ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 دي 1404
جمعه 5 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 11 آذر 1396     |     کد : 181167

روز شمار تاريخ

شنبه11آذر1396-13ربیع الاول1439- 2 دسامبر 2017

انتخاب هفت تن از فقهاي عظام به عنوان مرجع تقليد توسط جامعه مدرسين (1373ش)

انتخاب هفت تن از فقهاي عظام به عنوان مرجع تقليد توسط جامعه مدرسين (1373ش)

پس از ارتحال حضرت آيت‏اللَّه العظمي اراكي، به علت عدم وجود مرجع جامع الشرايط علي‏الاطلاق، جامعه مدرسين حوزه علميه قم در جلسه خود، تعداد هفت نفر از علماي جايزالتقليد و مرجع علي‏التعيين را معرفي نمودند كه عبارتند از حضرات آيات عظام: سيدعلي حسيني خامنه‏اي (مقام معظم رهبري)، محمد فاضل لنكراني، محمدتقي بهجت فومني، حسين وحيد خراساني، ناصر مكارم شيرازي، ميرزا جواد تبريزي و سيدموسي شبيري زنجاني. (حَفَظَهُمُ اللَّه تعالي اَجمَعين).

شهادت "ميرزا كوچك خان جنگلي" رهبر قيام مردمي جنگل (1300ش)

ميرزا يونس معروف به ميرزاكوچك خان در سال 1259 ش برابر با 1298 ق در شهر رشت چشم به جهان گشود و بيشتر تحصيلات خود را در شهرهاي رشت و تهران گذراند. ميرزا در 1286 ش در گيلان به صفوف آزادي خواهان پيوست و براي سركوبي محمدعلي شاه قاجار، روانه تهران شد. ميرزا كوچك‏خان بعدها نهضت جنگل را پايه‏گذاري نمود و در اواخر سال 1294 ش، همزمان با جنگ جهاني اول، چون اوضاع ايران را پريشان و آن را در اشغال بيگانگان مي‏ديد، با گرايش به انديشه اتحاد جوامع اسلامي، كميته‏اي به نام "اتحاد اسلام" را در حوالي تالش تشكيل داد. در سال 1919 م قراردادي ميان ايران و انگليس امضا شد كه در صورت اجرا، نفوذ بيشتر انگليسي‏ها را در ايران به دنبال داشت. انعقاد اين قرارداد، زمينه حركت‏هاي مخالف دخالت بيگانگان در ايران، از جمله نهضت جنگل را فراهم ساخت. در نهايت قيام مسلحانه ميرزا كوچك خان با تعداد اندك ياران با وفايش كه مجذوب انديشه‏هاي انقلابي و معنوي وي شده بودند در گيلان آغاز گرديد و در اندك مدت، از حمايت بي‏دريغ مردم آن سامان برخوردار شد. در اين حال، قزاق‏هاي روسي و نيروهاي انگليسي و قواي دولتي، هر كدام جداگانه و يا متفقاً براي سركوبي اين حركت، با گروه‏هاي چريكي جنگل درگير شدند و اين نشان مي‏داد كه افكار و آرمان‏هاي سردار جنگل با منافع و مقاصد هيچ كدام وفق نمي‏داد. اگرچه ميرزا در ابتدا پيروزي‏هاي چشمگيري به دست آورد، اما پس از چند درگيري با قواي دولتي، بر اثر توطئه‏هاي روسيه و انگليس و بروز تفرقه ميان اعضاي اصلي نهضت، نيروهاي ميرزا پراكنده شدند. ميرزا هم كه به منظور گردآوري نيرو از زادگاهش خارج شده بود، در اثر برف و سرماي شديد در جنگل‏هاي شمال ايران توان خود را از دست داد. مزدوران رضاخان كه در تعقيب او بودند، وي را نيمه جان يافتند و در نهايت يكي از ياران خائن جنگلي، سر ميرزا را به نشانه پايان قيام جنگل براي رضاخان به ارمغان بُرد. ميرزا كوچك خان جنگلي، سخت به اتحاد جهان اسلام عشق مي‏ورزيد و در راه آن تلاش مي‏كرد. او بارها در برابر مردم گيلان، هدف از نهضت خود را احياي قوانين اسلام معرفي نمود و متذكر شد كه ميرزا كوچك هرگز اسلحه را از خود دور نخواهد كرد مگر وقتي كه مطمئن باشد افراد ايراني از تطاول متجاوزان بيگانه و ستمكاران داخلي، در امان بوده و از رفاه برخوردار شوند. تاخت و تازهاي خارجي در صحنه سياست و اقتصاد كشور و سياست بازي عناصر منافق، وضع آشفته كشور و بي‏كفايتي دولتمردان، انگيزه‏هايي بود كه اين روحاني جوان و دلسوخته را به ميدان سياست و سپس صحنه كارزار كشاند تا اين كه در اين راه به شهادت رسيد. پس از شهادت ميرزا، تلاش‏هاي چند تنِ ديگر از يارانش براي زنده نگه‏داشتن نهضت جنگل راه به جايي نبرد و اين جنبش پايان پذيرفت.

درخواست امام خميني(ره) از سربازان براي فرار از پادگان‏ ها (1357 ش)

در حالي كه با آغاز محرم، مبارزه مردم عليه دستگاه جور پهلوي، به اوج خود نزديك مي‏شد و رژيم در حال فروپاشي طاغوت، براي نگاه داشتن خود، دست به هر كاري مي‏زد، حضرت امام خميني(ره) با صدور پيامي عنوان كردند: "اخبار طاقت‏فرساي ايران عزيز تا اين ساعت كه يك روز از محرم نگذشته است، روح و جان اينجانب را معذب نموده است. من، آنان را كه با سكوت و احياناً با اعمال خود از شاهِ خيانتكار پشتيباني مي‏كنند نصيحت مي‏كنم كه به ملت مظلوم كه براي اسلام خون مي‏دهند و فداكاري مي‏كنند، بپيوندند. من از سربازان سراسر كشور خواستارم كه از سربازخانه‏ها فرار كنند. اين وظيفه‏اي است شرعي كه در خدمت ستمكار نبايد بود. اعتصاب بزرگ خود را هرچه بيشتر ادامه دهيد و دستگاهِ اين خائنينِ ياغي را فلج كنيد". اين پيام امام با استقبال وسيع سربازان و نيروهاي مسلح قرار گرفت و نيروهاي متدين ارتش و قواي انتظامي كه حاضر به رويارويي با مردم نبودند، از پادگان‏ها فرار كردند. اين عمل باعث پيوستن نيروهاي مذهبي ارتش به مردم شد و حركت انقلاب را شتاب بيشتري داد.

همه ‏پرسي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (1358 ش)

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به منظور اجراي احكام و قوانين الهي، طي انتخاباتي، مجلس خبرگان قانون اساسي تشكيل و به تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران پرداخت. اين قانون در 24 آبان 58 به تصويب اكثريت نمايندگان مجلس خبرگان رسيد و سرانجام در همه‏پرسي كه طي روزهاي دهم و يازدهم آذر ماه 1358 انجام گرفت، مردم مسلمان ايران با 99/5 درصد، راي قاطع و موافق خود را درباره قانون اساسي دادند. حضرت امام خميني(ره) پس از تنفيذ قانون اساسي فرمودند: قانون اساسي، يكي از ثمرات عظيم، بلكه بزرگ‏ترين ثمره جمهوري اسلامي است.

آغاز دوران حكومت 500 ساله‏ ي عباسيان در مكه بنا به روايتي (132 ق)

پس از كشتار و قتل عام فراوان براي كسب قدرت توسط عباسيان، بيعت ابوالعباس عبداللَّه بن محمد بن علي بن عبداللَّه بن عباس بن عبدالمطلب معروف به سَفّاح در سيزدهم ماه ربيع الاول سال 132 ق انجام گرفت. بدين ترتيب حكومت طولاني خاندان عباسي آغاز شد. ابوالعباس سفاح اولين خليفه‏ي عباسي، تا سال 136 ق خلافت كرد. وي در طول اين مدت به قتل عام بسياري از خاندان بني‏اميه و نيز دوستداران اهل بيت(ع) دست زد و بدين جهت به او لقب خونريز دادند. وي مردي سخت عقوبت و بزرگ انتقام بود. بقاياي خاندان اموي را كشت، به دار زد و سوزاند. سفاح نخستين كسي است كه وزارت را در اسلام به وجود آورد و پيش از آن، اُمَويان، مرداني را جهت مشورت برمي‏گزيدند. مرگ سفاح در سال 136 ق در 32 سالگي واقع شد.

تاج‏گذاري "ناپلئون بُناپارت" به عنوان امپراتور فرانسه (1804م)

پس از كودتاي ناپلئون بُناپارت در نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت، وي در مقام كنسول اول فرانسه، مقدمات امپراتوري خود را فراهم ساخت و به عنوان ناجي انقلاب شهرت يافت. دومين گام ناپلئون براي رسيدن به قدرت مطلقه، تجديدنظر در قانون اساسي سال 1800م و تصويب قانون جديدي در ماه اوت سال 1802م بود كه مقام او را به عنوان كنسول مادام‏العمر تثبيت مي‏نمود و مجالس قانون‏گزاري را عملاً تابع او مي‏ساخت. دو سال بعد ناپلئون تصميم گرفت در قالب عنوان امپراتور فرانسه، رژيم سلطنتي موروثي را به فرانسه باز گرداند. از اين‏رو، وي پس از انجام مقدمات كار، اين تصميم را در يك همه‏پرسي از تصويب مردم گذراند. ناپلئون كه ايتاليا و مقر حكومت پاپ‏ها را نيز تحت سلطه خود داشت، پاپ را وادار كرد براي حضور در مراسم تاج‏گذاري او به پاريس برود و با دست خود، تاج امپراتوري فرانسه را بر سر او بگذارد. در اين مراسم كه روز دوم دسامبر 1804م در كليساي نوتِردام پاريس برگزار شد، ناپلئون تاج‏گذاري كرد و همسر خود را نيز امپراتوريس و ملكه فرانسه خواند. به اين ترتيب دوره جمهوري اول فرانسه كه از 22 سپتامبر 1792م، پس از الغاي رژيم سلطنت، آغاز شده بود به پايان رسيد و 26 روز بعد، در 28 دسامبر 1804م اين جمهوري رسماً پايان پذيرفت. دوران امپراتوري ده ساله ناپلئون از سال 1804م تا 1814م، دوران فتوحات پي در پي و گسترش قلمرو امپراتوري او در سراسر اروپاست. ناپلئون هر نقطه‏اي را كه فتح مي‏كرد، يكي از برادران يا بستگان خود را به پادشاهي آن‏جا منصوب مي‏نمود و قدرت و محدوده امپراتوري خود را افزايش مي‏داد. اما اين وضعيت دوام چنداني نيافت و با آغاز شكست‏هاي ناپلئون، وي پس از خلع از قدرت، به يكي از جزاير تبعيد شد.


نوشته شده در   شنبه 11 آذر 1396  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode