را آزاد ساخته است. و کسی که چشم پسری را روشن سازد، گویا از خوف خدا گریسته است؛ و هرکه از بیم خدای تعالی بگرید خداوند او را در باغهای بهشت جایگزین خواهد فرمود.»[56]
عن رسول الله صلّىاللهعليهوآلهوسلّم: «إِنَّ فِی ٱلجَنَّهِ دَاراً یُقَالُ لَهَا دَارُ ٱلفَرَحِ لاَیَدْخُلُهَا إِلّا مَنْ فَرَّحَ ٱلصِّبیَانَ.»[57] در بهشت خانهای است که آن را «خانهی شادمانی» میگویند. تنها کسی به این خانه وارد میشود که کودکان را شاد کند.
عَنْ رَسولِٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ ٱللهُ لَهُ حَسَنَهً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ ٱللهُ یَوْمَ ٱلقِیامَهِ...»[58] هر که فرزندش را ببوسد، خدای سبحان برایش پاداش و ثواب ثبت میکند؛ و هر که فرزندش را خوشحال کند، خدا او را در روز رستاخیز شادمان و خوشحال خواهد فرمود.
عَنْ أَبی عَبْدِٱللهِ عليهالسّلام :«أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَهِ أَوْلادِکُم، فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَهٍ دَرَجَهً فِی ٱلجَنَّهِ مَسِیرَهَ خَمْسَ مِأَهِ عَامٍ.»[59] هر چه بیشتر فرزندانتان را ببوسید، زیرا برای هر بوسیدن، جایگاهی در بهشت از آن شماست به گسترهی پانصد ساله راه.
عَنْ مَوْلانا أَمیرِٱلمُؤْمِنینَ عليهالسّلام :«قُبْلَهُ ٱ لْوَلَدِ رَحْمَهٌ.»[60] بوسیدن فرزند (مایهی) رحمت است.
کودک و بوسیدن نامحرم
اسلام برای حفظ ارزشها و مقرّرات دینی برنامههای پیشگیری فراوانی دارد تا بنای معنویت بشر را محکم نماید، همانندِ در آغوش گرفتن و بوسیدنِ کودکان،که برای آن حد و مرزی را اعلام کرده است.
عَنْ أبی ٱلحَسَنِ ٱلکاظِمِ عليهالسّلام : «إِذَا أَتَتْ عَلَی ٱلجَارِیَهِ سِتُّ سِنِینَ لَمْ یَجُزْ أَنْ یُقَبِّلَهَا رَجُلٌ لَیْسَتْ هِیَ بِمَحرَمٍ بِهِ وَ لایَضُمُّهَا إِلَیْهِ.»[61] زمانی که دختری شش ساله شود، جایز نیست که مردی نامحرم او را ببوسد یا او را در آغوش بگیرد.
با توجّه به شخصیت، نیازها، ضرورتها و خواستههای مشروع و معقول، دختران و پسران از برخی حقوق مشترک و برخی حقوق مختص برخوردارند. چنانچه در روایات اسلامی فراوان مطرح شده است.
عَنْ رَسولِ ٱللهِ صلّىاللهعليهوآلهوسلّم :«حَقُّ ٱلوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ إِذَا کَانَ ذَکَراً أَنْ یَسْتَفْرِهَ اُمَّهُ وَ یَسْتَحْسِنَ إِسْمَهُ و یُعَلِّمَهُ کِتابَ ٱللهِ، وَ یُطَهِّرَهُ وَ یُعَلِّمَهُ ٱلسِّبَاحَهَ...»[62] حق پسر بر پدر این است که مادرش را گرامی دارد، نام نیکو برای او انتخاب کند، کتاب خدا «قرآن مجید» را به او آموزش دهد، پاکدامن و باتقوی نگاهش دارد، و به او شنا بیاموزد و... .»
در روایتی از آن حضرت آمده است که: «خواندن و نوشتن، شناکردن و تیر اندازی را برای پسر آموزش دهد و جز غذای حلال برای او فراهم نکند.»[63] [از نظرمعنوی، سالم و از نظر ظاهری، هنرمند باید بارآورد.]
پیامبر صلّىاللهعليهوآلهوسلّم دربارهی حقوق دختران این گونه میفرماید: «وَ إِنْ کَانَتْ اُنْثَی أَنْ یَسْتَفْرِهَ اُمَّهَا وَ یَسْتَحْسِنَ إِسْمَهَا وَ یُعَلِّمَهَا سُورَهَ ٱلنُّورِ، وَ لَایُعَلِّمَهَا سُورَهَ یُوسُفَ وَ لَا یُنَزِّلَهَا ٱلغُرَفَ وَ یُعَجِّلَ سِرَاحَهَا إِلَی بَیْتِ زَوْجِهَا.»[64] حق دختر بر پدرش این است که مادرش را گرامی دارد، نام شایسته برایش برگزیند، سورهی نور را بر او بیاموزد و [ریزهکاریهای عاطفی و شهوانی] سورهی یوسف را به او نیاموزد، در اتاقهای طبقات بالا [در معرض دید بیگانگان] منزلش ندهد و او را [در موقع مناسب و مشروع] سریعتر به خانهی شوهرش روانه کند.
رسول خدا صلّىاللهعليهوآلهوسلّم دربارهی پسران هم فرموده است: «... وَ یُزَوِّجَهُ إِذَا بَلَغَ.»[65] ... هرگاه بالغ شد، همسرش دهد.
در روایتی از امام صادق عليهالسّلام که حقوق فرزند را بیان فرموده است، آمده است:«... وَٱلمُبَالَغَهُ فِی تَأْدیبِهِ.»[66] و در ادب آموزیِ فرزند، فراوان بکوشد و تلاش کند.
عَنِ ٱلإمامِ زَیْنِ ٱلعابِدینَ عَلیِّ بْنِ ٱلحُسَیْنِ عليهالسّلام :«وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِکَ، فَتَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْکَ وَ مُضَافٌ إِلَیْکَ فِی عَاجِلِ ٱلدُّنْیا بِخَیْرِهِ وَ شَرِّهِ...»[67] اما حق فرزندت این است که او را از خود بدانی [او از تو و از وجود توست] و بدانی او با خوب و بدش در این دنیا همپیوند توست، تو بر او ولایت داری و برخی از مسئولیتهای تو از این قرار است: الف) به خوبی ادب و تربیتش کنی. ب) به سوی پروردگارش هدایت کنی. ج) در طاعت خدای سبحان یاریاش کنی، آن گاه بدان که در برابر این مسئولیت پاداش و یا مجازات خواهی داشت... .
فشردهی مطلب این که حقوق فرزندان بر والدین فراوان و بینهایت ارزنده و سرنوشتساز است. و بدون تردید سرآغاز شکلگیری جامعه سالم و ایجاد مدینهی فاضله، رعایت حقوق همهجانبه در کانون خانواده و سپس مدرسه، دانشگاه، ادارات و سطح جامعه است. و اگر به این حقوق و وظایف عمل نشود چه ضررهای جبران ناپذیری که در دنیا و آخرت متوجه انسان خواهد شد.
عَنْ أبی عَبْدِ ٱللهِ عليهالسلام :«کَفَی بِالمَرْءِ إِثْماً أَنْ یُّضَیِّعَ مَنْ یَّعُوْلُهُ.»[68] امام صادق عليهالسّلام : در گناهکاری مرد همین بس که خانوادهی خویش را ضایع سازد. [و حقوقشان را رعایت نکند یا گمراهشان نماید.]
مسلمان وارسته در تمام حالات میکوشد تا خوب سخن بگوید و حتی در موقع خشم و غضب از فحش و دشنام اجتناب میکند، در کانون گرم و نورافزای خانواده باید مؤدب سخن گفت تا در جامعه این روش خداپسندانه بیشتر رواج پیدا کند. خدای سبحان میفرماید:﴿...وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً...﴾[69] ﴿ و با مردم خوب و نیکو سخن بگویید... ﴾
عَنِ الامام ٱلصّادِقِ عليهالسّلام :«أَیُّما رَجُلٍ دَعا عَلی وَلَدِهِ أَوْرَثَهُ ٱلفَقْرُ»[70] هرکسی که برای فرزندش نفرین و دعای بد کند به مصیبت فقر و تنگدستی گرفتار خواهد شد.
نحوه تربیت کودک در سه دوره هفت ساله
رسولخدا (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) مراحل تربیت کودک را به سه دوره هفت ساله تقسیم کرده، فرمودند: «الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین.»[71] هفت سال اول دوران آقایی کودک است، هفت سال دوم دوران اطاعت[از مربیان] است و هفت سال سوم دوران وزارت و همکاری است. از نظر رسولخدا (صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) هفت سال اول زندگی فرزند، دوران سیادت و سروری کودک است بدین معنا که کودک در هفت سال آغازین زندگی باید در خانواده آقایی و فرماندهی کند، از اینرو هر چه میخواهد در صورتی که برای او زیانبار نباشد و در توان پدر و مادر باشد، حتیالمقدور باید تأمین گردد. این دوره که دوره خودمداری است، دورانی است که کودک باید آزاد باشد و مسئولیتی متوجه او نشود، از این رو در روایات آمدهاست که هفت سال اول، کودک را برای بازی رها سازید.[72] از نظر ایشان(صلّىاللهعليهوآلهوسلّم) هفت سال دوم زندگی فرزند، دوره اطاعت و فرمانبرداری است. حالت عبودیت و بندگی کودک نسبت به پدر و مادر نتیجه همان اعتمادی است که در هفت سال آغاز زندگی نسبت به آنها پیدا کرده است. پیدایش این حالت در کودک با عنایت به این که این ایام دوران تعلیم و تربیت اوست فوقالعاده برای سازندگی او اهمیت دارد.
پس از سپری شدن هفت سال دوم زندگی کودک، دوران وزارت او در خانواده فرا میرسد. این مرحله، مرحله شکوفایی فکری و خود مدیری است که در این مرحله عواملی چون مشورت و تبادل افکار میتواند در رشد عقلی جوان نقش مؤثری ایفا کند. این دوره ایجاب میکند که او همانند وزیر خانواده مورد مشورت قرار گیرد و کارهایی که از او برمیآید به وی واگذار گردد تا مسئولیتپذیر شود و بدینسان مسئولیت خانواده در تعلیم و تربیت کودک به پایان میرسد.
چکیدهی برنامههای سه هفت سال
از منظر دین اسلام و علوم تجربی در دورههای مختلفِ سه هفت سال برنامههای متنوّعی برای فرزندان مطرح شده است که چکیدهی آن به این شرح ارائه میشود:
الف: برخی برنامهها در ۷ سال نخست، از این قرار میباشند:
۱. بازیهای سالم، سودمند و آموزنده.
۲. شوخی، جست وخیز و تلاش (ورزش طبیعی، مناسب و ارزنده.)
۳. ناز و نعمت؛ عشق و محبّت، احترام و رشد شخصیت کودک.
۴. آسایش در آغوش خانواده، پدر، مادر و...
۵. آزادی در خانواده و تقویت روحیهی آزاد منشی، استقلال و...
ب: برخی برنامهها در ۷ سال دوم عبارتند از:
۱. آموختن علم و دانش در برنامههای دانشآموزی کلاسیک.
۲. همراه و همدم پدر و مادر بودن و...
۳. اطاعت و فرمانبرداری از والدین و...
۴. ادبآموزی و خودسازی کودک در کانون خانواده و مدرسه.
۵. رشد علمی ویژه و مطالعات جنبی و ایجاد نظم در زندگی و...
۶. بهدست آوردن کمال، هنر، ورزشهای سالم و سودمند و...
ج: برخی برنامهها در ۷ سال سوم به این شرح میباشند:
۱. آموختن دستورات دینی حلال و حرام.
۲. بهدست آوردن کار و کسب مناسب.
۳. انتخاب آگاهانه و مستدل دین اسلام و عقاید مذهبی و .
۴. سر و سامان دادن زندگانی سالم و آبرومندانه.
۵. برنامهریزی ازدواج و تشکیل خانواده و...
نتیجهی تربیت سالم یا ناسالم
امیرمؤمنان علی عليهالسلام در یک بیان بسیار عالی نتیجهی تربیت سالم و سعادت گستر فرزند یا تربیت ناسالم او را این گونه به تصویر کشیده است.
عَنْ الامامِ أَمیرِٱلمُؤْمِنینَ عَلیٍّ عليهالسلام :«وَلَدُکَ رَیْحَانَتُکَ سَبْعاً، وَ خَادِمُکَ سَبْعاً ثُمَّ هُوَ عَدُوُّکَ أَو صَدِیقُکَ.»[73] فرزندت در ۷ سال [نخست] گل خوشبوی [باغ زندگی] توست؛ در ۷ سال [دوم] خدمت گزار توست؛ و از آن پس [اگر خوب تربیت نکرده باشی، یا از لقمه ی حرام به وجود آمده باشد، یا رفیق ناسالم داشته باشد] دشمن تو [و مایه ی ننگت] خواهدبود، [و اگر سالم بارآورده باشی باعث افتخار و سربلندی] و دوست تو خواهدبود.
تهیه و تدوین : سید محمود حسینی
منابع و مؤاخذ
[1] - قرآن مجید
[2] - نهج البلاغه
[3] - اصول کافی و فروع کافی
[4] - من لا یحضره الفقیه
[5] - وسائل الشيعة
[6] - مستدركالوسائل
[7] - الغدير
[8] - غررالحكم
[9] - مجموعةورام
[10] - مفاتیح الحیاه
[11] - بحارالأنوار
[12] - کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال
[13] - عوالی اللئالی
[14] - مكارم الاخلاق
[15] - تربيت فرزند ازنظراسلام
[16] - كليات شيرين حكايت جامع التمثيل
[17] - البرهان فی تفسیر القرآن
[18] - المحجة البیضاء
[19] - شرح لمعه دمشقیه
[20] - سفینه البحار
[21] – شرح ابن ابی الحدید
[22] - سیری در تربیت اسلامی استاد تهرانی
[23] - سیره ابن هشام
[24] - کتاب مرتضی مطهری نگاهی به زندگی و مبارزات استاد شهید مطهری
[25] - جنگ مهدوی
[26] - المناقب
[27] - روضه الواعظین
[28] - تحف العقول
[29] - تربیه الاولاد
[30] - کتاب العیال
[31] - منهج التربیه
[32] - توحید مفضّل
[33] - تاریخ یعقوبی
[34] - صد حکایت تربیتی
[35] - کودک زیبای من
[36] - کودک خود را بشناس
[37] - ارمغان تربیت(ارمغان 3)
[38] - سایت تبیان
[39] - مفردات راغب
[1] - نهج البلاغه،المحجع المفهرس،حکمت339
[2] - وسائل الشیعه 123:15
[3] - بحار الانوار:۳/۲۸۰
[4] - سوره نحل آیه 78
[5] - کودک زیبای من: ص۱۸۴
[6] - مستدرک الوسائل،ج2،ص 619
[7] - توحید مفضّل، مجلس اول در خلقت انسان
[8] - وسائل الشیعه:جلد ۱۵ / ص ۱۷۱ ؛ علل الشرائع : ۳۸ ؛ بحار الانوار ،ج3،ص103
[9] - وسائل الشیعه،ج15،ص175
[10] - وسائل الشیعه:۱۵/۱۷۷؛ فروع کافی:۲/۹۲. ص: ۸۱
[11] - صد حكايت تربيتي برگرفته از کتاب مرتضي انصاري، زندگاني و شخصيت انصاري، ص57
[12] - وسائل الشیعه،ج15،ص188
[13] - وسایل الشیعه:۱۵/۱۸۹؛ فروع کافی:۲/۹۳
[14] - بحار الانوار: ۱۰۴/۹۶. مکارم الاخلاق:۲۵۶ و عیون الاخبار:۲/۲۴
[15] - بحار الانوار: ۱۰۴/۹۶. مکارم الاخلاق:۲۵۶
[16] - تربيت فرزند در اسلام ص 89
[17] - کودک خود را بشناس،ص50
[18] - ارمغان تربیت(ارمغان 3) صفحه 86
[19] - مستدرک الوسائل،ج3،ص80
[20] - مستدرک الوسائل،ج3،ص82
[21] - وسائل الشیعه/ ج ۱۵/ ص ۲۰۳ من لايحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 482
[22] - الكافي : 6/50/4 وسائل الشيعه، ج 5، ص 126
[23] - بحارالانوار جلد 43 /ص ۲۸۵
[24] - المحجه البیضاء: جلد 3 ص 366
[25] - المناقب:جلد 2 ص 38
[26] - مجموعة ورّام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج 2، ص 122) ، منتخب ميزان الحكمه: 254
[27] - مستدرک الوسائل:۲/۶۲۶
[28] - وسائل الشیعه:۱۵/۲۰۱؛ فروع کافی:۲/۶۵
[29] - همان و من لایحضره الفقیه:۲/۱۵۷
[30] - بحارالانوار:17/32
[31] - تاریخ یعقوبی:۱/۳۲۰
[32] - مستدرک الوسائل:2/625
[33] - کنزالعمال: ۴۵۳۴۹
[34] - کنزالعمال:۴۵۳۵۰
[35] - منهج التربیه: ۳۱۲
[36] - مستدرک الوسائل:۲/۶۲۶
[37] - غررالحکم: ۴۰۶۹
[38] - التحریم؛۶۶
[39] - سوره ی نور آیه: ۵۸
[40] - غررالحکم:۶/۳۶۱
[41] - کنزالعمال:... ۴۵۶؛ مجمع الزوائد:۸/۱۵۹
[42] - وسائل الشیعه:۱۵/ ۱۹۳؛ امالی شیخ صدوق: ۲۳۵
[43] - همان (وسائل الشیعه:۱۵/ ۱۹۳؛ امالی شیخ صدوق: ۲۳۵)
[44] - کتاب العیال:۱/۴۷۸
[45] - وسائل الشیعه:۴/۸۵۱؛ عدهُ الداعی:۲۶۹
[46] - مستدرک الوسائل:۲/۶۲۶
[47] - طه: ۱۳۲
[48] - مستدرک الوسائل:۲/۶۲۶
[49] - تربیه الاولاد:۱/۱۳۱
[50] - شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 267
[51] - تحف العقول: ۳۵۶
[52] - غررالحکم: ۸۲۷۳
[53] - غررالحکم: ۸۹۳۷
[54] - غررالحکم: ۸۲۷۲
[55] - وسائل الشیعه:۱۵/۱۰۳؛ ثواب الاعمال: ۱۰۹
[56] - مکارم الاخلاق:۲۵۴
[57] - کنزالعمال: ۳/۱۷۰
[58] - وسائل الشیعه:۱۵/ ۱۹۴. فروع کافی:۲/۹۵
[59] - همان و روضه الواعظین: ۳۰۸
[60] - بحارالانوار : ۲۳/۱۱۳
[61] - وسائل الشیعه:۵/۲۸
[62] - وسائل الشیعه:۱۵/۱۹۹؛ فروع کافی:۲/۹۴
[63] - کنز العمال ج: ۴۵۳۴۰
[64] - وسائل الشیعه:۱۵/۱۹۹؛ فروع کافی:۲/۹۴
[65] - مستدرک الوسائل: ج۲/۶۲۵
[66] - بحار: ۷۸/۲۳۶
[67] - مستدرک الوسائل:۲/۶۲۵
[68] - وسائل الشیعه:15/ 251
[69] - البقره ؛83
[70] - بحار:104/99/77
[71] - وسائل الشیعه ، ج21 ، ص476 و مکارم الاخلاق ، ص222
[72] - وسائل الشیعه، ج 21 ص 473-475 و بحارالانوار، ج101، ص95
[73] - شرح ابن ابی الحدید:۲۰/۳۴۳
|
|
|
|
|
|
نوشته شده
در
چهارشنبه 19 دي 1397
توسط
کاربر 1
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|