صدور تاريخيترين سند مبارزه امام خميني(ره) براي دعوت به قيام براي خدا (1323 ش)
در حالي كه تبليغات مسموم عليه اسلام و روحانيت و حوزههاي علميه، سعي داشت در سطح وسيعي مردم را از اصول راستين اسلام دور نمايد، حضرت امام خميني(ره) در 15 ارديبهشت 1323 ش برابر با 11 جماديالاول 1363 در سن چهل و دو سالگي، اولين بيانيه سياسي خود را صادر كردند. در اين بيانيه، حضرت امام ضمن بررسي و تحليل اوضاع گذشته، حال و آينده مردم، قيام براي خدا را تنها راه اصلاح جهان عنوان كرده كه آن، فلسفه بعثت همه انبياي الهي بوده است. ايشان در ادامه، دلايل بدبختي مسلمانان و ملت ايران را تشريح ميكنند و در قسمت ديگري، مسؤوليت سنگين علما و روحانيان را برشمرده و عواقب زيانبار غفلت سياسي آنها را متذكر ميشوند. در ادامه، ايشان در اين بيانيه، صريحاً علماي اسلام و جامعه اسلامي را به قيام عمومي فراخواندند و نسبت به سكوت در برابر توطئههاي ضد اسلام هشدار دادند. مقصود امام از انتشار اين بيانيه، به صدا در آوردن زنگ خطر و بيدار باشي براي طلاب جوان بود. اين اقدام، شخصيت و موضع سياسي ايشان را بيش از پيش آشكار كرد و به تدريج زمينه حضور عدهاي از ياران همفكر را در جمع شاگردنشان ايشان فراهم آورد. اين اشخاص كساني بودند كه هسته اصلي اقدامات انقلابي سالهاي بعد را تحت رهبري معظمٌله، تشكيل دادند.
انحلال رسمي حزب توده به دليل خيانت به آرمان هاي جمهوري اسلامي (1362 ش)
حزب توده ايران در سال 1320 ش با مرام كمونيستي تشكيل شد. اما طولي نيز نكشيد كه اين حزب به عامل و مزدور شوروي در ايران تبديل گشت و به همين دليل هيچ گاه مردم مسلمان ايران از آن استقبال نكردند. حزب توده به جريان ملي شدن صنعت نفت ايران خيانت كرد و در ازاي اعطاي امتياز نفت جنوب به انگليس، خواستار واگذاري نفت شمال ايران به شوروي شد تا به اصطلاح، توازن برقرار شود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، فعاليت حزب توده كه در زمان رژيم شاه ممنوع شده بود پس از سي سال، از سر گرفته شد. اما اعضاي اين حزب همچنان به تلاش براي تأمين منافع نامشروع شوروي در ايران ادامه دادند. به طوري كه در اعترافات صريح رهبران حزب توده، همكاري اين حزب با شوروي تأييد و حتي مطرح شد كه در واقع سفير شوروي در تهران، تصميمات كميته مركزي حزب توده را تأييد نهايي ميكرده است. در پي اين اعترافات و اطلاعات به دست آمده توسط نيروهاي امنيتي در مورد نقش شوروي در توطئه عليه انقلاب اسلامي، دستور اخراج هجده تن از افراد سفارت شوروي در ايران صادر شد. پس از آن كه شوروي از رسيدن به اهداف خود در ايران مأيوس شد، با همكاري عوامل داخلي خود در ارتش، در توطئهاي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي شركت كرد. اما با هوشياري عناصر مؤمن و انقلابي در ارتش و نيروهاي امنيتي، اين توطئه، خنثي شد. پس از افشاي نقش حزب توده ايران در طرح كودتاي شوروي عليه انقلاب اسلامي ايران در سال 1361، مسؤولان نظام جمهوري اسلامي، ادامه فعاليت اين حزب را بر خلاف مصالح نظام تشخيص داده و پس از دستگيري سران آن، حزب توده را منحل اعلام كردند.
صدور فرمان اجرايي دولت آمريكا در تحريم اقتصادي جمهوري اسلامي ايران (1374 ش)
پس از آنكه دولت آمريكا، تحريمهاي اقتصادي خود در طول سالهاي جنگ تحميلي را كافي نديد، به فكر اين افتاد كه دامنه اين تحريمها را وسعت داده و جمهوري اسلامي ايران را در جهان منزوي سازد. از اين رو، بيل كلينتون، رييس جمهور وقت آمريكا در پانزدهم ارديبهشت ماه 1374 ش، با مستمسك قرار دادن اين كه عملكرد ايران، باعث تهديد عليه صلح و امنيت كليه ملتهاست؛ ايران همچنان از تروريسم بينالمللي حمايت ميكند؛ روند صلح خاورميانه را به مخاطره ميافكند و به دنبال دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي است تحريمهايي عليه جمهوري اسلامي ايران اعمال نمود. ممنوعيت صادرات كالا و تكنولوژي و خدمات به ايران، ممنوعيت هرگونه معامله با ايران، ممنوعيت سرمايهگذاريهاي جديد از طرف آمريكاييان با ايران، ممانعت شركتهاي آمريكايي از فراهم آوردن تسهيلات براي شركتهاي تحت كنترل آمريكا كه با ايران معامله ميكنند، از جمله موارد اين تحريم بود. علي رغم گستردگي اين تحريم و تحريمهاي بعد، آمريكا هيچگاه به هدف خود كه همان به زانو درآوردن دولت و ملت انقلابي ايران و منزوي كردن جمهوري اسلامي است، نائل نشد و در طول ساليان بعد، ايران به عنوان يكي از كشورهاي در حال رشد و مطرح در عرصههاي منطقهاي و بينالمللي عنوان گرديده است.
رحلت محقق فرزانه و پژوهشگر نهجالبلاغه حجت الاسلام "محمد دشتي" (1380 ش)
استاد فرهيخته، حجت الاسلام و المسلمين شيخ محمد دشتي در سال 1330 ش (1370 ق) در مازندران به دنيا آمد و پس از فراگيري تحصيلات ابتدايي به آموختن علوم ديني روي آورد. وي پس از تلاش و پشتكار فراوان، در بيست سالگي به درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: ميرزا هاشم آملي، ناصر مكارم شيرازي، علي مشكيني اردبيلي و عبداللَّه جوادي آملي راه يافت و مباني حكمت و فلسفه را از استادان فن آموخت. حجتالاسلام دشتي پس از آن به تاليف و تدريس و تحقيق روي آورد تا اينكه در سال 1367، مؤسسه تحقيقاتي اميرالمومنين(ع) را بنيان نهاد و با كمك گروهي از محققان، كتابهاي ذيل را فراهم نمود: فرهنگ سخنان معصومين در 15 جلد، تحليل تاريخي سياسي معصومين در 14 جلد و سيره امام علي(ع) در 15 جلد، ترجمه نهج البلاغه، فرهنگ واژهها، موضوعات كلي و معارف نهجالبلاغه در 4 جلد، اسناد و مدارك نهجالبلاغه و دهها اثر ديگر. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي يكسره به تلاش و كوشش در راه احياي شعائر ديني ميپرداخت و هماره به تبليغ دين در شهرهاي مختلف كشور و تدريس در نهادهاي انقلابي و دانشگاهها و سخنراني همت گماشت تا اين كه در بازگشت از سفر تبليغي خويش از كاشان در 5 ارديبهشت 1380 دچار سانحه تصادف شد و پس از گذشت ده روز، در نيمه همان ماه برابر با 11 صفر 1422ق در پنجاه سالگي بدرود حيات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
رحلت "ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي" سومين نايب خاصِّ امام زمان(عج)(326 ق)
سومين سفير و نايب و وكيل امام زمان، عالم جليل القدر و شيخ بزرگوار حسين بن روح نوبختي است. وي
وفات عالم جلیل ملا مهدی نراقی (1209ق)
شهر زیبا و تاریخی کاشان در طول تاریخ به «دارالمؤمنین» معروف بوده است. همواره عالمان بزرگ و نامی فراوانی از آن ظهور کرده اند و جهان اسلام از وجود نورانی آنان بهره های چشمگیری برده است. دانشمندانی که هر کدام با تألیفات خود در رشته های گوناگون چراغ هدایت شدند و یکی پس از دیگری در عرصه های علم و حکمت درخشیدند و بر زیباییهای این شهر جلوة دیگر بخشیدند. در این شهر با افول هر ستاره، ستاره أی دیگر طلوع می کند.در سال 1091 ق.هنگامی که دانشمند توانگر ملامحسن فیض کاشانی چشم از دنیا فرو می بندد از آن پس فروغ و نشاط معنوی شهر کاشان رو به افول و خمودی می نهد. این شهر حدود چهل سال زانوی غم به بغل می گیرد و به انتظار طلوع ستارة درخشان دیگر می نشیند تا اینکه در سال 1128 ق.در نراق ـ یکی از روستاهای اطراف کاشان ـ نوزادی از مادر متولد می شود. پدر وی که ابوذر نام داشت و از کارگزاران سادة دولتی بود، به امید اینکه فرزندش از ناشران حقیقی شریعت محمدی صلی الله علیه و آله و از منتظران واقعی حضرت مهدی (عج) باشد نام او را "محمد مهدی" می گذارد. این فرزند دوران کودکی و نوجوانی را در روستای نراق سپری می کند. در همان اوان نوجوانی علاقة شدیدی نسبت به تحصیل علم و آگاهی از واقعیتهای هستی در وجود خود احساس می کند. پس فرصت را از دست نداده، با ذوق و شوق فراوان آمادة یادگیری علوم و معارف اسلامی می شود. بدین سال محمدمهدی آوای هجرت سر می دهد و برای ثبت نام در مدرسة علوم دینی کاشان به سوی آن دیار روانه می گردد. حوزه های علمیة آن دوران، از نظر پذیرش، برنامة روشن و ثابتی نداشت. هر علاقه مندی تنها با مراجعه و معرفی آوردن از سوی روحانی محل می توانست بآسانی وارد مدرسه شود و از همان روز در پای درس استاد، حق حضور داشته باشد. او نیز این مرحله را پشت سر می گذارد و یکی از حجره های مدرسه را برای مطالعه و اقامت شبانه روزی خود انتخاب می کند. البته سادگی ورود عاشقان حقیقت به حوزه های علمیه بدان معنا هم نبود که از هیچ نوع نظم و برنامه أی برخوردار نباشد، بلکه طلاب علاوه بر اینکه زیر نظر استادان دلسوز و پرتلاش راهنمایی شده، پرورش می یافتند، در طول دوران تحصیل خود، امتحانهای سخت و گوناگونی از قبیل فقر، بیماری، کمبود استاد و مشکلات خانوادگی و...را یکی پس از دیگری از سر می گذراندند.به این ترتیب تنها افرادی می توانستند در این مرحلة حساس قبول شده، نمرة عالی به دست آورند که از روحیة قوی، علاقه، پشتکار و انگیزة الهی برخوردار باشند و تنها این گروه بودند که تا آخر نیز در این سنگر پرخطر می ماندند و از کیان اسلام و مسلمانان دفاع می کردند. هنور نتیجه این مرحله از آزمون در مورد محمد مهدی درست روشن نشده بود. معلوم نبود وی در جرگة کدام یک از این دو گروه قرار خواهد گرفت. آیا به سرنوشت آن کسانی دچار خواهد شد که با اندک گرفتاری و دشواری، درس و بحث و مدرسه را رها کردند و رفتند یا اینکه آستین همت بالا زده، طریق عشق و عرفان در پیش می گیرد؟ در هر صورت او با توکل به خداوند یکتا و تکیه بر ارادة آهنین، تلاش مخلصانة خویش را پی می گیرد و در حلقة درس اندیشمند توانا مرحوم "ملا جعفر بیدگلی" حاضر می شود. چندین سال از محضر پرفیض این عالم فرزانه خوشه های علم و حکمت می چیند و دورة مقدمات، سطح و مقداری از دروس عالی را در شهر کاشان به پایان می رساند. این عالم خدمتگزار پس از سالها فداکاری و خدمت، روز شنبه 18 شعبان 1209 در هشتاد و یک سالگی در شهر کاشان به دیار ابدی می شتابد و با پرواز جاودانی خویش ملت مسلمان عصر خود را به عزا و ماتم می نشاند. در آن حال پیکر پاک و مطهر نراقی با شکوه و عظمت فراوان در این شهر تشییع می شود و سپس به نجف اشراف منتقل گشته، در کنار حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام سر بر آستان علوی می گذارد و برای همیشه در آن مکان مقدس آرام می گیرد. رضوان خدا بر روان او باد.
تولد "آلفرد كبير" امپراتور بريتانيا معروف به نجيبترين پادشاه انگلستان (848م)
آلفرد كبير معروف به نجيبترين سلاطين كه از معروفترين پادشاهان انگلستان است در چهارم فوريه سال 848 م در اين كشور به دنيا آمد. وي پس از مرگ برادرش در 27 ژوئن 871م در 23 سالگي به سلطنت رسيد. دوران سلطنت وي، مملو از جنگ با دانماركيهايى بود كه به انگليس يورش برده بودند، اهميت آلفرد در اين است كه براي اولين بار، يك نيروي دريايى براي انگليس تدارك ديد و تحولي در ارتش ايجاد كرد. او همچنين به علت نظمي كه در دستگاه عدالت به وجود آورد، يار ستمديدگان لقب گرفت. او سرباز شايستهاي بود و مرداني جنگي و كارآمد را در ارتش به كار گرفت. وي ناوگان دريايى انگليس را به حدي گسترش داد كه بر درياها تسلط پيدا كرد. آلفرد كبير همچنين در زنده كردن علم و دانش در ميان كشيشان و آموزش و پرورش براي جوانان و اشراف درباري نقش مهمي ايفا كرد و خود شخصاً بعضي آثار لاتيني را به زبان انگليسي ترجمه نمود. پيروزي نهايى آلفرد در سال 896 م به دست آمد كه در آن، وي سپاهيان دانماركي را تار و مار كرد و در اين پيروزي، تمام اروپاي غربي از بند امپراتوري اسكانديناويها رهايي يافت. وي پس از آن دست به اصلاحات و تدوين قانونهايي زد كه در آنها، عقايد مسيحي با اصولِ پادشاهي مركزيِ نيرومندي تركيب شده بود. آلفرد كبير سرانجام در پنجم مه سال 900 م پس از بيست و نه سال سلطنت در پنجاه و دو سالگي درگذشت. از محمد بن عثمان، نايب دوم حضرت ولي عصر(عج) به نيابت حضرت حجت دست يافت و در مدت 21 سال، واسطهاي بين مردم با ذات مقدس امام زمان بود. وفات اين دانشمند امامي در سال 326 ق روي داد و در بازار عطّاران بغداد به خاك سپرده شد.