امضاي معاهده ننگين تقسيم ايران بين روسيه و انگليس در عهد "محمد علي شاه قاجار" (1286 ش)
روسيه و انگلستان از سالها قبل رقابت شديدي بر سر منافع خود در ايران داشتند. هر امتيازي كه يكي از اين دو كشور به دست ميآورد، ديگري سعي ميكرد، مشابه آن را تحصيل كند. اگر دولتمردان ايران به سوي روسيه تمايل مييافتند، انگلستان تلاش ميكرد كه آنها را از صحنه خارج سازد و اگر نفوذ انگليس در حكومت ايران گسترش مييافت، روسيه به وسايلي متوسل ميشد تا آن وضع را تغيير دهد. عليرغم اين همه رقابت و اختلاف، پس از انقلاب مشروطه، ناگهان بين روسيه و انگليس توافقي حاصل ميشود كه به موجب آن، ايران به مناطق نفوذ تقسيم ميشود. بر اساس قرارداد تقسيم ايران، منطقه مركزي كشور، بيطرف اعلام شد. مناطق شمال و قسمتي از غرب ايران، تحت كنترل روسيه قرار گرفت و نواحي جنوبي نيز به منطقه نفوذ انگليس تبديل گرديد. اين قرارداد در حالي امضا شد كه حكومت ايران به علت بيكفايتي شاهان قاجار، به قدري تضعيف شده بود كه روسيه و انگليس براي انقعاد اين قرارداد، حتي با دولت ايران نيز مشورت نكردند. اين پيمان كه به قرارداد 1907 مشهور شد خشم مردم ايران را برانگيخت و مجلس شوراي ملي نيز با آن مخالفت كرد. عليرغم امتناع مجلس از تصويب اين قرارداد، نيروهاي روس و انگليس، تا پس از انقلاب كمونيستي در شوروي، از ايران خارج نشدند.
ارتحال عالم و عارف رباني آيت اللَّه "شيخ حسنعلي نخودكی اصفهاني" (1321 ش)
آيتاللَّه شيخ حسنعلي اصفهاني معروف به نخودكي در حدود سال 1240 ش (نيمه ذيقعده 1279 ق) در اصفهان ديده به جهان گشود و از كودكي تلاش و جدّيت وافر در تزكيه نفس، تهجّد و عبادت داشت. وي تحصيلات مقدماتي را در اصفهانفراگرفت و آنگاه رياضيات، حساب و فلسفه را از محضر آخوند ملامحمد كاشي و جهانگيرخان قشقايي آموخت. سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و در محضر بزرگاني چون سيدمحمد فشاركي، سيد مرتضي كشميري و ملااسماعيل قرهباغي شاگردي نمود. آيتاللَّه نخودكي اصفهاني پس از مراجعت از نجف اشرف، در مشهد مقدس اقامت گزيد و از محضر فرزانگان اين ديار نيز بهرهمند گشت. او علاوه برتدريس و تحقيق و عبادت بسيار، به مستمندان و نيازمندان توجه ويژهاي داشت. آيتاللَّه نخودكي اصفهاني، بيشتر ايام عمر را در رياضتهاي طاقتفرسا سپري كرد. وي داراي مقامات و كرامات بسيار بود كه شرح جزئي از كرامات و كارهاي خارقالعاده وي در كتابي تحت عنوان نشان از بينشانها توسط فرزندش گردآوري و منتشر گرديد. آيتاللَّه نخودكي سرانجام در هشتم شهريور 1321 ش برابر با 17 شعبان 1361 قمري وفات يافت و در جنب ايوان عباسي (مقابل صحن ايوان طلا) در حرم حضرت رضا(ع) مدفون گرديد.
انفجار دفتر نخست وزيري توسط منافقين و شهادت مظلومانه "رجايي" و "باهنر" (1360 ش)
پس از عزل بني صدر از رياست جمهوري، دشمنان انقلاب، با از ميان بردن مسؤولين نظام قصد براندازي حكومت اسلامي را در سر ميپروراندند. در اين راستا، فاجعه هفتم تير سال 60 و شهادت آيتاللَّه بهشتي و 72 تن از ياران انقلاب، ثمره تصميم شيطاني استكبار جهاني و دشمنان جمهوري اسلامي بود. پس از آن، گرچه عكس العمل سريع، قاطع و انقلابي حضرت امام خميني(ره)، هرگونه ابتكار عمل را از دشمنان سلب نمود ولي كار به زعم دشمنان هنوز به اتمام نرسيده بود و طرح نابودي مسوولان طراز اول مملكت، در رأس فعاليت آنها قرار داشت. بدين ترتيب واقعه هشتم شهريور همان سال به وقوع پيوست و رييس جمهور محبوب، محمد علي رجايي و نخست وزير متفكر و دانشمندش، حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيري به درجه رفيع شهادت نائل آمدند. شهيد رجايي پس از پيروزي انقلاب، مسؤوليت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و به دنبال تمايل مجلس، در مردادماه 1359، به عنوان اولين نخست وزير جمهوري اسلامي ايران به مجلس معرفي و برگزيده شد. سرانجام به دنبال عزل بني صدر، شهيد رجايي به رياست جمهوري انتخاب شده بود. شهيد باهنر نيز با داشتن سابقه مبارزاتي در عرصه انقلاب، با فرمان حضرت امام، به عضويت شوراي انقلاب اسلامي درآمد. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي به نمايندگي مردم كرمان در مجلس خبرگان قانون اساسي، نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و وزارت آموزش و پرورش رسيد و پس از انتخاب شهيد رجايي به رياست جمهوري، به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي شد و با رأي قاطع مجلس، كابينه خود را معرفي كرده بود.
روز مبارزه با تروريسم
پدیده تروریسم، موضوعی است که برای ما ایرانیان که از قربانیان آن هستیم، آشناست. آمریکایی ها به مدت دو دهه، سازمان تروریستی منافقین را زیر چتر حمایت مالی، سیاسی و تبلیغی خود درآوردند و همه گونه امکانات در اختیارشان قرار دادند و از جنایات تروریستی آنان بر ضد مردم یا مسئولان نظام جمهوری اسلامی حمایت کردند. این گروهک شیطان صفت با شیوه قهرآمیز و ترورهای فراوان، درصدد حذف فیزیکی عناصر کار آمد و طراحان نظام بر آمد تا با ایجاد خلأهای جدی در ارکان حساس کشور، ضربه ای اساسی به جمهوی اسلامی ایران وارد آورد. ترور شهدای محراب، شهدای هفتم تیر و شهدای هشتم شهریور، برخی از مهم ترین این ترورها به شمار می آید. در این راستا، هشتم شهریور، سالروز شهادت مظلومانه شهیدان باهنر و رجایی، «روز مبارزه با تروریسم» نام گذاری شده است.
پايان طوفان نوح و قرار گرفتن كشتي حضرت نوح(ع) در كوه جودی
حضرت نوح اولین پیامبر اوالو العزم الهی است که مدت رسالت او به تصریح قرآن مجید نهصد و پنجاه سال بوده است و در این مدت طولانی جز تعداد اندکی که گفته شده حدود چهل نفر مرد و چهل نفر زن بودند کسی به او ایمان نیاورده و همگی راه کفر و الحاد را در پیش گرفتندو او را بسیار آزار نمودند و حتی زن و یکی از فرزندان حضرت نوح نیز به او ایمان نیاورده بطوریکه حضرت نوح قوم خود را نفرین کرد و به خداوند چنین گفت: ‹‹ و قال نوح رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا ›› سوره نوح پروردگارا احدی از کافرین را بر روی زمین باقی مگذار. خداوند نیز به او وحی فرستاد که به دستور و الهام ما شروع به ساختن کشتی نما و درباره هیچ یک از این کفار شفاعت مکن که همه آنها غرق خواهند شد. ‹‹واضع الفلک باعینا و وحینا و لاتخاطبنی فی الذین ظلموا انهم مغرقون›› کافرین و قوم نوح چون بر او می گذشتند که مشغول ساختن کشتی است او را به استهزاء گرفته مسخره می کردند تا اینکه کار ساختن کشتی بپایان رسید. این کشتی از سه طبقه تشکیل شده بود یک طبقه برای چهارپایان و یک طبقه برای پرندگان و مرغان و یک طبقه برای آدمیان و نشانه آغاز طوفان جوشیدن آب از محل تنور خانه حضرت نوح بود که در کوفه واقع شده بود. ‹‹فلما جاء امرنا و فارالتنور›› قرآن مجید پس زمانی که امر ما رسید و تنور جوشید به نوح وحی شده که در کشتی سوار شده و مومنین نیز سوار شده و از هر حیوان و پرنده ای یک جفت در کشتی سوار کند. ‹‹ قلنا احمل فیها من کل زوج اثنین››؛ به نوح گفتیم سوار شود از هر زوج جفتی را در کشتی حمل کن و آب از آسمان بارید و از زمین جوشید و آنقدر از آسمان و از زمین آب جوشید بطوریکه کوهها را نیز در بر گرفت تا اینکه آسمان و زمین به امر خداوند از بارش و جوشش آب فرو گذاشته و کشتی نوح بر کوه جودی آرام گرفت و حضرت نوح و مؤمنین همراه او از کشتی بیرون آمده و در زمین منزل نمودند. در هنگام طوفان که آب از آسمان و زمین همه جا را گرفته بود نوح فرزند خود را میان آب دید به او گفت ای فرزند بیا با ما سوار کشتی شو. او گفت: من به کوه پناه می برم تا مرا از آب حفظ کند . نوح گفت امروز هیچ نگهدارنده ای جز خداوند نیست و در این حال موجی آمد و فرزندش را غرق کرد. نوح به خدا عرض کرد: پروردگارا این فرزند از اهل من است و وعدة تو نیز حق است زیرا خداوند وعده کرده بود که کفار را غرق و اهل نوح را نجات می دهد). خداوند فرمود: انه لیس من اهلک؛ او از اهل تو نیست بلکه او ‹‹عملٌ غیر صالح›› یعنی مجسمه ناصالحی است به تو موعظه می کنم که از نادانان نباش، و نوح از خداوند درخواست عفو کرد. قرآن کتاب مقدس مسلمانان، می گوید که کشتی نوح بر روی کوه «جودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد به ترکی «کودی» داغ یا همان کوه «جودی» نام دارد. [در منابع اسلامی آمده است که محل کوه جودی در منطقه موصل است. مثلاً در کتاب «الدر المنثور» از امام کاظم(ع) نقل شده که «جودی کوهی است در موصل». رجوع به نقشه جغرافیایی نشان می دهد که نزدیکترین محل معروف و شناخته شده در عصر ائمه به کوه آرارات، منطقه موصل در شمال عراق است- انصاف]
گلستان شدن آتش نمرود بر حضرت ابراهيم خليل(ع)
عظمت حضرت ابراهيم خليل(ع) به حدي است كه وي همواره موجب نزاع يهودي و مسيحيت و اسلام بوده است و هر يك، آن حضرت را از خود ميداند. از اينرو، خداي متعال او را مربوط به هیچ یک از ادیان ندانسته و او را مسلمان معرفی میکند. ابراهیم(ع) حتي ميان مشركان، مكاني بلند داشت و آثار وي در مكه مكرمه مورد زيارت و تقديس آنان قرار ميگرفت. نسب حضرت ابراهيم(ع) تا حضرت آدم(ع) در تورات آمده است. نسب نامههاي تورات به كتب اسلامي نيز راه يافته و بدون دقت در اصل و منشأ آن پذيرفته شده است. به عقيده اهل كتاب (در نتيجه جمع بندي حوادث كتاب مقدس) حضرت ابراهيم(ع) حدود 2000 سال قبل از ميلاد، يعني حدود 4000 سال پيش در شهر «اور» به دنيا آمد. به گفته تورات، او در آغاز «ابرام» يعني پدر بلندمرتبه ناميده ميشد. خداي متعال نام وي را در سن نود و نه سالگي به ابراهيم يعني پدر اقوام، تبديل كرد. شهر اور نزديك يك قرن پيش در عراق در ساحل «فرات» از زير خاك بيرون آمد و آثار باستاني بسياري در آن جا يافت شد. به گفته تورات پدر حضرت ابراهيم(ع) كه «تارح» ناميده ميشد، پسر خود ابراهيم(ع) و همسر وي «ساره» و نوه خويش حضرت لوط(ع) را برداشت و به سرزمين «كنعان» در غرب فلسطين عزيمت كرد. آنان در بين راه از ادامه سفر منصرف شدند و در شهر «حران» سكونت گزيدند. اين شهر در جنوب تركيه فعلي و در مرز سوريه قرار دارد. پدر حضرت ابراهيم(ع) در تورات تارح خوانده ميشود، ولي قرآن مجيد وي را «آزر» بتپرست معرفي كرده است (انعام، 74). پدر حضرت ابراهيم(ع) در سلسله اجداد حضرت رسول اكرم(ص) قرار ميگيرد. علماي شيعه معتقدند: همه پدران آن حضرت تا حضرت آدم(ع) يكتاپرست بودهاند و به همين دليل گفتهاند: آزر، عموي آن حضرت بوده و استعمال «أب» (پدر) بجاي «عم» (عمو) در زبان عربي نادرست نیست. از آن جمله در قرآن كريم (بقره،133) چنين چيزي ديده ميشود. تورات ميگويد: حضرت ابراهيم(ع) در 75 سالگي به امر خدا از شهر حران عازم كنعان شد. وي همسر خود ساره و برادرزادهاش حضرت لوط(ع) و چند نفر از مردم حران را برداشت و همگي به كنعان رفتند و در آن جا روي كوهي در شرق «بيت ايل» خيمه زدند. حضرت ابراهيم(ع) پس از چندي در «حبرون» (الخليل امروزی) ساكن شد و تا آخر عمر در آن جا بود و اكنون مقبره خانوادگي وي در آن مكان است. حضرت لوط (ع) به شهر «سدوم» و شهرهاي مجاور آن رفت. مردم آن شهرها به سبب نافرماني و بياعتنايي به پيام وي به امر خداوند نابود شدند. اين حادثه در قرآن مجيد نيز آمده است. دو موضوع بسيار مهم در تاريخ حضرت ابراهيم(ع) وجود دارد كه در تورات كنوني اشارهاي به آنها نشده است: يكي جريان بت شكني و به آتش افكندن وي و ديگري داستان بناي كعبه. قرآن مجيد در سورههاي انبيا و صافات، داستان بتشكني و به آتش افكندن او و تبدیل شدن آتش به گلستان را آورده است. در این ماجرا حضرت ابراهیم(ع) برای نشان دادن ناتوانی بتها آنها را شکست و تبر را بر شانة بت بزرگ گذاشت و به آنها ثابت کرد که این اشیاي بیجان لایق پرستش نیستند. «نمرود»، پادشاه اور دستور داد تا آتشی بزرگ شعلهور کنند و ابراهیم(ع) را در آن اندازند. به اذن پروردگار، آتش در برابر چشمان حیرت زدة ایشان سرد و خاموش شد و به گلستان تبدیل گردید.
عيد سعيدغديرخم و انتخاب اميرالمؤمنين امامعلي(ع) به جانشيني پيامبراسلام(10ق)
پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد(ص) هنگام بازگشت از آخرين سفر حج خود، به امر خداوند،حضرت علي(ع) را به عنوان جانشين و وصي خود به مسلمانان معرفي نمود. اهميت انتخاب امام علي(ع) به جانشيني پيامبر اسلام به حدي است كه خداوند، انجام اين كار عظيم را، انجام كامل رسالتِ پيامبر(ص) عنوان نموده است. اين مراسم درمكاني به نام غدير خم، واقع در مسير مكه به مدينه برگزار شد. مسلمانان حاضر در غديرخم كه شمار آنان به دهها هزار نفر ميرسيد، پس از اين انتخاب، باشور و اشتياق بسيار، با امام علي(ع) بيعت كردند. خداوند، انتخاب امام علي(ع) را اكمال دين و اتمام نعمتها عنوان كرده و دين اسلام را براي امت برگزيد. با تمام سفارشي كه پيامبر اسلام به جانشيني امام علي(ع) نمود، ولي پس از رحلت ايشان، برخي از مهاجرين و انصار ولايت ايشان را نپذيرفته و ابوبكر بن ابي قحافه را به خلافت برگزيدند.