ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 دي 1404
جمعه 5 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 9 مهر 1397     |     کد : 185204

دوشنبه9مهر1397-21محرم 1440- 1 اكتبر 2018

اعتصاب گسترده دانش‏آموزان، دانشجويان و معلمان سراسر كشور بر ضد رژيم پهلوي(1357 ش)

اعتصاب گسترده دانش‏آموزان، دانشجويان و معلمان سراسر كشور بر ضد رژيم پهلوي(1357 ش)

همزمان با وقوع اعتصابات متعدد در سطح مملكت و بازگشايي مدارس در مهرماه 1357، دانش‏آموزان نيز از حضور در سر كلاس خودداري نموده، به صف مخالفين رژيم پيوستند و با راهپيمايي‏هاي گسترده، خواستار بازگشت حضرت امام به كشور شدند. پس از اعتصاب دانش‏آموزان، معلمان كشور نيز طي اعلاميه‏اي، اعتصاب خود را آغاز كردند. از آن پس به طور كلي مدارس ايران تعطيل گرديد و شاگرد و معلم، عملاً به صحنه مبارزه در خيابان‏ها وارد شدند. دانشجويان دانشگاه‏هاي كشور نيز به صورت متشكل به نهضت پيوستند و كلاس‏هاي درس را تحريم نمودند. اعتصاب دانشجويان، فرهنگيان و دانش‏آموزان به تظاهرات تهران وشهرستان‏ها جان تازه‏اي بخشيد و نيروي عظيم جنبش مردمي را رونق بيشتري داد.

رحلت عالم و فقيه بزرگ اسلام "حسن‏بن‏ يوسف" معروف به "علامه ‏حلي" (726 ق)

حسن بن يوسف بن علي بن مطهر معروف به علامه حلي در 29 رمضان 648 ق در شهر حلّه در عراق به دنيا آمد. سال‏هاي آغازين حيات وي مقارن با حملات وحشيانه‏ي مغولان به سرزمين‏هاي اسلامي بود كه با تدبير چند تن از علما از جمله پدرش، حله ازطوفان حملات مغول در امان ماند و در همان جا به رشد و نمو و تحصيلات خود ادامه داد. وي از محضر شيخ مفيد، محقق حلي، خواجه نصيرالدين طوسي، سيدبن طاووس و اساتيد بزرگ ديگر استفاده كرد و در علم به درخششي عظيم دست يافت و عنوان "آيت اللَّه" گرفت. علامه حلي با ارايه‏ي تصويري صحيح از تشيع، اُلجايتو، حاكم مغوليِ ايران، معروف به سلطان محمد خدابنده را به اين مذهب مجذوب كرد و باعث نشر مذهب اهل بيت(ع) در سراسر ايران گرديد. شاگردان و آثار قلمي علامه بسيار زياد و گسترده مي‏باشند. فرزند نابغه‏اش معروف به فخرُالمُحققين، قطب الدين رازي، علي بن احمد حلي و ابن مُعَيَّه از جمله شاگردان و مُنتهي المطلب في تحقيقِ المَذهب و تَبصِرَةُ المُتعلّمين در فقه، نهاية الوصول الي عِلم الاصول در اصول، نهايَةُ المَرام در كلام، جامِعُ الاخبار در حديث، كَشفُ المَقال في مَعرفةِ الرِّجال در رجال، القول الوَجيز في تفسير الكتابِ العزيز در تفسير و شرح حكمة الاشراق در فلسفه و عرفان و ده‏ها اثر ديگر از زمره‏ي آثار اين عالم خستگي‏ناپذير مي‏باشند. سرانجام علامه حلي در 78 سالگي وفات يافت و در حرم مطهر امام علي(ع) مدفون گشت.

مرگ "ارسطو" دانشمند شهير و بلندآوازه يونان باستان (322ق.م)

ارسطو يا ارسطاطاليس فيلسوف شهير و برجسته يونان باستان در سال 384 قبل از ميلاد، در يكي از شهرهاي مقدونيه به نام استاگيرا متولد گرديد. پدرش طبيب مخصوص پادشاه و دربار مقدوني بود و از اين راه ثروت فراواني به دست آورد. ارسطو در نوجواني، پدر را از دست داد و آنچنان كه گفته شده، به مقتضاي جواني و بي‏تجربگي همه آن را صرف عيش و نوش نمود. بنابراين و به ناچار ابتدا وارد ارتش شد اما پس از چندي به زادگاه خويش بازگشت و به تحصيل طب پرداخت. ارسطو در سن سي سالگي طب را نيز رها نمود و به آتن رفت. وي مدت هشت سال در آكادمي و تحت نظر افلاطون، به تحصيل اشتغال ورزيدو آنچنان با جديت دوره مطالعاتي فشرده را پي گرفت كه به سرعت در مقام موشكاف‏ترين دانشجوي نسل خويش مطرح شد. بنابراين به همكاري با افلاطون دعوت گرديد. او اگرچه سراپا شيفته و مريد افلاطون بود اما هوش و ذكاوت وي، بسيار بيشتر از آن بود كه صرفاً به پيروي بپردازد. از همين زمان، اگر در آثار افلاطون تناقضي مشاهده مي‏كرد و يا به نظر وي تناقض مي‏نمود، آن را به استادش متذكر مي‏گرديد. اين مسئله باعث شد تا استاد و شاگرد در مقام بزرگ‏ترين انديشمندان زمانْ حريم و فاصله‏اي را بين خود رعايت كنند، از يك طرف ارسطو به نبوغ افلاطون احترام مي‏گذارد و از سوي ديگر، استاد، از شاگردش به عنوان مغزي بر روي دو پا ياد مي‏كرد. با مرگ افلاطون در سال 347 ق.م ارسطو به منطقه‏اي در آسياي صغير سفر نمود و مدت سه سال در محفل متفكران آن سامان حضور يافت. وي در اين مدت به پژوهش‏هايى در زمينه زيست‏شناسي دست زد كه بعدها شالوده نوشته‏هاي علمي‏اش گرديد. مشاهدات و تجربيات مكتوب وي در اين زمينه تا قرن‏هاي بعد مورد استفاده بود و حتي نخستين دانشمندان قرن نوزدهم هم‏چون داروين را به تفكر وامي‏داشت. ارسطو در سال 342 ق.م به دعوت فيليپ مقدوني به آن سرزمين رفت و مربي فرزند وي، كه بعدها به نام اسكندر كبير شهرت يافت گرديد. حدود ده سال پس از آن، ارسطو مدرسه‏اي داير نمود كه به دانشگاه‏هاي امروزين شباهت داشت. در مورد انديشه‏هاي ارسطو مي‏توان از فلسفه سياسيِ وي ياد نمود كه به شرح چگونگي رفتار وعمل حكومت واقعي و نه آرماني، مي‏پردازد. وي هدف حكومت را پرورش و حمايت از انسان‏هاي شريف و با فرهنگ مي‏داند. هم‏چنين ارسطو معتقد بود اگرچه افلاطونْ عزيز است ولي حقيقتْ عزيزتر است. وي زندگي سعادت‏آميز را خويشتن‏داري توأم باتوجه به اصل اعتدال و ميانه‏روي مي‏دانست و خوشبختي را نيز در گرو خوب زيستن در نتيجه كار خوب كردن عنوان مي‏كرد. از ديدگاه ارسطو، خداوند يك محرك شخصي نامتعين است كه بشر را به سوي دنياي خير و نيكي فرامي‏خواند كه در آن دنيا همه چيز در نهايت هماهنگي است. از ديگر انديشه‏هاي وي بايد از منطق ارسطو ياد كرد كه پس از گذشت قرن‏هاي متمادي همچنان مورد پذيرش مي‏باشد. از جمله آثار او فلاسفه‏اي است كه بعد از بيش از بيست قرن هنوز در عرصه انديشه و تفكر حضور دارد. ارسطو (ارسطاطاليس) سرانجام در اول اكتبر سال 322 ق.م در سن 62 سالگي درگذشت.

آغاز نبرد "گوگامل" بين ايران و يونان و انقراض سلسله هخامنشيان (330 ق.م)

در زمان خشايارشا هخامنشي، لشكركشي بزرگي عليه يونانيان انجام گرفت كه در نهايت به شكست خشايارشا انجاميد. اين درگيري‏هاي پراكنده تا زمان اسكندر مقدوني ادامه داشت. در اولين روز اكتبر سال 331 قبل از ميلاد و در زمان پادشاهي داريوش سوم، دو سپاه ايران و يونان به سركردگي اسكندر مقدوني در نزديكي شهر موصل در محلي به نام گوگاملْ رودرروي هم قرار گرفتند كه در ابتدا تلفات بسياري بر يوناني‏ها وارد آمد. ولي پس از درگيري داريوش سوم و اسكندر مقدوني، سپاه ايران كه تصور مي‏كرد داريوش كشته شده است فرار نمودند و ميدان را براي اسكندر خالي گذاشتند. از طرف ديگر، داريوش سوم نيز كه در نبرد تن به تن با اسكندر زخمي شده بود، پس از تنها شدن در برابر يورش دشمن به وحشت افتاده و متواري شد. در نتيجه بخش‏هايى از لشكر ايران نيز كه به پيروزي، دست يافته بودند عقب نشستند و شكست سپاه ايران قطعيت يافت. برخي مورخين، تلفاتِ ايران در اين جنگ را تا 90 هزار نفر ذكر كرده‏اند اسكندر پس از اين فتح بزرگ به سوي بابِل رفت و سراسر بين‏النهرين را تسخير كرد. با تصرف ديگر نقاط ايران توسط سپاهيان اسكندر مقدوني، پايتخت دولت هخامنشيان، به نام تخت جمشيد در نزديكي شيراز نيز مورد تهاجم قرار گرفت. در اين حال، اسكندر به تخت جمشيد حمله برد و غنائم آن را تصرف كرد و شهر را به آتش كشيد. داريوش پس از شكست گوگامل و سقوط پايتخت درصدد تهيه سپاهي تازه بود كه توسط دو سردار خيانت‏كار خود زخمي شد و به همان زخم درگذشت. با مرگ داريوش، حكومت 230 ساله هخامنشيان فروپاشيد و سلسله سلوكيان و سپس اشكانيان جاي آن را گرفت.


نوشته شده در   دوشنبه 9 مهر 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode