رحلت فقيه جليل و عالم بزرگوار، آيت اللَّه شيخ "عبدالنبي نوري" (1304 ش)
آيتاللَّه حاج شيخ عبدالنبي نوري در اواسط قرن سيزدهم هجري شمسي در شهرستان نور از توابع استان مازندران به دنيا آمد. وي در جواني پس از مهاجرت به تهران، به تحصيل علوم ديني پرداخت و پس از طي دوره مقدمات و سطوح، راهي عتبات عاليات گرديد. حاج شيخ عبدالنبي نوري، در آنجا در محضر عالمان بزرگواري همچون ميرزا محمدحسن شيرازي حاضر شد و به مدارج بالاي علمي و فقهي دست يافت. وي يكي از مجتهدين نامآور عصر خود بود و در فقه، اصول، معقول و منقول نبوغي خاص داشت. ايشان سپس به تهران بازگشت و در يكي از مدارس شهر به تدريس همت گماشت. حوزه درسي اين عالم رباني، محل تجمع فضلا و بزرگان بود كه يكي از آن بزرگان، حضرت آيتاللَّه سيد شهابالدين مرعشي نجفي ميباشد. آيتاللَّه شيخ عبدالنبي نوري مورد توجه و احترام فراوان ملت و دولت بود و علاوه بر تدريس و ترويج دين، به حل مشكلات مردم نيز ميپرداخت. سرانجام اين عالم فرزانه در بيستم مرداد 1304 ش برابر با بيستم محرمالحرام 1344 قمري به رحمت ايزدي پيوست و پس از تشييعي با شكوه، در حرم حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در ري مدفون گرديد.
تصويب آيين نامه تأسيس مؤسسات خبري و نمايندگي خبرگزاريهاي خارجي در ايران (1358 ش)
هیات وزیران دولت موقت انقلاب اسلامی ایران در جلسه مورخ بیست مرداد سال 1358 بنا به پیشنهاد مورخ دوم مرداد 1358 وزارت ارشاد ملی و به استناد بند ط قانون تاسیس وزارت اطلاعات و جهانگردی مصوب تیرماه 1353 ه ش ( وزارت ارشاد ملی )، آیین نامه تاسیس موسسات خبری و نمایندگی خبر گزاری های خارجی را درایران در چهارده ماده به تصویب رساند .
انتخاب شهيد "محمدعلي رجايي" به عنوان نخست وزير جمهوري اسلامي ايران (1359ش)
پس از انتخاب ابوالحسن بنيصدر به رياست جمهوري، به دليل آن كه مجلس شوراي اسلامي، نامزدهاي معرفي شده از طرف او براي احراز پست نخستوزيري را واجد صلاحيتهاي اسلامي و انقلابي نميدانست كار اختلاف مجلس با بنيصدر بالا گرفت. در نهايت قرار براين شد كه از ميان هيئت پنج نفرهاي از نمايندگان مجلس، فردي به عنوان نخست وزير معرفي گردد. از اين رو پس از بررسيهاي طولاني و پس از حذف دو نفر از آنان به دليل حزبي بودن،نظر هيئت سه نفره به اتفاق آرا بر اين قرار گرفت كه شهيد رجايي شايستگي تصدي مسؤوليت خطير نخست وزيري را دارد. در جريان راي اعتماد مجلس كه 153 راي موافق اخذ شد، شهيد رجايي با سه جمله خود را اينگونه معرفي كرد: من مقلد امام، فرزند مجلس و برادر رييس جمهورم. بنيصدر ابتدا در برابر اين انتخاب بناي مخالفت گذاشت ولي وقتي احساس كرد در مقابل مجلس كاري از پيش نخواهد بُرد به ناچار با اين پيشنهاد موافقت نمود. اما در هر فرصت ممكن از تضعيف شخصيت شهيد رجايي در افكار عمومي با به كارگيري تعابير و القاب زشت و ناپسند خودداري نميكرد. در برابر اين جسارتها و توهينهاي بنيصدر به عنوان رييس جمهور، شهيد رجايي با توجه به حساسيت جو موجود، تمامي اين تلخيها و اهانتها را در كمال صبر و بردباري و متانت تحمل و در مواقع لزوم با ارايه استدلالهاي محكم و منطقي به ايرادات مكرر بني صدر پاسخ ميداد. سرانجام كارشكنيهاي بنيصدر و اختلافآفريني او كار را به جايي رسانيد كه بنا به توصيه حضرت امام، مجلس شوراي اسلامي مسأله عدم كفايت سياسي او را با توجه به اخباري كه دالّ بر مسلّح كردن منافقين توسط او بود به بحث گذاشت و با راي مثبت به آن، بني صدر از رياست جمهوري عزل گرديد.
رحلت فقيه بزرگ شيعه "آقاضياءالدين عراقي" استاد بزرگ حوزهيعلميهينجف(1361 ق)
آقا ضياءالدين عراقي از بزرگانِ علماي شيعه در قرن چهاردهم هجري، در سال 1278 ق در قربهي سلطان آباد اراك به دنيا آمد. او علوم مقدماتي را در زادگاهش فرا گرفت و سپس در نجف در محضر آقاسيدمحمد فشاركي حضور يافت. آقاضياء عراقي سپس در حلقهي درس مدرسان ناموري همچون حاج ميرزا حسين خليلي، آخوندملامحمد كاظم خراساني، شيخ الشريعهي اصفهاني و علامه يزدي جاي گرفت و فقيهي والا مقام، اصولي و محدث رجالي و از مراجع تقليد طراز اول عصر خويش گرديد. آقاضياء، پس از وفات آخوند خراساني، حوزهي درس خارج خود را تشكيل داد و بسياري از شاگردان آخوند را به مجلس خود جذب كرد. از اين پس، او مرجعيت يافت و به عنوان استاد مسلَّمِ اصول و مجدّد اين عالم به حساب آمد. وسعت مشرب وي سبب شد كه مجلس درسش پذيراي طلاب فاضلي باشد و حوزهي درس فقه و اصول او محل استفادهي بزرگان قرار گيرد. در محضر آقاضياءالدين عراقي عالماني همچون حضرات آيات عظام سيدمحمدتقي خوانساري، سيدعبدالهادي شيرازي، سيد ابوالقاسم خويى، سيدعلي يثربي كاشاني، شيخ محمدتقي آملي، شيخ محمدتقي بروجردي، ميرزاهاشم آملي، سيدمحسن حكيم و شيخ عبدالنبي عراقي و بسياري ديگر پرورش يافتند. آقا ضياءعراقي در لطافت بيان و رواني كلام، شيوهي نگارش و حسن تحرير از ديگران امتياز داشته است. كتاب مقالات الاصول و شرح تبصرهي علامه از آثار قلمي اين شخصيت بزرگ ميباشد. آقاضياء در فقه نيز تأليفات ديگري دارد. وي در ذيقعدهي سال 1361 قمري در 83 سالگي در نجف اشرف بدرود حيات گفت و در صحن شريف علوي مدفون گرديد.
تأسيس رسمي مذهب "پروتستان" توسط "مارتين لوتر" (1529م)
پروتستان عنوان نهضتي ديني در عالم مسيحيت است كه در قرن شانزدهم ميلادي با هدف اصلاح ديني توسط مارتين لوتر آغاز شد. آغاز قيام مارتين برضد كليساي كاتوليك و استبداد روحاني، بر سر مسئله آمرزش گناهان از طرف كشيشان و پاپ بود. لوتِر آلماني نهضت خود را پس از آن آغاز كرد كه برخلاف دستور پاپ، كتاب انجيل را به زبان آلماني ترجمه كرد و درصدد شكستن طلسم تعصبات خشك مذهب كاتوليك بود. با ترجمه آلماني انجيل و نشر عقايد لوتر، بسياري از مردم به او گرايش پيدا كردند و عليرغم مخالفت كليساي كاتوليك، مارتين لوتر در يازدهم اوت 1529م، تأسيس رسمي مذهب پروتستان را اعلام كرد. لفظ پروتستان به معني معترض است. اين لفظ در ابتدا به چند تن از امراي امپراتوري مقدس اطلاق ميشد كه در مقابل تصميم مجلس مبني بر منع هرگونه تجديد نظر در دين، رسماً اعتراضنامهاي صادر كردند. آيين پروتستان در همه ممالك، اصول آزادي فردي در امور ديني و دنيايى، قضاوت شخصي و تساهل ديني در مقابل اطاعت از سنت و مقامات رسمي ديني را در بر دارد. اساس اين مذهب اين است كه فرد مسيحي فقط در برابر خدا مسئول است نه در برابر كليسا. پيروان پروتستانْ كتاب مقدس را بر همين اساس تفسير ميكنند و نظرياتشان درباره اعمال و وظايف كليسا و آيينهاي مقدسْ ناشي از همين ديدگاه ميباشد. از حدود پانصد سال پيش تاكنون فرقههاي بيشماري در مسيحيت پديد آمدهاند. پروتستانها به رهبري متمركز عقيده ندارند و براي روحانيت مسيحي ارزش چنداني قائل نيستند. پروتستانها بسياري از اعتقادات فرقههاي ديگر را رد ميكنند و نوعي مسيحيت پيراسته را ميپذيرند. از جمله ويژگيها و تفكر پروتستاني، فردگرايى، تاكيد بر آزادي فردي، تساهل و مدارا، تكيه بر توليد و گسترش ثروت، عبادت دانستن كار، موهبت الهي دانستن ثروت و ممدوح دانستن آن را ميتوان برشمرد. آيين پروتستان امروزه عمدتاً در كشورهاي شمال اروپا شامل نروژ فنلاند و سوئد و در كشورهاي آلمان، انگلستان، فرانسه، سوئيس، مجارستان و بخشهايي از امريكا، حضور دارند. (ر.ك: 18 اوت)