رحلت فقيه، محقق و عالم امامي "سيد ميرزا علي آقا شيرازي" (1315 ش)
آيتاللَّه سيدميرزا علي آقا حسيني شيرازي فرزند عالم مجاهد و مرجع كبير ميرزا محمدحسن شيرازي معروف به ميرزاي بزرگ و صاحب فتواي تحريم تنباكو، در حدود سال 1248 ش (1287ق) به دنيا آمد. وي در كودكي به همراه پدر بزرگوارش راهي سامرا در عراق گرديد و پس از طي مقدمات و سطوح، در درس عالمان نامداري همچون سيدمحمدتقي شيرازي و سيدمحمد فشاركي و ديگران حاضر شد تا اينكه شايستگي حضور در حوزه درس خارج پدر عالمش را يافت و در بيست سالگي به درجه اجتهاد رسيد. اجتهاد ميرزاعلي آقا شيرازي از طرف دو استاد مذكور و نيز آخوند ملامحمدكاظم خراساني تاييد شد و ايشان از آن پس به تدريس پرداخت. در ساليان بعد، آوازه وي در سرزمينهاي شيعه منتشر گرديد و در شمار مراجع بزرگوار تقليد قرار گرفت و جمع زيادي از شيعيان از او تقليد كردند. ميرزا علي آقا نه تنها در فقه و اصول و علوم نقلي تبحر داشت بلكه در كلام، حكمت، طب، تاريخ و فنون ادبي نيز داراي مهارت و استادي بود. او را به زهد و تقوا و پرهيزگاري و اخلاق كريمه ستودهاند. اين عالم رباني سرانجام در هجدهم خرداد 1315ش برابر با هجدهم ربيعالاول 1355ق در 67 سالگي به لقاي معبود شتافت و در نجف اشرف مدفون گرديد.
درگذشت "ذبيح اللَّه منصوري" نويسنده و مترجم معاصر (1365ش)
استاد ذبيح اللَّه حكيم الهي رشتي مشهور به ذبيح اللَّه منصوري فرزند انتخاب الدوله از رجال رشت، در سال 1288 ش در اين شهر زاده شد. پس از گذراندن دوره ابتدايي براي ادامه تحصيل به همراه پدر راهي فرانسه شد و پس از بازگشت به ايران، به كار ترجمه پرداخت. استاد منصوري نويسنده و مترجم فعالي بود و بيش از صد و پنجاه كتاب و نزديك به هزار مقاله كه اغلب در مجله خواندنيها چاپ ميشد، توسط او ترجمه شدهاند. او در مدت شصت سال فعاليت قلمي خود، آثار فراواني از زبانهاي انگليسي و فرانسوي و عربي ترجمه كرد. بعضي از آثار منصوري، نه ترجمه مستقيم بلكه اقتباس و تحرير تازه و مفصلتري از متن اصلي بود. دامنه فعاليت استاد منصوري شامل زمينههاي گوناگوني از جمله رمان پليسي، تاريخي، زندگينامه و نيز همكاري با مجلاتي نظير كوشش، ايران ما، ترقي، تهران مصور و... بود. ذبيح اللَّه منصوري همچنين نخستين كسي بود كه آثار موريس مترلينگ، نويسنده بلژيكي را به فارسي ترجمه كرد. وي سرانجام در 18 خرداد 1365ش در 77 سالگي بر اثر ناراحتي قلبي در گذشت.
درگذشت "ذبيح اللَّه منصوري" نويسنده و مترجم معاصر (1365ش)
استاد ذبيح اللَّه حكيم الهي رشتي مشهور به ذبيح اللَّه منصوري فرزند انتخاب الدوله از رجال رشت، در سال 1288 ش در اين شهر زاده شد. پس از گذراندن دوره ابتدايي براي ادامه تحصيل به همراه پدر راهي فرانسه شد و پس از بازگشت به ايران، به كار ترجمه پرداخت. استاد منصوري نويسنده و مترجم فعالي بود و بيش از صد و پنجاه كتاب و نزديك به هزار مقاله كه اغلب در مجله خواندنيها چاپ ميشد، توسط او ترجمه شدهاند. او در مدت شصت سال فعاليت قلمي خود، آثار فراواني از زبانهاي انگليسي و فرانسوي و عربي ترجمه كرد. بعضي از آثار منصوري، نه ترجمه مستقيم بلكه اقتباس و تحرير تازه و مفصلتري از متن اصلي بود. دامنه فعاليت استاد منصوري شامل زمينههاي گوناگوني از جمله رمان پليسي، تاريخي، زندگينامه و نيز همكاري با مجلاتي نظير كوشش، ايران ما، ترقي، تهران مصور و... بود. ذبيح اللَّه منصوري همچنين نخستين كسي بود كه آثار موريس مترلينگ، نويسنده بلژيكي را به فارسي ترجمه كرد. وي سرانجام در 18 خرداد 1365ش در 77 سالگي بر اثر ناراحتي قلبي در گذشت.
پايان تأليف منظومه گران سنگ ملا هادی سبزواری (1261ق)
"منظومه و شرح منظومه سبزواري" اثري نفيس و كمنظير ميباشد که حاصل تلاش بيش از بيست سال از عمر بابركت حكيم در سنين جواني است. مؤلف خود در آخر كتاب تاريخ شروع را سال ۱۲۴۰ق و زمان ختم آن را سال ۱۲۶۱ق ياد كرده است. حاج ملاهادي پس از فراغت از تأليف منظومه و شرح آن ابتدا خود به تدريس آن پرداخته و پس از پايان دوره اول آن فرزند بزرگ حكيم، آخوند ملامحمد تدريس مجدد آن را براي شيفتگان حكمت به عهده گرفته است. در اهميت اين كتاب شريف همين بس كه از زمان تأليف تاكنون همواره در حوزههاي علميه و حتي در عصر حكيم در مركز علوم عقلي تهران جزو كتابهاي درسي بوده است. مجموع مباحث منطق و فلسفه امروزه بهنام شرح منظومه سبزواري كانون باصفاي حوزهها را گرم نگه داشته و علاوه بر اينكه نشان ميدهد حاج ملاهادي عالمي منطقي و فيلسوفي بزرگ بوده، شاعري زبردست و توانا هم بوده است. • در فلسفه اسلامي سه دوره فكري وجود دارد؛ حكمت مشاء، حكمت اشراق و حكمت متعاليه. حاج ملاهادي سبزواري از مناديان حكمت متعاليه ملاصدرا بود و مهمترين اثر وي منظومه بود كه منطق و حكمت اسلامي را بهصورت منظوم درآورد و خودش هم آن را شرح كرد؛ يعني هم منظومه و هم شرح آن، نوشته ملاهادي سبزواري است. درحقيقت منظومه، يك دوره حكمت اسلامي است كه مشتمل بر يك دوره منطق و همچنين يك دوره حكمت است. حكمت وي، يك دوره حكمت صدرايي است. سبك حوزههاي علميه همواره اين بوده است كه بعد از خواندن منطق، شرح منظومه حاجي سبزواري را ميخوانند و بعد از آن به مطالعه اسفار و شفا ميپردازند، ولي باب ورود به حكمت، شرح منظومه ملاهادي سبزواري است. البته در دهههاي اخير ميخواستند كتاب بدايةالحكمة و نهايةالحكمة تأليف علامه طباطبايي را جايگزين شرح منظومه كنند، اما بهدليل اينكه اين دو كتاب، مباحث نفس و معاد را ندارد، ناقص است. اينكه ملاهادي سبزواري حكمت را در قالب شعر درآورده است، موجب ميشود تا اين مسائل در اذهان ماندگاري بيشتري داشته باشد. شيخ محمدتقي آملي تعليقي بر شرح منظومه نوشته است، همچنين ميرزا مهدي آشتياني تعليقي بر شرح منظومه نگاشته است. اگر كسي شرح منظومه را بخواند، بر حكمت اسلامي مسلط ميشود، امام خميني (ره) نيز بهنحوي شرح منظومه را خوانده بودند كه بعد از مطالعه آن، از طريق مباحثه با افرادي همچون ميرزاخليل كمرهاي به فراگيري كتاب اسفار مبادرت ورزيدهاند؛ يعني براي مطالعه و آموختن كتاب اسفار، امام خميني (ره) استاد رسمي نداشتند و مطالعه شرح منظومه اين آمادگي را در ايشان پديد آورد كه به مباحثه و مطالعه اسفار بدون استاد بپردازند و حتي بعدها خودشان اسفار را تدريس كنند. ملاهادي سبزواري در نگارش شرح منظومه بر وفق روش ابن سينا عمل كرده است و از اين جهت با ملاصدرا تفاوت دارد؛ مثلاً مباحثي همچون مبحث نفس را در طبيعيات آورده است، در صورتي كه ملاصدرا اين كار را نكرده است و مباحثي همچون مبحث حركت را در الهيات بالمعني الاعم آورده است. شرح منظومه، باب ورود به حكمت متعاليه است. ملاهادي سبزواري همچنين دعاي جوشن كبير را شرح كرده و به شرح مثنوي مولوي نيز پرداخته است. تأثير ملاهادي سبزواري بيشتر در احياي حكمت صدرايي بوده است.
پايان تأليف تفسیر شريف «المیزان» (1392ق)
تفسير الميزان که در حدود سال ۱۳۷۴ق شروع و در شب قدر (۲۳ رمضان) ۱۳۹۲ق پايان يافت، اين تفسير نخستينبار در ۲۰ جلد بالغ بر ۸۰۰۰ صفحه به زبان عربي در قطع وزيري منتشر شد. کتاب "الميزان في تفسير القرآن" تأليف علامه محمدحسين طباطبايي است. علامه براي تفسير، ابتدا آيه را بيان نموده و بعد از آن به تفسير هر جزء از آيه پرداخته است. شيوه تفسير "قرآن به قرآن" علامه طباطبايي شيوهاي بيسابقه بوده است. وي بناي تفسير آيات را کمک گرفتن از ديگر آيات قرآن براي روشن نمودن قصد و معنا قرار داد. • اين تفسير شريف به زبان فارسي نيز ترجمه شده است، در ابتدا جمعي از فضلاء و مدرسين حوزه علميه قم در ۴۰ جلد آن را ترجمه کردهاند. و از جمله مترجمين اين کتاب شريف ميتوان به آيتالله ناصر مکارم شيرازي و آيتالله محمدتقي مصباح يزدي اشاره کرد. در مرحله بعد، اين کتاب توسط آيتالله سيدمحمدباقر موسوي همداني در ۲۰ جلد ترجمه شده است. نامبرده همچنين از جمله مترجمين دوره اول ترجمه کتاب شريف الميزان بوده است. • خود علامه پيرامون اين روش تفسير، کراراً اظهار ميداشت: «ما اين روش تفسيري را از مرحوم قاضي داريم.» طبق سخن خود علامه اين نوع تفسير، تفسير مرحوم آيتالله حاج ميرزاعلي آقاي قاضي بوده است. اين عالم بزرگوار در مقدمه "الميزان" پس از اشاره به روشهاي مفسران، ميافزايد: «شما اگر در تمام روشها و مسلکهايي که درباره تفسير قرآن برشمردهايم دقت کنيد؛ مشاهده خواهيد کرد همه آنها در يک نقص که نقص بسيار بزرگي است، شريک هستند و آن اينکه نتايج حاصل از بحثهاي علمي و فلسفي را بر قرآن کريم تحميل کردهاند بيآنکه آيات دلالتي بر اين معاني داشته باشند. درنتيجه، تطبيق خود را تفسير ناميدهاند و حقايق قرآن را بهصورت مجازهايي در نظر گرفته و وجه تنزيل عدهاي از آيات را تأويل کردند.» • اولين و مهمترين مزيت تفسير شريف "الميزان" تفسير آيه به آيه است. علاوه بر آن، ميتوان به ورود علامه به بحثها از جوانب گوناگون اشاره کرد يعني علامه علاوه بر تفسير؛ بحثهاي روائي، اجتماعي، تاريخي، فلسفي و علمي را هم بدون خلت بيان کرده است.
اختراع جاروبرقي در امريكا (1869م)
اولین جاروبرقی توسط شخصی به نام آیوز مکگافی اختراع گردید و در ۸ ژوئن ۱۸۶۹ این اختراع در آمریکا به ثبت رسید.
اختراع كبريت در آلمان (1830م)
در هشتم ژوئن 1830م كبريت ابتدايي توسط كامبرْر مخترع آلماني ساخته شد. مهمترين تفاوت كبريت اوليه با كبريتهاي امروزي، كُندي احتراقِ آن بود. بعد از كامبرر چندين محقق ديگر بر روي كبريت ساخته شده توسط كامبرر كار كردند تا اين كه فيليپْسْ امريكايي موفق شد كبريتي مشابه كبريتهاي امروزي بسازد.