آغاز عمليات متوسط مطلع الفجر (1360 ش)
عمليات متوسط مطلعالفجر از 20 آذر 1360 در منطقه گيلانغرب در وسعت 35 كيلومتر مربع با رمز يا مهدي(عج) ادركني آغاز شد و تا پنجم دي ماه به طول انجاميد. در اين عمليات رزمندگان اسلام، متشكل از سپاه، بسيج و تعدادي از مردم مسلمان بومي منطقه، ضمن هماهنگي با نيروهاي ارتش و هوانيروز، از سه محور به دشمن يورش بردند. نيروهاي اسلام بدون توجه به سرماي شديد و شرايط سخت منطقه، ضمن عبور از سيمهاي خاردار و ميادين مين، به جبهه دشمن نفوذ كرده و با آنان درگير شدند. در عمليات مطلع الفجر، نيروهاي اسلام علاوه بر كشته و زخمي كردن دو هزار تن و به اسارت درآوردن دويست تن ديگر از افراد دشمن، قواي بعث را تا نزديك مرز بينالمللي به عقب ميرانند. در اين ميان پاتك دشمن براي عقبراندن سپاه اسلام ناكام ماند و مناطق حساسي به دست نيروهاي خودي افتاد.
شهادت استاد اخلاق آيت اللَّه "سيد عبدالحسين دستغيب" سومين شهيد محراب در شيراز (1360ش)
آيتاللَّه سيدعبدالحسين دستغيب در سال 1292 شمسي (عاشوراي 1332 ق) در شيراز در خانوادهاي كه 800 سال سابقه علم و فضيلت دارند متولد گرديد. وي پس از سپري كردن مقدمات علوم اسلامي، در 22 سالگي به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آنجا از محضر استاداني چون سيدابوالحسن اصفهاني، شيخ محمد كاظم شيرازي و سيد ميرزا آقا اصطهباناتي استفاده نمود و پس از سالياني اقامت در نجف، از بزرگان حوزه علميه آن سامان، اجازه اجتهاد گرفت. در نجف روح جستجوگر آن شهيد در پي يافتن صاحبدلي بود كه او را به وداي ايمَن برساند، تا آنكه سرانجام در محضر پرفيضِ استاد اخلاق، ميرزا محمد علي قاضي تبريزي، آرامش يافت و از خواص استاد شد. آيتاللَّه دستغيب همراه با قيام امام خميني(ره) در سال 1341، مبارزات خويش را آغاز نمود و در 15 خرداد 1342 بازداشت و به تهران تبعيد گرديد. از آن پس چندين بار در مدت حكومت طاغوت بازداشت و تبعيد شد. در طي اين مقطع از مبارزات بود كه ايشان به همراه چهار تن ديگر از علما، اعلاميهاي صادر و شاه را از سلطنت خلع نمودند. آيتاللَّه دستغيب پس از پيروزي انقلاب اسلامي وظايف ارزشمندي را در نظام جمهوري اسلامي از جمله: نمايندگي مردم شيراز در مجلس خبرگان، امامت جمعه شيراز و نمايندگي امام خميني(ره) در استان فارس به عهده گرفت. آيتاللَّه دستغيب علاوه بر خدمات متعددي كه صرف ساخت، تاسيس و بازسازي بناها و آثار خيريه نمود داراي تاليفات متعددي است كه آدابي از قرآن، معراج، ايمان، گناهان كبيره، قلب سليم، داستانهاي شگفت و... از آن جملهاند. اين عالم وارسته و معلم اخلاق سرانجام در بيستم آذر 1360 ش برابر با چهاردهم صفر 1402ق هنگامي كه براي اداي نماز جمعه عازم محل برگزاري آن بود از سوي منافقين ضدانقلاب در 68 سالگي به شهادت رسيد.
رحلت فقيه اصولي و جامع معقول و منقول آيت اللَّه "ميرزا كاظم تبريزي" (1374 ش)
فقيه اصولي، محدث رجالي و جامع معقول و منقول، آيتاللَّه ميرزا كاظم تبريزي از علماي مشهور حوزههاي علميه نجف و قم، در حدود سال 1299 ش (1340ق) در تبريز به دنيا آمد و در نوجواني به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي پس از گذراندن دروس مقدمات و سطح در 21 سالگي به نجف كوچيد و از حضرات آيات: شيخ موسي خوانساري، شيخ محمدرضا آلياسين، سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمدكاظم شيرازي، سيدمحسن حكيم و سيد محمود شاهرودي بهرههايي وافر برد. آيتاللَّه تبريزي همچنين به مدت بيست سال از محضر درس فقه، اصول، رجال و تفسير آيتاللَّه سيد ابوالقاسم خويي استفاده كرد و از برترين تلامذهاش محسوب ميشد. فرزانه تبريز، همزمان با تحصيل، به تدريس سطوح عاليه و پس از چندي به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت تا اين كه در سال 1349 ش به قم آمد و يكي از پر بارترين مجالس درسي حوزه را تشكيل داد. آيتاللَّه تبريزي بر علوم مختلف همچون: فقه، اصول، حديث، رجال، تفسير، تاريخ، ادبيات، رياضيات، هيئت، هندسه، كلام، فلسفه و منطق تسلط فراوان داشت و با زبانهاي انگليسي و فرانسه نيز آشنا بود. برخي از تاليفات فراوان او كه سر به دهها مجلد ميزند عبارتند از: شرح عروةُالوثقي در 150 جلد، القواعد الفقهيه در 50 جلد، تطبيقاتُ الوسايل در 20 جلد، الاصول الجديده در 10 جلد، الفقه المُيسَّر و شرح اسفار. اين عالم بزرگ سرانجام در 20 آذر 1374 برابر با 18 رجب 1416 ق در 75 سالگي درگذشت و در قم به خاك سپرده شد.
رحلت "ميرزا ابوالقاسم كلانتري" فقيه و اصولي(1292 ق)
ميرزا ابوالقاسم بن حاج محمدعليبن حاج هادي در تهران به دنيا آمد. وي نوري الاصل و از علماي قرن سيزدهم هجري است. شهرت وي به كلانتري به جهت انتساب به دايى خود محمودخان كلانتر بوده است. ايشان پس از شاگردي نزد سيدابراهيم و شيخ مرتضي انصاري به تهران بازگشت و با اجازهي اجتهاد شيخ انصاري، به مدت هفت سال در مدرسهي فخريهي تهران به تدريس فقه و اصول مشغول شد. وي دربارهي موضوعات مختلفي از جمله: اجتهاد و تقليد، اجاره، حُسن و قُبح شرعي و عقلي، رَهن، زكات و... تأليفاتي دارد. آيتاللَّه كلانتري پس از وفات، در جوار حضرت عبدالعظيم حسني در ري به خاك سپرده شد.
تولد "رابرت كُخ" پزشك و ميكروبشناس آلماني وكاشف ميكروب "سِل" (1843م)
رابرت كُخ، پزشك و مكتشف شهير آلماني در 11 دسامبر 1843م در آلمان به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات در رشته پزشكي، در شهرهاي مختلف آلمان به معالجه بيماران پرداخت. در همين زمان بود كه بيماري سياه زخم در ميان احشام پديد آمد و نگراني زيادي ايجاد كرد. كُخ پس از تحقيقات بسيار به اين نتيجه رسيد كه باسيلهاي بسيار كوچكي در خون گوسفند يا حيوان مريض وجود دارد. او عاقبت توانست با پرورش و نگهداري اين باسيل، نظريه خويش را اثبات كند و سِرُم اين مرض را بسازد. اين عمل باعث شد كه از تلفات زياده از حدّ احشام، جلوگيري شود و پيشرفت موثري در راه علم پزشكي حاصل گردد. با عضويت كخ در شوراي سلطنتي بهداشت برلين، وي امكانات بيشتري براي مطالعه بر روي امراض به دست آورد و از آن پس تحقيقات خود را براي كشف ميكروب سل آغاز نمود. در نهايت در 24 مارس 1882م كُخْ، موفق به كشف ميكروب سل گرديد و در سال بعد اعلام كرد كه با تلقيح سرم، همه جانداران را ميتوان از بروز امراض مصون داشت. كخ سفرهاي زيادي به افريقا نمود و پس از پژوهشهاي فراوان، دريافت كه مرض خواب كه هزاران افريقايى را به كام مرگ كشيده بود در اثر نيش پشهاي به نام تسه تسه ميباشد. در اثر تلاش بي حد و حصر كخ در پيشرفت علم، آكادمي سوئد در سال 1905م با اهداي جايزه نوبل پزشكي به كخ، از وي قدرداني كرد. كخ كه در اثر فعاليت زياد و ناراحتيهاي ناشي از آن مريض و ضعيف شده بود، سرانجام بر اثر ابتلا به سل در 27 مه 1910م در 67 سالگي درگذشت. رابرت كخ بدون شك پس از لويي پاستور،پزشك شهير فرانسوي، بزرگترين ميكروب شناس دنيا است و خدمات ارزندهاي كه به عالم علم و بشريت نموده، هيچ گاه فراموش نميشود.