س
ما ز « سین» سدّ
سکندر ساختیم
بر سر خصم ستمگر
تاختیم
سین ما سرمایه سیر
و سفر
سینه ها لبریز از
سرّ سحر
سینه سرشار و سخن
پرسوز و ساز
همچون سربازی به
سنگر، دیده باز
ما سپاه سبزپوش و
ساده ایم
سربلند از سجده و
سجاده ایم
سرفراز و سر وقامت،
سر به دار
سخت کوش و سر به سر
دشمن شکار
پرچم سبز و سفید و
سرخمان
سایه افکن بر سر
پیر و جوان
جواد
محدثي