درگذشت حجة الاسلام سید علی اکبر ابوترابی (1379 ش)
سيدعلىاکبر ابوترابي، سال 1318 هجرى شمسى در شهر قم متولد شد. وی پس از اخذ ديپلم به تحصيل دروس دينى در مشهد پرداخت.سيدعلىاکبر ابوترابي در تظاهرات مردم قم در 15 خرداد سال 1342حضورى فعال داشت و در پى تبعيد حضرت امام خمینی(ره) به نجف، وی نيز به نجف رفت و مشغول تحصيل در محضر امام (ره) شد.پس از حدود شش سال تحصيل در نجف، در مرز خسروى بازداشت شد و ساواک وی را به زندان کميته مشترک و پس از آن به زندان اوين منتقل کرد.alt ابوترابی پس از آزادى از زندان، به همراه شهید سيدعلى اندرزگو به سازماندهى جهاد مسلحانه همت گماشتند و بارها مورد تعقيب ساواک قرار گرفتند.وی پس از پيروزى انقلاب اسلامي، به عنوان رئيس کميته انقلاب اسلامى قزوين مشغول به فعالیت و پس از آن با رأى مردم، به عضويت شوراى شهر قزوين انتخاب و رئيس شورا شد. همزمان با آغاز جنگ تحميلي، در کنار شهيد دکتر مصطفى چمران در ستاد جنگهاى نامنظم به سازماندهى نيروهاى مردمى پرداخت و سرانجام در روز 26 آذر ماه سال 1359 در یکی از مأموريتها به اسارت ارتش متجاوز صدام درآمد. حجتالاسلام ابوترابى در اردوگاههاى عنبر، موصل 1، 3، 4 و رماديه و تکريت 5، 17، 18، و نيز سلولهاى زندانهاى بغداد، اسیر بود. پس از ده سال اسارت سرانجام در سال 1369 به ميهن بازگشت و در تاريخ هفتم مهر 1369 با حکم مقام معظم رهبری در جايگاه نماينده ولىفقيه در امور آزادگان قرار گرفت. وی در دورههاى چهارم و پنجم مجلس شوراى اسلامي، به مجلس راه يافت. حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی سرانجام در تاريخ دوازدهم خرداد 1379در حالى که همراه پدرش عازم مشهد بود براثر تصادف درگذشت.
معراج پيامبر اسلام(ص)(سال دوازدهم بعثت)
بنا به روايتي، پيامبر گرامي اسلام، در شب هفدهم ماه رمضان سال دوازدهم بعثت به امر خداوند از مكه به بيت المقدس سير كرد و به آسمانها عروج نمود. در اولين آيه از سورهي اسراء، اين معجزهي بزرگ، توصيف شده است. با توجه به اين آيه و سخنان حضرت محمد(ص)، ايشان در معراج با بسياري از اسرار الهي، رموز جهان آفرينش و سرنوشت انسانها در جهان ديگر آشنا شد. مركب پيامبر در اين سفر آسماني بُراق نام داشت و جبرييل، فرشتهي بزرگ خداوند، با آن حضرت همسفر بود و ديدنيهاي عالم بالا و ملكوت و فرشتگان آسمان و بهشت و جهنم را به پيامبر نشان داد. اين حادثه از معجزات بزرگ پيامبر گرامي اسلام به شمار ميرود و حاكي از جايگاه رفيع ايشان است.
شرفيابي "حسن بن مثله جمكراني" در عالم رويا به محضر "امام زمان"(عج) و مأموريت يافتن او در ساخت مسجد جمكران(393 ق)
شرفيابي شيخ حسن بن مثله جمكراني به محضر مبارک حضرت وليعصر ارواحنا لهالفداء و کسب مأموريت جهت ساخت مسجد مقدس جمكران در چنين روزي از سال ۳۷۳ هجري قمري حادث گرديد. ميرزا حسين نوري طبري (ره) - صاحب کتاب نجمالثاقب - چگونگي ساخت اين مسجد مقدس را اينچنين روايت ميکند: شيخ حسن بن مثله جمکراني ميگويد: من شب سهشنبه، ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۷۳ هجري قمري در خانه خود خوابيده بودم که ناگاه جماعتي از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار کردند و گفتند: برخيز و مولاي خود حضرت مهدي (عج) را اجابت کن که تو را طلب نموده است. آنها مرا به محلي - که اکنون مسجد جمکران است - آوردند، چون نيک نگاه کردم، تختي ديدم که فرشي نيکو بر آن تخت گسترده شده و جواني سي ساله بر آن تخت، تکيه بر بالش کرده و پيرمردي هم نزد او نشسته است، آن پير، حضرت خضر بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدي (عج) مرا بهنام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم - که در اين زمين کشاورزي ميکند - بگو: اين زمين شريفي است و حقتعالي آن را از زمينهاي ديگر برگزيده است و ديگر نبايد در آن کشاورزي کند. عرض کردم: يا سيدي و مولاي! لازم است که من دليل و نشانهاي داشته باشم وگرنه مردم حرف مرا قبول نميکنند، آقا فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانههايي براي آن قرار ميدهيم، و همچنين نزد سيدابوالحسن - يکي از علماي وقت قم - برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمين بهدست آورده است، وصول کند و با آن پول در اين زمين مسجدي بنا نمايد. چون به راه افتادم، چند قدمي هنوز نرفته بودم که دوباره مرا بازخواند و فرمودند: بزي در گله جعفر کاشاني است، آن را خريداري کن و بدينمکان آور و آن را بکش و بين بيماران انفاق کن، هر بيمار و مريضي که از گوشت آن بخورد، حقتعالي او را شفا دهد. حسن بن مثله جمکراني ميگويد: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در انديشه بودم، تا اينکه نماز صبح را خواندم و به سراغ علي المنذر رفتم و ماجراي شب گذشته را براي او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتيم، و در آنجا زنجيرهايي را ديديم که طبق فرموده امام (عج) حدود بناي مسجد را نشان ميداد. سپس به قم نزد سيدابوالحسن رضا رفتيم و چون به در خانه او رسيديم، خادم او گفت: آيا تو از جمکران هستي؟ به او گفتم: بلي! خادم گفت: سيد از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتيم و سيد مرا گرامي داشت و گفت: اي حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصي به من گفت: حسن بن مثله، از جمکران نزد تو ميآيد، هرچه او ميگويد، تصديق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن. از هنگام بيدار شدن تا اين ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراي شب گذشته را براي وي تعريف کردم. سيد بلافاصله فرمود تا اسبها را زين نهادند و بيرون آوردند و سوار شديم، چون به نزديک روستاي جمکران رسيديم، گله جعفر کاشاني را ديديم، آن بز از پس همه گوسفندان ميآمد، چون به ميان گله رفتم، همين که بز مرا ديد به طرف من دويد، جعفر سوگند ياد کرد که اين بز در گله من نبوده و تاکنون آن را نديده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بيماري که از گوشت آن تناول کرد، با عنايت خداوند تبارک و تعالي و حضرت بقيةالله (عج) شفا يافت. ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرد و منافع زمين را از او گرفت و مسجد مقدس جمکران را بنا کرد.
وقوع غزوه ي "بدر" اولين جنگ بين اسلام و كفر به فرماندهي پيامبر اكرم(ص)(2 ق)
بدر، نام چاهي است كه در اطراف آن، نبرد ميان مسلمانان و مشركان شعلهور گرديد و پس از پايان نبرد، كشتههاي مشركين در آن افكنده شدند. دراين غزوه كه نخستين مقابلهي سپاه اسلام با كفر و نبرد اهل توحيد با اهل شرك بود، مشركان و كفار در آن، از جنبهي ساز و برگ نظامي و اسلحه و مهمات بر مسلمانان برتري داشتند و نفرات آنان سه برابر سپاه اسلام بود. سرداراني چون اميرالمؤمنين علي(ع)، حمزة بن عبدالمطلب و عبيدة بن الحارث بن عبدالمطلب(ع) در اين جنگ حضور يافته و هفت نفر از سران لشكر كفر مانند: ابوجهل، وليد، شَيبَه و عُتَبه را به همراه دهها تن ديگر از مشركان به هلاكت رساندند. مسلمانان همچنين، هفتاد نفر از كفار قريش را به اسارت درآوردند. اصحاب رسول خدا(ص)، 317 نفر به تعداد اصحاب طالوت بودند وليكن معروف است كه تعداد اصحاب آن حضرت، 313 نفر بوده است.
آغاز عمليات "روباه صحرا" توسط آلمان عليه انگلستان در شمال افريقا (1942م)
در دوم ژوئن در جريان جنگ جهاني دوم، ضد حمله بزرگ مارشال رومل آلماني معروف به روباه صحرا عليه نيروهاي انگليسي در شمال افريقا آغاز شد. قبل از اين حمله، انگليسيها با تهاجم به ليبي، اين منطقه را از ارتش آلمان نازي پس گرفته بودند. اما در جريان ضد حمله مارشال رومل كه نزديك به يك ماه به طول انجاميد، نيروهاي تحت فرماندهي وي علاوه بر تصرف مجدّد ليبي، تا نزديكي بندر سوئز را از دست متفقين خارج ساختند. با اين حال، در حمله متقابل انگليسيها در نوامبر 1942م، رومل شكست خورد و اين نقشه آلمانيها با شكست مواجه گرديد.