اشغال ايران توسط متفقين در جريان جنگ جهاني دوم (1320ش)
از اواخر سال 1309 ش رضاخان روابط نزديكي را با آلمان پايهگذاري كرد تا بتواند تهديدات انگلستان و روسيه را خنثي كند. اين روابط با شروع جنگ جهاني دوم گرمتر شد. رضاشاه صدها آلماني را دعوت كرد تا به عنوان مستشار و متخصص در سازمانهاي دولتي و به ويژه در ارتش خدمت كنند. در سال 1320 ش و در بحبوحه جنگ جهاني دوم هنگامي كه رضاخان تقاضاي شوروي و انگلستان را براي اخراج آلمانيها از ايران رد كرد اين دولتها با هماهنگي كامل، تصميم گرفتند سرزمين ايران را اشغال كنند. سرانجام در بامداد سوم شهريور 1320 ش، سفيران انگليس و شوروي به طور جداگانه يادداشتهايي تسليم دولت ايران نمودند. در اين يادداشت اعلام شده بود كه چون دولت ايران در مقابل متفقين و درخواستهاي آنان مبني بر عدم همكاري با مستشاران آلماني و به خدمت گرفتن جاسوسان آن كشور، سياست مبهمي در پيش گرفته و در اخراج عُمّال آلمان، اقدامي نكرده است، ارتشهاي شوروي و انگليس وارد ايران شده و مشغول پيشروي هستند. شوروي، شمال، و انگليس، جنوب ايران را متصرف شد. مرز اين دو بخش، خطي فرضي بود كه از ميان تهران ميگذشت و خود تهران هم در اشغال هر دو طرف بود. رضاخان در ابتدا تصميم به مقاومت گرفت اما چون فاقد پايگاه اجتماعي، سياسي و فرهنگي بود و مردم از عملكرد مستبدانه و سياستهاي او ناراضي بودند، نتوانست در برابر بيگانگان دوام بياورد. بنابراين حكومت ديكتاتوري شانزده ساله رضاشاه تحت فشار اشغالگران فرو ريخت و او مجبور به استعفا و خروج از كشور شد. ورود نيروهاي متفق به ايران در حالي صورت گرفت كه دولت ايران، پيش از آن، نسبت به جنگ جهاني دوم، اعلام بيطرفي كرده بود. با اين حال، اشغالگران روسي و انگليسي، بدون توجه به اين امر، قسمتهاي وسيعي از خاك كشور را اشغال نمودند و مصائب بيشماري براي مردم به وجود آوردند. در چنين شرايطي به يكباره، زبانهاي بسته باز شد و گلوهاي گرفته، به نفس كشيدن افتاد. بازار انتقاد از اوضاع گذشته رواج يافت و پس از سالها سكوت مرگبار، حملات به حكومت سراسر ديكتاتوري شانزده ساله رضاخاني آغاز شد. اشغال ايران كه از سوم شهريور سال 1320، با تهاجم نيروهاي انگليس و شوروي از جنوب و شمال صورت گرفته بود، تا پايان جنگ در سال 1324، ادامه يافت.
آغاز نخستين دوره مذاكرات صلح بين ايران و عراق با نظارت سازمان ملل متحد (1367ش)
با خاموش شدن صداي توپ و تفنگ در جبههها و پايان جنگ تحميلي عراق عليه ايران، مبارزه در صحنه سياسي متوقف نگرديد، بلكه ابعاد وسيعتري گرفت و دور جديدي از تلاشهاي ديپلماتيك با هدف اجراي كامل قطعنامه 598 آغاز گرديد. در راستاي اين امر، در عصر روز سوم شهريور 24 ( 1367 اوت 1988 م) اولين جلسه مذاكره بين وزراي خارجه ايران و عراق و دبير كل سازمان ملل متحد در ژنو آغاز شد. اگر چه در اين دور از مذاكرات، صحبتها به طور واضح و ملموس، روشن نبود و در اجراي بندهاي قطعنامه، پيشرفتي حاصل نشد، ليكن جمهوري اسلامي ايران توانست طي بيست روز مذاكره، به بهترين وضعيتِ مذاكراتي، سياسي و تبليغاتي دست يابد. هيئت جمهوري اسلامي ايران، اهرمهاي خود را با حوصله و تدريج مطرح ساخت و توانست جلوي كارشكنيهاي عراق را بگيرد. دور دوم مذاكرات در سوم مهرماه 1367، درباره مسائل گوناگون جنگ و قطعنامه 598 در نيويورك ادامه يافت.
ارتحال علامه محقق "محمد جواد نجفی" صاحب تفسير آسان (1377ش)
آيتاللَّه شيخ محمد جواد نجفي، از نويسندگان و عالمان معاصر، در سال 1302 ش (1342 ق) در يكي از روستاهاي توابع خمين در استان مركزي به دنيا آمد. وي پس از فراگيري علوم مقدماتي، در بيست سالگي جهت ادامه تحصيل به اراك و تهران رفت و در فقه، اصول، تفسير و علوم عقلي به تبحر رسيد. آيتاللَّه محمد جواد نجفي همچنين از حضرات آيات سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودي، سيد ابوالقاسم خويي و سيد محمد هادي ميلاني، سمت نمايندگي و نيابت امور شرعيه داشت. ايشان سالهاي زيادي از عمر خويش را به تاليف و تصنيف آثار ارزشمند گذراند و در اين راه، همت ميورزيد. از اين استاد محقق، آثار متعددي بر جاي مانده كه مصباح الشيعه، لطايف الصلوة، زندگاني حضرت عبدالعظيم حسني و نيز ترجمه كتب ديوان حضرت علي بن ابي طالب، كتاب المهدي و اثبات الوصيه از آن جملهاند. همچنين تفسير آسان كه شانزده جلد از آن به چاپ رسيده است از آثار ايشان است. اين عالم رباني و محقق گرانقدر، سرانجام در 3 شهريور 1377 ش برابر با دوم جمادي الاول 1419 ق در 75 سالگي بدرود حيات گفت و به جوار رحمت حق شتافت.
ارتحال علامه محقق "محمد جواد نجفی" صاحب تفسير آسان (1377ش)
آيتاللَّه شيخ محمد جواد نجفي، از نويسندگان و عالمان معاصر، در سال 1302 ش (1342 ق) در يكي از روستاهاي توابع خمين در استان مركزي به دنيا آمد. وي پس از فراگيري علوم مقدماتي، در بيست سالگي جهت ادامه تحصيل به اراك و تهران رفت و در فقه، اصول، تفسير و علوم عقلي به تبحر رسيد. آيتاللَّه محمد جواد نجفي همچنين از حضرات آيات سيد محسن حكيم، سيد محمود شاهرودي، سيد ابوالقاسم خويي و سيد محمد هادي ميلاني، سمت نمايندگي و نيابت امور شرعيه داشت. ايشان سالهاي زيادي از عمر خويش را به تاليف و تصنيف آثار ارزشمند گذراند و در اين راه، همت ميورزيد. از اين استاد محقق، آثار متعددي بر جاي مانده كه مصباح الشيعه، لطايف الصلوة، زندگاني حضرت عبدالعظيم حسني و نيز ترجمه كتب ديوان حضرت علي بن ابي طالب، كتاب المهدي و اثبات الوصيه از آن جملهاند. همچنين تفسير آسان كه شانزده جلد از آن به چاپ رسيده است از آثار ايشان است. اين عالم رباني و محقق گرانقدر، سرانجام در 3 شهريور 1377 ش برابر با دوم جمادي الاول 1419 ق در 75 سالگي بدرود حيات گفت و به جوار رحمت حق شتافت.
انعقاد دومين پيمان اهل يثرب معروف به به عَقَبه ي دوم با پيامبر در مكه (13 بعثت)
پيمان عقبهي دوم، ميان پيامبر وعدهاي از اهل يثرب كه به حج آمده بودند منعقد شد و يثربيان از پيامبر اسلام(ص) درخواست كردند كه آن حضرت به مدينه مهاجرت كند. در اين پيمان، آنها مسؤوليت دفاع از پيامبر را بر عهده گرفتند. اين پيمانِ مهم و سرنوشت ساز چندي پس از پيمان عقبهي اول منعقد شد. مسلمان شدن شماري از مردم يثرب موجب شد تا آيين حيات بخش اسلام در بين بسياري از اهالي اين شهر رواج يابد. در اين حال مردم يثرب پس از ديدار با پيامبر(ص) از او خواستند تا به شهر آنها برود واين مقدمهي هجرت بزرگ پيامبر(ص) به مدينه بود.
تولد "ژرژ ژاك دانتون" يكي از رهبران انقلاب فرانسه (1759م) (ر.ك: 5 آوريل)
انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال - بورژوایی بود. قبل از وقوع انقلاب و در زمان سلطنت لویی شانزدهم، فرانسه دارای یک مجلس طبقاتی بود و اشرافیت فئودال از مزایای ویژهای برخوردار بودند که نمایندگان بازرگانان و سرمایهداران و صاحبان صنایع فاقد آن امتیازها بودند. در جریان انقلاب فرانسه، رهبری با سرمایهداران و بازرگانانی بود که ایدههای بورژوایی و عصر روشنگری را در سر داشتند و تحت شعار “برابری” خواهان حقوق برابر با اشراف و لغو امتیازات ویژة فئودالی بودند. بورژوازی، ذیل شعار “آزادی”، محدود شدنِ قدرت سلطنت و گسترش نفوذ زرسالارانِ صاحب سرمایه (بازرگانان، رباخواران، صاحبان صنایع) را طلب میکرد و تودههای مردم که اکثراً از دهقانان فقیر و پیشهورزان خردهپا و گروه کمجمعیت کارگران صنایع تشکیل میشد، در آرزوی لغو مالیاتهای فئودالی و عشریههای اجباری به کلیسا بودند. تودهها تحت هدایت افرادی مثل “میرابو”، “مارا”، “دانتون”، “ربسپیر” و تأثیرپذیری از ایدههای فیلسوفان عصر روشنگری به ویژه افرادی مثل “ولتر” و “روسو” علیه سلطنت مطلقة لویی شانزدهم طغیان کردند و در 14 فوریة 1789 “زندان باستیل” را که نماد استبداد خاندان “بوربون” بود، ویران ساختند. ژرژ ژاک دانتون در سال ۱۷۵۹ در ارس یکی از ایالات شامپانی تولد یافت.